معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست ایران، از تصمیمگیری نهایی برای احداث جاده میان گذر تالاب انزلی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، پس از اینکه اصرار وزارت راه و ترابری برای ساخت این جاده و مخالفت سازمان محیط زیست با این تصمیم به نتیجه نرسید، تصمیم نهایی به معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری سپرده و در نهایت منجر به تأیید طرح وزارت راه و ترابری برای احداث این جاده شد.
اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست، در گفتوگو با رادیو فردا درباره احداث این میانگذر و تبعات آن میگوید.
رادیو فردا: آقای کهرم، پیش از این بارها در مورد احداث جاده میانگذر در این منطقه اظهارنظرهایی صورت گرفته بود. احداث این جاده چه تأثیری در آینده تالاب انزلی دارد؟
اسماعیل کهرم: با کمال تأسف چندی پيش طرحی تصويب شد که جادهای از کنار انزلی بگذرد به نام جاده «کنار گذر انزلی»، اما به تدريج مسير آن به وسط انزلی منتهی شد.
ما شاهد بوديم که وجود اين جاده يعنی پايه پلهای فلزی آن باعث شد آب در بعضی از رودخانههای منتهی به تالاب مانند زرجوب به قدری کاهش يابد که منطقه سیاه کشیم که بخشی از تالاب انزلی است، کاملاً خشک شود.
جادههايی که با پايههای درون آب احداث میشوند، باعث بند آمدن آب رودخانههايی است که اين تالاب را مشروب میکند. در نتيجه ميزان آبی که وارد اين تالاب میشود ابتدا کاهش يافته و قسمتهای مختلف خشک میشود؛ يعنی همان بلايی که سر تالاب انزلی آمده است.
يادآوری میکنم که تالاب انزلی يک تالاب بينالمللی و جزو کنوانسيون رامسر است و اکنون متأسفانه در ليست مونترال قرار دارد.
قرار گرفتن تالاب انزلی در ليست مونترال به چه معنی است؟
به اين معنی که اين تالاب در حال خشک شدن است و به مراقبت نياز دارد، اما نه تنها مراقبتی به اين تالاب نمیشود بلکه میبينيم اقداماتی صورت میگيرد که موجب تخريب بيشتر اين تالاب مهم بينالمللی می شود.
آقای کهرم! پيامدهای منفی تخريب اين تالاب چه خواهد بود؟
نسلهای زيادی هستند که میگويند ما «انزلیچی» هستيم، يعنی در کنار اين تالاب زندگی کردهاند، صيد کردهاند و از آب، نيزارها، ماهیها و پرندههای آن بهرهبرداری کردهاند و بهطور کلی زندگی خود را مديون و مرهون اين تالاب میدانند.
اگر اين تالاب خشک شود، به هزاران نفر «انزلیچی» و کسانی که در حاشيه تالاب هستند، بايد چگونه برخورد کنیم؟
در نظر داشته باشيم که وقتی تالاب هامون در سيستان و بلوچستان خشک شد، ۲۴۰ هزار نفر از مردم مکان زندگی خود را از دست دادند، مزارع آنها خشک شد و مجبور شدند به نقاط ديگری مهاجرت کنند.
از طرف ديگر مزارعی که داشتند خشک شد و به جای آنکه باد در شهر زيبای زابل طراوت آب هامون را به شهر ببرد، متأسفانه شن و خاک را بر سر مردم ريخت، آب کمياب شد و زارعت و دامها از بين رفتند، يعنی تمام زندگی اين ۲۴۰ هزار نفر به باد رفت. حال میتوان پيشبينی کرد که اين ماجرا دقيقاً در تالاب انزلی هم اتفاق خواهد افتاد.
چرا بايد نسبت به پديدهای که معيشت هزاران نفر را تأمين میکند، بیتوجهی کرد؟ تخريب تالابها تمام زندگی، آب و هوا، معيشت و کميت و کيفيت آب را تحت تأثير قرار میدهد.
آقای کهرم! معاون علمی و فنآوری رئيس جمهوری اعلام کرده که ۶۰ درصد طول اين جاده به صورت پل است و فقط ۴۰ درصد تالاب با خطر احداث جاده روبهرو است. شما فکر میکنيد به اين صورت روند تخريب کند خواهد شد يا همچنان ادامه خواهد يافت؟
مگر ما زمين کم داريم که جاده را ببريم داخل تالاب انزلی احداث کنيم؟ اين اقدامات بیتوجهی به طبيعت است. حتی اگر ۴۰ درصد اين راه به صورت جاده و ۶۰ درصد آن به صورت پل باشد، باز هم تأثير منفی خود را باقی خواهد گذاشت، چرا که پايهها و بدنه فلزی پل که در داخل تالاب نصب میشود، باعث تخريب تالاب خواهد شد.
من پيشبينی میکنم ظرف ۱۰ سال آينده، وضعيت تالاب انزلی از اين هم بدتر خواهد شد و احتمالاً تالاب انزلی را از دست خواهيم داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، پس از اینکه اصرار وزارت راه و ترابری برای ساخت این جاده و مخالفت سازمان محیط زیست با این تصمیم به نتیجه نرسید، تصمیم نهایی به معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری سپرده و در نهایت منجر به تأیید طرح وزارت راه و ترابری برای احداث این جاده شد.
اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست، در گفتوگو با رادیو فردا درباره احداث این میانگذر و تبعات آن میگوید.
رادیو فردا: آقای کهرم، پیش از این بارها در مورد احداث جاده میانگذر در این منطقه اظهارنظرهایی صورت گرفته بود. احداث این جاده چه تأثیری در آینده تالاب انزلی دارد؟
اسماعیل کهرم: با کمال تأسف چندی پيش طرحی تصويب شد که جادهای از کنار انزلی بگذرد به نام جاده «کنار گذر انزلی»، اما به تدريج مسير آن به وسط انزلی منتهی شد.
ما شاهد بوديم که وجود اين جاده يعنی پايه پلهای فلزی آن باعث شد آب در بعضی از رودخانههای منتهی به تالاب مانند زرجوب به قدری کاهش يابد که منطقه سیاه کشیم که بخشی از تالاب انزلی است، کاملاً خشک شود.
جادههايی که با پايههای درون آب احداث میشوند، باعث بند آمدن آب رودخانههايی است که اين تالاب را مشروب میکند. در نتيجه ميزان آبی که وارد اين تالاب میشود ابتدا کاهش يافته و قسمتهای مختلف خشک میشود؛ يعنی همان بلايی که سر تالاب انزلی آمده است.
يادآوری میکنم که تالاب انزلی يک تالاب بينالمللی و جزو کنوانسيون رامسر است و اکنون متأسفانه در ليست مونترال قرار دارد.
قرار گرفتن تالاب انزلی در ليست مونترال به چه معنی است؟
به اين معنی که اين تالاب در حال خشک شدن است و به مراقبت نياز دارد، اما نه تنها مراقبتی به اين تالاب نمیشود بلکه میبينيم اقداماتی صورت میگيرد که موجب تخريب بيشتر اين تالاب مهم بينالمللی می شود.
آقای کهرم! پيامدهای منفی تخريب اين تالاب چه خواهد بود؟
نسلهای زيادی هستند که میگويند ما «انزلیچی» هستيم، يعنی در کنار اين تالاب زندگی کردهاند، صيد کردهاند و از آب، نيزارها، ماهیها و پرندههای آن بهرهبرداری کردهاند و بهطور کلی زندگی خود را مديون و مرهون اين تالاب میدانند.
اگر اين تالاب خشک شود، به هزاران نفر «انزلیچی» و کسانی که در حاشيه تالاب هستند، بايد چگونه برخورد کنیم؟
در نظر داشته باشيم که وقتی تالاب هامون در سيستان و بلوچستان خشک شد، ۲۴۰ هزار نفر از مردم مکان زندگی خود را از دست دادند، مزارع آنها خشک شد و مجبور شدند به نقاط ديگری مهاجرت کنند.
از طرف ديگر مزارعی که داشتند خشک شد و به جای آنکه باد در شهر زيبای زابل طراوت آب هامون را به شهر ببرد، متأسفانه شن و خاک را بر سر مردم ريخت، آب کمياب شد و زارعت و دامها از بين رفتند، يعنی تمام زندگی اين ۲۴۰ هزار نفر به باد رفت. حال میتوان پيشبينی کرد که اين ماجرا دقيقاً در تالاب انزلی هم اتفاق خواهد افتاد.
چرا بايد نسبت به پديدهای که معيشت هزاران نفر را تأمين میکند، بیتوجهی کرد؟ تخريب تالابها تمام زندگی، آب و هوا، معيشت و کميت و کيفيت آب را تحت تأثير قرار میدهد.
آقای کهرم! معاون علمی و فنآوری رئيس جمهوری اعلام کرده که ۶۰ درصد طول اين جاده به صورت پل است و فقط ۴۰ درصد تالاب با خطر احداث جاده روبهرو است. شما فکر میکنيد به اين صورت روند تخريب کند خواهد شد يا همچنان ادامه خواهد يافت؟
مگر ما زمين کم داريم که جاده را ببريم داخل تالاب انزلی احداث کنيم؟ اين اقدامات بیتوجهی به طبيعت است. حتی اگر ۴۰ درصد اين راه به صورت جاده و ۶۰ درصد آن به صورت پل باشد، باز هم تأثير منفی خود را باقی خواهد گذاشت، چرا که پايهها و بدنه فلزی پل که در داخل تالاب نصب میشود، باعث تخريب تالاب خواهد شد.
من پيشبينی میکنم ظرف ۱۰ سال آينده، وضعيت تالاب انزلی از اين هم بدتر خواهد شد و احتمالاً تالاب انزلی را از دست خواهيم داد.