برنامه این هفته دیدگاهها به رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران اختصاص یافته است.
در میزگرد این هفته علیرضا حقیقی، استاد تاریخ در دانشگاه تورونتو، کانادا، رضا فانی یزدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و از پایهگذاران اتحاد جمهوری خواهان ایران، ساکن آمریکا و علی حاجقاسمی، استاد جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه استکهلم سوئد به بررسی رویدادهایی در پیوند با انتخابات پرتنش ایران میپردازند.
رادیو فردا: شرایط جامعه ایران را چگونه میبینید، بازیگران اصلی کدام نیروها هستند و هریک از این نیروها تا چه اندازه میتوانند تأثیرگذار باشند.
رضا فانی یزدی: نظام به سرکوبی دست زده است که در یک طرف بخشی از رهبری نظام قرار دارد. برخی از آنها مثل آقایان هاشمی، موسوی و کروبی از قدیمیترین شخصیتهای برجسته جمهوری اسلامی هستند که سابقه دیرینه مبارزاتی برای استقرار نظام داشتند. ما شاهد یک تقابل میان دو گرایش عمده که یکی از آنها در درون نظام قرار دارد و آن دیگری موج اعتراضی عظیم مردمی است که خواستههایی را عنوان میکنند.
وضعیت کنونی یک وضعیت کودتایی است، به این معنا که یک گرایش نظام بر علیه گرایش دیگری کودتا کرده است. کودتایی که باند احمدینژاد و نظامیها برعلیه گرایش اصلاحطلبی به راه انداخته است که طی دوره گذشته بخشی از قدرت حکومت را در دست داشتند.
تمام توجه این حرکت کودتایی خلع کامل قدرت از این جناح بود و تلاش کرد که دوره کوتاهی را که آقای خامنهای و دار دسته پادگانی- امنیتیها داشتند به یک دوران طولانی در نظام جمهوری اسلامی تبدیل کند. اما چیزی که سبب شد این فرصت تاریخی از دست جناح رهبری و گرایش پادگانی خارج شود، اشتباه آنها در این مرحله بود که تصور نمیکردند با چنین تقلبی در انتخابات با جنبش فراگیری در سطح شهرهای بزرگ ایران مقابل خواهند بود و کسی پیش بینی چنین جنبشی را نمیکرد.
رادیو فردا: مردم یا تودههای معترض در این معادله چه جایگاهی دارند؟
علی حاجقاسمی: روند مدرن شدن جامعه ایران که از شصت هفتاد سال پیش در ایران شروع شد و در دوره جمهوری اسلامی هم ادامه یافت، شکاف میان گروههای مدرن جامعه که نسل جوان را در بر میگیرد و نسل قدیمیتر یا گروههای سنتی جامعه را گسترش داد.
گروههای مدرن جامعه به لحاظ کمی رشد کردند و در مقابل گروههای سنتی در جامعه محدودتر شدند و قابلیتشان برای رویارویی با گروههای مدرن جامعه ضعیفتر شد. این صفبندی امروز پس از ۳۰ سال به درون حکومت رسوخ پیدا کرده است.
علیرضا حقیقی: در جناح حاکمیت سه جریان کلی به چشم میخورد، جریان سنتی، جریان رادیکال و جریان عقلگرا و تجربهگرا. جریان سنتی در مورد روش آقای احمدینژاد اختلاف نظر دارد. بخصوص که بخشهایی از این جناح پیوندهای نزدیکی با آقای رفسنجانی و آقای ناطق نوری دارد. به هرحال بخشهایی از روحانیت معتقد است احمدینژاد برای آینده روحانیت، نیروی خطرناکی است.
بخشهای رادیکال هم معتقدند آقای احمدینژاد سعی دارد فضای انقلابی تازهای ایجاد کند. در میان هواداران وی هم میتوان دو گروه را متمایز ساخت. گروهی که آمادهاند برای او فداکاری کنند و گروهی هم به خاطر رفاه اقتصادی نسبی ایجاد شده هوادار او هستند.
گروه سوم یعنی جریان عقلگرا، جریاناتی مانند آقای رضایی، قالیباف و لاریجانی هستند که معتقدند دولت آقای احمدینژاد کارآمد نیست.
رادیو فردا: اما پرسش اینجاست که وضعیت نظام در برابر تودههای معترض چگونه است؟
رضا فانی یزدی: نقش آقای احمدینژاد نقشی جدا از جناح رهبری نیست. آقای خامنهای در نماز جمعه خودش را با آقای احمدینژاد در برابر گرایشهای مخالف همراه کرد. کودتا یک رویداد کوچک نبود. احمدینژاد و رهبری و بخش قابل توجهی از نیروهای سپاه و نظامیان از این جهت که قدرت متمرکز سیاسی و اقتصادی و نظامی کشور را به طور عمده در اختیار دارند، گرایش بسیار نیرومندی هستند و مجموعه آن گرایش راست اصولگرا و سنتی را در مقابل گرایشهای میانهرو و اصلاحطلبی رهبری میکنند.
رادیو فردا: حال چرا دو گروه متخاصم، آقای احمدینژاد و آقای موسوی را سمبل خود قرار دادهاند؟
علی حاج قاسمی: تمایل و خواست برای تغییر در جامعه ایران سالها وجود داشت و انتخاب دولت اصلاحات پاسخی بود به آن خواست در حال گسترش در بین گروههای مدرن جامعه ایران که عمدتاً نسل جوان و زنان را در بر میگرفت. با این تحلیل درباره نفوذ احمدینژاد در شهرهای کوچک وروستاها موافق نیستم. در این مناطق به دلایل قومی و مذهبی نوعی مخالفت با نظام وجود دارد و در مناطقی مانند کردستان و بلوچستان و لرستان، اصلاحطلبان رأی بیشتری آوردند. پایگاه اجتماعی که احمدینژاد توانست به طیف سنتی حامی اصولگرایان اضافه کند، در میان حاشیهنشینان شهری بود.
رادیو فردا: نیروهایی از درون نظام مانند علی لاریجانی، باهنر و علاءالدین بروجردی عنوان میکنند که به دنبال یافتن راه حل هستند که این بیاعتمادی درون جامعه را از میان بردارند. به نظر شما وضعیت چگونه است. آیا به سمت و سویی میرود که ممکن است راهحلهایی را به دست آید؟
علیرضا حقیقی: در وضعیت فعلی رهبری جنبش اصلاحطلبی از آقای خاتمی به دلیل محافظهکاری به آقای موسوی و آقای کروبی منتقل شده است. علیرغم فشارهای زیاد بر آقای موسوی که مایل است او را به تغییر موضع وادارد ولی با توجه به کاراکتر و شخصیتش این امر بعید به نظر میرسد.
از سوی دیگر در این ماجرا چند ضعف جنبش اصلاحطلبی معلوم شد. ضعف اصلی آن هم نداشتن شبکه اجتماعی و حزبی و نداشتن یک رسانه مستقل است. در این میان ضعف منابع مالی اصلاحطلبان نیز خودش را آشکار کرد. اما این رویداها نقطه عطفی برای پیش بردن جریانهای اعتراضی خواهد بود.
در حال حاضر حکومت ایران با روشهایی که در پیش گرفته فرصت مذاکره با آمریکا و اروپا را از دست داده است. روش حکومت ایران، روش افراد بازنده است نه روش برنده. این روش مبتنی بر بازداشت و سرکوب روش افرادی است که در آرای خود شک دارند. کسی که ۱۰ میلیون اختلاف آرا دارد ضرورت ندارد این کار را انجام دهد.
رضا فانی یزدی: آقای احمدینژاد به احتمال به عنوان رئیس جمهوری تأیید میشود زیرا رهبر مخالف ابطال انتخابات است و جریانهای عمده آماده دادن امتیاز نیستند. از همین رو راههای زیادی باقی نمانده است. یکی از این راهها ادامه اعتراضهای خیابانی است که نهایتاً به سرکوبهای شدیدتر خواهد انجامید.
وجه محتمل دیگر این است که این سرکوب به یک عقبنشینی منجر شود و رهبران معترض هم پس از خاموشی معترضین کم کم به دادگاهها احضار شوند. این وجه بیشتر محتمل مینماید.
در میزگرد این هفته علیرضا حقیقی، استاد تاریخ در دانشگاه تورونتو، کانادا، رضا فانی یزدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و از پایهگذاران اتحاد جمهوری خواهان ایران، ساکن آمریکا و علی حاجقاسمی، استاد جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه استکهلم سوئد به بررسی رویدادهایی در پیوند با انتخابات پرتنش ایران میپردازند.
رادیو فردا: شرایط جامعه ایران را چگونه میبینید، بازیگران اصلی کدام نیروها هستند و هریک از این نیروها تا چه اندازه میتوانند تأثیرگذار باشند.
رضا فانی یزدی: نظام به سرکوبی دست زده است که در یک طرف بخشی از رهبری نظام قرار دارد. برخی از آنها مثل آقایان هاشمی، موسوی و کروبی از قدیمیترین شخصیتهای برجسته جمهوری اسلامی هستند که سابقه دیرینه مبارزاتی برای استقرار نظام داشتند. ما شاهد یک تقابل میان دو گرایش عمده که یکی از آنها در درون نظام قرار دارد و آن دیگری موج اعتراضی عظیم مردمی است که خواستههایی را عنوان میکنند.
وضعیت کنونی یک وضعیت کودتایی است، به این معنا که یک گرایش نظام بر علیه گرایش دیگری کودتا کرده است. کودتایی که باند احمدینژاد و نظامیها برعلیه گرایش اصلاحطلبی به راه انداخته است که طی دوره گذشته بخشی از قدرت حکومت را در دست داشتند.
تمام توجه این حرکت کودتایی خلع کامل قدرت از این جناح بود و تلاش کرد که دوره کوتاهی را که آقای خامنهای و دار دسته پادگانی- امنیتیها داشتند به یک دوران طولانی در نظام جمهوری اسلامی تبدیل کند. اما چیزی که سبب شد این فرصت تاریخی از دست جناح رهبری و گرایش پادگانی خارج شود، اشتباه آنها در این مرحله بود که تصور نمیکردند با چنین تقلبی در انتخابات با جنبش فراگیری در سطح شهرهای بزرگ ایران مقابل خواهند بود و کسی پیش بینی چنین جنبشی را نمیکرد.
رادیو فردا: مردم یا تودههای معترض در این معادله چه جایگاهی دارند؟
علی حاجقاسمی: روند مدرن شدن جامعه ایران که از شصت هفتاد سال پیش در ایران شروع شد و در دوره جمهوری اسلامی هم ادامه یافت، شکاف میان گروههای مدرن جامعه که نسل جوان را در بر میگیرد و نسل قدیمیتر یا گروههای سنتی جامعه را گسترش داد.
گروههای مدرن جامعه به لحاظ کمی رشد کردند و در مقابل گروههای سنتی در جامعه محدودتر شدند و قابلیتشان برای رویارویی با گروههای مدرن جامعه ضعیفتر شد. این صفبندی امروز پس از ۳۰ سال به درون حکومت رسوخ پیدا کرده است.
علیرضا حقیقی: در جناح حاکمیت سه جریان کلی به چشم میخورد، جریان سنتی، جریان رادیکال و جریان عقلگرا و تجربهگرا. جریان سنتی در مورد روش آقای احمدینژاد اختلاف نظر دارد. بخصوص که بخشهایی از این جناح پیوندهای نزدیکی با آقای رفسنجانی و آقای ناطق نوری دارد. به هرحال بخشهایی از روحانیت معتقد است احمدینژاد برای آینده روحانیت، نیروی خطرناکی است.
بخشهای رادیکال هم معتقدند آقای احمدینژاد سعی دارد فضای انقلابی تازهای ایجاد کند. در میان هواداران وی هم میتوان دو گروه را متمایز ساخت. گروهی که آمادهاند برای او فداکاری کنند و گروهی هم به خاطر رفاه اقتصادی نسبی ایجاد شده هوادار او هستند.
گروه سوم یعنی جریان عقلگرا، جریاناتی مانند آقای رضایی، قالیباف و لاریجانی هستند که معتقدند دولت آقای احمدینژاد کارآمد نیست.
رادیو فردا: اما پرسش اینجاست که وضعیت نظام در برابر تودههای معترض چگونه است؟
رضا فانی یزدی: نقش آقای احمدینژاد نقشی جدا از جناح رهبری نیست. آقای خامنهای در نماز جمعه خودش را با آقای احمدینژاد در برابر گرایشهای مخالف همراه کرد. کودتا یک رویداد کوچک نبود. احمدینژاد و رهبری و بخش قابل توجهی از نیروهای سپاه و نظامیان از این جهت که قدرت متمرکز سیاسی و اقتصادی و نظامی کشور را به طور عمده در اختیار دارند، گرایش بسیار نیرومندی هستند و مجموعه آن گرایش راست اصولگرا و سنتی را در مقابل گرایشهای میانهرو و اصلاحطلبی رهبری میکنند.
رادیو فردا: حال چرا دو گروه متخاصم، آقای احمدینژاد و آقای موسوی را سمبل خود قرار دادهاند؟
علی حاج قاسمی: تمایل و خواست برای تغییر در جامعه ایران سالها وجود داشت و انتخاب دولت اصلاحات پاسخی بود به آن خواست در حال گسترش در بین گروههای مدرن جامعه ایران که عمدتاً نسل جوان و زنان را در بر میگرفت. با این تحلیل درباره نفوذ احمدینژاد در شهرهای کوچک وروستاها موافق نیستم. در این مناطق به دلایل قومی و مذهبی نوعی مخالفت با نظام وجود دارد و در مناطقی مانند کردستان و بلوچستان و لرستان، اصلاحطلبان رأی بیشتری آوردند. پایگاه اجتماعی که احمدینژاد توانست به طیف سنتی حامی اصولگرایان اضافه کند، در میان حاشیهنشینان شهری بود.
رادیو فردا: نیروهایی از درون نظام مانند علی لاریجانی، باهنر و علاءالدین بروجردی عنوان میکنند که به دنبال یافتن راه حل هستند که این بیاعتمادی درون جامعه را از میان بردارند. به نظر شما وضعیت چگونه است. آیا به سمت و سویی میرود که ممکن است راهحلهایی را به دست آید؟
علیرضا حقیقی: در وضعیت فعلی رهبری جنبش اصلاحطلبی از آقای خاتمی به دلیل محافظهکاری به آقای موسوی و آقای کروبی منتقل شده است. علیرغم فشارهای زیاد بر آقای موسوی که مایل است او را به تغییر موضع وادارد ولی با توجه به کاراکتر و شخصیتش این امر بعید به نظر میرسد.
از سوی دیگر در این ماجرا چند ضعف جنبش اصلاحطلبی معلوم شد. ضعف اصلی آن هم نداشتن شبکه اجتماعی و حزبی و نداشتن یک رسانه مستقل است. در این میان ضعف منابع مالی اصلاحطلبان نیز خودش را آشکار کرد. اما این رویداها نقطه عطفی برای پیش بردن جریانهای اعتراضی خواهد بود.
در حال حاضر حکومت ایران با روشهایی که در پیش گرفته فرصت مذاکره با آمریکا و اروپا را از دست داده است. روش حکومت ایران، روش افراد بازنده است نه روش برنده. این روش مبتنی بر بازداشت و سرکوب روش افرادی است که در آرای خود شک دارند. کسی که ۱۰ میلیون اختلاف آرا دارد ضرورت ندارد این کار را انجام دهد.
رضا فانی یزدی: آقای احمدینژاد به احتمال به عنوان رئیس جمهوری تأیید میشود زیرا رهبر مخالف ابطال انتخابات است و جریانهای عمده آماده دادن امتیاز نیستند. از همین رو راههای زیادی باقی نمانده است. یکی از این راهها ادامه اعتراضهای خیابانی است که نهایتاً به سرکوبهای شدیدتر خواهد انجامید.
وجه محتمل دیگر این است که این سرکوب به یک عقبنشینی منجر شود و رهبران معترض هم پس از خاموشی معترضین کم کم به دادگاهها احضار شوند. این وجه بیشتر محتمل مینماید.