خبرگزاری فرانسه به نقل از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، نوشته است که در پاسخ به حمایت آمریکا از موضع او در قبال ایران، میخواهد شماری از آبادیهای یهودی نشین در کرانه باختری را برچیند.
بنیامین نتانیاهو گفته است به این اقدام ناخوشایند، یعنی برچیدن آبادیهای یهودینشین در کرانه باختری رود اردن، که خواسته دولت اوباماست تن خواهد داد، زیرا هم تهدیدهای ناشی از ایران بسیار جدی است و هم حفظ روابط دوستانه با آمریکا برای اسرائیل بسیار مهم است.
اما آیا رابطهای میان برچیدن آبادیهای یهودینشین در کرانه باختری و مسئله هستهای ایران و یا در بعد وسیعتر، شروع مجدد گفتوگوی صلح بین فلسطینیان و اسرائیل وجود دارد؟
افرائیم کام، تحلیلگر مسائل سیاسی و معاون «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» در اسرائیل میگوید: «به نظر من ارتباطی وجود دارد. ارتباطی که دو جنبه دارد از یک سو مقامات بلند پایه دولت آمریکا میگویند که از سرگیری گفتوگو بین فلسطین و اسرائیل و پیشرفت آن به حل مسئله هستهای ایران کمک خواهد کرد. و از سوی دیگر نتانیاهو میگوید این کار نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند.»
آقای کام با اشاره بر اینکه علاوه بر فعالیتهای دیپلماتیک، باید عملیات نظامی علیه ایران را هم در نظر داشت، اضافه میکند: «اما به باور من این ارتباط و اتصال راه به جایی نخواهد برد. دولت اوباما میخواهد صرفاً با فعالیتهای دیپلماتیک، مسئله هستهای ایران را حل کند و تمایل به استفاده از گزینه نظامی ندارد. اما در اسرائیل همه متفقالقولند که فعالیتهای دیپلماتیک نتیجه نخواهد داد.»
وی ادامه میدهد: «در رابطه با موضوع آبادیها باید بگویم نتانیاهو تصمیم دارد چند آبادی غیرقانونی را برچیند و این کار را بدون توجه به سیاست آمریکا در قبال ایران انجام خواهد داد و در این میان اکثر اعضا کابینهاش نیز از برچیدن چند آبادی غیرقانونی در کرانه باختری رود اردن حمایت میکنند.»
اما حسن هاشمیان، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ایران نظر دیگری دارد.
آقای هاشمیان میگوید که هدف اسرائیل کمک به آمریکا برای جلب نظر مساعد کشورهای عرب میانهرو برای تشکیل یک جبهه واحد علیه ایران است. از نگاه آقای هاشمیان با توجه به اینکه در سوم ژوئن باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از عربستان و مصر دیدن میکند، رابطه مستقیمی میان این دو موضوع وجود دارد.
آقای هاشمیان میگوید: «طبیعتاً این دیدارها برای ایجاد یک وحدت در موضعگیری کشورهای غربی و همچنین کشورهای عربی صورت میگیرد و در این میان شهرکسازی و آنچه که اسرائیل در کرانه باختری در پیش گرفته، موانعی بر سر راه ایجاد این وحدت است. اگر آقای نتانیاهو آمده است تا از این وضعیت شهرکسازی دست بردارد، به نوعی استقبال جالبی از آقای اوباما در منطقه انجام داده و کمک میکند به اوباما که بتواند آنچه اسرائیل میخواهد یعنی ایجاد یک ائتلاف بر ضد پرونده هستهای ایران در منطقه را شکل دهد که این البته مستلزم آن است که نتانیاهو امتیازاتی هم به اوباما و هم به کشورهای عربی بدهد.»
با این همه نشانهها حاکی از آن است که نتانیاهو، اسرائیل را برای جنگ با ایران آماده میکند و گفته است که حل مسئله هستهای ایران و دفع تهدیدات جمهوری اسلامی از مهمترین اهداف سیاسی اوست.
نخست وزیر اسرائیل قبل از به قدرت رسیدن گفته بود که عملیات نظامی علیه ایران ممکن است جان هزاران نفر را بگیرد ولی تحمل این کار با توجه به تهدیدات ناشی از جمهوری اسلامی قابل توجیه است.
اما آیا نتانیاهو خود را برای جنگ آماده میکند؟ افرائیم کام در این باره میگوید: «پیش از هر چیز باید بگویم همه نخست وزیران اسرائیل در ۱۰ سال گذشته، گزینه نظامی را مد نظر داشتهاند. مسئله مهم این است که در حال حاضر شرایط لازم برای این کار وجود ندارد. یکی از این شرایط جلب رضایت و حمایت آمریکاست. برای برگزیدن گزینه نظامی، اسرائیل نیاز به کمک آمریکا یا دستکم به یک چراغ سبز از سوی این کشور، یا حداقل مخالفت نکردن این کشور با عملیات نظامی، دارد. اما در حال حاضر آمریکا مخالف گزینه نظامی است. مقامات آمریکایی ترجیح میدهند با ایران رودرو بشوند و از آنان بپرسند که چه میخواهند؟»
در همین حال شماری از کارشناسان غربی بر این باورند که اسرائیل توانایی کافی برای اجرای عملیات قاطع برای توقف برنامه هستهای ایران را ندارد؟
آقای کام در این باره هم میگوید: «به باور من اسرائیل توانایی انجام عملیات نظامی را دارد. گو اینکه آمریکا بهتر میتواند این کار را انجام دهد. زیرا آمریکا به اهداف مورد نظر در ایران نزدیکترند. در خلیج فارس و افغانستان هم نیرو دارند. آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در مقایسه با اسرائیل هم توانایی بیشتری دارد و هم به نتیجه مطلوبتری دست خواهد یافت.»
وی ادامه میدهد: « آمریکا خواهد توانست عملیات نظامی را در مراحل متعددی انجام دهد. به این معنی که اگر حمله نخست موفقیتآمیز نبود، حملههای دیگری هم در پی آن انجام دهد. ولی اینکار برای اسرائیل مشکل خواهد بود. البته حملات متوالی از سوی اسرائیل عملی است اما در مقایسه با آمریکا خسارات بیشتری را متحمل خواهد شد.»
به اعتقاد این تحلیلگر سیاسی، «در هر صورت اسرائیل یا آمریکا اگر بخواهند دست به عملیات نظامی بزنند باید این نکته را مد نظر داشته باشند که ایران در عرض چه مدتی میتواند تأسیسات خود را بازسازی کند؟ و به طور کلی عملیات نظامی برای چه مدت قادر است پیشرفت برنامههای هستهای ایران را متوقف کند؟ اگر این مدت برای یکسال باشد قابل توجیه نیست اما اگر برای پنج یا هفت سال باشد قابل توجیه است».
جمهوری اسلامی ایران میگوید که برنامه هستهایش صلحآمیز است و اخیراً محمود احمدینژاد گفته است که برنامه غنیسازی را متوقف نخواهند کرد. ضمن آنکه فرماندهان نظامی ایران بارها اعلام کردهاند که به هر گونه حمله از سوی اسرائیل یا از سوی هر کشور خارجی دیگر شدیداً پاسخ خواهند داد.
بنیامین نتانیاهو گفته است به این اقدام ناخوشایند، یعنی برچیدن آبادیهای یهودینشین در کرانه باختری رود اردن، که خواسته دولت اوباماست تن خواهد داد، زیرا هم تهدیدهای ناشی از ایران بسیار جدی است و هم حفظ روابط دوستانه با آمریکا برای اسرائیل بسیار مهم است.
اما آیا رابطهای میان برچیدن آبادیهای یهودینشین در کرانه باختری و مسئله هستهای ایران و یا در بعد وسیعتر، شروع مجدد گفتوگوی صلح بین فلسطینیان و اسرائیل وجود دارد؟
افرائیم کام، تحلیلگر مسائل سیاسی و معاون «مؤسسه مطالعات امنیت ملی» در اسرائیل میگوید: «به نظر من ارتباطی وجود دارد. ارتباطی که دو جنبه دارد از یک سو مقامات بلند پایه دولت آمریکا میگویند که از سرگیری گفتوگو بین فلسطین و اسرائیل و پیشرفت آن به حل مسئله هستهای ایران کمک خواهد کرد. و از سوی دیگر نتانیاهو میگوید این کار نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند.»
آقای کام با اشاره بر اینکه علاوه بر فعالیتهای دیپلماتیک، باید عملیات نظامی علیه ایران را هم در نظر داشت، اضافه میکند: «اما به باور من این ارتباط و اتصال راه به جایی نخواهد برد. دولت اوباما میخواهد صرفاً با فعالیتهای دیپلماتیک، مسئله هستهای ایران را حل کند و تمایل به استفاده از گزینه نظامی ندارد. اما در اسرائیل همه متفقالقولند که فعالیتهای دیپلماتیک نتیجه نخواهد داد.»
وی ادامه میدهد: «در رابطه با موضوع آبادیها باید بگویم نتانیاهو تصمیم دارد چند آبادی غیرقانونی را برچیند و این کار را بدون توجه به سیاست آمریکا در قبال ایران انجام خواهد داد و در این میان اکثر اعضا کابینهاش نیز از برچیدن چند آبادی غیرقانونی در کرانه باختری رود اردن حمایت میکنند.»
اما حسن هاشمیان، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ایران نظر دیگری دارد.
آقای هاشمیان میگوید که هدف اسرائیل کمک به آمریکا برای جلب نظر مساعد کشورهای عرب میانهرو برای تشکیل یک جبهه واحد علیه ایران است. از نگاه آقای هاشمیان با توجه به اینکه در سوم ژوئن باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از عربستان و مصر دیدن میکند، رابطه مستقیمی میان این دو موضوع وجود دارد.
آقای هاشمیان میگوید: «طبیعتاً این دیدارها برای ایجاد یک وحدت در موضعگیری کشورهای غربی و همچنین کشورهای عربی صورت میگیرد و در این میان شهرکسازی و آنچه که اسرائیل در کرانه باختری در پیش گرفته، موانعی بر سر راه ایجاد این وحدت است. اگر آقای نتانیاهو آمده است تا از این وضعیت شهرکسازی دست بردارد، به نوعی استقبال جالبی از آقای اوباما در منطقه انجام داده و کمک میکند به اوباما که بتواند آنچه اسرائیل میخواهد یعنی ایجاد یک ائتلاف بر ضد پرونده هستهای ایران در منطقه را شکل دهد که این البته مستلزم آن است که نتانیاهو امتیازاتی هم به اوباما و هم به کشورهای عربی بدهد.»
با این همه نشانهها حاکی از آن است که نتانیاهو، اسرائیل را برای جنگ با ایران آماده میکند و گفته است که حل مسئله هستهای ایران و دفع تهدیدات جمهوری اسلامی از مهمترین اهداف سیاسی اوست.
نخست وزیر اسرائیل قبل از به قدرت رسیدن گفته بود که عملیات نظامی علیه ایران ممکن است جان هزاران نفر را بگیرد ولی تحمل این کار با توجه به تهدیدات ناشی از جمهوری اسلامی قابل توجیه است.
اما آیا نتانیاهو خود را برای جنگ آماده میکند؟ افرائیم کام در این باره میگوید: «پیش از هر چیز باید بگویم همه نخست وزیران اسرائیل در ۱۰ سال گذشته، گزینه نظامی را مد نظر داشتهاند. مسئله مهم این است که در حال حاضر شرایط لازم برای این کار وجود ندارد. یکی از این شرایط جلب رضایت و حمایت آمریکاست. برای برگزیدن گزینه نظامی، اسرائیل نیاز به کمک آمریکا یا دستکم به یک چراغ سبز از سوی این کشور، یا حداقل مخالفت نکردن این کشور با عملیات نظامی، دارد. اما در حال حاضر آمریکا مخالف گزینه نظامی است. مقامات آمریکایی ترجیح میدهند با ایران رودرو بشوند و از آنان بپرسند که چه میخواهند؟»
در همین حال شماری از کارشناسان غربی بر این باورند که اسرائیل توانایی کافی برای اجرای عملیات قاطع برای توقف برنامه هستهای ایران را ندارد؟
آقای کام در این باره هم میگوید: «به باور من اسرائیل توانایی انجام عملیات نظامی را دارد. گو اینکه آمریکا بهتر میتواند این کار را انجام دهد. زیرا آمریکا به اهداف مورد نظر در ایران نزدیکترند. در خلیج فارس و افغانستان هم نیرو دارند. آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در مقایسه با اسرائیل هم توانایی بیشتری دارد و هم به نتیجه مطلوبتری دست خواهد یافت.»
وی ادامه میدهد: « آمریکا خواهد توانست عملیات نظامی را در مراحل متعددی انجام دهد. به این معنی که اگر حمله نخست موفقیتآمیز نبود، حملههای دیگری هم در پی آن انجام دهد. ولی اینکار برای اسرائیل مشکل خواهد بود. البته حملات متوالی از سوی اسرائیل عملی است اما در مقایسه با آمریکا خسارات بیشتری را متحمل خواهد شد.»
به اعتقاد این تحلیلگر سیاسی، «در هر صورت اسرائیل یا آمریکا اگر بخواهند دست به عملیات نظامی بزنند باید این نکته را مد نظر داشته باشند که ایران در عرض چه مدتی میتواند تأسیسات خود را بازسازی کند؟ و به طور کلی عملیات نظامی برای چه مدت قادر است پیشرفت برنامههای هستهای ایران را متوقف کند؟ اگر این مدت برای یکسال باشد قابل توجیه نیست اما اگر برای پنج یا هفت سال باشد قابل توجیه است».
جمهوری اسلامی ایران میگوید که برنامه هستهایش صلحآمیز است و اخیراً محمود احمدینژاد گفته است که برنامه غنیسازی را متوقف نخواهند کرد. ضمن آنکه فرماندهان نظامی ایران بارها اعلام کردهاند که به هر گونه حمله از سوی اسرائیل یا از سوی هر کشور خارجی دیگر شدیداً پاسخ خواهند داد.