هفته گذشته کبرا نجار مادر ۴۷ سالهای که به جرم معاونت در قتل همسر و زنای محصنه، ۱۳ سال از عمرش را در حبس گذراند، با وساطتت رئيس قوه قضائيه و رأی کميسيون عفو و بخشودگی اين قوه از مجازات سنگسار رهايی يافت.
کبرا نجار که در ۳۳ سالگی بازداشت و متهم شد در دفاع از خود گفته است که «همسر معتادش برای امرار معاش و سرپرستی از فرزندانش، او را به تنفروشی وادار میکرده و وقتی او از تنفروشی سر باز میزده شوهرش او را تنبيهبدنی میکرده است»، تا اينکه سرانجام يکی از مشتريانی که همسرش برای او برگزيده بود با اطلاع کبرا، همسرش را میکشد. کبرا به دليل شرکت در ارتکاب جرم و نيز به دليل زنای محصنه و پنهان کردن جرم، محکوم به هشت سال حبس و سنگسار میشود.
اما او پس از سپری کردن هشت سال دوران محکوميت خود، تا روز هشتم ارديبهشت سال جاری که از زندان آزاد شد پنج سال ديگر نيز در زندان منتظر روشن شدن تکليفش بود و نمیدانست که سنگسار میشود يا خير؟
تا اينکه بالاخره اين وکيل کبرا نجار بود که توانست رئيس قوه قضاييه را متقاعد کند که موکلش مستحق سنگسار نيست. مريم کيانارثی وکيل دادگستری در تهران در برنامه گفتوگوی ويژه راديو فردا، در اين مورد توضيح میدهد.
رادیو فردا: خانم کیانارثی، ممکن است به اختصار در مورد دلیل محکومیت خانم نجار، توضیح دهید؟
مريم کيانارثی: ايشان به اتهام معاونت در قتل همسرشان و زنای محصنه در سال ۷۶ بازداشت شده و محکوم به تحمل هشت سال حبس و سنگسار میشوند.
چه اتفاقی افتاد که باعث نجات ايشان از سنگسار شد؟
ايشان مدت هشت سال حبس خود را سپری کرد و حدود پنج سال هم مازاد بر آن ، در انتظار اجرای حکم سنگسار بود . من در سال ۱۳۸۶ وکالت ايشان را پذيرفتم . تمام آراء قطعی شده بود و فقط يک راه وجود داشت و آنهم (توسل به) کميسيون عفو و بخشودگی بود که سه بار اين تقاضا مطرح شد و هر بار کميسيون عفو و بخشودگی اين تقاضا را رد کرده موافقت نکرد.
من در ملاقات حضوری با رئيس قوه قضاييه داشتم توانستم عفو موردی ايشان را بگيرم و در نهايت درخواستشان به کميسيون عفو و بخشودگی ارسال شد و خوشبختانه اين بار کميسيون عفو و بخشودگی در روز ۲۲ بهمن ماه سال ۸۷ با اين امر موافقت کرد و تا مراحل اداری اين امر طی شد ايشان در روز هشتم ارديبهشت سال جاری از زندان آزاد شدند.
خانم کيان ارثی، شما در ملاقاتی که با آيتالله شاهرودی داشتيد چه مسائلی را مطرح کرديد که منجر به تصميم ايشان برای بخشيدن حکم سنگسار شد؟ و دستور عفو خانم نجار را صادر کردند؟
در لايحهای که من ارسال کرده بودم شرح حال زندگی ايشان را نوشته بودم. اين متهم مورد خاصی بود. چون همسرش او را به مدت ۱۲ سال وادار به تنفروشی کرده بود و اين متهم به علت شرايط خاصی که داشت و اينکه هيچ مفری (برای رهايی از اين شرايط ) نداشت و علیرغم اينکه دو بار هم از همسرش جدا شده بود اما با تهديد همسرش مبنی بر اينکه از دخترهايشان هم سوء استفاده خواهد کرد، ايشان دارای دو فرزند دختر و دو فرزند پسر هستند، او را به زندگی بازگردانده بود.
در نهايت اين متهم برای نجات از مخمصهای که در آن قرار داشت مجبور به همدستی با شريک جرمش شد و از آنجايی که موردش يک مورد خاص بود شامل عنايت آقای شاهرودی قرار گرفت و با عفو ايشان موافقت کردند.
شما قطعاً خانم نجار را بعد از آزاد شدن از زندان ملاقات کردهايد. میتوانيد درباره شرايط روحی ايشان بعد از آزادی بگوييد؟
بله، به هر حال ايشان در کنار فرزندانشان هستند و شايد توانستهاند خستگی اين سالها را به در کنند. من اين محبت را مديون همکاری خوب رسانههای جمعی و پوشش خبری مناسب آنان میدانم. خود من نيز وقتی ايشان را ديدم خستگی اين چند سال از تنم خارج شد. خود ايشان برايم تعريف کرد که مسئولان زندان همگی برای آزاديش خوشحال بودند که به هر حال ايشان بعد از تحمل ۱۳ سال حبس آزاد شدهاند. گويا افسری که جلوی زندان بوده است به ايشان ادای احترام میکند به خاطر تحمل آن دوران طولانی و مورد خاصی که ايشان درگيرش بوده است و اين برای خود من هم جالب بود.
بسیار خوشحال است که به فرزندانش ملحق شده است. او بايد تلاش کند که به زندگی عادی برگردد و من شخصاً اميدوارم که حداقل بيرون از زندان برايش شيرينتر و قشنگتر از داخل زندان باشد.
در مدت ۱۳ سالی که ايشان در زندان بودند، فرزندانش در چه شرايطی به سر میبردند؟ چه کسی از آنان نگهداری میکرد؟
سه تن از فرزندانش، در شهريار، نزد مادر خانم نجار بودهاند و يکی از دخترانش هم با عمويش زندگی میکرده اما اکنون همگی بچهها در کنار مادرشان به سر میبرند. قطعاً اين بچهها شرايط سختی را بدون حضور پدر و مادر از سر گذراندهاند و الان هر کدام از آنها به موفقيت رسيدهاند و مشغول به کاری هستند.
گويا ايشان فقط يکی از ۱۰ نفر محکوم به اجرای حکم سنگسار بوده که اکنون با حذف نامشان از ليست محکوميت به سنگسار، تعداد آنان به ۹ نفر میرسد. ممکن است درباره جرايمی که منجر به صدور حکم سنگسار میشود توضيح دهيد؟
به طور خاص زنای محصنه منجر به صدور حکم سنگسار میشود. در همه متون و قوانين فقهی اگر زن يا مرد متأهل با کسی غير از همسر خود نزديکی داشته باشد و بر اساس قانون ارتکاب اين جرم به اثبات برسد، فرد زانی به سنگسار محکوم میشود. به هر حال سنگسار در قوانين ما وجود دارد اما من اميدوارم که اين حکم صادر نشده و يا حداقل به مرحله اجرا نرسد.
خانم کيان ارثی ، می توانيد در مورد مبانی فقهی حکم سنگسار هم برای شنوندگان ما توضيح دهيد؟ اينکه اصلاً حکم سنگسار از کجا وارد قوانين کيفری ايران شده است؟
مجازات سنگسار از مباحث فقهی و برگرفته از مسائل دينی و مذهبی و از اسلام نشئت گرفته است. از موارد اثبات آن، چهار بار اقرار متهم و شهادت شهود است. اما آنچه مسلم است اين است که حتی فقه هم برای اثبات زنا سخت گرفته است و موارد اثبات زنا بسيار مشکل است. اين قانون هم مانند ۷۰ درصد ديگر قوانين ما، ريشه در فقه اسلامی دارد.
کبرا نجار که در ۳۳ سالگی بازداشت و متهم شد در دفاع از خود گفته است که «همسر معتادش برای امرار معاش و سرپرستی از فرزندانش، او را به تنفروشی وادار میکرده و وقتی او از تنفروشی سر باز میزده شوهرش او را تنبيهبدنی میکرده است»، تا اينکه سرانجام يکی از مشتريانی که همسرش برای او برگزيده بود با اطلاع کبرا، همسرش را میکشد. کبرا به دليل شرکت در ارتکاب جرم و نيز به دليل زنای محصنه و پنهان کردن جرم، محکوم به هشت سال حبس و سنگسار میشود.
اما او پس از سپری کردن هشت سال دوران محکوميت خود، تا روز هشتم ارديبهشت سال جاری که از زندان آزاد شد پنج سال ديگر نيز در زندان منتظر روشن شدن تکليفش بود و نمیدانست که سنگسار میشود يا خير؟
تا اينکه بالاخره اين وکيل کبرا نجار بود که توانست رئيس قوه قضاييه را متقاعد کند که موکلش مستحق سنگسار نيست. مريم کيانارثی وکيل دادگستری در تهران در برنامه گفتوگوی ويژه راديو فردا، در اين مورد توضيح میدهد.
رادیو فردا: خانم کیانارثی، ممکن است به اختصار در مورد دلیل محکومیت خانم نجار، توضیح دهید؟
مريم کيانارثی: ايشان به اتهام معاونت در قتل همسرشان و زنای محصنه در سال ۷۶ بازداشت شده و محکوم به تحمل هشت سال حبس و سنگسار میشوند.
چه اتفاقی افتاد که باعث نجات ايشان از سنگسار شد؟
ايشان مدت هشت سال حبس خود را سپری کرد و حدود پنج سال هم مازاد بر آن ، در انتظار اجرای حکم سنگسار بود . من در سال ۱۳۸۶ وکالت ايشان را پذيرفتم . تمام آراء قطعی شده بود و فقط يک راه وجود داشت و آنهم (توسل به) کميسيون عفو و بخشودگی بود که سه بار اين تقاضا مطرح شد و هر بار کميسيون عفو و بخشودگی اين تقاضا را رد کرده موافقت نکرد.
من در ملاقات حضوری با رئيس قوه قضاييه داشتم توانستم عفو موردی ايشان را بگيرم و در نهايت درخواستشان به کميسيون عفو و بخشودگی ارسال شد و خوشبختانه اين بار کميسيون عفو و بخشودگی در روز ۲۲ بهمن ماه سال ۸۷ با اين امر موافقت کرد و تا مراحل اداری اين امر طی شد ايشان در روز هشتم ارديبهشت سال جاری از زندان آزاد شدند.
خانم کيان ارثی، شما در ملاقاتی که با آيتالله شاهرودی داشتيد چه مسائلی را مطرح کرديد که منجر به تصميم ايشان برای بخشيدن حکم سنگسار شد؟ و دستور عفو خانم نجار را صادر کردند؟
در لايحهای که من ارسال کرده بودم شرح حال زندگی ايشان را نوشته بودم. اين متهم مورد خاصی بود. چون همسرش او را به مدت ۱۲ سال وادار به تنفروشی کرده بود و اين متهم به علت شرايط خاصی که داشت و اينکه هيچ مفری (برای رهايی از اين شرايط ) نداشت و علیرغم اينکه دو بار هم از همسرش جدا شده بود اما با تهديد همسرش مبنی بر اينکه از دخترهايشان هم سوء استفاده خواهد کرد، ايشان دارای دو فرزند دختر و دو فرزند پسر هستند، او را به زندگی بازگردانده بود.
در نهايت اين متهم برای نجات از مخمصهای که در آن قرار داشت مجبور به همدستی با شريک جرمش شد و از آنجايی که موردش يک مورد خاص بود شامل عنايت آقای شاهرودی قرار گرفت و با عفو ايشان موافقت کردند.
شما قطعاً خانم نجار را بعد از آزاد شدن از زندان ملاقات کردهايد. میتوانيد درباره شرايط روحی ايشان بعد از آزادی بگوييد؟
بله، به هر حال ايشان در کنار فرزندانشان هستند و شايد توانستهاند خستگی اين سالها را به در کنند. من اين محبت را مديون همکاری خوب رسانههای جمعی و پوشش خبری مناسب آنان میدانم. خود من نيز وقتی ايشان را ديدم خستگی اين چند سال از تنم خارج شد. خود ايشان برايم تعريف کرد که مسئولان زندان همگی برای آزاديش خوشحال بودند که به هر حال ايشان بعد از تحمل ۱۳ سال حبس آزاد شدهاند. گويا افسری که جلوی زندان بوده است به ايشان ادای احترام میکند به خاطر تحمل آن دوران طولانی و مورد خاصی که ايشان درگيرش بوده است و اين برای خود من هم جالب بود.
بسیار خوشحال است که به فرزندانش ملحق شده است. او بايد تلاش کند که به زندگی عادی برگردد و من شخصاً اميدوارم که حداقل بيرون از زندان برايش شيرينتر و قشنگتر از داخل زندان باشد.
در مدت ۱۳ سالی که ايشان در زندان بودند، فرزندانش در چه شرايطی به سر میبردند؟ چه کسی از آنان نگهداری میکرد؟
سه تن از فرزندانش، در شهريار، نزد مادر خانم نجار بودهاند و يکی از دخترانش هم با عمويش زندگی میکرده اما اکنون همگی بچهها در کنار مادرشان به سر میبرند. قطعاً اين بچهها شرايط سختی را بدون حضور پدر و مادر از سر گذراندهاند و الان هر کدام از آنها به موفقيت رسيدهاند و مشغول به کاری هستند.
گويا ايشان فقط يکی از ۱۰ نفر محکوم به اجرای حکم سنگسار بوده که اکنون با حذف نامشان از ليست محکوميت به سنگسار، تعداد آنان به ۹ نفر میرسد. ممکن است درباره جرايمی که منجر به صدور حکم سنگسار میشود توضيح دهيد؟
به طور خاص زنای محصنه منجر به صدور حکم سنگسار میشود. در همه متون و قوانين فقهی اگر زن يا مرد متأهل با کسی غير از همسر خود نزديکی داشته باشد و بر اساس قانون ارتکاب اين جرم به اثبات برسد، فرد زانی به سنگسار محکوم میشود. به هر حال سنگسار در قوانين ما وجود دارد اما من اميدوارم که اين حکم صادر نشده و يا حداقل به مرحله اجرا نرسد.
خانم کيان ارثی ، می توانيد در مورد مبانی فقهی حکم سنگسار هم برای شنوندگان ما توضيح دهيد؟ اينکه اصلاً حکم سنگسار از کجا وارد قوانين کيفری ايران شده است؟
مجازات سنگسار از مباحث فقهی و برگرفته از مسائل دينی و مذهبی و از اسلام نشئت گرفته است. از موارد اثبات آن، چهار بار اقرار متهم و شهادت شهود است. اما آنچه مسلم است اين است که حتی فقه هم برای اثبات زنا سخت گرفته است و موارد اثبات زنا بسيار مشکل است. اين قانون هم مانند ۷۰ درصد ديگر قوانين ما، ريشه در فقه اسلامی دارد.