ایران هفته گذشته ۹ کارمند ایرانی سفارت بریتانیا در تهران را به اتهام دست داشتن در ناآرامیهای اخیر تهران بازداشت کرد. اتهامی که هنوز شواهدی برای اثبات آن ارائه نشده است.
در این میان در روزهای گذشته برخی از این افراد آزاد شدهاند اما سرنوشت چند تن از آنان هنوز روشن نیست.
سر ملکم ریفکیند یکی از وزرای خارجه اسبق بریتانیا در گفتوگو با رادیو فردا به تشریح پیامدهای چنین اقدامی از سوی دولت ایران میپردازد.
رادیو فردا: آقای ریفکیند، شما در زمان نخستوزیری جان میچر، وزیر امور خارجه بریتانیا بودید. فکر میکنید دستگیری کارمندان سفارتخانه کشورتان چه تأثیری بر رابطه بریتانیا با ایران خواهد گذاشت؟
سر مالکوم ریفکیند: البته خوشحالیم که برخی از این افراد آزاد شدهاند. اما در اصل این کار نباید صورت میگرفت. اتهاماتی که به این افراد وارد شده است کاملاً ساختگی و به دور از حقیقت محض است.
واضح است که ایران با این کار میخواهد وانمود کند که تظاهرات و اعتراضات مردم در تهران و شهرستانها واقعی نیست که البته همه میدانند این یک دروغ است. هدف از این کار وارونه جلوه دادن مسائل و منحرف کردن توجه از اصل مسائل است. منتها فکر نمیکنم که کسی دیگر گول این حرفها را بخورد.
علاوه بر مردم، رهبران معتبری هم از درون نظام همچون آقایان موسوی و کروبی و اکنون خاتمی، نتیجه این انتخابات را غیرقابل قبول دانستهاند. علاوه بر اینها احزاب مهمی از درون نظام همچون مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز و حزب مشارکت و اعتماد ملی هم این انتخابات را رد کرده و به انحای مختلف دولت آقای احمدینژاد را غیر قانونی اعلام خواندهاند. فکر میکنید تأثیر چنین شکاف عظیمی در درون دستگاه حاکم بر ایران بر آینده سیاسی این کشور چگونه باشد؟
من فکر میکنم که اگرچه تمام جهان با علاقه بسیار مسائل جاری در ایران را دنبال میکنند اما تصمیم و اقدام در این مورد با خود مردم ایران است. آنها هستند که باید در این مورد نظر خود را اعلام کنند و برای آینده کشورشان تصمیم بگیرند.
به هیچ وجه درست نیست که ما در این امور دخالت کنیم. اما کاری که میتوانیم انجام دهیم و بر اساس قوانین بینالمللی دخالت در امور ایران محسوب نمیشود این است که انگشت روی اقداماتی بگذاریم که خلاف موازین حقوق بشر است، خشونتهایی که علیه معترضان دارد صورت میگیرد.
می توانیم انگشت روی فاجعه کشته شدن مردم، زخمی شدن و شکنجه یا زندان شدن افراد بگذاریم و بگوییم سرکوب خشونتآمیز اعتراضهای مردم ایران، خلاف موازین انسانی جامعه امروزی است.
به علاوه ما باید روشهای صلحآمیز را به مردم ایران توصیه کنیم و به آنها بگوییم از آن طریق است که میتوانند به خواستههای خود دست یابند.
فکر میکنید واکنش سایر کشورهای جامعه بینالمللی به وقایع اخیر ایران چگونه باشد؟
من فکر میکنم سایر کشورهای جامعه بینالملل نیز همین روشی را که به آن اشاره کردم در پیش میگیرند که مبادا تصور شود که در مسائل داخلی ایران دخالتی انجام شده است. ما باید منتظر باشیم و ببینم که در روزها و هفتههای آینده در ایران چه رخ خواهد داد.
اما بدون تردید میتوان گفت که وجهه آقای احمدینژاد به شدت صدمه دیده است و او دیگر نمیتواند مدعی باشد که از محبوبیت عامه مردم برخوردار است. به طبع این موضوع بر حضور او در جامعه بینالملل تأثیر انکارناپذیری خواهد گذاشت.
برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به برنامههای هستهای ایران و موقعیت استراتژیک و همچنین به خاطر مردم ایران، منزوی کردن دولت این کشور کار درستی نیست. نظر شما چیست؟
من فکر نمیکنم کسی خواهان منزوی کردن ایران باشد. اما اگر ایران خلاف تعهدات بینالمللی خود عمل کند آن وقت جامعه بینالمللی از جمله سازمان ملل مجبور خواهد شد که به نوعی پاسخ دهد. البته چنین وضعیتی به هیچوجه مطلوب نخواهد بود و مردم ایران نیز خواهان آن نیستند. اما بر عهده آنان است تا به دولت خودشان فشار آورند تا به تعهداتشان عمل کند.
فکر میکنید اگر اتهاماتی که علیه عوامل خارجی از جمله بریتانیا مطرح میشود باعث قطع شدن رابطه ایران با جامعه جهانی شود، ممکن است برای آقای احمدینژاد و حامیان او هم تا اندازهای مطلوب باشد؟
همین طور است که میگویید. در ایران گروههایی هستند که آقای احمدینژاد هم جزو آنهاست و مایلند رابطه ایران با غرب قطع شود. میخواهند دشمن خارجی را بهانه کنند تا روش کنونی را ادامه دهند. اما باز هم میگویم این بر عهده مردم ایران است که از حق خود به عنوان انتخاب دولت مورد نظرشان دست برندارند.
در این میان در روزهای گذشته برخی از این افراد آزاد شدهاند اما سرنوشت چند تن از آنان هنوز روشن نیست.
سر ملکم ریفکیند یکی از وزرای خارجه اسبق بریتانیا در گفتوگو با رادیو فردا به تشریح پیامدهای چنین اقدامی از سوی دولت ایران میپردازد.
رادیو فردا: آقای ریفکیند، شما در زمان نخستوزیری جان میچر، وزیر امور خارجه بریتانیا بودید. فکر میکنید دستگیری کارمندان سفارتخانه کشورتان چه تأثیری بر رابطه بریتانیا با ایران خواهد گذاشت؟
سر مالکوم ریفکیند: البته خوشحالیم که برخی از این افراد آزاد شدهاند. اما در اصل این کار نباید صورت میگرفت. اتهاماتی که به این افراد وارد شده است کاملاً ساختگی و به دور از حقیقت محض است.
واضح است که ایران با این کار میخواهد وانمود کند که تظاهرات و اعتراضات مردم در تهران و شهرستانها واقعی نیست که البته همه میدانند این یک دروغ است. هدف از این کار وارونه جلوه دادن مسائل و منحرف کردن توجه از اصل مسائل است. منتها فکر نمیکنم که کسی دیگر گول این حرفها را بخورد.
علاوه بر مردم، رهبران معتبری هم از درون نظام همچون آقایان موسوی و کروبی و اکنون خاتمی، نتیجه این انتخابات را غیرقابل قبول دانستهاند. علاوه بر اینها احزاب مهمی از درون نظام همچون مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز و حزب مشارکت و اعتماد ملی هم این انتخابات را رد کرده و به انحای مختلف دولت آقای احمدینژاد را غیر قانونی اعلام خواندهاند. فکر میکنید تأثیر چنین شکاف عظیمی در درون دستگاه حاکم بر ایران بر آینده سیاسی این کشور چگونه باشد؟
من فکر میکنم که اگرچه تمام جهان با علاقه بسیار مسائل جاری در ایران را دنبال میکنند اما تصمیم و اقدام در این مورد با خود مردم ایران است. آنها هستند که باید در این مورد نظر خود را اعلام کنند و برای آینده کشورشان تصمیم بگیرند.
به هیچ وجه درست نیست که ما در این امور دخالت کنیم. اما کاری که میتوانیم انجام دهیم و بر اساس قوانین بینالمللی دخالت در امور ایران محسوب نمیشود این است که انگشت روی اقداماتی بگذاریم که خلاف موازین حقوق بشر است، خشونتهایی که علیه معترضان دارد صورت میگیرد.
می توانیم انگشت روی فاجعه کشته شدن مردم، زخمی شدن و شکنجه یا زندان شدن افراد بگذاریم و بگوییم سرکوب خشونتآمیز اعتراضهای مردم ایران، خلاف موازین انسانی جامعه امروزی است.
به علاوه ما باید روشهای صلحآمیز را به مردم ایران توصیه کنیم و به آنها بگوییم از آن طریق است که میتوانند به خواستههای خود دست یابند.
فکر میکنید واکنش سایر کشورهای جامعه بینالمللی به وقایع اخیر ایران چگونه باشد؟
من فکر میکنم سایر کشورهای جامعه بینالملل نیز همین روشی را که به آن اشاره کردم در پیش میگیرند که مبادا تصور شود که در مسائل داخلی ایران دخالتی انجام شده است. ما باید منتظر باشیم و ببینم که در روزها و هفتههای آینده در ایران چه رخ خواهد داد.
اما بدون تردید میتوان گفت که وجهه آقای احمدینژاد به شدت صدمه دیده است و او دیگر نمیتواند مدعی باشد که از محبوبیت عامه مردم برخوردار است. به طبع این موضوع بر حضور او در جامعه بینالملل تأثیر انکارناپذیری خواهد گذاشت.
برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به برنامههای هستهای ایران و موقعیت استراتژیک و همچنین به خاطر مردم ایران، منزوی کردن دولت این کشور کار درستی نیست. نظر شما چیست؟
من فکر نمیکنم کسی خواهان منزوی کردن ایران باشد. اما اگر ایران خلاف تعهدات بینالمللی خود عمل کند آن وقت جامعه بینالمللی از جمله سازمان ملل مجبور خواهد شد که به نوعی پاسخ دهد. البته چنین وضعیتی به هیچوجه مطلوب نخواهد بود و مردم ایران نیز خواهان آن نیستند. اما بر عهده آنان است تا به دولت خودشان فشار آورند تا به تعهداتشان عمل کند.
فکر میکنید اگر اتهاماتی که علیه عوامل خارجی از جمله بریتانیا مطرح میشود باعث قطع شدن رابطه ایران با جامعه جهانی شود، ممکن است برای آقای احمدینژاد و حامیان او هم تا اندازهای مطلوب باشد؟
همین طور است که میگویید. در ایران گروههایی هستند که آقای احمدینژاد هم جزو آنهاست و مایلند رابطه ایران با غرب قطع شود. میخواهند دشمن خارجی را بهانه کنند تا روش کنونی را ادامه دهند. اما باز هم میگویم این بر عهده مردم ایران است که از حق خود به عنوان انتخاب دولت مورد نظرشان دست برندارند.