دادگاه انقلاب اسلامی اراک ، سند خانه مسکونی عابد توانچه، از فعالان طیف چپ جنبش دانشجویی، را مصادره کرده است.
این فعال دانشجویی که از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر نیز هست، دی ماه سال گذشته از سوی دادگاه انقلاب شهر اراک به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
عابد توانچه درباره وضعیت حقوقی پروندهاش و همچنین سند خانه مسکونی با رادیو فردا گفتوگو کرده است.
عابد توانچه: نامهای از طرف دادستانی برای وثیقهگذار من ارسال شده که دادستان عمومی انقلاب در آن نوشته که وثیقه گذاشته شده به نفع دولت جمهوری اسلامی مصادره شده است.
البته در بند آخر این نامه ذکر شده که ما ده روز فرصت داریم که در دادگاه جزایی نسبت به این حکم درخواست تجدید نظر خواهی کنیم. البته این هم اشتباه است چون طبق قانون ما باید در خود مرجع تجدید نظر این کار را انجام دهیم. ما با وکیل خودمان امروز یک شکایتی ثبت کردیم. دیگر بستگی به این دارد که این شکایت مورد قبول واقع شود یا نه. اگر مورد قبول واقع شود که از مصادره جلوگیری میشود و اگر نه که منزل توقیف میشود.
ـ پس ممکن است شما منزل مسکونیتان را از دست بدهید، خانهای که الان در آن زندگی میکنید؟
بله! این مشکلی است که همه دوستان دارند. وقتی دوران بازداشتشان در بندهای امنیتی تمام میشود، وثیقههایی گذاشته میشود و وقتی منجر به صدور حکم میشود، باید خودشان را تحویل دهند.
در مورد پرونده من، ما شکایتی از قاضی پرونده کرده بودیم. ایشان حکم دادگاه بدوی را بدون ابلاغ به من یا وکیل مدافع مستقیماً به دایره اجرای احکام فرستاده بودند. ما به همین خاطر شکایتی از آنها کردیم. این شکایت در دادسرای انتظامی قضات در حال پیگیری است و متاسفانه فکر می کنم یک عداوت شخصی هم این وسط به وجود آمده به دلیل آن شکایت و مصر هستند که هرچه ممکن است این سند را ضبط کنند.
ـ ظاهراً چند بار هم رفته بودند به دنبال شما برای دستگیری شما و این تهدید را از قبل کرده بودند که ما ممکن است این خانه را حتی پلمب کنیم. درست است؟
قبلاً مراجعه کرده بودند در ایام نوروز. خوشبختانه چون من آنجا نبودم موفق به بازداشت نشدند.
ـ شما از فعالان دانشجویی طیف چپ هستید و در این زمینه هم فعالیتهایی داشتید. اگر ممکن است توضیحی از پرونده خودتان بدهید و اتهامی که داشتید؟
پرونده اصلاً ربطی به هیچ نوع فعالیت خاصی ندارد. من در دورهای که با حکم قبلی همین قاضی زندان بودم؛ هشت ماه زندان تعزیری بود؛ یک روز از اتاق فرمان زندان پیج کردند، آنجا دادیار شعبه پنج دادگاه به من یک تفهیم اتهام جدید کرد.
من اعتراض کردم که من داخل زندان بودم و کاری انجام ندادم که دوباره وثیقه صادر شود. این تقریباً حکم یک سال زندان هیچ ربطی به هیچ نوع فعالیتی ندارد. در دورانی که من خودم درون زندان بودم به دلیل اقدام علیه امنیت ملی دوباره برای من تشکیل پرونده دادند که منجر به صدور این حکم یک سال زندان شده است.
ـ شما از سوی دادگاه انقلاب شهر اراک محکوم شدهاید. درست است؟
بله! با اینکه محل سکونت من دیگر استان مرکزی نیست، متاسفانه همچنان اداره اطلاعات استان مرکزی گزارش ارسال میکند به دادگاه انقلاب و آنها هم احضاریه میدهند و دادگاه تشکیل میدهند.
ـ به طور کلی وضعیت دادرسی در شهرستانها از جمله شهر اراک را چطور میبینید؟
متاسفانه مجموعه نهادهای امنیتی و قضایی در خارج از پایتخت در شهرستانها خیلی بدتر و بدویتر با فعالان سیاسی و کارگری و فعالان اجتماعی برخورد میکنند . در دادگاههای مختلف وکیل مدافع را به خاطر این که زن بوده، از دادگاه بیرون انداختند . هنوز یکی از اتهامات من وبلاگنویسی بود و قاضی من به «وبلاگ» می گوید «وبلاک». ما هر چقدر که تلاش کردیم معنی «هاوست» و «داومین» را بگوییم نتوانستیم.
این قاضیها که بیشتر کارشان مواد مخدر است، یعنی پرونده مواد مخدر را بررسی میکنند، میآیند و شروع میکنند حکمهای سیاسی و به قول خودشان امنیتی را صادر کردن که نتیجهاش این میشود.
اخباری که پیگیری کردم از دوستانم در استان قزوین، بچههایی که در استان خراسان بودند، بچههای کردستان، همه جا همین روند است. قاضیها کوچکترین اطلاعی از موضوع ندارند. وکیل مدافع اکثراً در پروندهها حضور ندارد. بارها وکالتنامه داده شده و این وکالتنامهها به نوعی از پرونده خارج شده و گم شده است.
در مورد خود من وکالت آقای ناصر زرافشان کلاً از پرونده مفقود شده بود. ما وقتی شکایت کردیم که من وکیل مدافع داشتم و ایشان را چرا به دادگاه نخواستید ، گفتند شما اصلاً چنین وکیلی نداشتید. اصرار که کردیم. جای شاکی عوض شد. آنها شاکی شدند که شما دارید دروغ میگویید و اصلاً یک چنین چیزی نیست.
این فعال دانشجویی که از اعضای سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر نیز هست، دی ماه سال گذشته از سوی دادگاه انقلاب شهر اراک به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
عابد توانچه درباره وضعیت حقوقی پروندهاش و همچنین سند خانه مسکونی با رادیو فردا گفتوگو کرده است.
عابد توانچه: نامهای از طرف دادستانی برای وثیقهگذار من ارسال شده که دادستان عمومی انقلاب در آن نوشته که وثیقه گذاشته شده به نفع دولت جمهوری اسلامی مصادره شده است.
البته در بند آخر این نامه ذکر شده که ما ده روز فرصت داریم که در دادگاه جزایی نسبت به این حکم درخواست تجدید نظر خواهی کنیم. البته این هم اشتباه است چون طبق قانون ما باید در خود مرجع تجدید نظر این کار را انجام دهیم. ما با وکیل خودمان امروز یک شکایتی ثبت کردیم. دیگر بستگی به این دارد که این شکایت مورد قبول واقع شود یا نه. اگر مورد قبول واقع شود که از مصادره جلوگیری میشود و اگر نه که منزل توقیف میشود.
ـ پس ممکن است شما منزل مسکونیتان را از دست بدهید، خانهای که الان در آن زندگی میکنید؟
بله! این مشکلی است که همه دوستان دارند. وقتی دوران بازداشتشان در بندهای امنیتی تمام میشود، وثیقههایی گذاشته میشود و وقتی منجر به صدور حکم میشود، باید خودشان را تحویل دهند.
در مورد پرونده من، ما شکایتی از قاضی پرونده کرده بودیم. ایشان حکم دادگاه بدوی را بدون ابلاغ به من یا وکیل مدافع مستقیماً به دایره اجرای احکام فرستاده بودند. ما به همین خاطر شکایتی از آنها کردیم. این شکایت در دادسرای انتظامی قضات در حال پیگیری است و متاسفانه فکر می کنم یک عداوت شخصی هم این وسط به وجود آمده به دلیل آن شکایت و مصر هستند که هرچه ممکن است این سند را ضبط کنند.
ـ ظاهراً چند بار هم رفته بودند به دنبال شما برای دستگیری شما و این تهدید را از قبل کرده بودند که ما ممکن است این خانه را حتی پلمب کنیم. درست است؟
قبلاً مراجعه کرده بودند در ایام نوروز. خوشبختانه چون من آنجا نبودم موفق به بازداشت نشدند.
ـ شما از فعالان دانشجویی طیف چپ هستید و در این زمینه هم فعالیتهایی داشتید. اگر ممکن است توضیحی از پرونده خودتان بدهید و اتهامی که داشتید؟
پرونده اصلاً ربطی به هیچ نوع فعالیت خاصی ندارد. من در دورهای که با حکم قبلی همین قاضی زندان بودم؛ هشت ماه زندان تعزیری بود؛ یک روز از اتاق فرمان زندان پیج کردند، آنجا دادیار شعبه پنج دادگاه به من یک تفهیم اتهام جدید کرد.
من اعتراض کردم که من داخل زندان بودم و کاری انجام ندادم که دوباره وثیقه صادر شود. این تقریباً حکم یک سال زندان هیچ ربطی به هیچ نوع فعالیتی ندارد. در دورانی که من خودم درون زندان بودم به دلیل اقدام علیه امنیت ملی دوباره برای من تشکیل پرونده دادند که منجر به صدور این حکم یک سال زندان شده است.
ـ شما از سوی دادگاه انقلاب شهر اراک محکوم شدهاید. درست است؟
بله! با اینکه محل سکونت من دیگر استان مرکزی نیست، متاسفانه همچنان اداره اطلاعات استان مرکزی گزارش ارسال میکند به دادگاه انقلاب و آنها هم احضاریه میدهند و دادگاه تشکیل میدهند.
ـ به طور کلی وضعیت دادرسی در شهرستانها از جمله شهر اراک را چطور میبینید؟
متاسفانه مجموعه نهادهای امنیتی و قضایی در خارج از پایتخت در شهرستانها خیلی بدتر و بدویتر با فعالان سیاسی و کارگری و فعالان اجتماعی برخورد میکنند . در دادگاههای مختلف وکیل مدافع را به خاطر این که زن بوده، از دادگاه بیرون انداختند . هنوز یکی از اتهامات من وبلاگنویسی بود و قاضی من به «وبلاگ» می گوید «وبلاک». ما هر چقدر که تلاش کردیم معنی «هاوست» و «داومین» را بگوییم نتوانستیم.
این قاضیها که بیشتر کارشان مواد مخدر است، یعنی پرونده مواد مخدر را بررسی میکنند، میآیند و شروع میکنند حکمهای سیاسی و به قول خودشان امنیتی را صادر کردن که نتیجهاش این میشود.
اخباری که پیگیری کردم از دوستانم در استان قزوین، بچههایی که در استان خراسان بودند، بچههای کردستان، همه جا همین روند است. قاضیها کوچکترین اطلاعی از موضوع ندارند. وکیل مدافع اکثراً در پروندهها حضور ندارد. بارها وکالتنامه داده شده و این وکالتنامهها به نوعی از پرونده خارج شده و گم شده است.
در مورد خود من وکالت آقای ناصر زرافشان کلاً از پرونده مفقود شده بود. ما وقتی شکایت کردیم که من وکیل مدافع داشتم و ایشان را چرا به دادگاه نخواستید ، گفتند شما اصلاً چنین وکیلی نداشتید. اصرار که کردیم. جای شاکی عوض شد. آنها شاکی شدند که شما دارید دروغ میگویید و اصلاً یک چنین چیزی نیست.