مسئولان جمهوری اسلامی ضمن استقبال از دعوت کاترين اشتون، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، برای از سرگيری مذاکرات هستهای، اين دعوت را نشانه اذعان کشورهای پنج بعلاوه يک به بیاثر بودن تحريم ها عليه ايران توصيف میکنند. خانم اشتون، تاريخ ۱۵ تا ۱۸ نوامبر، ۲۴ تا ۲۷ آبان را برای مذاکرات پيشنهاد کرده است.
هوشنگ حسن ياری،استاد کالج سلطنتی نظامی درکانادا، در این باره با رادیو فردا گفتوگویی انجام داده است.
هوشنگ حسنياری: اگر نگاه کنيم به قطعنامههای شورای امنيت سازمان ملل که تحريمهايی را عليه ايران اعمال کردهاند، اين تحريمها ضمن تحريم بر مذاکره هم تاکيد دارند. بنابراين غربیها به اين مسئله که خواهان مذاکره و رفع مشکل هستهای ايران از طريق مذاکره هستند، همواره اشاره کردهاند.
در نتيجه غرب امروز وضعيت را به شکلی مناسبتر برای خود میبيند؛ با در نظر گرفتن تاثيرهايی که تحريمها داشتند و اجباری که ايران برای بازگشت به مذاکره در اين مورد احساس میکند.
متاسفانه تحريمها نه تنها موثر بودند که «بسيار» موثر واقع شدهاند. به خاطر اينکه اگر نگاه کنيد به وضعيت اقتصادی ايران امروز به مراتب وضع بدتر از سال گذشته است.
بايد در نظر بگيريد شرکتهای بسياری که در ماههای گذشته و اخيراً از ايران خارج شدهاند يا اعلام کردهاند که در فعاليتهای اقتصادی ايران ديگر شرکت نخواهند کرد. در نتيجه به نظر من چيزی که گفته میشود در مورد خودکفايی در زمينههای مختلف از جمله بنزين، بيشتر جنبه ايجاد نوعی امنيت روانی در جامعه ايران دارد تا واقعيات اقتصادی و دادههای اقتصادی در ايران.
برای مذاکرات به طور کلی بايد اسبابی فراهم شود تا با موفقيت صورت گيرد. اينکه ناگهان ايران اعلام کند که چون ما در نيويورک هستيم در نتيجه آماده مذاکره هستيم، اين از ديد غربیها بيشتر جنبه تبليغاتی دارد. آنچه که غربیها دنبال آن هستند ايجاد مذاکرات در محيطی خالی از تبليغات و بر سر يک برنامه کاملاً روشن برای دو طرف است؛ نه اينکه ناگهان کارتی روی ميز گذاشته شود برای خلع سلاح کردن طرف مقابل.
لبنان کشوری نيست که در جهان و منطقه خاورميانه بتوان با ايجاد روابط مناسبتر با آن بهره بزرگ برد و به عنوان اهرمی عليه کشورهای قدرتمند جهان استفاده کرد. اگر نگاه کنيم حتی در داخل خود لبنان هم بيشتر غير شيعيان و به خصوص شيعيانی که، با حزب الله روابط مناسبی ندارند، از اين سفر چندان خوشنود نبودند و نيستند. به خاطر اينکه میبينند به روشنی پولی که ايران در جنوب لبنان و از طريق حزب الله سرمايه گذاری کرده، دست حزب الله را در روابط داخلی سياسی لبنان مستحکمتر میکند. به طور کلی اين بر میگردد به يک نوع سياست داخلی لبنان از يک طرف و همچنين بهرهبرداری احتمالی از اين سفر در سياست داخلی ايران. از ديد غربیها آنچه که مهم است اينست که قطعنامههای سازمان ملل بايستی در ايران مورد اجرا قرار گيرند.
کل برنامه هستهای ايران مورد مذاکره خواهد بود و به خصوص اين مذاکرات بر مبنای قطعنامههای چهارگانه شورای امنيت سازمان ملل صورت میگيرد. از ديد غربی ها آنچه که مربوط به تبادل اورانيوم ايران بود، آن بحث بيشتر حاشيهای بوده و برای ايجاد نوعی اعتماد در کشورهای غربی و به خصوص گروه ۱+۵. مسئله تبادل اورانيوم غنی شده علت وجودی خود را به اعتقاد من تا حد بسيار زيادی از دست داد.
هوشنگ حسن ياری،استاد کالج سلطنتی نظامی درکانادا، در این باره با رادیو فردا گفتوگویی انجام داده است.
- گروه پنج بعلاوه يک، با اعتقاد به اينکه تحريمها موثر واقع شده از ايران برای بازگشت به مذاکرات دعوت کردهاند يا به علت بینتيجه بودن اين تحريمها؟
هوشنگ حسنياری: اگر نگاه کنيم به قطعنامههای شورای امنيت سازمان ملل که تحريمهايی را عليه ايران اعمال کردهاند، اين تحريمها ضمن تحريم بر مذاکره هم تاکيد دارند. بنابراين غربیها به اين مسئله که خواهان مذاکره و رفع مشکل هستهای ايران از طريق مذاکره هستند، همواره اشاره کردهاند.
در نتيجه غرب امروز وضعيت را به شکلی مناسبتر برای خود میبيند؛ با در نظر گرفتن تاثيرهايی که تحريمها داشتند و اجباری که ايران برای بازگشت به مذاکره در اين مورد احساس میکند.
- تحريمها موثر بوده يا واقعاً سبب شده که ايران در زمينههای بسياری بتواند پيشرفت کند؟
متاسفانه تحريمها نه تنها موثر بودند که «بسيار» موثر واقع شدهاند. به خاطر اينکه اگر نگاه کنيد به وضعيت اقتصادی ايران امروز به مراتب وضع بدتر از سال گذشته است.
بايد در نظر بگيريد شرکتهای بسياری که در ماههای گذشته و اخيراً از ايران خارج شدهاند يا اعلام کردهاند که در فعاليتهای اقتصادی ايران ديگر شرکت نخواهند کرد. در نتيجه به نظر من چيزی که گفته میشود در مورد خودکفايی در زمينههای مختلف از جمله بنزين، بيشتر جنبه ايجاد نوعی امنيت روانی در جامعه ايران دارد تا واقعيات اقتصادی و دادههای اقتصادی در ايران.
- ايران خواستار مذاکره با غرب با گروه ۱+۵ درجريان اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نيويورک بود و آقای متکی حاضر بود مذاکره کند و حتی محمود احمدینژاد هم پيشنهاد کرده بود که در آن جلسه ملاقاتی داشته باشد در حاشيه آن ولی کشورهای ۱+۵ نپذيرفتند. شما فکر میکنيد چرا در نيويورک اين کشورها حاضر به مذاکره با ايران نشدند؟
برای مذاکرات به طور کلی بايد اسبابی فراهم شود تا با موفقيت صورت گيرد. اينکه ناگهان ايران اعلام کند که چون ما در نيويورک هستيم در نتيجه آماده مذاکره هستيم، اين از ديد غربیها بيشتر جنبه تبليغاتی دارد. آنچه که غربیها دنبال آن هستند ايجاد مذاکرات در محيطی خالی از تبليغات و بر سر يک برنامه کاملاً روشن برای دو طرف است؛ نه اينکه ناگهان کارتی روی ميز گذاشته شود برای خلع سلاح کردن طرف مقابل.
- در بحثهايی که مقامهای ايران میکنند اين مسئله را مطرح میکنند که امروز ايران در وضعيت خوبی قرار دارد و توان چانهزنی بسيار بالايی دارد و به مسئله سفر محمود احمدینژاد به لبنان اشاره میکنند و میگويند اين سفر قدرت منطقهای ايران را به رخ جهانيان کشيد و به اين ترتيب ما الان کارت برندهای در دست داريم. شما فکر میکنيد علت اينکه ايران از ابتدا پيشنهاد کرد که در اواخر ماه اکتبر حاضر است با اروپايیها و آمريکا مذاکره کند، آيا به خاطر همين بوده که از کارت لبنان در مذاکرات هستهای استفاده شود؟
لبنان کشوری نيست که در جهان و منطقه خاورميانه بتوان با ايجاد روابط مناسبتر با آن بهره بزرگ برد و به عنوان اهرمی عليه کشورهای قدرتمند جهان استفاده کرد. اگر نگاه کنيم حتی در داخل خود لبنان هم بيشتر غير شيعيان و به خصوص شيعيانی که، با حزب الله روابط مناسبی ندارند، از اين سفر چندان خوشنود نبودند و نيستند. به خاطر اينکه میبينند به روشنی پولی که ايران در جنوب لبنان و از طريق حزب الله سرمايه گذاری کرده، دست حزب الله را در روابط داخلی سياسی لبنان مستحکمتر میکند. به طور کلی اين بر میگردد به يک نوع سياست داخلی لبنان از يک طرف و همچنين بهرهبرداری احتمالی از اين سفر در سياست داخلی ايران. از ديد غربیها آنچه که مهم است اينست که قطعنامههای سازمان ملل بايستی در ايران مورد اجرا قرار گيرند.
- مذاکراتی که کشورهای ۱+۵ اميدوارند با ايران داشته باشند در مورد کل برنامه هستهای ايران خواهد بود يا آنکه مشخصاً درباره پيشنهاد مبادله اورانيوم غنی شده؟
کل برنامه هستهای ايران مورد مذاکره خواهد بود و به خصوص اين مذاکرات بر مبنای قطعنامههای چهارگانه شورای امنيت سازمان ملل صورت میگيرد. از ديد غربی ها آنچه که مربوط به تبادل اورانيوم ايران بود، آن بحث بيشتر حاشيهای بوده و برای ايجاد نوعی اعتماد در کشورهای غربی و به خصوص گروه ۱+۵. مسئله تبادل اورانيوم غنی شده علت وجودی خود را به اعتقاد من تا حد بسيار زيادی از دست داد.