تازهترین برنامه بحث آزاد «صدای شما، صدای فردا» اختصاص دارد به دادگاه و محاکمههای مقامات اصلاحطلب جمهوری اسلامی ایران و تنی چند از روزنامهنگاران و پژوهشگران ایرانی از جمله مازیار بهاری و کیان تاجبخش داشت.
در این دادگاه دهها نفر هم از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات هم محاکمه میشوند. به باور نهادهای بینالمللی و داخلی مدافع حقوق بشر، این «دادگاه» با موازین دادگاههای بینالمللی نمیخواند و در تاریخ جمهوری اسلامی ایران نیز شاید منحصر به فرد باشد.
خانم شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح و قاضی پیشین دادگستری ایران و اغلب وکلای حقوقی و قضات ایرانی و غیرایرانی این دادگاه را محکوم کردهاند.
دیدهبان حقوق بشر، که مرکز آن در نیویورک است، گزارش داده که تصمیم ایران برای نمایش محاکمه بیش از صد تن از مخالفان انتخابات اخیر ریاست جمهوری که با پخش اعترافات دو تن از رهبران اصلاحطلب کامل شد، طبیعت بازداشت خودسرانه این افراد را بیش از پیش برجسته میسازد.
جلسه دادگاه روز دهم مرداد بدون اینکه اطلاعی به خانوادههای متهمان ویا وکلای آنها داده بشود برگزار شد و شنبه ۱۷ مرداد نیز پی گرفته شد.
در این دادگاه، عبدالرضا محبتی، معاون دادستان دادگاه عمومی و انقلاب تهران، کیفرخواست بلندی را خواند و در آن متهمان را به تلاش برای انجام یک «کودتای مخملی» متهم کرد، بدون اینکه هیچ یک از آنها را به نقض مشخص یکی از قوانین ایران متهم کند.
در کیفرخواست دادگاه که به یک بیانیه سیاسی شباهت داشت، کسان دیگری نیز مانند دکتر عباس میلانی، آرش نراقی و شیرین عبادی به عنوان «مغزهای پشت پرده» کودتای مخملین نام برده شد.
بیشتر افرادی که در جلسه دادگاه حضور داشتند تظاهرکنندگان معمولی بودند اما حداقل هفت تن از رهبران اصلاحطلب در نخستین جلسه دیده میشد. دو تن از آنان، سیدمحمد ابطحی، معاون سابق ریاست جمهوری و محمد عطریانفر روزنامهنگار و یکی از مسئولین سابق وزارت کشور بیاناتی را مطرح نموده و گفتند که اصلاحطلبان پیش از انتخابات ریاست جمهوری برای اعتراضات بعد از انتخابات تصمیم گرفتهبودند و دیگر آنکه هیچ پایهای برای ایراد اتهام تقلب در انتخابات وجود ندارد.
محسنی اژهای، وزیر اطلاعات وقت، دو روز قبل از عزل خود، گفتهبود که چنین دادگاهی تشکیل نخواهد شد. او پیش از تشکیل این دادگاه از مقام خود برکنار شد.
در برنامه «بحث آزاد» سه شنونده رادیو فردا با سه دیدگاه متفاوت شرکت دارند: خانم آزاده یک بانوی جوان، خانم شهرزاد بانوی میانسال و آقای افشین از جوانان معترض.
میپرسیم: آیا در این دادگاه «عدالت» رعایت میشود؟
خانم آزاده بر این باور است که در هر کشور قانونمندی اغتشاشگران و کسانی که مخل آسایش مردم باشند، باید به دست قانون سپرده شوند و محاکمه شوند. او تظاهرکنندگان و معترضین به نتایج انتخابات را «اغتشاشگر» مینامد و میگوید: «دیدیم که این آشوبگران چقدر به مردم و اموال مردم آسیب زدند. مردم بسیار ضربه خوردند. حالا هم که میبینیم مملکت صاحب دارد و اینان را محاکمه میکند باید خوشحال باشیم!»
خانم شهرزاد میگوید که با دیدن این دادگاه شوک عظیمی به او وارد شده. به نظرش این دادگاه اصلاً دادگاه نبود که داد مردم ستانده شود. چهرههای فرسوده و بیمارگونه متهمان دادگاه داد میزد که بر آنان چه رفته است. به ویژه در مورد آقای ابطحی و عطریانفر میگوید که چشمانشان پر از درد و غم بود.
او این اعترافات را نتیجه شکنجههایی میداند که بر آنان وارد شده. چه این شکنجهها شلاق باشد و چه نگاه داشتن آنان در سلولهای انفرادی و بازجوییهای طولانی. میگوید که این دادگاه از هیچ وجاهت قانونی و حقوقی برخوردار نبود. کما اینکه حقوقدانان هم به این دادگاه اعتراض کردهاند.
خانم شهرزاد هم به عنوان یک شهروند و هم یک ناظر به هیچ عنوان این دادگاه را نتوانسته از نظر احساسی بپذیرد. چون خود را در حد یک حقوقدان نمیداند که از نظر تکنیکی به این دادگاه نگاه کند و نظر دهد. اما به عنوان یک ایرانی و یک شهروند اصلاً نمیتواند وجود چنین دادگاهی را بپذیرد.
او دادگاه را یک بازی دیگر میداند از قربانی کردن متهمین. بر این باور است که: «همه چیز این دادگاه معلوم بود که با عجله انجام گرفته بود. تحلیف رئیس جمهور پیروز اعلام شده، حمله به مردم معترض و دیگر قضایا همه و همه نشانگر آن بود که این دادگاه با عجله تشکیل شدهاست. بهتر بود که نظام این کار را نمیکرد. به نفع خود نظام هم بود. بخصوص که این روزها روزنامه کیهان مرتب حمله میکند و فحاشی میکند. من احساس میکردم (کیفرخواست) مقالهای از کیهان است!»
افشین میگوید: «در اعترافاتی که میگیرند میخواهند اینطور نشان بدهند که یک سری کشورهای خارجی مانند آمریکا و انگلیس آمدند و روشنفکران را فریب دادند تا با نظام مخالفت کنند. اما این موضوع در واقع «خودشان» را زیر سؤال میبرد. میبینیم که گروه عظیمی از مردم باهاشان مخالفت میکنند. اینان اگر به مردم اهمیت میدادند، به مردم ارزش میداند، هرگز علیه آنان مخالفت میکردند. دوم این که، این دادگاه علنی نیست. ما نمیدانیم پشت درهای بسته چه اتفاقهائی افتاده. متهمین علیه خودشان شهادت میدهند. هیچ کس از خود دفاع نمیکند. همهاش بر وفق مراد نظام صحبت میشود. پس معلوم میشود که این دادگاهها ساختگی است و نمیتواند عادلانه باشد.»
خانم آزاده در پاسخ آقای افشین و خانم شهرزاد میگوید که معنی دیکتاتور این است که اقلیتی را بر اکثریت حاکم کند و میافزاید: آقای احمدینژاد ۲۴ میلیون رأی آورده و آقای موسوی رأی کم آورده و شکست خورده است.
به باور آزاده خانم، آقای موسوی و طرفدارانش زور میگویند و نتیجه انتخابات را قبول نمیکنند. وی میگوید تمام سازمان و ارگانها نتیجه را قبول کردهاند و به عنوان مثال میپرسد موسوی چرا نظر شورای نگهبان را رد کرد؟ میپرسد چرا مردم ریختند به خیابانها و اغتشاش کردند؟ به نظر آزاده هر جرمی مجازاتی هم دارد و اینان باید تاوان پس بدهند.
خانم شهرزاد در پاسخ خانم آزاده میگوید: «آزاده عزیز. تمام صحبتهایی که شما گفتید صدا و سیما پخش میکند و روزنامه کیهان مینویسد. در مورد تخریب اموال همه میدانند که از طرف چه کسانی انجام گرفتهاست. در مورد تحویل جنازههای بچههای مردم هم میدانیم که این بچهها سالم یا با یک دست شکسته دستگیر شدند و جنازهشان تحویل خانوادهشان گردید. با حداقل شعور و انسانیت آدم نمیتواند این قدر تند برود. بعدش در مورد انتخابات، هم میدانیم که واقعا اکثریت میدانند که به چه کسی رای دادند. چون همه با هم در ارتباط بودند.»
خانم شهرزاد که در یک خانواده سیاسی بزرگ شده، خاطرنشان میسازد میداند که، چه در نظام گذشته و چه در این نظام چه میگذرد. او جوانان امروزی را بسیار آگاه میداند که شعارهایی مانند «مرگ بر روسیه» را سر میدهند. این جوانان به نظر خانم شهرزاد در حقیقت به دادگاههای زمان استالین نظر دارند که این چنین بودند.
خانم شهرزاد رقم ۲۴ میلیون مورد نظر آزاده را مردود میشمارد و ساختگی میداند و میگوید من با هر چند نفری که صحبت کردم و آن چند نفر هم با هر چند نفر دیگری که صحبت کردهاند، همه گفتهاند که به آقای مهندس موسوی رأی دادهاند. چگونه ممکن است نتیجه چنین باشد؟
خانم شهرزاد به این دادگاه معترض است و میگوید این دادگاه هیچگونه وجاهت قانونی و حقوقی ندارد.
افشین هم میگوید: از این که دادگاه دروغین است، شکی نیست. ولی هدف تشکیل از دادگاه را باید دانست.
به نظر افشین هدف این نوع نمایشهای دادگاهی انحراف فکر مردم است. به باور او در حقیقت آنان (نظام) میخواهند توجه مردم را به این دادگاهها جلب کنند تا از مبارزه منحرف شوند و سرگرم بازیهای دادگاهی شوند که کی چه گفت و کی چه نگفت. او میگوید که باید جنگید تا به هدف رسید.
خانم آزاده تقلب در انتخابات را قبول ندارد و میگوید نمایندگان آقای موسوی سر صندوقها حضور داشتند. اگر تقلبی بود حتماً جلوگیری میکردند. در مورد محاکمات و دادگاه هم حرفهای پیشین خود را تکرار میکند که همه چیز عادلانه پیش میرود.
در این دادگاه دهها نفر هم از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات هم محاکمه میشوند. به باور نهادهای بینالمللی و داخلی مدافع حقوق بشر، این «دادگاه» با موازین دادگاههای بینالمللی نمیخواند و در تاریخ جمهوری اسلامی ایران نیز شاید منحصر به فرد باشد.
خانم شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح و قاضی پیشین دادگستری ایران و اغلب وکلای حقوقی و قضات ایرانی و غیرایرانی این دادگاه را محکوم کردهاند.
دیدهبان حقوق بشر، که مرکز آن در نیویورک است، گزارش داده که تصمیم ایران برای نمایش محاکمه بیش از صد تن از مخالفان انتخابات اخیر ریاست جمهوری که با پخش اعترافات دو تن از رهبران اصلاحطلب کامل شد، طبیعت بازداشت خودسرانه این افراد را بیش از پیش برجسته میسازد.
جلسه دادگاه روز دهم مرداد بدون اینکه اطلاعی به خانوادههای متهمان ویا وکلای آنها داده بشود برگزار شد و شنبه ۱۷ مرداد نیز پی گرفته شد.
در این دادگاه، عبدالرضا محبتی، معاون دادستان دادگاه عمومی و انقلاب تهران، کیفرخواست بلندی را خواند و در آن متهمان را به تلاش برای انجام یک «کودتای مخملی» متهم کرد، بدون اینکه هیچ یک از آنها را به نقض مشخص یکی از قوانین ایران متهم کند.
در کیفرخواست دادگاه که به یک بیانیه سیاسی شباهت داشت، کسان دیگری نیز مانند دکتر عباس میلانی، آرش نراقی و شیرین عبادی به عنوان «مغزهای پشت پرده» کودتای مخملین نام برده شد.
بیشتر افرادی که در جلسه دادگاه حضور داشتند تظاهرکنندگان معمولی بودند اما حداقل هفت تن از رهبران اصلاحطلب در نخستین جلسه دیده میشد. دو تن از آنان، سیدمحمد ابطحی، معاون سابق ریاست جمهوری و محمد عطریانفر روزنامهنگار و یکی از مسئولین سابق وزارت کشور بیاناتی را مطرح نموده و گفتند که اصلاحطلبان پیش از انتخابات ریاست جمهوری برای اعتراضات بعد از انتخابات تصمیم گرفتهبودند و دیگر آنکه هیچ پایهای برای ایراد اتهام تقلب در انتخابات وجود ندارد.
محسنی اژهای، وزیر اطلاعات وقت، دو روز قبل از عزل خود، گفتهبود که چنین دادگاهی تشکیل نخواهد شد. او پیش از تشکیل این دادگاه از مقام خود برکنار شد.
در برنامه «بحث آزاد» سه شنونده رادیو فردا با سه دیدگاه متفاوت شرکت دارند: خانم آزاده یک بانوی جوان، خانم شهرزاد بانوی میانسال و آقای افشین از جوانان معترض.
میپرسیم: آیا در این دادگاه «عدالت» رعایت میشود؟
خانم آزاده بر این باور است که در هر کشور قانونمندی اغتشاشگران و کسانی که مخل آسایش مردم باشند، باید به دست قانون سپرده شوند و محاکمه شوند. او تظاهرکنندگان و معترضین به نتایج انتخابات را «اغتشاشگر» مینامد و میگوید: «دیدیم که این آشوبگران چقدر به مردم و اموال مردم آسیب زدند. مردم بسیار ضربه خوردند. حالا هم که میبینیم مملکت صاحب دارد و اینان را محاکمه میکند باید خوشحال باشیم!»
خانم شهرزاد میگوید که با دیدن این دادگاه شوک عظیمی به او وارد شده. به نظرش این دادگاه اصلاً دادگاه نبود که داد مردم ستانده شود. چهرههای فرسوده و بیمارگونه متهمان دادگاه داد میزد که بر آنان چه رفته است. به ویژه در مورد آقای ابطحی و عطریانفر میگوید که چشمانشان پر از درد و غم بود.
او این اعترافات را نتیجه شکنجههایی میداند که بر آنان وارد شده. چه این شکنجهها شلاق باشد و چه نگاه داشتن آنان در سلولهای انفرادی و بازجوییهای طولانی. میگوید که این دادگاه از هیچ وجاهت قانونی و حقوقی برخوردار نبود. کما اینکه حقوقدانان هم به این دادگاه اعتراض کردهاند.
خانم شهرزاد هم به عنوان یک شهروند و هم یک ناظر به هیچ عنوان این دادگاه را نتوانسته از نظر احساسی بپذیرد. چون خود را در حد یک حقوقدان نمیداند که از نظر تکنیکی به این دادگاه نگاه کند و نظر دهد. اما به عنوان یک ایرانی و یک شهروند اصلاً نمیتواند وجود چنین دادگاهی را بپذیرد.
او دادگاه را یک بازی دیگر میداند از قربانی کردن متهمین. بر این باور است که: «همه چیز این دادگاه معلوم بود که با عجله انجام گرفته بود. تحلیف رئیس جمهور پیروز اعلام شده، حمله به مردم معترض و دیگر قضایا همه و همه نشانگر آن بود که این دادگاه با عجله تشکیل شدهاست. بهتر بود که نظام این کار را نمیکرد. به نفع خود نظام هم بود. بخصوص که این روزها روزنامه کیهان مرتب حمله میکند و فحاشی میکند. من احساس میکردم (کیفرخواست) مقالهای از کیهان است!»
افشین میگوید: «در اعترافاتی که میگیرند میخواهند اینطور نشان بدهند که یک سری کشورهای خارجی مانند آمریکا و انگلیس آمدند و روشنفکران را فریب دادند تا با نظام مخالفت کنند. اما این موضوع در واقع «خودشان» را زیر سؤال میبرد. میبینیم که گروه عظیمی از مردم باهاشان مخالفت میکنند. اینان اگر به مردم اهمیت میدادند، به مردم ارزش میداند، هرگز علیه آنان مخالفت میکردند. دوم این که، این دادگاه علنی نیست. ما نمیدانیم پشت درهای بسته چه اتفاقهائی افتاده. متهمین علیه خودشان شهادت میدهند. هیچ کس از خود دفاع نمیکند. همهاش بر وفق مراد نظام صحبت میشود. پس معلوم میشود که این دادگاهها ساختگی است و نمیتواند عادلانه باشد.»
خانم آزاده در پاسخ آقای افشین و خانم شهرزاد میگوید که معنی دیکتاتور این است که اقلیتی را بر اکثریت حاکم کند و میافزاید: آقای احمدینژاد ۲۴ میلیون رأی آورده و آقای موسوی رأی کم آورده و شکست خورده است.
به باور آزاده خانم، آقای موسوی و طرفدارانش زور میگویند و نتیجه انتخابات را قبول نمیکنند. وی میگوید تمام سازمان و ارگانها نتیجه را قبول کردهاند و به عنوان مثال میپرسد موسوی چرا نظر شورای نگهبان را رد کرد؟ میپرسد چرا مردم ریختند به خیابانها و اغتشاش کردند؟ به نظر آزاده هر جرمی مجازاتی هم دارد و اینان باید تاوان پس بدهند.
خانم شهرزاد در پاسخ خانم آزاده میگوید: «آزاده عزیز. تمام صحبتهایی که شما گفتید صدا و سیما پخش میکند و روزنامه کیهان مینویسد. در مورد تخریب اموال همه میدانند که از طرف چه کسانی انجام گرفتهاست. در مورد تحویل جنازههای بچههای مردم هم میدانیم که این بچهها سالم یا با یک دست شکسته دستگیر شدند و جنازهشان تحویل خانوادهشان گردید. با حداقل شعور و انسانیت آدم نمیتواند این قدر تند برود. بعدش در مورد انتخابات، هم میدانیم که واقعا اکثریت میدانند که به چه کسی رای دادند. چون همه با هم در ارتباط بودند.»
خانم شهرزاد که در یک خانواده سیاسی بزرگ شده، خاطرنشان میسازد میداند که، چه در نظام گذشته و چه در این نظام چه میگذرد. او جوانان امروزی را بسیار آگاه میداند که شعارهایی مانند «مرگ بر روسیه» را سر میدهند. این جوانان به نظر خانم شهرزاد در حقیقت به دادگاههای زمان استالین نظر دارند که این چنین بودند.
خانم شهرزاد رقم ۲۴ میلیون مورد نظر آزاده را مردود میشمارد و ساختگی میداند و میگوید من با هر چند نفری که صحبت کردم و آن چند نفر هم با هر چند نفر دیگری که صحبت کردهاند، همه گفتهاند که به آقای مهندس موسوی رأی دادهاند. چگونه ممکن است نتیجه چنین باشد؟
خانم شهرزاد به این دادگاه معترض است و میگوید این دادگاه هیچگونه وجاهت قانونی و حقوقی ندارد.
افشین هم میگوید: از این که دادگاه دروغین است، شکی نیست. ولی هدف تشکیل از دادگاه را باید دانست.
به نظر افشین هدف این نوع نمایشهای دادگاهی انحراف فکر مردم است. به باور او در حقیقت آنان (نظام) میخواهند توجه مردم را به این دادگاهها جلب کنند تا از مبارزه منحرف شوند و سرگرم بازیهای دادگاهی شوند که کی چه گفت و کی چه نگفت. او میگوید که باید جنگید تا به هدف رسید.
خانم آزاده تقلب در انتخابات را قبول ندارد و میگوید نمایندگان آقای موسوی سر صندوقها حضور داشتند. اگر تقلبی بود حتماً جلوگیری میکردند. در مورد محاکمات و دادگاه هم حرفهای پیشین خود را تکرار میکند که همه چیز عادلانه پیش میرود.