ایران پیشتر اعلام کرده بود که قصد ندارد در مورد برنامه هستهای خود با گروه ۵+۱ گفتوگو کند، حال آنکه آمریکا و متحدانش میگفتند در این دیدار باید مسایل هستهای با ایران در میان گذاشته شود.
از سوی دیگر محمود احمدینژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران که در سازمان ملل بار دیگر از مواضع جمهوری اسلامی دفاع کرده بود، روز چهارشنبه در سخنانی غیرمنتظره ابراز تمایل کرد که گفتوگوهای ۵+۱ به سطح بالاتر ارتقا یابد.
عباس میلانی، استاد دانشگاه استنفورد، در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی درباره سفر منوچهر متکی به آمریکا، و گفتههای تازه محمود احمدینژاد پاسخ گفته است.
عباس میلانی: گمان من بر این نیست که اینها در برنامهشان تغییری ایجاد کنند. این حرکتها به اعتقاد من تکنیکهایی است که نیت آن هم معلوم است و آنقدر تکرار شده که چیز تازهای نیست. انگیزه انجام این مجموعه حرکتها، خیلی آشکار است.
این رژیم با بحران داخلی روبهروست. اگر به گذشته هم نگاه کنید سابقهای وجود دارد که هر وقت اینها دچار بحران داخلی هستند سعی میکنند (برای برونرفت از این بحران) یک بحران خارجی بیافرینند. اگر بحران خارجی داشته باشند سعی میکنند آن را به مرحله شدت کمتری بکشانند تا مسئله داخلی شان را حل کنند.
الان با موضعی که آمریکا برای کشف این مرکز جدید گرفته و با موضعی که روسیه گرفته است و با وضعیتی که افکار عمومی نسبت به جریانات پس از انتخابات و کشتار و حبس دارد، حکومت ایران با یک بحران جدی هم در داخل و هم در خارج از کشور روبهرو است و در تلاش است که با این ادا و اطوارها بحران خارجی را به حداقل برسانند. مسئله داخلیشان را حل کنند و بعد که خیالشان از وضع داخل راحت شد آن وقت به مقابله با مسئله اتمی برگردند.
واقعیت این است که هم سفر آقای متکی و هم گفتههای آقای احمدی نژاد و هم فیلی که با این موشکها به هوا کردند در واقع بخشی از یک برنامه واحد است که آقای احمدینژاد برای بازیافتن مشروعیت انجام میدهد. شاید این تلاش کمی دیر باشد.
شما به سازمان ملل اشاره کردید. عکس سخنرانی ایشان را که ببینید و سالن خالی سازمان ملل را نگاه کنید میبینید که اینها هم یک باره دریافتند که آقای احمدینژاد چقدر برای رژیم ایران بهای سیاسی دارد؟ و اینکه همه در داخل کشور در جستجوی راه حلی برای خروج از این بحران هستند. در خارج هم در تلاش برای خروج از بحرانند و این مانورها به نظر من همگی، در خدمت گذر از این بحران است. برای اینکه حاکمیت هم بتواند با جنبش سبز ایران تسویه حساب کند و هم فرصت کافی داشته باشد که وقتی از نظر داخلی نگرانی کمتری دارد با غربیها تسویه حساب کند.
تصور من بر این است که گام اول این سفر به سازمان ملل مرتبط است و صدور ویزا برای سفر وزیران خارجه کشورها به سازمان ملل، یکی از تعهدات دولت آمریکاست. آمریکا نمیتواند به این تعهد عمل نکند. شاید آهنگش این بار تندتر شده باشد.
به هر حال آمریکا هم اعلام کرده است که اگر ایران با حسن نیت در این مذاکرات شرکت کند آنها هم خیلی مشتاقند. ولی در عین حال اضافه کرده است که ایران باید بسیاری از سؤالات مطرح شده را پاسخ دهد. امروز آقای البرادعی صریحاً اعلام کرده است که ایران تعهدات خود و آنچه را که از وی انتظار میرفت نقض کرده است.
به قول خودشان، آقایان اهم فیالاهم میکنند. مهمترین بحران را تشخیص میدهند یا آنکه قابل حل است را فعلاً حل و فصل میکنند تا بعداً به بحران بعدی برسند. اما به اعتقاد من بحران اصلی اینها، بحران داخلی است.
من گمان نمیکنم. ریشه تداوم مبارزات در داخل کشور، نه در آمریکاست نه در انگلستان. ریشه مبارزات در مردم ایران است. توجه به مسئله بینالمللی نمیتواند مشکل مشروعیت را حل کند. ولی امید رژیم این است که با حل تنشهای بینالمللی بتواند با طیب خاطر بیشتر، به حل بحران داخلی بپردازد.
از سوی دیگر محمود احمدینژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران که در سازمان ملل بار دیگر از مواضع جمهوری اسلامی دفاع کرده بود، روز چهارشنبه در سخنانی غیرمنتظره ابراز تمایل کرد که گفتوگوهای ۵+۱ به سطح بالاتر ارتقا یابد.
عباس میلانی، استاد دانشگاه استنفورد، در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی درباره سفر منوچهر متکی به آمریکا، و گفتههای تازه محمود احمدینژاد پاسخ گفته است.
- رادیو فردا: آقای میلانی، انگیزه سفر آقای متکی به واشینگتن چیست و آیا چرخشی در سیاستهای جمهوری اسلامی دیده میشود؟
عباس میلانی: گمان من بر این نیست که اینها در برنامهشان تغییری ایجاد کنند. این حرکتها به اعتقاد من تکنیکهایی است که نیت آن هم معلوم است و آنقدر تکرار شده که چیز تازهای نیست. انگیزه انجام این مجموعه حرکتها، خیلی آشکار است.
این رژیم با بحران داخلی روبهروست. اگر به گذشته هم نگاه کنید سابقهای وجود دارد که هر وقت اینها دچار بحران داخلی هستند سعی میکنند (برای برونرفت از این بحران) یک بحران خارجی بیافرینند. اگر بحران خارجی داشته باشند سعی میکنند آن را به مرحله شدت کمتری بکشانند تا مسئله داخلی شان را حل کنند.
الان با موضعی که آمریکا برای کشف این مرکز جدید گرفته و با موضعی که روسیه گرفته است و با وضعیتی که افکار عمومی نسبت به جریانات پس از انتخابات و کشتار و حبس دارد، حکومت ایران با یک بحران جدی هم در داخل و هم در خارج از کشور روبهرو است و در تلاش است که با این ادا و اطوارها بحران خارجی را به حداقل برسانند. مسئله داخلیشان را حل کنند و بعد که خیالشان از وضع داخل راحت شد آن وقت به مقابله با مسئله اتمی برگردند.
- آقای احمدی نژاد چند روز پیش گفت که کشورهای ۱+۵ هم مانند ایران از اعضای سازمان ملل هستند و حق ندارند به ما بگویند که چه کنیم و چه نکنیم؟ پس از گفتههای آقای احمدینژاد، رزمایشها و آزمایشات موشکی در ایران انجام میشود. از سوی دیگر آقای احمدینژاد روز چهارشنبه اعلام میکنند که خواهان ارتقای نشست ۱+۵ به سطح بالاتری هستند. مجموعه این روایتها را چطور میشود تحلیل و توجیه کرد؟
واقعیت این است که هم سفر آقای متکی و هم گفتههای آقای احمدی نژاد و هم فیلی که با این موشکها به هوا کردند در واقع بخشی از یک برنامه واحد است که آقای احمدینژاد برای بازیافتن مشروعیت انجام میدهد. شاید این تلاش کمی دیر باشد.
شما به سازمان ملل اشاره کردید. عکس سخنرانی ایشان را که ببینید و سالن خالی سازمان ملل را نگاه کنید میبینید که اینها هم یک باره دریافتند که آقای احمدینژاد چقدر برای رژیم ایران بهای سیاسی دارد؟ و اینکه همه در داخل کشور در جستجوی راه حلی برای خروج از این بحران هستند. در خارج هم در تلاش برای خروج از بحرانند و این مانورها به نظر من همگی، در خدمت گذر از این بحران است. برای اینکه حاکمیت هم بتواند با جنبش سبز ایران تسویه حساب کند و هم فرصت کافی داشته باشد که وقتی از نظر داخلی نگرانی کمتری دارد با غربیها تسویه حساب کند.
- وزارت خارجه امریکا گفت که ویزای آقای متکی را در کمتر از ۲۴ ساعت صادر کرده است. آیا صدور ویزا برای وزیر خارجه ایران، در شرایط قبل از مذاکرات کشورهای ۱+۵ را میشود به عنوان مشوقی از سوی دولت آمریکا برای پیشبرد مذاکرات تلقی کرد؟
تصور من بر این است که گام اول این سفر به سازمان ملل مرتبط است و صدور ویزا برای سفر وزیران خارجه کشورها به سازمان ملل، یکی از تعهدات دولت آمریکاست. آمریکا نمیتواند به این تعهد عمل نکند. شاید آهنگش این بار تندتر شده باشد.
به هر حال آمریکا هم اعلام کرده است که اگر ایران با حسن نیت در این مذاکرات شرکت کند آنها هم خیلی مشتاقند. ولی در عین حال اضافه کرده است که ایران باید بسیاری از سؤالات مطرح شده را پاسخ دهد. امروز آقای البرادعی صریحاً اعلام کرده است که ایران تعهدات خود و آنچه را که از وی انتظار میرفت نقض کرده است.
به قول خودشان، آقایان اهم فیالاهم میکنند. مهمترین بحران را تشخیص میدهند یا آنکه قابل حل است را فعلاً حل و فصل میکنند تا بعداً به بحران بعدی برسند. اما به اعتقاد من بحران اصلی اینها، بحران داخلی است.
- آخرین سؤال من این است که آیا فکر میکنید واکنش مقامات ایرانی، سرانجامی نتیجهبخش خواهد داشت؟
من گمان نمیکنم. ریشه تداوم مبارزات در داخل کشور، نه در آمریکاست نه در انگلستان. ریشه مبارزات در مردم ایران است. توجه به مسئله بینالمللی نمیتواند مشکل مشروعیت را حل کند. ولی امید رژیم این است که با حل تنشهای بینالمللی بتواند با طیب خاطر بیشتر، به حل بحران داخلی بپردازد.