تا ساعات اولیه صبح ۱۳ بهمن ۱۳۶۸ هم کمتر کسی خبر داشت که فردریک دکلرک، رئیسجمهور وقت آفریقای جنوبی قرار است در پارلمان این کشور به نمایندگان سفیدپوست حامی رژیم نژادپرست حاکم چه بگوید. همسر او هم حتی خبر نداشت و وزرای اغلب شدیداً محافظهکار دولت هم چند ساعتی پیش از سخنرانی از مضمون آن باخبر شدند.
چند روزی بود که در مورد آزادی نلسون ماندلا پس از ۲۷ سال زندان، شایعات و اخباری قوی بر سر زبانها بود. دکلرک اما در سخنرانی خود در پارلمان به آزادشدن ماندلا بسنده نکرد و عملاً پایان رژیم آپارتاید را در چشمانداز گذاشت.
او از آزادی همه زندانیان سیاسی سخن گفت، پایان حالت فوقالعاده را خبر داد، لغو ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست این کشور را اعلام کرد و نهایتاً به سیاهان گفت که «درها باز شده، در جای خود در پای میز مذاکره قرار گیرد.»
بعدها معلوم شد که دکلرک قبل از این سخنرانی با ماندلا در زندان دیدار کرده است. ماندلا در زندان کوشیده بود زبان آفریکانس، زبان حاکمان نژادپرست بر کشورش را فرا گیرد تا در مذاکرات احتمالی با آنها کم نیاورد و آن شب هم با همین زبان با دکلرک سخن گفت. در این اولین دیدار هر دو سرسختانه با یکدیگر مذاکره کردند. تا وقتی که سخنرانی دکلرک از تلویزیون پخش شد هم ماندلا تردید داشت که قول و قرارهای فیمابین اجرا شود.
پیشتر، در زمان پیک بوتا، رئیسجمهور قبلی آفریقای جنوبی هم البته به ماندلا پیشنهاد آزادی داده شده بود، ولی شرطش این بود که سیاست را ببوسد، اعتراضات و مقاومتهای سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی در کشورش را محکوم کند و نهایتاً هم در شهری حاشیهای به زندگی توأم با سکوت رضایت دهد. پاسخ ماندلا به این پیشنهاد یک نه بزرگ بود.
سال ۱۹۸۹ که بوتا جای خود را به دکلرک داد هم، کمتر انتظار میرفت که تغییری اساسی در رویکرد رژیم نژادپرست پیدا شود. پدر دکلرک وزیر این رژیم بود و عمویش هم نخستوزیرش. و هر دو در ساختن این بنای کج نقشی قابل اعتنا داشتند. خود دکلرک هم در حزب ملی آفریقا سعی میکرد نماینده میانهروها تلقی شود، ولی عمدتاً با محافظهکاران درون حزبش جفت و جور بود.
با این همه، اینکه دکلرک آزادی ماندلا را مثل سلفش تابع شرط و شروط نکرد عمدتاً به وضعیتی برمیگشت که رژیم نژادی حاکم بر آفریقای جنوبی در دهه پایانی قرن میلادی گذشته با آن روبهرو بود. نظام کمونیستی در جهان فروپاشیده بود و این توجیه که حکومت سفیدپوست آفریقای جنوبی دژ محکم غرب در برابر گسترش نفوذ کمونیسم در آفریقاست بیش از پیش بیاعتبار و فاقد موضوعیت شده بود. تحریمهای گسترده بینالمللی هم اثراتی محسوستر یافته بودند و اعتراض و عصیان سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی هم دامنه گستردهتری میگرفت. و همه اینها سبب شد که دکلرک که در ابتدا در ثبات قدم برای حفظ نظام مبتنی بر تبعیض نژادی تردیدی نداشت به مسیری غیرقابل انتظار قدم بگذارد.
مذاکراتی که سخت بود، احترامی که تحقق نیافت
در حین سخنرانی دکلرک شماری از نمایندگان تندروتر مجلس آفریقای جنوبی به عنوان اعتراض جلسه را ترک کردند، ولی در خیابانهای آفریقای جنوبی شور و هلهلهای بیسابقه درگرفت. ۹ روز بعد هم ماندلا همچون قهرمان از زندان آزاد شد و به میان مردمش آمد.
و حالا دور دور مذاکره بود، برای گذار از رژیم آپارتاید به رژیمی دمکراتیک در آفریقای جنوبی. دکلرک اصرار داشت که حق وتوی اقلیت سفیدپوست در قانون اساسی جدید به رسمیت شناخته شود. ماندلا اما زیر بار نرفت و بر دمکراتیکشدن کامل نظام سیاسی کشورش پا فشرد. در برابر قول داد که عناصر و مؤلفههای کمونیستی برنامه کنگره ملی آفریقا وارد قانون اساسی نشود و اصول و مبانی اقتصاد بازار آزاد به رسمیت شناخته شود.
در ۴ سالی که مذاکرات ادامه داشت دکلرک سعی داشت تا حد ممکن منافع سفیدپوستان آفریقای جنوبی را در نظام سیاسی آینده حفظ کند. بارها مناقشه بالا گرفت و شکست مذاکرات هم محتمل میشد. نهایتاً اما گذار از آپارتاید و تدوین مبانی حقوقی نظام جدید رقم خورد. دکلرک در اولین انتخابات آزاد آفریقای جنوبی جای در سال ۱۹۹۴ جای خود را به ماندلا داد و مدتی هم معاون اول او باقی ماند.
دکلرک بارها گله داشت که سهم او در انحلال رژیم مبتنی بر تبعیض نژادی به خوبی مورد احترام و توجه قرار نگرفته است. روزی در اکتبر ۱۹۹۳ که با ماندلا در اسلو قرار بود مشترکاً به خاطر گذار یادشده جایزه صلح نوبل را دریافت کند جلسه یک سره برای قدمگذاشتن ماندلا به صحنه به شور و احترام برخاست. استقبال از دکلرک اما محدود ماند و صداهایی از هو و اعتراض نیز به هوا خاست.
سالهای بعد هم او با بنیادی که بنا گذاشت حرفش این بود که میخواهد مدافع قانون اساسی تازه و حراست از آن باشد، ولی در عمل حراست از منافع سفیدپوستان در نظام جدید را دنبال میکرد. به این هم انتقاد داشت که با او همچنان به عنوان نمادی از رژیم نژادپرست برخورد میشود ولی ماندلا را هم که روزی دست به سلاح بوده و خشونت ورزیده تقدیس میشود.
این که سایه گذشته هیچگاه از زندگی دکلرک رخت برنبست و نماد بودن او همچنان در مقیاسی باقی ماند به اظهارات بعدی او تا همین اواخر هم برمیگشت. اینجا و آنجا میگفت که همه مولفههای رژیم مبتنی بر نژادپرستی به لحاظ اخلاقی قابل رد و نفی نبودند. یا معتقد بود که جدایی قومی و نژادی لزوماً نادرست نبود. البته اعتراضها و انتقادات که بالا میگرفت میکوشید که این نقطهنظرات را نسبی و بد فهمیده شده معرفی کند.
در همین حال، کم نبودند سفیدپوستانی که او را با سرنوشتی که همراه با ماندلا برای آفریقای جنوبی رقم زند خائن به منافع سفیدپوستان میدانند. ماندلا البته ارزیابی خاص خودش را در باره دکلرک داشت. بعد از آن که هر دو از عرصه سیاست کنار رفته و وارد دوران بازنشستگی سیاسی شده بودند، ماندلا در یک سخنرانی معروف در حضور دکلرک گفت که «جامعه ما هنوز به نقش مهم تو و کمکی که کردی که کشورمان به اینجا برسد واقف نیست».
ارزیابیهای متفاوت از زندگی سیاسی دکلرک و کارنامه او حتی در واکنشهای اولیه به فوت او هم بروز یافتند. عدهای در شبکههای اجتماعی نوشتند که «آپارتاید بالاخره به آخر رسید» و کسانی هم از «نقش بیبدیل» او در گذار از نظام مبتنی بر نژادپرستی سخن گفتند.
فردریک ویلم دکلرک امروز، ۲۰ آبان در سن ۸۵ سالگی در کشورش درگذشت.