چند روز پس از متوقف شدن طرح کمک یکصد میلیون دلاری واشنگتن برای ارتش لبنان در کنگره آمریکا، وزیر دفاع ایران اعلام کرد که ایران آماده صدور اسلحه به لبنان و تجهیز ارتش این کشور است.
به جز ایستادگی قابل پیشبینی اسرائیل، تحقق چنین رویدادی با دشواریهای ناشی از مخالفت آمریکا، محدودیتهای قانونی متأثر از تصویب قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران و همچنین آماده نبودن بافت سیاسی لبنان روبهرو است.
با توجه به نزدیکی مرزهای لبنان به مناطق متراکم مسکونی اسرائیل، حساسیتهای امنیتی تلآویو نسبت افزایش قابلیتهای نیروهای مسلح لبنان از هر جبهه دیگری در خطوط مقابله با اعراب، از جمله نوار غزه و ارتفاعات جولان، بیشتر است.
جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و عدم توفیق در سرکوب جنگجویان لبنان نشان داد که امکانات ارتش اسرائیل برای دفاع در مناطق یاد شده دارای محدودیتهای جدی است. اسرائیل امکان حضور مؤثرتر رزمندگان شیعه حزبالله در ارتش لبنان و یا افزایش قدرت اتش ارتش را به عنوان یک خطر امنیتی تازه خواهد کرد.
اگرچه دولت اوباما علاقهمند به ترسیم چهره بهتری از آمریکا نزد مسلمانان خاورمیانه است ولی در پیشبرد پارهای از طرحهای خود در این زمینه، از جمله کمک به ارتش لبنان، علاوه بر بازدارندههای امنیتی در داخل دولت با مقاومت سیاسی کنگره و طرفداران اسرائیل نیز روبهرو است.
ماه گذشته رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، در حالی که اهود باراک همتای اسرائیلی خود را در کنار داشت مدعی شد که در لبنان بیش از هر کشور دیگر خاورمیانه موشک انباشته شده است. اهود باراک از این حدود فرا تر رفت و بار دیگر ایران و سوریه را به ارسال اسلحه برای حزبالله متهم ساخت. پیشتر مطبوعات اسرائیل از جمله هاارتص از ارسال موشکهای نوع اسکاد برای جنگجویان حزبالله گزارشهایی منتشر ساخته بودند.
انتشار این گزارشها متعاقباً موجب شد که طرح دولت آمریکا برای ارائه یک کمک صد میلیون دلاری برای ارتش لبنان در کنگره آمریکا با مخالفت روبهرو شده و متوقف بماند. وزارت دفاع آمریکا بعداً توضیح داد که کمک یاد شده بیشتر متوجه آموزش ارتش لبنان و تأمین نیازهای غیررزمی آن بوده است.
عدم آمادگی داخلی
به منظور بهرهبرداری از چنین فرصتی، و در شرایطی که طرح فرانسه نیز برای تجهیز ارتش لبنان همچنان در مراحل اولیه باقی مانده است، حزبالله لبنان و دولت جمهوری اسلامی به منظور پرکردن خلع کنونی ابراز علاقه و اعلام آمادگی کردهاند.
علاوه بر مخالفتهای خارجی با هر نوع مداخله ایران در تجهیز ارتش لبنان، نیروهای سیاسی داخلی آن کشور نیز در قابل اجرای شدن چنین فکری فاقد هر نوع آمادگی به نظر میرسند. ارتش لبنان که بیشتر دارای یک نقش سیاسی و تعادل دهنده در امنیت داخلی آن کشور است تا یک نیروی رزمی در مقابل تهدیدهای برون مرزی، عموماً تحت رهبری مسیحیان مارونی است.
با وجود آنکه در لبنان مسلمانان در اکثریت هستند، تنها ۳۰ درصد از پرسنل این ارتش را مسلمانان شیعی تشکیل میدهند. فرماندهی مسیحی این نیروها، به جز میشل سلیمان که از سایر فرماندهان نظامی تاحدودی معتدلتر است، عموماً از گروههای دست راستی و مخالف با افزایش نفوذ حزبالله، سوریه و یا ایران در لبنان هستند. سمیر جعجع فرمانده نیروهای مسلح لبنان هرگز از ابراز نقطهنظرهای خود در این زمینه پرهیز نداشته است.
حامی اصلی این پیشنهاد حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان است که با طرح آن قصد ایفای نقش بزرگتری در امنیت داخلی کشور و در نهایت تصاحب سهم بزرگتری از قدرت را دارد. سکوت معنیدار میشل سلیمان در قبال پیشنهاد نصرالله نیز بیش از آنکه نشانه حمایت واقعی او از چنین فکری باشد، نشانه تأکید او بر درماندگی کنونی نیروهای مسلح لبنان است.
حسن نصرالله در طرح پیشنهاد ارسال اسلحه از جانب ایران برای تجهیز ارتش لبنان، تلویحاً مجانی بودن این کمک را نیز عنوان ساخت و آن را موکول به گذشتن از مسیر نیروهای مسلح حزبالله ساخت. ارتش لبنان اخیراً به منظور جلب کمک برای تجهیز خود حساب بانکی مخصوص را گشوده که از این طریق موفق به جلب کمکهای خصوصی مردم و سازمانها بشود.
با این وجود مسیحیان و سایر گروههای سیاسی لبنان که همواره خود را در رقابت قدرت با شیعیان منصوب به حزبالله دیدهاند، کمکهای نظامی احتمالی ایران را در خط افزایش قدرت و حضور حزبالله در ارتش لبنان دیده و در برابر آن مقاومت خواهند کرد.
ارتش لبنان اگرچه معتقد به یکپارچه ساختن نیروهای مسلح در آن کشور است ولی در درجه اول خواستار آن است که حزبالله خلع سلاح شود. به این منظور در گذشته تلاشهایی نیز صورت داده که هرگز به نتیجه نرسیده است. آخرین تلاش ارتش برای مقابله با حزبالله به اشغال موقت فرودگاه بیروت توسط حزبالله انجامید.
قطعنامهها
با وجود موانع تقریباً غیرقابل عبور در مسیر ارسال قانونی اسلحه از سوی ایران به لبنان، با هدف تجهیز ارتش آن کشور، بازدارندههای حقوق نیز انجام چنین طرحی را در شرایط موجود ناممکن میسازند.
به موجب قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت، به خصوص قطعنامههای ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ ایران از صدور اسلحه به خارج منع شده است. بدون توجه به این بازدارنده حقوقی، احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی اعلام داشته که آماده ارسال اسلحه به لبنان و تجهیز ارتش آن کشور است.
دولت جمهوری اسلامی تقویت نیروهای مسلح مخالف اسرائیل در منطقه را معادل افزایش ضریب دفاعپذیری مرزهای خود میبیند. در پایان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶، ایران پیروز غیرمستقیم جنگ یاد شده معرفی شد که به نوبه خود توجیهکننده این جمعبندی جمهوری اسلامی است.
از این لحاظ ایران حتی به صورت کمک بلا عوض، از ارسال اسلحه به لبنان و تجهیز ارتش آن کشور همواره استقبال خواهد کرد. بیتردید با استفاده از ظرفیتهای تولید آتشبار و موشکهای تاکتیکی، سلاحهای تولید ایران میتوانند در صورت رسیدن به لبنان در جهت تقویت قدرت آتش نیروهای جنگجوی منظم و یا غیر منظم لبنانی مؤثر واقع شوند.
نظریه صدور اسلحه از سوی جمهوری اسلامی به لبنان با انگیزه تجهیز ارتش آن کشور بیش از داشتن بار واقعی نظامی و یافتن فرصت تحقق، به عنوان یک حرکت سیاسی تلقی شده و رسانهای شدن آن تنها میتواند در جهت تقویت تبلیغاتی مؤثر واقع شود که ایران را یک خطر امنیتی علیه موجودیت خود معرفی میکند.
به جز ایستادگی قابل پیشبینی اسرائیل، تحقق چنین رویدادی با دشواریهای ناشی از مخالفت آمریکا، محدودیتهای قانونی متأثر از تصویب قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران و همچنین آماده نبودن بافت سیاسی لبنان روبهرو است.
با توجه به نزدیکی مرزهای لبنان به مناطق متراکم مسکونی اسرائیل، حساسیتهای امنیتی تلآویو نسبت افزایش قابلیتهای نیروهای مسلح لبنان از هر جبهه دیگری در خطوط مقابله با اعراب، از جمله نوار غزه و ارتفاعات جولان، بیشتر است.
جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ و عدم توفیق در سرکوب جنگجویان لبنان نشان داد که امکانات ارتش اسرائیل برای دفاع در مناطق یاد شده دارای محدودیتهای جدی است. اسرائیل امکان حضور مؤثرتر رزمندگان شیعه حزبالله در ارتش لبنان و یا افزایش قدرت اتش ارتش را به عنوان یک خطر امنیتی تازه خواهد کرد.
اگرچه دولت اوباما علاقهمند به ترسیم چهره بهتری از آمریکا نزد مسلمانان خاورمیانه است ولی در پیشبرد پارهای از طرحهای خود در این زمینه، از جمله کمک به ارتش لبنان، علاوه بر بازدارندههای امنیتی در داخل دولت با مقاومت سیاسی کنگره و طرفداران اسرائیل نیز روبهرو است.
ماه گذشته رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، در حالی که اهود باراک همتای اسرائیلی خود را در کنار داشت مدعی شد که در لبنان بیش از هر کشور دیگر خاورمیانه موشک انباشته شده است. اهود باراک از این حدود فرا تر رفت و بار دیگر ایران و سوریه را به ارسال اسلحه برای حزبالله متهم ساخت. پیشتر مطبوعات اسرائیل از جمله هاارتص از ارسال موشکهای نوع اسکاد برای جنگجویان حزبالله گزارشهایی منتشر ساخته بودند.
انتشار این گزارشها متعاقباً موجب شد که طرح دولت آمریکا برای ارائه یک کمک صد میلیون دلاری برای ارتش لبنان در کنگره آمریکا با مخالفت روبهرو شده و متوقف بماند. وزارت دفاع آمریکا بعداً توضیح داد که کمک یاد شده بیشتر متوجه آموزش ارتش لبنان و تأمین نیازهای غیررزمی آن بوده است.
عدم آمادگی داخلی
به منظور بهرهبرداری از چنین فرصتی، و در شرایطی که طرح فرانسه نیز برای تجهیز ارتش لبنان همچنان در مراحل اولیه باقی مانده است، حزبالله لبنان و دولت جمهوری اسلامی به منظور پرکردن خلع کنونی ابراز علاقه و اعلام آمادگی کردهاند.
علاوه بر مخالفتهای خارجی با هر نوع مداخله ایران در تجهیز ارتش لبنان، نیروهای سیاسی داخلی آن کشور نیز در قابل اجرای شدن چنین فکری فاقد هر نوع آمادگی به نظر میرسند. ارتش لبنان که بیشتر دارای یک نقش سیاسی و تعادل دهنده در امنیت داخلی آن کشور است تا یک نیروی رزمی در مقابل تهدیدهای برون مرزی، عموماً تحت رهبری مسیحیان مارونی است.
با وجود آنکه در لبنان مسلمانان در اکثریت هستند، تنها ۳۰ درصد از پرسنل این ارتش را مسلمانان شیعی تشکیل میدهند. فرماندهی مسیحی این نیروها، به جز میشل سلیمان که از سایر فرماندهان نظامی تاحدودی معتدلتر است، عموماً از گروههای دست راستی و مخالف با افزایش نفوذ حزبالله، سوریه و یا ایران در لبنان هستند. سمیر جعجع فرمانده نیروهای مسلح لبنان هرگز از ابراز نقطهنظرهای خود در این زمینه پرهیز نداشته است.
حامی اصلی این پیشنهاد حسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان است که با طرح آن قصد ایفای نقش بزرگتری در امنیت داخلی کشور و در نهایت تصاحب سهم بزرگتری از قدرت را دارد. سکوت معنیدار میشل سلیمان در قبال پیشنهاد نصرالله نیز بیش از آنکه نشانه حمایت واقعی او از چنین فکری باشد، نشانه تأکید او بر درماندگی کنونی نیروهای مسلح لبنان است.
حسن نصرالله در طرح پیشنهاد ارسال اسلحه از جانب ایران برای تجهیز ارتش لبنان، تلویحاً مجانی بودن این کمک را نیز عنوان ساخت و آن را موکول به گذشتن از مسیر نیروهای مسلح حزبالله ساخت. ارتش لبنان اخیراً به منظور جلب کمک برای تجهیز خود حساب بانکی مخصوص را گشوده که از این طریق موفق به جلب کمکهای خصوصی مردم و سازمانها بشود.
با این وجود مسیحیان و سایر گروههای سیاسی لبنان که همواره خود را در رقابت قدرت با شیعیان منصوب به حزبالله دیدهاند، کمکهای نظامی احتمالی ایران را در خط افزایش قدرت و حضور حزبالله در ارتش لبنان دیده و در برابر آن مقاومت خواهند کرد.
ارتش لبنان اگرچه معتقد به یکپارچه ساختن نیروهای مسلح در آن کشور است ولی در درجه اول خواستار آن است که حزبالله خلع سلاح شود. به این منظور در گذشته تلاشهایی نیز صورت داده که هرگز به نتیجه نرسیده است. آخرین تلاش ارتش برای مقابله با حزبالله به اشغال موقت فرودگاه بیروت توسط حزبالله انجامید.
قطعنامهها
با وجود موانع تقریباً غیرقابل عبور در مسیر ارسال قانونی اسلحه از سوی ایران به لبنان، با هدف تجهیز ارتش آن کشور، بازدارندههای حقوق نیز انجام چنین طرحی را در شرایط موجود ناممکن میسازند.
به موجب قطعنامههای تنبیهی شورای امنیت، به خصوص قطعنامههای ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ ایران از صدور اسلحه به خارج منع شده است. بدون توجه به این بازدارنده حقوقی، احمد وحیدی وزیر دفاع جمهوری اسلامی اعلام داشته که آماده ارسال اسلحه به لبنان و تجهیز ارتش آن کشور است.
دولت جمهوری اسلامی تقویت نیروهای مسلح مخالف اسرائیل در منطقه را معادل افزایش ضریب دفاعپذیری مرزهای خود میبیند. در پایان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶، ایران پیروز غیرمستقیم جنگ یاد شده معرفی شد که به نوبه خود توجیهکننده این جمعبندی جمهوری اسلامی است.
از این لحاظ ایران حتی به صورت کمک بلا عوض، از ارسال اسلحه به لبنان و تجهیز ارتش آن کشور همواره استقبال خواهد کرد. بیتردید با استفاده از ظرفیتهای تولید آتشبار و موشکهای تاکتیکی، سلاحهای تولید ایران میتوانند در صورت رسیدن به لبنان در جهت تقویت قدرت آتش نیروهای جنگجوی منظم و یا غیر منظم لبنانی مؤثر واقع شوند.
نظریه صدور اسلحه از سوی جمهوری اسلامی به لبنان با انگیزه تجهیز ارتش آن کشور بیش از داشتن بار واقعی نظامی و یافتن فرصت تحقق، به عنوان یک حرکت سیاسی تلقی شده و رسانهای شدن آن تنها میتواند در جهت تقویت تبلیغاتی مؤثر واقع شود که ایران را یک خطر امنیتی علیه موجودیت خود معرفی میکند.