برنامه «صدای شما، صدای فرداست» روزهای سهشنبه بعد از مجله شامگاهی (ساعت ۱۹به وقت تهران) از راديو فردا پخش میشود.
اين برنامه پس از خبرهای مجله نيمه شب سهشنبه و در مجله نيمروزی (ساعت ١٣) روزهای چهارشنبه تکرار میشود.
اين برنامه پس از خبرهای مجله نيمه شب سهشنبه و در مجله نيمروزی (ساعت ١٣) روزهای چهارشنبه تکرار میشود.
در این بحران بازار سهام در سرتاسر دنیا سقوط کرده و مؤسسههای بزرگ مالی و بانکها به شدت آسیبدیده و حتی ورشکسته شدهاند.
در دوبی، که روزگاری بهشت سرمایهگذاران بود، اکنون صاحبان بسیاری از خانه و آپارتمانهای فوق مدرن خانه و اتومبیلهای آخرین سیستمشان را رها میکنند و میگریزند.
در آغاز این بحران جهانی، مقامهای ایران می گفتند که ایران برخلاف کشورهای اروپایی و آمریکا از بحران مصون مانده است. اما با سقوط آزاد بهای نفت تا مرز ۳۰ دلار، جمهوری اسلامی ایران هم به بیماری مزمن «بحران اقتصادی» دچار شدهاست.
برنامه این هفته « صدای شما، صدای فرداست» به نقش بحران اقتصادی در انتخابات ریاست جمهوری ایران پرداخته است.
در این برنامه دو شنونده به نامهای مراد، علی با دو دیدگاه کاملا متفاوت به بحث پرداختند.
مراد، که یک مدافع سرسخت نظام حاکم بر ایران است، بر این باور است که ملت ایران یک ملت آرمانگرا و دارای یک اصول مخصوص به خود است.
او معتقد است که مردم ایران اتفاق نظر کامل دارند که هر تغییر و رشد و توسعهای باید با حضور آگاهانه آنان شکل بگیرد و در عین حال میگوید مسئولان کشور بسیار کار آمدند و همواره تصمیمهای درستی میگیرند.
او میگوید مردم چه مشکل داشته باشند و چه نداشته باشند باید در چهارچوب یک «اقتصاد اسلامی» حرکت کنند. او اقتصاد اسلامی را راه حل مشکلات اقتصادی میداند ولی تعریفی از «اقتصاد اسلامی» به دست نمیدهد.
اما علی معتقد است که مشکلات اقتصادی از اوان انقلاب تا به حال وجود داشته است، بنابراین در انتخابات ریاست جمهوری آنچنان تأثیرگذار نخواهد بود. چون به باور او مردم آگاه هستند و میدانند که مشکلات اقتصادی ایران بسیار بنیادی است و وعده و وعیدهای انتخابات در خیلی از موارد عملی و کارساز نمیشود.
به نظر علی ایجاد رابطه با آمریکا یا مسائل زنان و آزادیهای سیاسی، در انتخابات پیش رو، نقش مهمتری ایفا خواهند کرد تا طرح مسائل اقتصادی.
مراد در پاسخ می گوید که در حکومت جمهوری اسلامی، دولت هر لایحهای را که برای تصویب به مجلس ارائه میدهد با نظر شورای نگهبان به صورت قانون در میآید. او بر این باور است که مجموعههائی از کارشناسان نظر میدهند و آنچه که بیرون میآید «صحیحترین» است.
علی مجلس را به جهت اینکه رفتار سیاسی دارد، نکوهش میکند. او معتقد است که مجلس منافع مردم را در نظر گرفته نمیشود.
علی با توجه به این که ۸۰ تا ۹۰ درصد درآمد ایران وابسته به نفت است که قیمت آن بسیار سقوط کردهاست. وی اثرات سقوط بهای نفت روی اقتصاد ایران را بسیار مهم ارزیابی میکند.
مراد اما میگوید: این درست که ما وابسته به درآمد نفت هستیم. اما کشورهائی هم وجود دارند که بیشتر از ما وابسته به نفت هستند. اقتصادشان بیشتر بر مبنای مونتاژ و واردات و مصرفگرایی بنا گذاشته شده است. آن کشورها بیشتر مشکل پیدا میکنند.
به نظر مراد درآمدهای غیرنفتی ایران مانند محصولات کشاورزی و صنایع دستی بسیار قابل ملاحظهاند و میتوانند وابستگی ایران به نفت را کاهش دهند.
علی سخنان مراد را قطع کرده و میگوید: این که کشاورزی داریم درست نیست. چون ما حالا داریم گندم وارد میکنیم و پولش را از درآمد نفت پرداخت میکنیم. در دیگر زمینهها هم رشد آنچنانی پیدا نکردهایم که از وابستگی به درآمد نفت فاصله بگیرم.
در خاتمه، بحث این دو به سیاست کشیده میشود و مراد به شدت از دستاوردهای انقلاب دفاع میکند و میگوید که «دولت – نظام» ما از اول انقلاب همواره به سود معیشت مردم بوده است. از روستاهای دورافتاده گرفته تا تهران.
خدمات رفاهی، بهداشت و درمان، میزان سواد، تأمین اجتماعی و کمک به بیسرپرستان و اقتصاد کلان مانند حمل و نقل هوایی و ریلی و زمینی و صنایع سنگین و صنایع نفت و پتروشیمی و ... همه و همه را به رخ کشیده و میگوید که این همه فقط در سی سال سود انجام شده و نه در صد سال!
علی با مراد موافق نیست. او به نبودن آزادیهای فردی و اجتماعی میپردازد و از حکومت به شدت انتقاد میکند که حتی یک کمپین زنان را هم نمیتواند تحمل کند. چرا که اغلب فعالان و کوشندگان این کامپین را دستگیر و زندانی کردهاست.
اما مراد عقیده دارد که نباید آزادی را با «هنجارشکنی» اشتباه گرفت.
در اینجا بحث به روابط ایران و آمریکا کشیده میشود و مراد میگوید که ایران جز اسرائیل میتواند با همه کشورهای جهان ارتباط داشتهباشد که این سخن وی هم مورد پرسش علی قرار میگیرد و میپرسد که چرا نباید با اسرائیل رابطه برقرار کرد؟
اما بحث رابطه با اسرائیل به یکی دیگر از برنامههای «صدای شما، صدای فرداست» موکول میشود.