لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۰۳

آينده مصر پس از مرگ آقای رئیس جمهور؛ فقط خدا می‌داند


هر چند محمد حسنی مبارک، رئيس جمهوری مصر، پنجشنبه اين هفته در يک سخنرانی تلويزيونی حضوريافت تا قول به «شکوفایی اقتصادی» برای آينده مصر را تکرارکند اما کمتر ناظری اين سخنرانی را تنها برای «ارائه گزارش رهبر به ملت در زمينه وضعيت اقتصادی مصر» تلقی کرده است.

بنا بر ارزيابی بسياری از ناظران منطقه، حضور تلويزيونی حسنی مبارک برای دادن اطمينان به مردم مصر نسبت به سلامت جسمانی و تاکيد بر هوشياری او و ادامه تسلط مبارک بر اوضاع مصر بود؛ حضوری که گوشه چشمی نيز به دورخيز برداشتن مخالفان مبارک دارد؛ مخالفانی چه در درون مصر، چه در منطقه و چه در ايران، که همگی مترصد تغيير اوضاع مصر تا حد يک دگرگونی عميق نشسته‌اند.

حسنی مبارک ماه مه امسال ۸۲ بهار را پشت سرگذاشت و صلابت قامتش خم نشده (و کسی تا کنون تصويری از او با يک تار سفيد درموهای پرپشت او نديده،) و اين روزها جدول زمانی کاری‌اش فشرده بنظر می‌رسد.

حال مبارک و تغييرات احتمالی در حاکميت مصر و آینده جايگزينش در اسرائيل و آمريکا و نيز حاکمان ملايم عرب و اسلامی منطقه را به فکر فرو می‌برد؛ مصر از جدی‌ترين هم‌پيمانان آمريکاست، کشور بزرگ جهان عرب است و در برقراری رابطه صلح با اسرائيل پیشگام بوده است، و هم با حماس و هم فتح رابطه دارد.

بود و نبود مبارک و هرگونه تغييری احتمالی که به تضعيف حاکميت مصر منجر شود، می‌تواند بر مناسبات با اسرائيل، سرنوشت فلسطينی‌ها و اصولا معادلات جهان عرب و اسلامی اثرگذار باشد، احتمالا جايگاه سوريه را تقويت کند و عربستان و اردن و ساير حکومت‌های ميانه‌رو عربی منطقه را تحت تاثير قرار دهد، و نيز جمهوری اسلامی ايران را که در۳۱ سال اخير مناسبات تيره و تاری با حاکميت سرزمين «فراعنه» داشته، به تغيير دوباره معادلات بسياری در خاورميانه اميدوار کند.

در سال ۲۰۰۷ هنگامی که ابراهيم عيسی، سردبير مصری الدستور ازبيماری جدی مبارک خبرداد، عيسی محاکمه و به شش ماه زندان محکوم شد (هرچند که عملا دو ماه درزندان بود). اما اتهام «لطمه به امنيت ملی» به او هم وارد شد زيرا دادستان مصر تاکيد کرد که اين خبر بر بورس و اقتصاد مصر اثر منفی گذاشت و همان روز۳۵۰ ميليون ليره مصری خسارت وارد کرد. عيسی در دادگاه به کنايه گفت «راست می‌گوييد، بت‌ها مريض نمی‌شوند».

سال گذشته هنگامی که مدتی مبارک ازنگاه‌ها پنهان شد و تلويزيون‌های مصرهر روز تصوير «رئيس» را پخش نکردند، گفته شد که او ازمرگ نوه سيزده ساله‌اش چنان غمگين است که درخود فرو رفته است؛ نوه‌ای که رسانه‌های مخالفش حتی مدعی بودند که برای نجاتش، محرمانه به بيمارستانی در اسرائيل انتقال يافته اما به ادعای آنها، پزشکان اسرائيلی نيز نتوانسته بودند بشارتی برای پدر بزرگ اين بيمار کوچک داشته باشند.

اندکی بعد، غيبت طولانی دوباره مبارک خبرساز شد و پس از آنکه شايعاتمصر را در برگرفت، دولت تاييد کرد که او برای عمل جراحی کيسه صفرا به بيمارستانی درآلمان رفته است.

با گذشت يک ماه از بستری بودن در آلمان و اوج گرفتن شايعات، تلويزيون دولتی مصر هيئتی را به بيمارستان آلمان فرستاد و «رئيس» را در حالی که لباس خواب به تن داشت، مشغول گفت‌وگو با دکتران آلمانی‌اش، نشان داد. (روزنامه‌هایی نيز در روی همان ميز قرار داشت تا نشان دهد که او مشغول پيگيری اوضاع سياسی هم هست).

عليرغم بازگشت مبارک به مصر و روال «عادی» امور، روزنامه اسرائيلی هاآرتص ماه گذشته از «سرطان» پيشرفته مبارک دم زد.

دو هفته پيش هنگامی که ملاقات‌های مبارک با بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، برای چند بار به تعويق افتاد، رسانه‌ها مدعی شدند که مبارک درحاشيه سفری ديگر به فرانسه از سوی پزشکان فرانسوی مورد معاينه دوباره قرار گرفته است؛ گزارشی که مصر آن را رد کرد و اصرار نمود که آقای مبارک تنها برای گفت‌وگو با رئيس جمهوری فرانسه به پاريس رفت.

واشينگتن تايمز نيز اين هفته تاکيد کرد که حال مبارک و تغييرات مصر موجب نگرانی آمريکاست، ولی نوشت يک مقام آمريکایی در مصاحبه با اين روزنامه گفته است يک رهبر بيمار هم می‌تواند سالها زنده بماند،حتی فيدل کاسترو که قدرت را به برادرش داده، دوباره حالش ظاهرا خوب شده و به تازگی هم مرتب اظهارنظر سياسی می‌کند.

پس از اين گزارش واشينگتن تايمز، وزارت خارجه آمريکا بر«اطمينان داشتن به ادامه مناسبات دوستانه و همکاری نزديک آمريکا با مصر» تاکيد کرد.

اما ديدارهای خارجی و «جدول فشرده کاری» و نه حتی ظاهر مبارک، دهان مصری‌ها را نمی‌بندد؛ ازسرطان لوزالمعده، کبد، کليه، ريه و نارسایی درسيستم گردش خون بدن گرفته تا «افسردگی روحی» درشايعات به مبارک نسبت داده می‌شود.

موانع متکی برقانون برای مخالفان

ناظران می‌گويند که بيماری مبارک مهم نيست. مهم، هويت و ديدگاه‌های جانشين او، ۴۰ سال پس ازحاکميت سادات و مبارک بر مصر است.

ازسال ۱۹۵۲ ديگر مصر شاهد کودتای نظامی نبوده است. انورسادات حکومت را از جمال عبدالناصر انقلابی در سال ۱۹۷۰ تحويل گرفت. درسی سال اخير، اصولا خاورميانه برخلاف گذشته‌های نه چندان دورش، شاهد کودتای نظامی نبوده است.

انتخابات رياست جمهوری مصر سال آينده برگزارمی‌شود و حتی اگر او درقيد حيات بماند، هنوز از نامزدی خود سخنی نگفته است. ازچند سال پيش گفته شده بود که انتخابات اين بارمی‌تواند جدی باشد و همه نشانه‌ها بيانگرآن بود که جمال مبارک، پسرحسنی مبارک برای بدست گرفتن رهبری آماده می‌شود.

اکنون نيز که حال «رئيس» پس از ۲۹ سال رهبری بلامنازع بر اين کشور «پيشآهنگ جهان عرب» خوب نيست، بيشتر مصری‌ها با اطمينان می‌گويند که مبارک درمسند می‌ماند اما با نام کوچک جمال.

حاکميت مصر هر چند براساس دوره رياست جمهوری است، اما مانند اکثر کشورهای عرب و اسلامی، رياست جمهوری نيز چونان «ميراث پدری»، خلافت‌وار، درخانواده رهبر دست بدست می‌شود و چون کسی به اين مسند برسد، مادام‌العمر بر اين کرسی تکيه می‌زند؛ ا ز مادام‌العمری رهبری ليبی گرفته تا ميراث خواری بشار اسد پس از رهبری مادام‌العمرپدرش برسوريه.

اصلاحات قانون اساسی که سه سال پيش، حسنی مبارک در پارلمان مصر گذراند، احتمال موفقيت برای هر نامزدی غير از کانديدای حزب حاکم را دور از دسترس می‌کند. نامزد مستقل بايد از حمايت ۲۵۰ نماينده ملت که ۶۵ نفر آنها عضو پارلمان باشند، برخوردار گردد.

اما اخوان المسلمين که ۸۸ نماينده در دوره کنونی دارد هرچند که ممکن است موجب سر برآوردن نامزدی جدی شود اما توانش درانجمن‌های شهر و سنا درکسب حمايت ازنامزدی، غير از کانديدای حزب حاکم، ضعيف است.

اما اين بار، محمد البرادعی رئيس پيشين آژانس بين المللی انرژی اتمی، که چند ماه پيش، پس از سال‌ها زندگی در غرب به کشورش بازگشت، برای تکيه زدن برکرسی رياست جمهوری کشورش دورخيز برداشته است هرچند که بسياری درمصرمی‌گويند او با مصرآشنایی دقيقی ندارد. حاميان مبارک همواره محمد البرادعی را متهم کرده‌اند که حتی با حمايت‌های دولت ايران برای جانشينی مبارک تلاش می‌کند.

در کنار ايران، حزب الله لبنان در دو سال اخير در مظان اتهام تلاش برای ضربه زدن به امنيت مصربوده است؛ اتهامی که دبيرکل حزب الله با تاييد فرستادن باندی به مصر، فعاليت‌های اين باند را تنها برای ضربه زدن به اسرائيل و ياری‌رسانی به «برادران مسلمان فلسطينی» ناميد نه ضربه به مصر.

رقيبان ديگرمبارک نيز که سه دهه در انتظار چنين موقعيتی بوده‌اند، تحقق آرزوی خود را نزديک می‌بينند.

نفوذ القاعده درمصر هرچند ظاهرا کمتر مورد بحث است، اما ايمن الظواهری، دکترم صری معاون اسامه بن لادن، که ازمخفيگاه خود همين هفته نيزتهديدهای تند عليه آمريکا و غرب و اسرائيل را تکرار کرد، تنها نيست. مصر همچنان گرمخانه جدی پرورش و رشد اسلامگرايان افراطی و ستيزه‌جو مانده است.

ايران و مصر

تغيير حاکميت مصر برای جمهوری اسلامی ايران يک فرصت بزرگ است. آيت الله خمينی از همان نخستين روزهای قدرتش دستور داد که مناسبات با مصر قطع شود؛ از يک سو مصر تازه آن زمان به عنوان نخستين کشور مهم جهان عرب با اسرائيل رابطه کامل سياسی و پيمان صلح امضا کرده بود و ازسوی ديگر، مصر ميزبان محمد رضا شاه پهلوی بود.

چند ماه بعد که ترور سادات رخ داد، مصراقدام خالد اسلامبولی درقتل سادات را به اثرپذيری قاتل از ايران نسبت داد.

اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی برای بهبود مناسبات پر تنش ايران با مصرتلاش‌ها کردند. علی اکبر ولايتی، مشاور آيت الله خامنه‌ای نيز راهی مصر شد. حتی محمود احمدی‌نژاد بارها گفت «همين امروز، می‌توان مناسبات را به سطح سفير بازگرداند». اما ايران با خودداری ازاجابت خواسته‌های اصلی مصرهمچنان با نيش‌های رسانه‌هايش درباره «حکومت فراعنه مصری» و غيره، حاکميت مصر را خشمگين می‌کند.

سال‌ها تلاش برای بهبود مناسبات مصر و ايران اثرواقعی نداشته است. و درهمين روزها، دوباره مصر پذيرای صدها ايرانی دوستدارخاندان پهلوی از سراسرجهان است که برای برگزاری سی‌امين سالروز درگذشت محمد رضا پهلوی، بر مزار او درمسجد الرفاعی قاهره گرد آمده‌اند و ملکه فرح پهلوی نيز دوباره ميهمان مصر است.

زندگی جمال مبارک

جمال مبارک (که به تلفظ مصری نامش «گمال» خوانده می‌شود)، زاده سال ۱۹۶۳، جوان‌ترين پسرمبارک است. برادر بزرگش علا مبارک به امور بازرگانی مشغول است. جمال فارغ‌التحصيل رشته مديريت بازرگانی دانشگاه آمريکایی قاهره، درشعبه «بانک آو آمريکا» در مصر کار کرد و سپس درشعبه همين بانک درلندن مشغول به کار شد.

کمپانی «مدائن وست» را با دوستش مصطفی طلعت پايه‌گذاری کرد. نام اين شريک مهمش از سال گذشته افکارجهان عربی را تکان می‌دهد. او به اتهام قتل خواننده مشهور لبنانی سوزان تميم در هتلی درخليج فارس، محاکمه شد.

جمال مبارک دوست مهم ديگری در مصر دارد؛ جمال سادات، پسرمحمد انورسادات (که قتل سادات بدست خالد اسلامبولی موجب شد که حسنی مبارک به رهبری مصر برسد).

گفته می‌شود که جمال مبارک با باراک اوباما نيز دوستی نزديکی يافته است. او دو سال کوچکتر از اوباماست.

جمال مسئول اصلی خصوصی‌سازی سال‌های اخير مصر بوده و قدرت زيادی در انتقال شرکت‌های دولتی به سرمايه‌گذاران خصوصی داشته و از اين رهگذر، بر اکثرصاحبان صنايع و سرمايه‌داران کشورش نفوذ دارد.

از شش سال پيش که احمد نظيف به نخست وزيری مصر گمارده شد، مردم مصرمی‌دانند که نفوذ جمال بسيار بيشتر ازنخست وزير است. حزب حاکم به او تعظيم می‌کند و عليرغم آنکه هيچ سابقه نظامی ندارد، نظاميان از او حساب می‌برند.

درکشور پر زاد و ولدی چون مصر، جمال تنها يک دختر(فريده) دارد و ه رچند مانند بسياری از مردان مصری ازسنت چند همسری پيروی نکرده، اما اين سيره مردان عرب را دنبال کرده که زنان بسيارجوان‌ترازخود می‌گيرند. خديجه، همسرش، بيست سال از او کوچک‌تر است.

هرچند همه آمادگی‌ها از تلاش برای انتقال آرام قدرت به جمال مبارک حکايت دارد، اما در کشوری چون مصر، همه گزينه‌ها گشوده است همانگونه که سه ماه پيش هنگامی که مبارک به ايتاليا رفته بود، پرسش يک خبرنگار که جانشين شما چه کسی است، آشکارا موجب نوعی دستپاچگی مبارک شد که به جای لفاظی، با لبخندی شرمگينانه و صدایی که آه حسرت درآن شنيده می‌شد، ترجيح داد به صراحت بگويد «فقط خدا می داند».
XS
SM
MD
LG