عبدالله عمادی، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقر زدایی وزارت رفاه، روز چهارشنبه ارقام اعلام شده درباره خط فقر که میزان آن را در تهران ۸۵۰ هزار تومان اعلام میکند، غیر قابل قبول خواند.
به گزارش ایسنا، در حالی که بر اساس اعلام سازمان ملل، کسانی که روزانه کمتر از ۲ دلار درآمد دارند، زیر خط فقر به شمار میروند، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقر زدایی وزارت رفاه، این رقم را نیز نپذیرفت و گفت ما در این زمینه محاسبات جداگانهای داریم.
البته مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقر زدایی وزارت رفاه، خود نیز شاخصی برای تعیین خط فقر اعلام نکرد.
جمشید اسدی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در پاریس به پرسشهای رادیو فردا در همین زمینه پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای اسدی، خط فقر چیست و چگونه تعیین میشود؟
جمشید اسدی: برای اینکه زندگی به طور طبیعی ادامه داشته باشد، فرد باید بتواند به اندازهای که احتیاج دارد، بخورد، بیاشامد و بخوابد و نیازهایش را برآورده کند. حساب میکنند که برای برآوردن این نیازها در یک جامعه به چقدر پول احتیاج است. مثلاً اگر ما احتیاج داریم ٢٥٠٠ کالری در روز غذا بگیریم که بدنمان سالم باشد، حساب میکنند که این ٢٥٠٠ کالری را با چه هزینهای میشود در یک جامعه پرداخت کرد.
حالا اگر کسی آن مقدار درآمد را نداشته باشد که بتواند نیازهای ابتدایی خودش را تهیه کند میگویند زیر خط فقر است یعنی ادامه حیاتش با دشواری روبهرو است و او در معرض ادامه حیات مشکل و ابتلا به بیماریها و نارساییهای مختلف است.
سازمان ملل متحد اعلام کرده است که کسانی که روزانه کمتر از دو دلار درآمد دارند، زیر خط فقر محسوب میشوند. آیا این آمار اعلام شده سازمان ملل میتواند آمار قابل استنادی باشد یا اینکه میشود مبنای اقتصادی یک کشور قرار بگیرد؟
حتماً میتواند باشد اما آنچه را که مطرح کردند بعنوان دو دلار یک معدلی است برای جهان. بدیهی است که بعضی از کشورها برای اینکه بتوانند زندگیشان را در روز بگذرانند از دو دلار بیشتر احتیاج دارند و بعضی از جاها شاید از دو دلار کمتر هم بتوانند زندگیشان را بگذرانند.
ولی بدون شک دو دلار را یک حداقلی میشود در نظر گرفت برای گذراندن زندگی که این لازم است و کمتر از آن فرد نمیتواند از عهدهاش بربیاید. این آماری است که ۱۰۰ در صد باید برای بررسی خط فقر به خصوص در کشور ما مورد توجه جدی قرار بگیرد. میدانید در کشور ما با افزایش تورم، قدرت خرید آنچنان هست که ما بتوانیم دو دلار را حداقلی در نظر بگیریم.
زمانی که مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقرزدایی وزارت رفاه، محاسبات سازمان ملل را قبول نمیکند و محاسبات دولتی را هم نمیپذیرد و خودش هم جایگزینی برای این مسئله ندارد، چه تعبیری میشود کرد؟
اگر سازمان ملل دروغ میگوید، اگر نهادهای کشوری دروغ میگویند و حتی اگر بعضی از تحلیلهای نمایندگان و دفتر پژوهشهای خود مجلس هم قبول ندارند و خودشان هم گزینه دیگری ارائه نمیدهند، در نتیجه تنها مورد این میشود که در مورد مسئله فقر صحبت نکنید چون به نظر ما بقیه دروغ می گویند ما هم دلمان نمیخواهد راستش را به شما بگوییم.
آخرین آمار این است که خط فقر در تهران ٨٥٠ هزار تومان اعلام شده است و آقای عبدالله عمادی گفتهاند که ما این خط فقر را قبول نداریم چون ما اصولاً خط فقر را استانی اعلام نمیکنیم بلکه ملی اعلام میکنیم. آیا به نظر شما میشود چنین محاسبهای کرد که مثلاً خط فقر در تهران را با خط فقر در مازندران مقایسه کرد؟
در بعضی جاها تورم و گرانی به اندازه تهران نیست و در نتیجه گذران زندگی برای برآوردن نیازهای بیولوژیک- زیستی هر شهروندی ممکن است مثلاً در بعضی از استانها ارزانتر باشد. وقتی میانگین و معدل کل استانها را می گیرند معمولاً به یک رقمی میرسند که پایینتر از رقم تهران است. چون تهران گرانترین شهر است و تورم در آنجا از همه جای دیگر قویتر است و برآوردن مایحتاج، گرانتر از جاهای دیگر تمامی میشود.
وقتی میانگین را در کل کشور میخواهند حساب کنند، این سطح را یک مقداری پایینتر میآورد. اینکه ما [محاسبه خط فقر را] به طور استانی قبول نداریم و در سطح ملی قبول داریم، دلیلش این است که ما این خط را که میخواهیم درنظر بگیریم میخواهیم بیاوریم پایینتر که نشان بدهیم تعداد بیشتری آدم میتوانند مایحتاج خودشان را برآورده کنند ولی بدیهی است که سطح خرجها و گرانیها و سطح قیمتها در همه استانهای ایران یکی نیست و در تهران از همه جا گرانتر است.
به گزارش ایسنا، در حالی که بر اساس اعلام سازمان ملل، کسانی که روزانه کمتر از ۲ دلار درآمد دارند، زیر خط فقر به شمار میروند، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقر زدایی وزارت رفاه، این رقم را نیز نپذیرفت و گفت ما در این زمینه محاسبات جداگانهای داریم.
البته مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقر زدایی وزارت رفاه، خود نیز شاخصی برای تعیین خط فقر اعلام نکرد.
جمشید اسدی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در پاریس به پرسشهای رادیو فردا در همین زمینه پاسخ گفته است.
رادیو فردا: آقای اسدی، خط فقر چیست و چگونه تعیین میشود؟
جمشید اسدی: برای اینکه زندگی به طور طبیعی ادامه داشته باشد، فرد باید بتواند به اندازهای که احتیاج دارد، بخورد، بیاشامد و بخوابد و نیازهایش را برآورده کند. حساب میکنند که برای برآوردن این نیازها در یک جامعه به چقدر پول احتیاج است. مثلاً اگر ما احتیاج داریم ٢٥٠٠ کالری در روز غذا بگیریم که بدنمان سالم باشد، حساب میکنند که این ٢٥٠٠ کالری را با چه هزینهای میشود در یک جامعه پرداخت کرد.
حالا اگر کسی آن مقدار درآمد را نداشته باشد که بتواند نیازهای ابتدایی خودش را تهیه کند میگویند زیر خط فقر است یعنی ادامه حیاتش با دشواری روبهرو است و او در معرض ادامه حیات مشکل و ابتلا به بیماریها و نارساییهای مختلف است.
سازمان ملل متحد اعلام کرده است که کسانی که روزانه کمتر از دو دلار درآمد دارند، زیر خط فقر محسوب میشوند. آیا این آمار اعلام شده سازمان ملل میتواند آمار قابل استنادی باشد یا اینکه میشود مبنای اقتصادی یک کشور قرار بگیرد؟
حتماً میتواند باشد اما آنچه را که مطرح کردند بعنوان دو دلار یک معدلی است برای جهان. بدیهی است که بعضی از کشورها برای اینکه بتوانند زندگیشان را در روز بگذرانند از دو دلار بیشتر احتیاج دارند و بعضی از جاها شاید از دو دلار کمتر هم بتوانند زندگیشان را بگذرانند.
ولی بدون شک دو دلار را یک حداقلی میشود در نظر گرفت برای گذراندن زندگی که این لازم است و کمتر از آن فرد نمیتواند از عهدهاش بربیاید. این آماری است که ۱۰۰ در صد باید برای بررسی خط فقر به خصوص در کشور ما مورد توجه جدی قرار بگیرد. میدانید در کشور ما با افزایش تورم، قدرت خرید آنچنان هست که ما بتوانیم دو دلار را حداقلی در نظر بگیریم.
زمانی که مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فقرزدایی وزارت رفاه، محاسبات سازمان ملل را قبول نمیکند و محاسبات دولتی را هم نمیپذیرد و خودش هم جایگزینی برای این مسئله ندارد، چه تعبیری میشود کرد؟
اگر سازمان ملل دروغ میگوید، اگر نهادهای کشوری دروغ میگویند و حتی اگر بعضی از تحلیلهای نمایندگان و دفتر پژوهشهای خود مجلس هم قبول ندارند و خودشان هم گزینه دیگری ارائه نمیدهند، در نتیجه تنها مورد این میشود که در مورد مسئله فقر صحبت نکنید چون به نظر ما بقیه دروغ می گویند ما هم دلمان نمیخواهد راستش را به شما بگوییم.
آخرین آمار این است که خط فقر در تهران ٨٥٠ هزار تومان اعلام شده است و آقای عبدالله عمادی گفتهاند که ما این خط فقر را قبول نداریم چون ما اصولاً خط فقر را استانی اعلام نمیکنیم بلکه ملی اعلام میکنیم. آیا به نظر شما میشود چنین محاسبهای کرد که مثلاً خط فقر در تهران را با خط فقر در مازندران مقایسه کرد؟
در بعضی جاها تورم و گرانی به اندازه تهران نیست و در نتیجه گذران زندگی برای برآوردن نیازهای بیولوژیک- زیستی هر شهروندی ممکن است مثلاً در بعضی از استانها ارزانتر باشد. وقتی میانگین و معدل کل استانها را می گیرند معمولاً به یک رقمی میرسند که پایینتر از رقم تهران است. چون تهران گرانترین شهر است و تورم در آنجا از همه جای دیگر قویتر است و برآوردن مایحتاج، گرانتر از جاهای دیگر تمامی میشود.
وقتی میانگین را در کل کشور میخواهند حساب کنند، این سطح را یک مقداری پایینتر میآورد. اینکه ما [محاسبه خط فقر را] به طور استانی قبول نداریم و در سطح ملی قبول داریم، دلیلش این است که ما این خط را که میخواهیم درنظر بگیریم میخواهیم بیاوریم پایینتر که نشان بدهیم تعداد بیشتری آدم میتوانند مایحتاج خودشان را برآورده کنند ولی بدیهی است که سطح خرجها و گرانیها و سطح قیمتها در همه استانهای ایران یکی نیست و در تهران از همه جا گرانتر است.