نقل قولیست از الکساندر کالدر [۱] که عالیترین هنرها، همانا «هنر ابتدایی»[۲] است. نابغه آمریکایی خود در تندیسها و نقاشیهای سورئالش از درونمایه هنر به جای مانده از دوران پیشاتاریخ بهرهها برده، شکلهای غیرهندسی نقش بسته بر دیوارهها، ستارهها و ماه و خورشید، و شمایل انسان و حیوانات بر صخرهها و ظروف، چنان که جنبش هنری «ابتداییگرایی»[۳] در جهان غرب سودای رهایی از مظاهر تمدن و تکرار تجربه زیست طبیعی و فارغ از تکنولوژی را داشت[۴].
پارادوکس ماجرا این که سرآخر این جهان بهاصطلاح «متمدن» بود که «هنر ابتدایی» را به کار گرفت تا آن را بر تولیدات انبوه کارخانجات و کارگاهها نقش بزند، پارچهها، ظروف و مجسمههایی که در فروشگاهها و موزهها به ردیف چیده شده و مشتریان را دعوت میکنند که دست به جیب ببرند و چرخ تمدن را بچرخانند.
نمایشگاه شماره ۲۹ گالری فریر-سکلر[۵] شهر واشینگتن این روزها تعدادی ظروف سفالی ایران عهد کهن را به نمایش گذاشته. برخی از ظروف تا هفت هزار سال قدمت دارند، اما ممکن است با دیدن آن فکر کنید که چقدر امروزیاند، نمونهای از هنر پیشاتاریخ که بازار خوبی هم دارد.
نمایشگاه اگرچه کوچک است، اما نمونههایی از هنر ایران در دوران مسسنگی[۶] تا دوره اشکانیان[۷] را در برمیگیرد، ظروفی که خاستگاهشان شمال و شمال غرب ایران از دامنه البرز تا کوههای زاگرس است.
الیزابت اف. هنریکسون[۸]، استاد انسانشناسی دانشگاه تورنتو، مشخصه سفالهای دوران مسسنگی ایران را نقوش سیاه بر زمینهای تک رنگ (قهوهای روشن تا قرمز جلایافته) میداند، سفالهایی که با دست شکل یافتهاند[۹].
قدیمیترین آثار نمایشگاه سفالهای ایران در گالری فریر- سکلر نیز حائز این ویژگیست، ظروفی با نقوش هندسی ساده که یکی از آنها با طرحهایی به همان سادگی از مرغان دریایی و بزهای کوهی نمونهای عالی از هنر ابتدایی و پیشاتاریخ ایران بهحساب میآید (عکس شماره ۱). یا ظرف دیگر با هاشورهای سیاه که شمایل و ابعادش برگزارکنندگان نمایشگاه را به این نتیجه رسانده که برای انباردن از آن استفاده میشده و شاید انباردن وسایل یک مرده برای زندگی پس از مرگ (عکس شماره ۲).
این ظروف چیزی حدود هفت هزار سال قدمت دارند و همه آنها به جایی حوالی شهر ری امروزی تعلق دارند، منطقه باستانی چشمه علی. اما رد بیشتر آثار نمایشگاه را باید در مناطق غربیتر و کوههای زاگرس زد.
کوههای زاگرس همراه سیستان و بلوچستان امروزی دو خاستگاه عمده سنت هزاران ساله سفالگری در ایران هستند. توماس دبلیو. بیل، استاد دانشگاه هاروارد، در دایرهالمعارف ایرانیکا مینویسد: «سفالگری در مناطق جنوبی ایران بین سالهای ۵ هزار تا سه هزار و ۳۰۰ پیش از میلاد تکامل یافت که این امر گویای یک فرهنگ متمایز منطقهای و رشد داد و ستد اقتصادی با دیگر بخشهای ایران بود.»[۱۰]
طرفه آن که تنها کارگاه تولید سفال در ایران امروز که همچنان سفال را به همان شیوه ابتدایی تولید میکند، کارگاه کلپورگان است، جایی در نزدیکی سراوان که از آن به عنوان «موزه زنده سفال» یاد میشود و سفالها نقش هنر زنان بلوچ را بر خود دارند که بدون چرخ سفالگری شکل میگیرند.
آنچه امروز از تمدن و زندگی در کوههای زاگرسِ دوران مسسنگی نیز میدانیم بیشتر به واسطه همین سفالها بوده است، چنان که الیزابت اف. هنریکسون مینویسد که اساسا این دوره پیشاتاریخ در زاگرس را مجموعه متنوع سفالهایش است که متمایز میسازد و به آن هویت میبخشد.
نمایشگاه در ادامه به تمدن و هنر ایران در عصر آهن[۱۱] میرسد که بهوضوح فرم ظروف پیچیدهتر میشود و نقشهای روی آنها کاملتر، آن گونه که رابرت سی. هنریکسون این تغییرات را گسست کاملی از سنت سفالگری در دورههای زمانی پیش از آن میداند[۱۲]. رنگ سفالها نیز تنوع مییابد و ظروف سفالین سفید و خاکستری ظهور میکنند.
یکی از زیباترین این ظروف، سبویی با طرح بزهای کوهی بر روی آن است که پشت هم ردیف شدهاند (عکس شماره ۳). بزها انگار که قدمرو میکنند با پاهایی بلند و کشیده. روی دسته سبو نیز شمایل یک قوچ با شاخهای مارپیچ دیده میشود. قدمت این ظرف به چیزی حدود دو هزار و ۶۰۰ تا سه هزار قبل میرسد و محل اکتشافش هم تپه باباجان در لرستان است.
و باز نمونههای درخشان دیگری از «هنر ابتدایی» ایران پیشاتاریخ، مشربههای سهپایه با معناهای پنهانی که در خود دارند، چیزی شبیه پای انسان یا شاید حیوانی افسانهای که سه پا دارد، متعلق به زمانی بین هزار و ۳۵۰ تا ۸۰۰ پیش از میلاد (عکس شماره ۴).
سرآخر این سفالهای دوره پارتیان یا اشکانیان است که در نمایشگاه جلوه نمایی میکند؛ ریتون یا جامی شیپورگونه که انتهای آن به شمایل یک حیوان میرسد، و مشربههایی با لولهای جانوردیس (عکسهای شماره ۵ و ۶). طراحان نمایشگاه نوشتهاند که این نوع جامها در ایران آن دوران رواج داشته و برای مراسم و مناسک ویژه از آن استفاده میشده است، نه برای استفاده روزانه، خاصه این نمونه آخری که احتمال میرود روزگاری در مراسم خاکسپاری کاربرد داشته چه آن که تعدادی از آنها را در گورستانی نزدیکی اردبیل کشف کردهاند، منطقه گِرمی.
اساسا ویژگی مهم سفالهای دوره پارتیان تنوع و گستردگی در شکل و شیوه تولید آنهاست[۱۳]، امری که خود میتواند نتیجه تفاوتهای زیست محیطی باشد. برخلاف دورههای پیشاتاریخ، اشیاء سفالینی که از دوره پارتیان بر جای مانده و کشف شده به گستره جفرافیایی عظیمی تعلق دارد که چهار گوشه و مرکز ایران آن زمان را دربرمیگیرد.
هنر پارتیان همچنین تاثیراتی از هلنیسم پذیرفته بود، امری که در سفالگری هم نمود یافته، خاصه کاسههای کمعمق با لبههایی برآمده یا بشقابهایی که در آن طرحهایی از ماهی نقش بسته است[۱۴]، اما این ویژگی در طراحی نمایشگاه و آثاری که برای آن انتخاب شدهاند، مغفول مانده است.
حال بیایید باز برگردیم به گذشتههای دورتر، یک دوره پیشاتاریخ دیگر، عصر برنز[۱۵]، زمانی که اقوام ایرانی به فلات ایران رسیدند و در آن پیشروی کردند. نوشتار ما با اشاره به یک نمونه درخشان از «هنر ابتدایی» آن دوران به پایان میرسد؛ کوزهای سفید که عمری مابین سه هزار و ۹۰۰ تا چهار هزار و ۴۰۰ سال دارد و خاستگاهش شمال غرب ایران امروزی است (عکس اصلی این نوشتار). بر شانهی کوزه، قویی آرام گرفته روی امواج. و در میانهی کوزه، امواج اوج گرفتهاند؛ نشانهای از تلاطم، کنار آرامش و سکون قو. شگفتآور نیست؟