«موضعگیری آمریکا در قبال تحولات اخیر ایران، چندان قاطع و جدی نبوده است.» این انتقادیست که اینروزها از منتقدان باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، زیاد میشنویم.
آنان معتقدند آقای اوباما، بر خلاف کشورهای اروپایی، حمایت قاطعی از اعتراضهای مردم ایران نکرده است.
با این حال نهایتاً باراک اوباما در کنفرانس خبری مشترک خود با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، در روز جمعه هفته گذشته، گفت که خشونت بهکار رفته علیه مردم تکان دهنده و وحشتناک است و با اینکه جهموری اسلامی نمیخواهد جهان شاهد این خشونتها باشد، ما آن را دیدیم و این کار را محکوم میکنیم.
هوشنگ حسنیاری استاد روابط استراتژیک در کالج نظامی – سلطنتی کانادا در گفتوگو با رادیو فردا به ارزیابی واکنش آمریکا در قبال رویدادهای اخیر ایران و تأثیر این رویدادها بر آینده روابط دو کشور پرداخته است.
رادیو فردا: آقای حسنیاری، دلیل شدت گرفتن انتقادات اوباما از جمهوری اسلامی، آنهم در حالی که از روز نخست اعتراضها شاهد چنین واکنشهایی نبودیم، چیست؟
هوشنگ حسنیاری: به نظر من اين مسئله دو علت اصلی میتواند داشته باشد؛ اول فشارهای داخلی است که از جانب محافظهکاران و چپگرايان در داخل حزب دموکرات بر اوباما و دولت او وارد میشود و آنها خواهان اين هستند که اوباما نسبت به انتخابات در ايران و حوادث بعد از آن موضع محکمتری اتخاذ کند.
دوم روند اين قضايا در ايران است، يعنی به تدريج که تظاهرات ادامه پيدا کرد و تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند، اوباما ناچار شد عکسالعمل شديدتری نشان دهد.
از آنجايی که آمريکايیها معتقدند که رهبر جهان آزاد هستند، اوباما بايستی چنين عکسالعملی نشان میداد، به خصوص که اوباما يک سری ملاحظاتی که دولتهای گذشته آمريکا داشتند را ندارد و ضمن انتقاد، حدی را هم رعايت میکند.
آقای اوباما در يک کنفرانس خبری که همراه با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، شرکت کرده بود، گفت تا ما ندانيم واقعاً در داخل ايران چه اتفاقاتی روی میدهد نمیتوانيم تأثير آن را بر گفتوگوی بالقوه با ايران پيشبينی کنيم. با توجه به آنچه در ايران رخ داده است، فکر میکنيد آقای اوباما وارد مذاکره با ايران شود؟
در کنفرانس «گروه هشت» بر سر اين توافق شد که در مورد مسئله کلان هستهای ايران همان برخورد چند جانبه که در گذشته هم وجود داشته، ادامه دهند. اوباما و مرکل و بسياری ديگر اين مسئله را از انتخابات و مسايل بعد از آن در ايران جدا کردهاند و آقای اوباما بعد از گفتوگو با خانم مرکل موضع خود را مشخصتر کرده است.
اينکه در آينده چه خواهد شد، من فکر میکنم آمريکايیها بيشتر میخواهند ببينند در داخل ايران چه رخ خواهد داد، يعنی معترضان به نتيجه انتخابات به تظاهرات خود ادامه خواهند داد يا نه.
اوباما همان طور که بارها اشاره کرده است به تماميت ارضی و حاکميت سياسی ايران احترام میگذارد، ضمن اينکه درباره زيرپا نهادن حقوق بشر درايران ايرادات جدی را وارد میکند.
بايد ديد که در آينده در مورد حل مسئله هستهای و برقراری مذاکره مستقيم با آمريکا بر سر رفع مشکلات بين دو کشور، از جانب دولت ايران علائم مشخصی صادر خواهد شد يا نه.
به نظر من آن چه در روزهای بعد از اعلام نتيجه انتخابات در ايران رخ داد، هر نوع نزديکی سياسی بين ايران و آمريکا حتی آنچه اوباما گفتوگوی بدون قيد و شرط با ايران اعلام کرد را دچار مشکلات جدی خواهد کرد، هم در داخل آمريکا و هم در بسياری از کشورهای جهان.
چون از جانب مخالفان، هر گونه مذاکره با ايران به عنوان باجدهی به جمهوری اسلامی ايران تلقی خواهد شد و در نتيجه تا حد زيادی امکان برقراری چنين مذاکراتی ضعيف شده و احتمالاً چند سالی به تعويق خواهد افتاد.
با توجه به اينکه آيتالله خامنهای بر روی نتيجه انتخابات تأکيد کرده و احمدینژاد اخيراً گفته است اگر اوباما به حرفهای خود ادامه دهد، جايی برای صحبت کردن باقی نمیماند. شما فکر میکنيد ايران سياست خود را تغيير خواهد داد و با آمريکا برای حل مسايل مذاکره خواهد کرد؟
فکر نمیکنم. همان طور که اشاره کردم در مورد مسئله هستهای گفتوگوهای چندجانبه وجود دارد. اما ايران به احتمال بسيار زياد به دنبال مذاکره مستقيم برای رفع مشکلات فی مابين نخواهد بود، چون سياست آقای احمدینژاد همان طور که بارها اعلام کرده و مورد تأييد رهبری هم قرار گرفته، بيشتر يک سياست پيشگيرانه است.
مسئلهای که بر دولتهای پيشين در ايران خورده گرفته میشد، اين بود که دولتهای پيشين فقط در قبال موضعگيری کشورهای خارجی عکسالعمل نشان میدادند، اما سياست احمدینژاد ايجاد موج بر عليه کشورهای ديگر است و میخواهد کشورهای خارجی از جمله آمريکا را در مقام دفاعی قرار دهد.
با انتخاباتی که صورت گرفته و آن چه بعد از آن در ايران گذشته، ايران به گفتوگو با آمريکا تمايلی نخواهد داشت، چون اين گفتوگو مسايل جدی را پيش خواهد کشيد نه تنها در مورد انتخابات بلکه در مورد روند سياسی در ايران.
ظاهراً دولت ايران در صدد اين نيست که کشور آمريکا را در مسايل داخل ايران دخيل کند، در نتيجه مذاکرهای صورت نخواهد گرفت. مگر اين که يک تحول جدی به وجود آيد که هم در داخل ايران بتواند گفتوگو با آمريکا را توجيه کند و هم در آمريکا چنين امری تحقق يابد.
آنان معتقدند آقای اوباما، بر خلاف کشورهای اروپایی، حمایت قاطعی از اعتراضهای مردم ایران نکرده است.
با این حال نهایتاً باراک اوباما در کنفرانس خبری مشترک خود با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، در روز جمعه هفته گذشته، گفت که خشونت بهکار رفته علیه مردم تکان دهنده و وحشتناک است و با اینکه جهموری اسلامی نمیخواهد جهان شاهد این خشونتها باشد، ما آن را دیدیم و این کار را محکوم میکنیم.
هوشنگ حسنیاری استاد روابط استراتژیک در کالج نظامی – سلطنتی کانادا در گفتوگو با رادیو فردا به ارزیابی واکنش آمریکا در قبال رویدادهای اخیر ایران و تأثیر این رویدادها بر آینده روابط دو کشور پرداخته است.
رادیو فردا: آقای حسنیاری، دلیل شدت گرفتن انتقادات اوباما از جمهوری اسلامی، آنهم در حالی که از روز نخست اعتراضها شاهد چنین واکنشهایی نبودیم، چیست؟
هوشنگ حسنیاری: به نظر من اين مسئله دو علت اصلی میتواند داشته باشد؛ اول فشارهای داخلی است که از جانب محافظهکاران و چپگرايان در داخل حزب دموکرات بر اوباما و دولت او وارد میشود و آنها خواهان اين هستند که اوباما نسبت به انتخابات در ايران و حوادث بعد از آن موضع محکمتری اتخاذ کند.
دوم روند اين قضايا در ايران است، يعنی به تدريج که تظاهرات ادامه پيدا کرد و تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند، اوباما ناچار شد عکسالعمل شديدتری نشان دهد.
از آنجايی که آمريکايیها معتقدند که رهبر جهان آزاد هستند، اوباما بايستی چنين عکسالعملی نشان میداد، به خصوص که اوباما يک سری ملاحظاتی که دولتهای گذشته آمريکا داشتند را ندارد و ضمن انتقاد، حدی را هم رعايت میکند.
آقای اوباما در يک کنفرانس خبری که همراه با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، شرکت کرده بود، گفت تا ما ندانيم واقعاً در داخل ايران چه اتفاقاتی روی میدهد نمیتوانيم تأثير آن را بر گفتوگوی بالقوه با ايران پيشبينی کنيم. با توجه به آنچه در ايران رخ داده است، فکر میکنيد آقای اوباما وارد مذاکره با ايران شود؟
در کنفرانس «گروه هشت» بر سر اين توافق شد که در مورد مسئله کلان هستهای ايران همان برخورد چند جانبه که در گذشته هم وجود داشته، ادامه دهند. اوباما و مرکل و بسياری ديگر اين مسئله را از انتخابات و مسايل بعد از آن در ايران جدا کردهاند و آقای اوباما بعد از گفتوگو با خانم مرکل موضع خود را مشخصتر کرده است.
اينکه در آينده چه خواهد شد، من فکر میکنم آمريکايیها بيشتر میخواهند ببينند در داخل ايران چه رخ خواهد داد، يعنی معترضان به نتيجه انتخابات به تظاهرات خود ادامه خواهند داد يا نه.
اوباما همان طور که بارها اشاره کرده است به تماميت ارضی و حاکميت سياسی ايران احترام میگذارد، ضمن اينکه درباره زيرپا نهادن حقوق بشر درايران ايرادات جدی را وارد میکند.
بايد ديد که در آينده در مورد حل مسئله هستهای و برقراری مذاکره مستقيم با آمريکا بر سر رفع مشکلات بين دو کشور، از جانب دولت ايران علائم مشخصی صادر خواهد شد يا نه.
به نظر من آن چه در روزهای بعد از اعلام نتيجه انتخابات در ايران رخ داد، هر نوع نزديکی سياسی بين ايران و آمريکا حتی آنچه اوباما گفتوگوی بدون قيد و شرط با ايران اعلام کرد را دچار مشکلات جدی خواهد کرد، هم در داخل آمريکا و هم در بسياری از کشورهای جهان.
چون از جانب مخالفان، هر گونه مذاکره با ايران به عنوان باجدهی به جمهوری اسلامی ايران تلقی خواهد شد و در نتيجه تا حد زيادی امکان برقراری چنين مذاکراتی ضعيف شده و احتمالاً چند سالی به تعويق خواهد افتاد.
با توجه به اينکه آيتالله خامنهای بر روی نتيجه انتخابات تأکيد کرده و احمدینژاد اخيراً گفته است اگر اوباما به حرفهای خود ادامه دهد، جايی برای صحبت کردن باقی نمیماند. شما فکر میکنيد ايران سياست خود را تغيير خواهد داد و با آمريکا برای حل مسايل مذاکره خواهد کرد؟
فکر نمیکنم. همان طور که اشاره کردم در مورد مسئله هستهای گفتوگوهای چندجانبه وجود دارد. اما ايران به احتمال بسيار زياد به دنبال مذاکره مستقيم برای رفع مشکلات فی مابين نخواهد بود، چون سياست آقای احمدینژاد همان طور که بارها اعلام کرده و مورد تأييد رهبری هم قرار گرفته، بيشتر يک سياست پيشگيرانه است.
مسئلهای که بر دولتهای پيشين در ايران خورده گرفته میشد، اين بود که دولتهای پيشين فقط در قبال موضعگيری کشورهای خارجی عکسالعمل نشان میدادند، اما سياست احمدینژاد ايجاد موج بر عليه کشورهای ديگر است و میخواهد کشورهای خارجی از جمله آمريکا را در مقام دفاعی قرار دهد.
با انتخاباتی که صورت گرفته و آن چه بعد از آن در ايران گذشته، ايران به گفتوگو با آمريکا تمايلی نخواهد داشت، چون اين گفتوگو مسايل جدی را پيش خواهد کشيد نه تنها در مورد انتخابات بلکه در مورد روند سياسی در ايران.
ظاهراً دولت ايران در صدد اين نيست که کشور آمريکا را در مسايل داخل ايران دخيل کند، در نتيجه مذاکرهای صورت نخواهد گرفت. مگر اين که يک تحول جدی به وجود آيد که هم در داخل ايران بتواند گفتوگو با آمريکا را توجيه کند و هم در آمريکا چنين امری تحقق يابد.