بر پایه گزارشها، باراک اوباما در جریان نشست سران گروه ۲۰ در لندن توانسته است همکاری سران چین و روسیه را در گسترهای از موضوعات، از جمله درباره مسئله هستهای ایران و اعمال فشار به این کشور، جلب کند.
این در حالی است که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، یک روز پیش از شروع نشست لندن، در کنفرانس افغانستان در لاهه هلند، از تمایل ایران به همکاری برای حل مسئله افغانستان تقدیر کرد.
در این رابطه پروفسور پل راجرز، استاد مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد بریتانیا، در گفتوگو با رادیو فردا به بررسی رویکرد ایالات متحده در قبال ایران میپردازد.
رادیو فردا: به نظر میرسد که آمریکا سیاست دوگانهای را در قبال ایران دنبال میکند زیرا هم در تکاپوی فشار بیشتر بر ایران است، چنانچه رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، نیز تحریم شدیدتر علیه تهران را تجویز میکند، و هم خواهان همکاری ایران در افغانستان است.
پل راجرز: به باور من، جان مايه تلاشهای آمريکا اين است که میخواهد هم زمان دو سياست را دنبال کند، گو اين که اولويت زمانی اجرای اين سياستها متفاوت است.
جلب همکاری نزديک روسيه بخشی از کوششهای مصممانه دولت اوباما برای بهبود روابط بين واشینگتن و مسکو است که از سال گذشته در پی بحران گرجستان به سردی گراييد.
در ضمن آمريکا به خاطر بحران اقتصادی و مالی که با آن روبهرو است خواستار روابط بهتری با چين است. اما جدا از اين اهداف، اقدامات آمريکا بيشتر برای آن است که راه را برای اعمال فشار بيشتر به ايران در شش تا ۱۲ ماه آينده هموار کند، با نگرش به اينکه انتخابات رياست جمهوری در ايران به زودی برگزار خواهد شد.
سياست ديگر آمريکا در رابطه با افغانستان است که واشینگتن و تهران را به نحوی به هم ارتباط میدهد. بايد اضافه کنم که همکاری ايران در اين زمينه کاملاً به نفع ايران خواهد بود.
با توجه به مسئله اعتياد و مواد مخدر در ايران و قاچاق اين مواد از افغانستان به نفع ايران است که در برقراری ثبات در افغانستان، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت با آمريکا همکاری کند.
اما برخی از ناظران میگويند که تمايل اوباما برای گفتوگو با ايران يک تاکتيک است و عاری از هر گونه بينش دورنگرانه استراتژيک. شايد به خاطر اين شک و ترديد باشد که ايران ملاقات کوتاه محمدمهدی آخوندزاده با ريچارد هالبروک را در هلند بیارزش جلوه داده است. با اين حساب آيا میتوان از ايران انتظار داشت که در حل مسايل منطقهای، از جمله افغانستان، با آمريکا همکاری کند؟
واقعيت اين است که کار سادهای نخواهد بود. مقامهای ايرانی هنوز از رفتار آمريکا با آنها، در مقابل همکاریهايشان با اين کشور در رابطه با افغانستان، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ناراحت هستند.
در بين دولتمردان ايران نظرهای مختلفی درباره آمريکا وجود دارد و اغلب آنها تغييراتی در موضع آمريکا مشاهده نکردهاند، نه به اندازهای که آنها خواستار آن هستند و به همين جهت محتاطانه رفتار میکنند.
يکی از مشکلاتی که دولت آمريکا با آن روبهرو است، ترکيب جديد دولت اسرائيل است. اين دولت می تواند برای آمريکا مسئلهساز باشد و اين خطر وجود دارد که در صورت عدم پيشرفت اقدامات ديپلماتيک برای حل مسئله هستهای ايران، اسرائيل در ماههای آينده به تأسيسات هستهای ايران حمله کند.
دولت اوباما از اين مسئله آگاهی دارد و به باور من اين دولت صادقانه در پی برقراری ارتباط بهتر با ايران است. دولت اوباما از خطر رويارويی ناگهانی با ايران که در مدت کوتاهی میتواند از کنترل خارج شود، آگاهی دارد.
رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، میگويد تحريم شديدترعليه ايران کارسازتر از ديپلماسی و گفتوگو است. اگر تحريم بيشتری عليه ايران اعمال شود، بعيد است که تهران در حل مسائل منطقهای از جمله افغانستان همکاری کند. آيا اعمال فشار بيشتر به منزله برگشت به دوران رياست جمهوری جورج بوش و سياست دولت او نخواهد بود؟
اين ريسک وجود دارد. درحال حاضر اقتصاد ايران با مشکلات حادی روبهرو است و بخشی از اين مشکلات ريشه در تحريمهای اقتصادی دارد، ولی مسئله اصلی کاهش قيمت نفت است و سوء مديريت اقتصاد ايران از سوی دولت احمدینژاد.
اين امکان وجود دارد که در صورت تشديد تحريمها، محمود احمدینژاد و هوادارانش بيشتر مشکلات اقتصادی را ناشی از اقدامات آمريکا تلقی کنند و اين کشور را مقصر بشمارند و به اين وسيله توجه اذهان عمومی را به سوی ديگری معطوف کنند.
به همين جهت کوشش آمريکا در جلب حمايت ساير کشورها برای اعمال تحريمهای شديتر اقتصادی عليه ايران کار عاقلانهای نخواهد بود.
به باور من تشديد تحريمها درکوتاه مدت نتيجه معکوس خواهد داد، به ويژه در ماههای مانده به انتخابات رياست جمهوری در ايران.
این در حالی است که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، یک روز پیش از شروع نشست لندن، در کنفرانس افغانستان در لاهه هلند، از تمایل ایران به همکاری برای حل مسئله افغانستان تقدیر کرد.
در این رابطه پروفسور پل راجرز، استاد مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد بریتانیا، در گفتوگو با رادیو فردا به بررسی رویکرد ایالات متحده در قبال ایران میپردازد.
رادیو فردا: به نظر میرسد که آمریکا سیاست دوگانهای را در قبال ایران دنبال میکند زیرا هم در تکاپوی فشار بیشتر بر ایران است، چنانچه رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، نیز تحریم شدیدتر علیه تهران را تجویز میکند، و هم خواهان همکاری ایران در افغانستان است.
پل راجرز: به باور من، جان مايه تلاشهای آمريکا اين است که میخواهد هم زمان دو سياست را دنبال کند، گو اين که اولويت زمانی اجرای اين سياستها متفاوت است.
جلب همکاری نزديک روسيه بخشی از کوششهای مصممانه دولت اوباما برای بهبود روابط بين واشینگتن و مسکو است که از سال گذشته در پی بحران گرجستان به سردی گراييد.
در ضمن آمريکا به خاطر بحران اقتصادی و مالی که با آن روبهرو است خواستار روابط بهتری با چين است. اما جدا از اين اهداف، اقدامات آمريکا بيشتر برای آن است که راه را برای اعمال فشار بيشتر به ايران در شش تا ۱۲ ماه آينده هموار کند، با نگرش به اينکه انتخابات رياست جمهوری در ايران به زودی برگزار خواهد شد.
سياست ديگر آمريکا در رابطه با افغانستان است که واشینگتن و تهران را به نحوی به هم ارتباط میدهد. بايد اضافه کنم که همکاری ايران در اين زمينه کاملاً به نفع ايران خواهد بود.
با توجه به مسئله اعتياد و مواد مخدر در ايران و قاچاق اين مواد از افغانستان به نفع ايران است که در برقراری ثبات در افغانستان، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت با آمريکا همکاری کند.
اما برخی از ناظران میگويند که تمايل اوباما برای گفتوگو با ايران يک تاکتيک است و عاری از هر گونه بينش دورنگرانه استراتژيک. شايد به خاطر اين شک و ترديد باشد که ايران ملاقات کوتاه محمدمهدی آخوندزاده با ريچارد هالبروک را در هلند بیارزش جلوه داده است. با اين حساب آيا میتوان از ايران انتظار داشت که در حل مسايل منطقهای، از جمله افغانستان، با آمريکا همکاری کند؟
واقعيت اين است که کار سادهای نخواهد بود. مقامهای ايرانی هنوز از رفتار آمريکا با آنها، در مقابل همکاریهايشان با اين کشور در رابطه با افغانستان، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ناراحت هستند.
در بين دولتمردان ايران نظرهای مختلفی درباره آمريکا وجود دارد و اغلب آنها تغييراتی در موضع آمريکا مشاهده نکردهاند، نه به اندازهای که آنها خواستار آن هستند و به همين جهت محتاطانه رفتار میکنند.
يکی از مشکلاتی که دولت آمريکا با آن روبهرو است، ترکيب جديد دولت اسرائيل است. اين دولت می تواند برای آمريکا مسئلهساز باشد و اين خطر وجود دارد که در صورت عدم پيشرفت اقدامات ديپلماتيک برای حل مسئله هستهای ايران، اسرائيل در ماههای آينده به تأسيسات هستهای ايران حمله کند.
دولت اوباما از اين مسئله آگاهی دارد و به باور من اين دولت صادقانه در پی برقراری ارتباط بهتر با ايران است. دولت اوباما از خطر رويارويی ناگهانی با ايران که در مدت کوتاهی میتواند از کنترل خارج شود، آگاهی دارد.
رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، میگويد تحريم شديدترعليه ايران کارسازتر از ديپلماسی و گفتوگو است. اگر تحريم بيشتری عليه ايران اعمال شود، بعيد است که تهران در حل مسائل منطقهای از جمله افغانستان همکاری کند. آيا اعمال فشار بيشتر به منزله برگشت به دوران رياست جمهوری جورج بوش و سياست دولت او نخواهد بود؟
اين ريسک وجود دارد. درحال حاضر اقتصاد ايران با مشکلات حادی روبهرو است و بخشی از اين مشکلات ريشه در تحريمهای اقتصادی دارد، ولی مسئله اصلی کاهش قيمت نفت است و سوء مديريت اقتصاد ايران از سوی دولت احمدینژاد.
اين امکان وجود دارد که در صورت تشديد تحريمها، محمود احمدینژاد و هوادارانش بيشتر مشکلات اقتصادی را ناشی از اقدامات آمريکا تلقی کنند و اين کشور را مقصر بشمارند و به اين وسيله توجه اذهان عمومی را به سوی ديگری معطوف کنند.
به همين جهت کوشش آمريکا در جلب حمايت ساير کشورها برای اعمال تحريمهای شديتر اقتصادی عليه ايران کار عاقلانهای نخواهد بود.
به باور من تشديد تحريمها درکوتاه مدت نتيجه معکوس خواهد داد، به ويژه در ماههای مانده به انتخابات رياست جمهوری در ايران.
- به نظر شما منافع مشترک ایران و آمریکا چیست؟