سه رقیب انتخاباتی محمود احمدینژاد، سنجیده ولی با احتیاط، ضمن رد رفتارهای چالشی دولت ایران در رابطه با مسائل جهانی، به طرح نقطهنظرهای مشترک در مناسبات خارجی ایران پرداختهاند.
طرح هالوکاست از سوی رئیس جمهوری ایران بهعنوان یک شبهه تاریخی، و نفی آن به بهانه دفاع از حقوق مردم فلسطین، طی سه سال گذشته بیش از هر عامل دیگری به تحریک تبلیغات خارجی علیه ایران دامن زده است.
بیاعتنا به توسعه این تبلیغات تخریبی، که تا حدود زیادی به انزوای بیشتر ایران در نظام بینالملل انجامیده، احمدینژاد همچنان به تکرار داستان هالوکاست در مجامع جهانی و محافل داخلی ادامه داده است.
اظهارات اخیر احمدینژاد در این زمینه را که طی کنفرانس ضد نژادپرستی سازمان ملل در سوئیس عنوان شد، حتی بان کی مون دبیرکل سازمان ملل و میزبان اصلی کنفرانس نیز تحریکآمیز و تفرقهساز لقب داد و آن محکوم کرد.
کنفرانس یاد شده به دلیل حضور احمدینژاد، از پیش مورد تحریم کشورهایی مانند امریکا، استرالیا، ایتالیا، هلند، کانادا قرار گرفته بود.
کروبی طی چند فرصت متفاوت با اشاره به رویداد هالوکاست، ضمن انتقاد از طرح این مسئله توسط رئیس جمهوری ایران، با کنایه به طرح این سؤال پرداخت که : «آیا باید مجبور باشیم با داستان خواندن هالوکاست از هیتلر دفاع کنیم؟»
اطرافیان کروبی، از جمله کرباسچی، عبدی و عیسی سحرخیز نیز در زمان طرح مسایل خارجی، در گذشته به طور جداگانه در این ارتباط به اظهار نظر پرداخته و رفتارهای «تحریکآمیز و خشونت غیرضروری دولت» در این رابطه را در تضاد با منافع ملی ایران معرفی کردهاند.
اولین رویارویی میرحسین موسوی با هالوکاست طی دیدار انتخاباتی او از دانشگاه صنعتی بابل پیش آمد. در آن جلسه دانشجویان بابلی با اشاره به کشتار ۴۸۰۰ زندانی سیاسی در سال ۶۷ و نام دادن آن به هالوکاست ایران، از موسوی خواستند که دلایل سکوت خود را در قبال آن رویداد توضیح بدهد. با این حال موسوی از پرداختن به موضوع هالوکاست خود داری ورزید.
اما در فرصتهای دیگر، موسوی با غیرضروری خواندن طرح مسئله هالوکاست مخالفت خود را با رفتارهای رئیس دولت ایران در این زمینه مطرح ساخت.
از جمله طی سخنانی در دانشگاه اصفهان موسوی با مخاطب قرار دادن احمدینژاد اظهار داشت: «ملت ما به شما چنین حقی نداده است که آبروی آنها را ببرید. آیا شما با رفتن به اجلاس سوئیس (كنفرانس ضدنژادپرستی) آبروی ملت ما را حفظ کردید ؟»
در مورد رابطه با آمریکا سیاستهای دو نامزد اصلاحطلبان تا حدود زیادی بهم نزدیک و در تقابل با سیاستهای دولت نهم است. کروبی با صراحت اظهار داشته که با هر کشوری بجز اسرائیل گفتوگو خواهد کرد.
مفهوم روشنتر اظهارات کروبی، تلاش برای عادی ساختن رابطه با آمریکا و ایجاد مناسبات متعارفی سیاسی مابین تهران و واشنگتن است. با توجه به عدم انعطاف پذیری دولت کنونی در قبال امریکا و عدم آمادگی برای تعامل با آن کشور، نقطهنظرهای کروبی در صورت پیروزی او میتواند به تسهیل راه رفع اختلافات دو کشور بیانجامد.
میرحسین موسوی با وجود اشاره به سابقه سی ساله بیاعتمادی مابین ایران و آمریکا، از آغاز گفتوگو با آمریکا استقبال میکند. او طی گفتگویی با روزنامه تایمز، سیاست خارجی اوباما را مثبت و گامی به جلو خواند و از فرصت ملاقات و مذاکره مستقیم با رئیس جمهوری آمریکا استقبال به عمل آورد.
انتظار میرود در صورت پیروزی موسوی، سیاست رویکرد مثبت و سازنده به غرب که توسط خاتمی پیگیری میشد دوباره احیا شود. این روش در دوران احمدینژاد جای خود را به سیاست نگاه به شرق داد که در تعریف خطوط اصلی این سیاست و در نتیجه پیگیری آن نیز دولت نهم توفیقی نداشت.
در مورد صلح خاورمیانه و روابط منطقهای، انتظار میرود دو نامزد منسوب به اصلاحطلبان، در صورت پیروزی، ضمن حفظ متعادل خط قرمزهایی که روابط ایران و اسرائیل را تعریف میکنند، از آرمانگرایی فاصله گرفته و به عملگرایی رو کنند.
در نگرش تازه، به جای تحریک در سیاست داخلی لبنان، رأی عمومی مردم در ترکیب سیاسی آینده آن کشور پذیرفته خواهد شد. ضمن ادامه حمایت از حزبالله، ایران روابط بهتری با دولت لبنان ایجاد خواهد شد.
در فلسطین، به جای حمایت یکجانبه از حماس، دولت محمود عباس و فلسطینیان ساحل غربی نیز در دایره توجه دولت قرار خواهند گرفت. در صورت انتخاب هریک از دو نامزد یاد شده، نقش نظامیان در تدوین سیاست خارجی ایران که اینک در استتار «ملاحظات امنیت ملی قوی شده» است، تقلیل خواهد یافت.
علت دخول با احتیاط نامزدهای اصلاحطلب در مباحث امنیت ملی و سیاست خارجی، رعایت حاشیه نفوذ رهبر جمهوری اسلامی در این حیطه است. با این وجود، خطوط اصلی سیاستهای منطقهای با نگرش تازه مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت.
در زمینه تنشزدایی در روابط خارجی، سیاستهای کروبی و موسوی، تا حدود زیادی در خط سیاست خارجی خاتمی است. در این حیطه انتظار میرود کروبی با استفاده از همکارانی که کمتر از موسوی متعهد به رعایت دقیق خطوط قرمز هستند، در جهت عادیسازی روابط با همسایگان، همکاری نزدیکتر با ناتو در افغانستان، و تغییر خطوط سیاست خارجی در رابطه با عراق به نتایج بهتری برسد.
در حال حاضر سیاست عدم همکاری با غرب در افغانستان و احتیاط در روابط با دولت مورد حمایت آمریکا در بغداد، به انزوای نسبی ایران در تحولات کشورهای همسایه انجامیده است. ابهام در تعریف این روابط نه تنها امنیت ملی ایران را با دشواریهای تازه روبهرو ساخته که حتی در روشن ساختن طبیعت همکاریهای دو جانبه نیز ناموفق بوده است.
از جمله بعد از انفجار تروریستی اخیر در زاهدان که طی آن دهها کشته و زخمی به جای ماند، یک مقام رسمی ایران از عدم همکاری امنیتی کشور همسایه پاکستان که رئیس جمهوری آن چند روز قبل در تهران بعنوان یک دوست مورد استقبال قرار گرفته بود، انتقاد به عمل آورد.
برنامه توسعه اتمی ایران در دوران دولت نهم از مسیری که دولت خاتمی انتخاب کرده بود به طور کامل فاصله گرفت. در دولت خاتمی، با توجه به نقاط قوت و ضعف ایران، تعامل با غرب و اعتمادسازی و پرهیز از رویارویی با نظام بینالملل هدف اصلی معرفی شده بود.
در دولت دهم، تحقق هدفهای برنامه توسعه اتمی ایران با تحمل هر هزینهای پیگیری شد. در نتیجه پرونده اتمی ایران از آژانس به شورای امنیت رفت و در آن شورا چهار قطعنامه تنبیهی علیه ایران به تصویب رسید.
قربانی عمده اقتصادی این تنبیهات صنایع نفت و گاز ایران بود. با خارج شدن تمامی شرکتهای معتبر اروپایی که در غیاب آمریکا به سرمایهگذاری و فعالیت در برنامههای توسعه و بهرهبرداری از منابع گاز و نفت ایران ادامه میدادند، تمامی طرحهای بهرهبرداری از گاز یا متوقف ماند و یا با تأخیرهای طولانی روبهروشد.
طرحهای بزرگ بهرهبرداری از منابع نفت نظیر آزادگان نیز با سرمایه اندک و فنآوری ارزان و ابتدایی به شرکتهای داخلی واگذار گردید.
در نتیجه از میدان آزادگان که قادر است مابین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه روزانه ظرفیت تولید داشته باشد، امروز تنها اندکی بیش از ۱۰ هزار بشکه نفت استخراج میشود.
همزمان و علیرغم هزینهها ی سنگین سیاسی و اقتصادی و امنیتی تحمیل شده، دولت که همچنان در مقیاس محدود و غیر قابل تبدیل به سوخت تجاری اتمی به غنی سازی اورانیوم ادامه میدهد، قادر نیست اعلام کند که در چه تاریخی به تهیه سوخت، حد اقل برای یک رآکتور اتمی در اندازههای رآکتور بوشهر دست خواهد یافت.
کروبی و موسوی با اعلام حمایت از هدفهای صلحآمیز برنامه اتمی ایران، بیتردید در مسیری قرار خواهند گرفت که خاتمی چهار سال پیش قرار داشت.
اگرچه رهبری ایران در این زمینه تاکنون خطاب به نامزدهای انتخاباتی هشدارهایی داده است، ولی با توجه به بینتیجه ماندن برنامههای غیرنظامی توسعه اتمی ایران، و هزینههای فوقالعادهای این برنامه تا کنون به بار آورده است، اعتماد سازی و تعامل با جامعه جهانی، در صورت تغییر دولت کنونی، جانشین رفتارهای خشن فعلی خواهد شد.
در زمینه روابط خارجی و بخصوص برنامههای توسعه اتمی، سیاستهای محسن رضایی نامزد منسوب به اصولگرایان، متفاوت با دولت احمدینژاد است. اگرچه در زمینههای اقتصادی، رضایی موسوی را مورد انتقاد قرار داده و او را حامی اقتصاد دولتی معرفی کرده است، همزمان، بیشترین انتقادات او متوجه مواضع و رفتارهای دولت در عرصههای روابط خارجی و برنامه توسعه اتمی بوده است.
طرح هالوکاست از سوی رئیس جمهوری ایران بهعنوان یک شبهه تاریخی، و نفی آن به بهانه دفاع از حقوق مردم فلسطین، طی سه سال گذشته بیش از هر عامل دیگری به تحریک تبلیغات خارجی علیه ایران دامن زده است.
بیاعتنا به توسعه این تبلیغات تخریبی، که تا حدود زیادی به انزوای بیشتر ایران در نظام بینالملل انجامیده، احمدینژاد همچنان به تکرار داستان هالوکاست در مجامع جهانی و محافل داخلی ادامه داده است.
اظهارات اخیر احمدینژاد در این زمینه را که طی کنفرانس ضد نژادپرستی سازمان ملل در سوئیس عنوان شد، حتی بان کی مون دبیرکل سازمان ملل و میزبان اصلی کنفرانس نیز تحریکآمیز و تفرقهساز لقب داد و آن محکوم کرد.
کنفرانس یاد شده به دلیل حضور احمدینژاد، از پیش مورد تحریم کشورهایی مانند امریکا، استرالیا، ایتالیا، هلند، کانادا قرار گرفته بود.
کروبی طی چند فرصت متفاوت با اشاره به رویداد هالوکاست، ضمن انتقاد از طرح این مسئله توسط رئیس جمهوری ایران، با کنایه به طرح این سؤال پرداخت که : «آیا باید مجبور باشیم با داستان خواندن هالوکاست از هیتلر دفاع کنیم؟»
اطرافیان کروبی، از جمله کرباسچی، عبدی و عیسی سحرخیز نیز در زمان طرح مسایل خارجی، در گذشته به طور جداگانه در این ارتباط به اظهار نظر پرداخته و رفتارهای «تحریکآمیز و خشونت غیرضروری دولت» در این رابطه را در تضاد با منافع ملی ایران معرفی کردهاند.
اولین رویارویی میرحسین موسوی با هالوکاست طی دیدار انتخاباتی او از دانشگاه صنعتی بابل پیش آمد. در آن جلسه دانشجویان بابلی با اشاره به کشتار ۴۸۰۰ زندانی سیاسی در سال ۶۷ و نام دادن آن به هالوکاست ایران، از موسوی خواستند که دلایل سکوت خود را در قبال آن رویداد توضیح بدهد. با این حال موسوی از پرداختن به موضوع هالوکاست خود داری ورزید.
اما در فرصتهای دیگر، موسوی با غیرضروری خواندن طرح مسئله هالوکاست مخالفت خود را با رفتارهای رئیس دولت ایران در این زمینه مطرح ساخت.
از جمله طی سخنانی در دانشگاه اصفهان موسوی با مخاطب قرار دادن احمدینژاد اظهار داشت: «ملت ما به شما چنین حقی نداده است که آبروی آنها را ببرید. آیا شما با رفتن به اجلاس سوئیس (كنفرانس ضدنژادپرستی) آبروی ملت ما را حفظ کردید ؟»
در مورد رابطه با آمریکا سیاستهای دو نامزد اصلاحطلبان تا حدود زیادی بهم نزدیک و در تقابل با سیاستهای دولت نهم است. کروبی با صراحت اظهار داشته که با هر کشوری بجز اسرائیل گفتوگو خواهد کرد.
مفهوم روشنتر اظهارات کروبی، تلاش برای عادی ساختن رابطه با آمریکا و ایجاد مناسبات متعارفی سیاسی مابین تهران و واشنگتن است. با توجه به عدم انعطاف پذیری دولت کنونی در قبال امریکا و عدم آمادگی برای تعامل با آن کشور، نقطهنظرهای کروبی در صورت پیروزی او میتواند به تسهیل راه رفع اختلافات دو کشور بیانجامد.
میرحسین موسوی با وجود اشاره به سابقه سی ساله بیاعتمادی مابین ایران و آمریکا، از آغاز گفتوگو با آمریکا استقبال میکند. او طی گفتگویی با روزنامه تایمز، سیاست خارجی اوباما را مثبت و گامی به جلو خواند و از فرصت ملاقات و مذاکره مستقیم با رئیس جمهوری آمریکا استقبال به عمل آورد.
انتظار میرود در صورت پیروزی موسوی، سیاست رویکرد مثبت و سازنده به غرب که توسط خاتمی پیگیری میشد دوباره احیا شود. این روش در دوران احمدینژاد جای خود را به سیاست نگاه به شرق داد که در تعریف خطوط اصلی این سیاست و در نتیجه پیگیری آن نیز دولت نهم توفیقی نداشت.
در مورد صلح خاورمیانه و روابط منطقهای، انتظار میرود دو نامزد منسوب به اصلاحطلبان، در صورت پیروزی، ضمن حفظ متعادل خط قرمزهایی که روابط ایران و اسرائیل را تعریف میکنند، از آرمانگرایی فاصله گرفته و به عملگرایی رو کنند.
در نگرش تازه، به جای تحریک در سیاست داخلی لبنان، رأی عمومی مردم در ترکیب سیاسی آینده آن کشور پذیرفته خواهد شد. ضمن ادامه حمایت از حزبالله، ایران روابط بهتری با دولت لبنان ایجاد خواهد شد.
در فلسطین، به جای حمایت یکجانبه از حماس، دولت محمود عباس و فلسطینیان ساحل غربی نیز در دایره توجه دولت قرار خواهند گرفت. در صورت انتخاب هریک از دو نامزد یاد شده، نقش نظامیان در تدوین سیاست خارجی ایران که اینک در استتار «ملاحظات امنیت ملی قوی شده» است، تقلیل خواهد یافت.
علت دخول با احتیاط نامزدهای اصلاحطلب در مباحث امنیت ملی و سیاست خارجی، رعایت حاشیه نفوذ رهبر جمهوری اسلامی در این حیطه است. با این وجود، خطوط اصلی سیاستهای منطقهای با نگرش تازه مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت.
در زمینه تنشزدایی در روابط خارجی، سیاستهای کروبی و موسوی، تا حدود زیادی در خط سیاست خارجی خاتمی است. در این حیطه انتظار میرود کروبی با استفاده از همکارانی که کمتر از موسوی متعهد به رعایت دقیق خطوط قرمز هستند، در جهت عادیسازی روابط با همسایگان، همکاری نزدیکتر با ناتو در افغانستان، و تغییر خطوط سیاست خارجی در رابطه با عراق به نتایج بهتری برسد.
در حال حاضر سیاست عدم همکاری با غرب در افغانستان و احتیاط در روابط با دولت مورد حمایت آمریکا در بغداد، به انزوای نسبی ایران در تحولات کشورهای همسایه انجامیده است. ابهام در تعریف این روابط نه تنها امنیت ملی ایران را با دشواریهای تازه روبهرو ساخته که حتی در روشن ساختن طبیعت همکاریهای دو جانبه نیز ناموفق بوده است.
از جمله بعد از انفجار تروریستی اخیر در زاهدان که طی آن دهها کشته و زخمی به جای ماند، یک مقام رسمی ایران از عدم همکاری امنیتی کشور همسایه پاکستان که رئیس جمهوری آن چند روز قبل در تهران بعنوان یک دوست مورد استقبال قرار گرفته بود، انتقاد به عمل آورد.
برنامه توسعه اتمی ایران در دوران دولت نهم از مسیری که دولت خاتمی انتخاب کرده بود به طور کامل فاصله گرفت. در دولت خاتمی، با توجه به نقاط قوت و ضعف ایران، تعامل با غرب و اعتمادسازی و پرهیز از رویارویی با نظام بینالملل هدف اصلی معرفی شده بود.
در دولت دهم، تحقق هدفهای برنامه توسعه اتمی ایران با تحمل هر هزینهای پیگیری شد. در نتیجه پرونده اتمی ایران از آژانس به شورای امنیت رفت و در آن شورا چهار قطعنامه تنبیهی علیه ایران به تصویب رسید.
قربانی عمده اقتصادی این تنبیهات صنایع نفت و گاز ایران بود. با خارج شدن تمامی شرکتهای معتبر اروپایی که در غیاب آمریکا به سرمایهگذاری و فعالیت در برنامههای توسعه و بهرهبرداری از منابع گاز و نفت ایران ادامه میدادند، تمامی طرحهای بهرهبرداری از گاز یا متوقف ماند و یا با تأخیرهای طولانی روبهروشد.
طرحهای بزرگ بهرهبرداری از منابع نفت نظیر آزادگان نیز با سرمایه اندک و فنآوری ارزان و ابتدایی به شرکتهای داخلی واگذار گردید.
در نتیجه از میدان آزادگان که قادر است مابین ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه روزانه ظرفیت تولید داشته باشد، امروز تنها اندکی بیش از ۱۰ هزار بشکه نفت استخراج میشود.
همزمان و علیرغم هزینهها ی سنگین سیاسی و اقتصادی و امنیتی تحمیل شده، دولت که همچنان در مقیاس محدود و غیر قابل تبدیل به سوخت تجاری اتمی به غنی سازی اورانیوم ادامه میدهد، قادر نیست اعلام کند که در چه تاریخی به تهیه سوخت، حد اقل برای یک رآکتور اتمی در اندازههای رآکتور بوشهر دست خواهد یافت.
کروبی و موسوی با اعلام حمایت از هدفهای صلحآمیز برنامه اتمی ایران، بیتردید در مسیری قرار خواهند گرفت که خاتمی چهار سال پیش قرار داشت.
اگرچه رهبری ایران در این زمینه تاکنون خطاب به نامزدهای انتخاباتی هشدارهایی داده است، ولی با توجه به بینتیجه ماندن برنامههای غیرنظامی توسعه اتمی ایران، و هزینههای فوقالعادهای این برنامه تا کنون به بار آورده است، اعتماد سازی و تعامل با جامعه جهانی، در صورت تغییر دولت کنونی، جانشین رفتارهای خشن فعلی خواهد شد.
در زمینه روابط خارجی و بخصوص برنامههای توسعه اتمی، سیاستهای محسن رضایی نامزد منسوب به اصولگرایان، متفاوت با دولت احمدینژاد است. اگرچه در زمینههای اقتصادی، رضایی موسوی را مورد انتقاد قرار داده و او را حامی اقتصاد دولتی معرفی کرده است، همزمان، بیشترین انتقادات او متوجه مواضع و رفتارهای دولت در عرصههای روابط خارجی و برنامه توسعه اتمی بوده است.