۹ سال پيش ، در ساعت ۸.۴۶ دقيقه صبح روز ۱۱ سپتامبر دو هواپيمای مسافربری از چهار هواپيمای ربوده شده توسط مسلمانان افراطی القاعده به برجهای دو گانه مرکز تجارت جهانی در نيويورک حمله بردند.
در ساعت ۱۰.۲۸ دقيقه هر دو برج در نتيجه آتش سوزی فرو ريخته و جان ۲۹۹۷ نفر بر اثر حادثه از دست رفته بود. زمان يک ساعت و ۲۸ دقيقهای که صدها ميليون بيننده شگفتزده تلويزيونی در سراسر جهان شاهد آن بودند روند تاريخ معاصر را تغيير داد.
تاثير فوری اين بزرگترين رويداد تروريستی تاريخ نزد مردم آمريکا، غمزدگی مشترک، شور ملیگرايی و در عين حال احساس عميق عدم امنيت و ترس عمومی بود.
حمله سازمان داده شده تروريستی به نيويورک و ساختمان پنتاگون در واشینگتن و هواپيمايی که گفته میشد کاخ سفيد را هدف قرار داده بود ولی بعد از مقاومت سرنشينان از هدف باز مانده و در حومه پنسيلوانيا سقوط کرد، در سراسر جهان انعکاسی گسترده يافت.
همدردی در ايران
ساعاتی بعد از وقوع حادثه در تهران و شيراز و مشهد نيز هزاران زن و مرد با افروختن شمع و گردآمدن شبانه در خيابانها به جمع ميليونها سوگوار در بقيه جهان پيوستند. پيشگام سوگواران ايرانی محمد خاتمی رئيس جمهور وقت بود که در ابراز تاسف عميق در قبال حادثه درنگ نکرد. همدردی بدون مرز با مردم آمريکا سياستهای روز را عقب رانده و خود رنگ سياسی روز شده بود.
يک روز بعد از حمله اگرچه روبانهای زرد برای ابراز همدردی و پرچمهای آمريکا به نشانه ملیگرايی سراسر ايالات متحده را پوشانده بود، در عين حال احساس ناباوری و ترس نزد مردم و رهبران سياسی آنها قويتر از هر حس ديگری مینمود.
شهر واشینگتن پايتخت بزرگترين قدرت اقتصادی نظامی و سياسی جهان تعطيل شده و کپيتول هيل - مرکز کنگره - در کنترل نيروهای امنيتی بود.
در ساعات اوليه شب نمايندگان کنگره برروی پلههای ساختمان مرکز قانونگذاری آمريکا، بجای لوايح روزانه، شعار های «خداوند آمريکا را محفوظ بدارد» امضاء میکردند .
در آن روز هيچ رانندهای در آمريکا با سرعت نميراند. کسی از ديگری سبقت نمیگرفت. همه با هم مهربان مینمودند. قليان همدردی با مردم آمريکا حتی نزد مردم کشور های مسلمان نيز ديده میشد.
افزايش محبوبيت
حمله تروريستی ۱۹ مسلمان افراطی عليه مراکز قدرت مالی، نظامی و سياسی آمريکا و در درون خاک آن کشور احساس عدم امنيت عميق را در سراسر ايالات متحده پراکنده بود و در عين حال مردم آمريکا را در نگاه بقيه جهان يک شبه محبوب ساخته بود. از اين لحاظ شايد بخش تبليغاتی حمله تروريستی ياد شده عملا شکست خورده بود.
تا هفتهها بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر نه تنها در داخل کشور که در بسياری از کشورهای اروپايی و همپيمانان آمريکا نيز فرستندههای راديويی از پخش آهنگهای شاد خودداری میکردند. ميزان محبوبيت جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا به ۸۸ در صد رسيده بود.
پس از سپری شدن دوران افسردگی عمومی و کاهش نگرانیهای ناشی از احساس عدم امنيت، زمان تلافیجويی و عکسالعمل فرا رسيد. آمريکا ابتدا عليه تروريسم جهانی اعلام جنگ داد. بسياری از کشورهای جهان نيز از اين اقدام بنوعی حمايت کردند.
تلافی و جنگ
چند ماه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر آمريکا به افغانستان حمله برد و دولت مسلمانان افراطی طالبان را که به اسامه بن لادن رهبر القاعده پناه و پناهگاه داده بود ساقط ساخت.
دو سال بعد عراق هدف حمله نظامی آمريکا قرار گرفت و رژيم صدام ساقط شد. دولت آمريکا خطوط اصلی سياست خارجی تازهای را اعلام داشت که در صورت تحقق میبايد به گسترش دموکراسی در خاورميانه بزرگتر بينجامد.
بجز ايران که پيش از آن توسط رييس جمهور آمريکا، در کنار کره شمالی و عراق در «محور شيطانی» قرار داده شده بود، بسياری دولتهای هم پيمان و دوست و شريک آمريکا در منطقه خاورميانه نيز پايان دوران قدرت خود را نزديک میديدند.
ايران در آن سال پارهای از برنامههای اتمی مشکوک خود را تعطيل کرد. ساير رژيمهای خاورميانهای که وجه مشترک آنها را بيگانگی با دموکراسی و و ضديت با آزادیهای سياسی شکل میداد نگرانی مشترکی يافتند که ناشی از احتمال هدف حمله نظامی قرارگرفتن و از دست دادن قدرت بود.
هزينهها
اگرچه در جنگ افغانستان و عراق پيروزی نظامی آسان بدست آمد و لی اداره کشورهای شکست خورده پس از جنگ و خروج از سرزمينهایهای اشغالی مشکل ساز شد.
شمار تلفات نظاميان آمريکا در افغانستان و عراق به دوبرابر کشته شدگان ۱۱ سپتامبر در نيويورک رسيد. تلفات غير نظاميان و نظاميان در دو کشور شکست خورده عراق و افغانستان به صدها هزار تن رسيد.
بعلاوه آمريکا بيش از ۴ هزار ميليارد دلار در دو کشور ياد شده هزينه کرد- هزينهای نجومی که به تشديد بحران اقتصادی شکننده سال ۲۰۰۸ ياری بسيار داد.
شايد بدون حمله تروريستی ۱۱ سپتامبر در نيويورک رژيم صدام در عراق همچنان بر سر کار ميماند. بجای آمريکا، ايران خود را به حمله نظامی عليه طالبان مجبور میديد. در ايران اصولگرايان قدرت اجرايی را بدست نمياوردند . اوباما با شعار ضد جنگ در آمريکا به قدرت نمیرسيد.
طرح شبکه دفاع موشکی در جمهوری چک و شبکه رادار در لهستان اجرا میشد. روسيه و آمريکا از همکاری سياسی و نزديکی کنونی دور میماندند.
پيمان امنيتی شانگهای به شکل کنونی ظهور نمیکرد و در زمينهای کاملا متفاوت، بحران مالی و اقتصادی دو سال گذشته در جهان شکل نمیگرفت. رويداد ۱۱ سپتامبر مسير تاريخ معاصر جهان را ۹ سال پيش تغيير داد.
در ساعت ۱۰.۲۸ دقيقه هر دو برج در نتيجه آتش سوزی فرو ريخته و جان ۲۹۹۷ نفر بر اثر حادثه از دست رفته بود. زمان يک ساعت و ۲۸ دقيقهای که صدها ميليون بيننده شگفتزده تلويزيونی در سراسر جهان شاهد آن بودند روند تاريخ معاصر را تغيير داد.
تاثير فوری اين بزرگترين رويداد تروريستی تاريخ نزد مردم آمريکا، غمزدگی مشترک، شور ملیگرايی و در عين حال احساس عميق عدم امنيت و ترس عمومی بود.
حمله سازمان داده شده تروريستی به نيويورک و ساختمان پنتاگون در واشینگتن و هواپيمايی که گفته میشد کاخ سفيد را هدف قرار داده بود ولی بعد از مقاومت سرنشينان از هدف باز مانده و در حومه پنسيلوانيا سقوط کرد، در سراسر جهان انعکاسی گسترده يافت.
همدردی در ايران
ساعاتی بعد از وقوع حادثه در تهران و شيراز و مشهد نيز هزاران زن و مرد با افروختن شمع و گردآمدن شبانه در خيابانها به جمع ميليونها سوگوار در بقيه جهان پيوستند. پيشگام سوگواران ايرانی محمد خاتمی رئيس جمهور وقت بود که در ابراز تاسف عميق در قبال حادثه درنگ نکرد. همدردی بدون مرز با مردم آمريکا سياستهای روز را عقب رانده و خود رنگ سياسی روز شده بود.
يک روز بعد از حمله اگرچه روبانهای زرد برای ابراز همدردی و پرچمهای آمريکا به نشانه ملیگرايی سراسر ايالات متحده را پوشانده بود، در عين حال احساس ناباوری و ترس نزد مردم و رهبران سياسی آنها قويتر از هر حس ديگری مینمود.
شهر واشینگتن پايتخت بزرگترين قدرت اقتصادی نظامی و سياسی جهان تعطيل شده و کپيتول هيل - مرکز کنگره - در کنترل نيروهای امنيتی بود.
در ساعات اوليه شب نمايندگان کنگره برروی پلههای ساختمان مرکز قانونگذاری آمريکا، بجای لوايح روزانه، شعار های «خداوند آمريکا را محفوظ بدارد» امضاء میکردند .
در آن روز هيچ رانندهای در آمريکا با سرعت نميراند. کسی از ديگری سبقت نمیگرفت. همه با هم مهربان مینمودند. قليان همدردی با مردم آمريکا حتی نزد مردم کشور های مسلمان نيز ديده میشد.
افزايش محبوبيت
حمله تروريستی ۱۹ مسلمان افراطی عليه مراکز قدرت مالی، نظامی و سياسی آمريکا و در درون خاک آن کشور احساس عدم امنيت عميق را در سراسر ايالات متحده پراکنده بود و در عين حال مردم آمريکا را در نگاه بقيه جهان يک شبه محبوب ساخته بود. از اين لحاظ شايد بخش تبليغاتی حمله تروريستی ياد شده عملا شکست خورده بود.
تا هفتهها بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر نه تنها در داخل کشور که در بسياری از کشورهای اروپايی و همپيمانان آمريکا نيز فرستندههای راديويی از پخش آهنگهای شاد خودداری میکردند. ميزان محبوبيت جورج بوش رييس جمهور وقت آمريکا به ۸۸ در صد رسيده بود.
پس از سپری شدن دوران افسردگی عمومی و کاهش نگرانیهای ناشی از احساس عدم امنيت، زمان تلافیجويی و عکسالعمل فرا رسيد. آمريکا ابتدا عليه تروريسم جهانی اعلام جنگ داد. بسياری از کشورهای جهان نيز از اين اقدام بنوعی حمايت کردند.
تلافی و جنگ
چند ماه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر آمريکا به افغانستان حمله برد و دولت مسلمانان افراطی طالبان را که به اسامه بن لادن رهبر القاعده پناه و پناهگاه داده بود ساقط ساخت.
دو سال بعد عراق هدف حمله نظامی آمريکا قرار گرفت و رژيم صدام ساقط شد. دولت آمريکا خطوط اصلی سياست خارجی تازهای را اعلام داشت که در صورت تحقق میبايد به گسترش دموکراسی در خاورميانه بزرگتر بينجامد.
بجز ايران که پيش از آن توسط رييس جمهور آمريکا، در کنار کره شمالی و عراق در «محور شيطانی» قرار داده شده بود، بسياری دولتهای هم پيمان و دوست و شريک آمريکا در منطقه خاورميانه نيز پايان دوران قدرت خود را نزديک میديدند.
ايران در آن سال پارهای از برنامههای اتمی مشکوک خود را تعطيل کرد. ساير رژيمهای خاورميانهای که وجه مشترک آنها را بيگانگی با دموکراسی و و ضديت با آزادیهای سياسی شکل میداد نگرانی مشترکی يافتند که ناشی از احتمال هدف حمله نظامی قرارگرفتن و از دست دادن قدرت بود.
هزينهها
اگرچه در جنگ افغانستان و عراق پيروزی نظامی آسان بدست آمد و لی اداره کشورهای شکست خورده پس از جنگ و خروج از سرزمينهایهای اشغالی مشکل ساز شد.
شمار تلفات نظاميان آمريکا در افغانستان و عراق به دوبرابر کشته شدگان ۱۱ سپتامبر در نيويورک رسيد. تلفات غير نظاميان و نظاميان در دو کشور شکست خورده عراق و افغانستان به صدها هزار تن رسيد.
بعلاوه آمريکا بيش از ۴ هزار ميليارد دلار در دو کشور ياد شده هزينه کرد- هزينهای نجومی که به تشديد بحران اقتصادی شکننده سال ۲۰۰۸ ياری بسيار داد.
شايد بدون حمله تروريستی ۱۱ سپتامبر در نيويورک رژيم صدام در عراق همچنان بر سر کار ميماند. بجای آمريکا، ايران خود را به حمله نظامی عليه طالبان مجبور میديد. در ايران اصولگرايان قدرت اجرايی را بدست نمياوردند . اوباما با شعار ضد جنگ در آمريکا به قدرت نمیرسيد.
طرح شبکه دفاع موشکی در جمهوری چک و شبکه رادار در لهستان اجرا میشد. روسيه و آمريکا از همکاری سياسی و نزديکی کنونی دور میماندند.
پيمان امنيتی شانگهای به شکل کنونی ظهور نمیکرد و در زمينهای کاملا متفاوت، بحران مالی و اقتصادی دو سال گذشته در جهان شکل نمیگرفت. رويداد ۱۱ سپتامبر مسير تاريخ معاصر جهان را ۹ سال پيش تغيير داد.