دقیقاً ۲۰۰ سال پس از تولد گوستاو کوربه، هنرمند فرانسوی و رهبر جریان واقعگرایی در نقاشی، آثاری که او خلق کرده علاقهمندان بسیاری را به خود جلب میکند و همچنان مقالات و کتابهای تازه درباره جنبههای مختلف و «اسرار» هنر این نقاش-استاد منتشر میشود.
آثار کوربه؛ انقلاب اروتیسم
درباره اهمیت و جایگاه آثار گوستاو کوربه در دنیای هنر به ویژه نقاشی قرن نوزدهم اروپا بسیار نوشته و گفته شده است، اینکه او چگونه توانست به همراه چند نقاش دیگر، جریان واقعگرایی (رئالیسم) را در پی ذهنیتگرایی فردی و خیالپردازیهای رومانتیکها به راه اندازد و جای آن را در هنر اروپا مستحکم گرداند. اینکه کوربه چگونه توانست مردم عادی را با همان آرایش و لباس خودشان وارد نقاشی کند و با وجود منتقدانی که داشت، حمایت و همراهی برخی از نویسندگان بزرگ همعصر خود را جلب کند.
اما یکی از وجوه آثار این هنرمند که حتی در زادگاه او کمتر به آن پرداخته شده، آثار اروتیک کوربه است، این در حالی است که موضوع اروتیسم یکی از موضوعات مرکزی در دنیای نقاشی این هنرمند به شمار میرود.
در شرایطی که تا آن زمان، پرداختن به موضوعات اروتیک بیشتر در ادبیات و شعر رواج داشت، گوستاو کوربه با تابلوهایی که از زنان برهنه کشید، جسم زن و حتی همجنسگرایی آنان را به طور ویژه وارد هنر نقاشی کرد.
در واقع کوربه در میانه قرن نوزدهم که به «قرن خشکهمقدسان» معروف است، به جای کشیدن الههها و فرشتگان غیرواقعی، با نقاشی زنان برهنه کاملاً واقعی و منطبق بر اندازههای طبیعی، اما با حساسیتی فوقالعاده و ظرافتی منحصر به فرد، انقلابی اروتیک ایجاد کرد و نظم زیباییشناسانه و اخلاق حاکم بر عصر خود را برهم زد.
بدون شک، در میان دهها تابلو اروتیک گوستاو کوربه، تابلو «سرمنشأ جهان» هم معروفتر است و هم حاصل فرایندی روشنفکری است. به نظر میرسد که قصد کوربه در این تابلو که بیش از ۱۵۰ سال پیش کشیده شده، بازسازی جسم و جنسیت زن در هنر است که از زمان یونان باستان در هنر و از سوی هنرمندان پنهان مانده بود.
زندگی مخفی یک تابلوی اروتیک
اما چگونگی خلق تابلو «سرمنشأ جهان» و اینکه چه کسی مدل نقاش برای کشیدن این تابلو بوده، سالها یکی از بزرگترین رازهای تاریخ هنر به شمار میرفت.
بر اساس تازهترین کتابی که در این زمینه در اکتبر سال گذشته در فرانسه منتشر شده، داستان کشیدن شدن این تابلو بازمیگردد به سال ۱۸۶۴، که گوستاو کوربه تابلویی از ونوس و پسوخه، دو الهه یونان باستان میکشد که هر دو در آن برهنه هستند. از نمایش این تابلو در سالن پاریس به دلیل «وقاحت» موجود در آن خودداری میشود.
دو سال بعد، خلیل بی، یک دیپلمات ترک که به نقاشی علاقه داشت و مجموعهدار آثار هنری اروتیک بود، در یکی از سالنهای پاریس از زبان سنت بوو، منتقد ادبی و هنری معروف آن زمان، از وجود چنین تابلویی مطلع میشود.
خلیل بی به خانه گوستاو کوربه در پاریس میرود تا تابلو ونوس و سیشه برهنه را بخرد، اما این تابلو کمی پیش از آن فروخته شده بود. دیپلمات ترک از نقاش میخواهد که شبیه آن را برایش نقاشی کند، اما کوربه میگوید که برایش «ادامه آن تابلو» را خواهد کشید و به این ترتیب، گوستاو کوربه تابلو «سرمنشأ جهان» را تابستان سال ۱۸۶۶ بر اساس یک سفارش میکشد.
در تابلو «سرمنشأ جهان» که در ابعاد ۴۶ در ۵۵ سانتیمتر کشیده شده و اکنون در موزه اورسی پاریس نگهداری میشود، زنی برهنه و دراز کشیده شده به تصویر درآمده که سر و سینههایش پیدا نیست و فقط برشی از شکم تا رانهای بازشده او نقاشی شده است.
این تابلو که تا اواخر قرن بیستم میلادی برای عموم ناشناخته بود، بیتردید اکنون مهمترین و معروفترین اثر هنری درباره آلت جنسی زن است.
بر اساس پژوهشهایی که انجام شده، مدل نقاش در این تابلو، زنی با نام «کنستانس کنیو» بوده که در زمان کشیده شدن این تابلو ۳۴ ساله بود و از کار رقاصی در اپرای پاریس کناره گرفته بود.
هویت مدل نقاشی «سرمنشأ جهان» زمانی فاش شد که الکساندر دومای پسر در سال ۱۸۷۱ در نامهای به ژرژ ساند از کشیده شدن «درون مادموآزل کنیو» در یکی از تابلوهای کوربه خبر میدهد. این نامه اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری میشود.
در واقع کنستانس کنیو یکی از معشوقههای خلیل بی بود که بعد از کشیده شدن تابلو «سرمنشأ جهان» به مشهورترین آنان تبدیل شد.
تابلو «سرمنشأ جهان» به مدت دو سال در مالکیت خلیل بی قرار داشت و او آن را خانهاش نصب کرده و رویش پرده کشیده بود و آن را فقط به برخی از مهمانهای ویژه خود نشان میداد.
این دیپلمات ترک سال ۱۸۶۸ پیش از آنکه پاریس را ترک کند، این تابلو را فروخت و از آن زمان زندگی زیرزمینی و مخفی این تابلو آغاز شد. تا اینکه سال ۱۹۵۴، از سوی ژاک لاکان، روانکاو و فیلسوف معروف فرانسوی خریداری شد.
لاکان در سال ۱۹۸۱ درگذشت، اما همسر او تابلو را تا زمان مرگش در ۱۹۹۳ نگهداری کرد. پس از درگذشت همسر لاکان، وراث این تابلو را به دولت فرانسه فروختند و این تابلو برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ در موزه اورسی پاریس در معرض دید عموم قرار گرفت.
گرچه اهمیت کوربه به تابلو «سرمنشأ جهان» خلاصه نمیشود و او پیشتر با آثار شاخص دیگری مثل «سنگشکنان» و «حمامکننده» شناخته شده بود، اما با نمایش عمومی «سرمنشأ جهان»، این تابلو به جنجالیترین اثر این هنرمند تبدیل شد.
به عنوان نمونه، در سال ۲۰۱۶، یک معلم فرانسوی از فیسبوک به دلیل حذف این تابلو به بهانه «برهنهنگاری» شکایت کرد.
تأسیس موزه گوستاو کوربه
چند سال بعد، در ۲۰۰۳، در شهر اورنان در شرق فرانسه و در نزدیکی مرز سوئیس، پروژههایی از جمله ساخت یک موزه اختصاصی به نام گوستاو کوربه برای بزرگداشت این هنرمند اجرا شد.
این موزه به طور ویژه به مسیر حرفهای کوربه در سالهای جوانی و آموزش او و همچنین مناظری که او در همان زادگاهش به تصویر درآورده اختصاص دارد.
موزه گوستاو کوربه در محل خانه پدری این هنرمند در حاشیه رودخانه «لو» ساخته شده که با الحاق دو ساختمان کناری آن وسعت یافته و دارای هزار متر مربع فضای نمایشگاهی است.
کوربه در ۲۰ سالگی به پاریس رفت اما هرگز ارتباط خود را با زادگاهش قطع نکرد و از مناظر منطقه زادگاه خود، از رودخانه لو گرفته تا پرتگاههای بلند اطراف شهر، همچنین از آدمهای عادی اطراف خود برای کشیدن تابلوهایش بهره برد. تابلو «خاکسپاری در اورنان» یکی از از معروفترین کارهای او در این زمینه است که در ۱۸۵۰ به نمایش درآمد.
کوربه خود مینویسد: «برای نقاشی کردن یک کشور، باید آن را شناخت. من کشورم را میشناسم، من آن را نقاشی میکنم... به اورنان بروید و تمام تابلوهای مرا دوباره بشناسید.»
علاوه بر تابلوها، طرحها و مجسمههای کوربه، آثار برخی دیگر از نقاشان قرون نوزدهم و بیستم که دنبالهرو کوربه بودهاند نیز در این موزه به نمایش درآمده است.
نمایش طرحهایی از کوربه برای اولین بار
اکنون به مناسبت دویستمین سالگرد تولد گوستاو کوربه، نمایشگاهی از طرحهای او برای اولین بار در این موزه برپا شده که تا ماه آوریل ادامه خواهد داشت.
این نمایشگاه که «کوربه طراح» نام دارد، دارای ۹ بخش است: «اولین طرحها»، «طرحهای جوانی»، «پاریس و زندگی بوهم»، «کوربه تصویرگر»، «کشور و مناظر»، «مورد شامبون»، «طراحی از چهرهها»، «طراحی و نقاشی» و «کوربه در تبعید».
کوربه علاقه به طراحی را در همان دوران نوجوانی وقتی به مدرسهای در شهر بوزانسون میرفت، نشان داد. به مرور زمان او با فراگیری تکنیکهای مختلف طراحی، آنها را در آثاری که خلق کرد به کارگرفت.
پس از این که در جوانی به پاریس آمد، با نویسندگان و هنرمندان آن زمان آشنا شد. بخشی از طرحهایی که از کوربه برجای مانده، طرحهایی است که او از نویسندگان و هنرمندان عصر خود مثل شارل بودلر، شاعر معروف قرن نوزدهم فرانسه کشیده است.
همچنین وقتی کوربه در پاریس بود، مدتی برای ناشران کار تصویرگری کتاب میکرد. این فعالیت کوربه بود که او را با جهان ادبیات نزدیکتر کرد.
بخشی از طرحهای کوربه نیز به طرحهای او از طبیعت مربوط است. این در حالی است که این هنرمند علاقه زیاد خود به طبیعت را در نقاشیهایش نیز نشان داده است. حدود یک سوم از آثار نقاشی کوربه، آثاری است که او از مناظر طبیعی کشیده است.
همچنین کوربه بر اساس برخی از طرحهای خود بعدا نقاشی کشیده است که تابلو «مرد با پیپ» بهترین نمونه در این زمینه است.
«عشق» نیز یکی از مضامین طرحهای به نمایش درآمده در موزه گوستاو کوربه است. «عشاق در دشت» و «دو زن در گندمزار» از طرحهایی است که رنگ و بوی عشق دارد.
گوستاو کوربه که زندگی نه چندان آرامی داشت و در اواخر عمر نیز در تبعید بود، همواره بر «آزادی» خود تأکید میکرد، به همین دلیل در بازسازی آتلیه این هنرمند در زادگاهش، طرح چلچلههایی که نماد همین آزادی است، بر سقف آتلیه نقش بسته است.
همچنین چند سال پیش، عدهای از هنرمندان و منتقدان هنر از دولت فرانسه خواستند که برای ادای دین خود به گوستاو کوربه، بقایای جسد او را به پانتئون پاریس، جایی که مفاخر فرانسه در آن آرمیدهاند، منتقل کند.