لیلا فروهر به پیامدهای اعتراضها به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد اشاره میکند و درباره احساسات خود در این روزها میگوید: «وظیفه خود دانستم که در کنار این جوانان عزیزمان باشم که خیلی صادقانه با قلبی پاک و با دستی خالی آمدند و فقط طلب آزادی کردند و متأسفانه خیلی از آنها کشته، زندانی و ناپدید شدند. در این مدت زمانی که این اتفاقات در ایران افتاده، و در سایتها و تلویزیونهای ایرانی و آمریکایی شاهد رویدادهای دردناک هستیم، خیلی غم انگیز بود؛ و من هم به عنوان یک ایرانی که در خارج از کشور هستم، خیلی درد و رنج و ناراحتی کشیدم. من با بازخوانی این ترانه، هم خواستم درد و رنج خودم را کاهش دهم، و هم بگویم که در کنار این جوانان هموطنم هستم».
در مورد تفاوت ترانههای معترض قدیمی و امروزی لیلا فروهر عقیده دارد که وجود سایتها و جهان اینترنتی اوضاع و احوال دنیا را دگرگون کرده است. میگوید امروزه با وجود وسایل ارتباط جمعی و شبکه جهانی اینترنت اخبار به سرعت پخش میشوند و جهانیان به سرعت آگاه میشوند.
لیلا فروهر جز این آهنگ در فکر یک آلبوم مستقل دیگری است که ترانههایش با حال و هوای جنبش اخیر مدنی ایران تناسب دارد. در این آلبوم کارهایی هم از سیاوش قمیشی، آهنگساز نام آشنا به چشم میخورد.
لیلا فروهر میگوید ترانه «بدون، ایران نمیمیره!»، محصول سی سال پیش است و بارها به سبکهای گوناگون اجرا شده است. او میافزاید: ولی این اجرا کلاً فرق میکند و برای حوادث اخیر تنظیم شدهو تصاویر ویدئویی آن نیز در همین حال و هوا است. خانم فروهر بر این باور است که هر چند این ترانه محصول سی سال پیش است، ولی «چون ملت ایران همواره به دنبال «آزادی» بوده است»، بنابراین امروزه هم تر و تازه مینماید.
لیلا فروهر هم به موسیقی سنتی ایرانی علاقه دارد و هم به موسیقی پاپ. در هر دو زمینه هم کار کرده است. اما دوست دارد تلفیقی از این دو موسیقی را توامان اجرا کند.
لیلا فروهر تجربه سینما هم دارد و اصلاً با سینما وارد دنیای هنر شد. دوران انقلاب که در ایران بود بارها مورد بازجویی قرار گرفت و گاه روزهای متمادی برای بازجویی فراخوانده میشد و میگوید این تجربه آن چنان برایش ناخوشایند بوده است که ترجیح داد جلای وطن کند. او از آن روزها خاطرات بسیار تلخی دارد.
به آمریکا که آمد با پرویز صیاد یک کار تئاتری کرد به نام «صمد و دو لیلا». در بخشی از این تئاتر صحنهای ویدئویی به چشم میخورد که در آن ماجراهای بازجوییهای او بازسازی شده است. در این صحنه مانند همیشه و مانند هر روز، بازجو نامش را میپرسد و لیلا پاسخ میدهد نام من همان نامی است که دیروز داشتم و ده روز پیش داشتم و سالیان پیش داشتم. نامی که در شناسنامهام هست و عوض نشده است!
بازجوها هر روز لیلا را با چشمان بسته به بازجوئی میبردند و پرسشهای تکراری را مکرر میپرسیدند.
لیلا فروهر درباره بازجوییها و دادگاهی که برخی از حدود صد متهم آن اصلاحطلبان زندانی و بازداشتشدگان در اعتراضها به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد هستند، میگوید: «شرایط آن زمان من با این عده خیلی فرق دارد ... غمانگیز است که عدهای مجبور شوند بیایند در دادگاه علیه خود چیزهای را بر زبان آورند که واقعیت ندارد.»
لیلا فروهر جز این آهنگ در فکر یک آلبوم مستقل دیگری است که ترانههایش با حال و هوای جنبش اخیر مدنی ایران تناسب دارد
لیلا فروهر در باره موج ترانهسرایی اعتراضی و اعلام همبستگی خوانندگان ایرانی و خارجی با معترضان، میگوید با سابقه قبلی که در زمینه خواندن ترانههایی از این نوع داشته، هنگامی که حتی غیرایرانیها درباره اعتراضها و معترضان ترانه خواندند و اعلام همبستگی کردند، او هم به عنوان یک ایرانی احساس ادای دین کرده است.در مورد تفاوت ترانههای معترض قدیمی و امروزی لیلا فروهر عقیده دارد که وجود سایتها و جهان اینترنتی اوضاع و احوال دنیا را دگرگون کرده است. میگوید امروزه با وجود وسایل ارتباط جمعی و شبکه جهانی اینترنت اخبار به سرعت پخش میشوند و جهانیان به سرعت آگاه میشوند.
لیلا فروهر جز این آهنگ در فکر یک آلبوم مستقل دیگری است که ترانههایش با حال و هوای جنبش اخیر مدنی ایران تناسب دارد. در این آلبوم کارهایی هم از سیاوش قمیشی، آهنگساز نام آشنا به چشم میخورد.
لیلا فروهر میگوید ترانه «بدون، ایران نمیمیره!»، محصول سی سال پیش است و بارها به سبکهای گوناگون اجرا شده است. او میافزاید: ولی این اجرا کلاً فرق میکند و برای حوادث اخیر تنظیم شدهو تصاویر ویدئویی آن نیز در همین حال و هوا است. خانم فروهر بر این باور است که هر چند این ترانه محصول سی سال پیش است، ولی «چون ملت ایران همواره به دنبال «آزادی» بوده است»، بنابراین امروزه هم تر و تازه مینماید.
لیلا فروهر هم به موسیقی سنتی ایرانی علاقه دارد و هم به موسیقی پاپ. در هر دو زمینه هم کار کرده است. اما دوست دارد تلفیقی از این دو موسیقی را توامان اجرا کند.
لیلا فروهر تجربه سینما هم دارد و اصلاً با سینما وارد دنیای هنر شد. دوران انقلاب که در ایران بود بارها مورد بازجویی قرار گرفت و گاه روزهای متمادی برای بازجویی فراخوانده میشد و میگوید این تجربه آن چنان برایش ناخوشایند بوده است که ترجیح داد جلای وطن کند. او از آن روزها خاطرات بسیار تلخی دارد.
به آمریکا که آمد با پرویز صیاد یک کار تئاتری کرد به نام «صمد و دو لیلا». در بخشی از این تئاتر صحنهای ویدئویی به چشم میخورد که در آن ماجراهای بازجوییهای او بازسازی شده است. در این صحنه مانند همیشه و مانند هر روز، بازجو نامش را میپرسد و لیلا پاسخ میدهد نام من همان نامی است که دیروز داشتم و ده روز پیش داشتم و سالیان پیش داشتم. نامی که در شناسنامهام هست و عوض نشده است!
بازجوها هر روز لیلا را با چشمان بسته به بازجوئی میبردند و پرسشهای تکراری را مکرر میپرسیدند.
لیلا فروهر درباره بازجوییها و دادگاهی که برخی از حدود صد متهم آن اصلاحطلبان زندانی و بازداشتشدگان در اعتراضها به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد هستند، میگوید: «شرایط آن زمان من با این عده خیلی فرق دارد ... غمانگیز است که عدهای مجبور شوند بیایند در دادگاه علیه خود چیزهای را بر زبان آورند که واقعیت ندارد.»