اسرائیلیها، از ابتدای هفته گذشته، دیگر به زمینهای کشاورزیای که اردن به مدت ربع قرن در چارچوب یک توافق صلح به آنان قرض داده بود، دسترسی ندارند.
ضمائم توافق صلح اردن و اسرائیل که در سال ۱۹۹۴ به امضا رسید، به اسرائیل اجازه میداد این زمینها را که در منطقه باقوره (که اسرائیلیها به آن نهرییم به معنی بین دو نهر میگویند) و غمر (تزوفار) واقع هستند، «به صورت رایگان در اختیار داشته باشند».
سه سال پس از امضای این توافق، یک سرباز اردنی، عصبانی از چنین واگذاری، به روی دانشآموزان دختر اسرائیلی که برای بازدید به این منطقه آمده بودند، آتش گشود و هفت دانشآموز دختر را کشت. در پی این رویداد، ملک حسین، پادشاه وقت اردن، برای دلجویی و عذرخواهی رسمی، به شهر بیت شمش اسرائیل رفت و با خانواده قربانیان این حادثه دیدار کرد.
بالأخره مهلت توافق درباره این دو منطقه در روز یکشنبه دهم نوامبر به پایان رسید و ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، در همان روز مقابل پارلمان این کشور گفت: «من پایان اعتبار ضمائم توافق صلح درباره باقوره و غمر را اعلام میکنم.» اما در اسرائیل، وزارت امور خارجه این کشور از این تصمیم اردن ابراز «تأسف» کرد.
اهمیت این زمینها چیست؟
باقوره یا نهرییم یک منطقه شش در دو کیلومتری است که در محل تلاقی دو رود اردن و یارموک واقع شده است، یعنی در قسمت شمالی مرز اردن و اسرائیل. غمر یا تزوفار نیز منطقهای به مساحت چهار کیلومتر مربع است که در جوار قسمت جنوبی مرز دو کشور قرار دارد.
از همان روز یکشنبه، دولت اردن با قرار دادن یک مانع فلزی زردرنگ در منطقه باقوره، و همچنین برقراری ایستگاه مرزبانی با تصاویر بزرگی از ملک عبدالله و پدرش، ملک حسین، حاکمیت خود بر این منطقه را به اجرا گذاشت.
یک روز قبل از آن، نیروهای ارتش اسرائیل به این محل آمده بودند تا ورودی مرز اسرائیل را ببندند. یک تپه آن طرفتر، خودروهای نظامی با پرچم اردن در حال عبور بودند و خیمهای نیز برای مراسم رسمی بازپسگیری این منطقه برپا شده بود.
ادوا الگریسی، مدیر یکی از شرکتهای خدمات گردشگری در اسرائیل که به طور مرتب گردشگرانی را به منطقه باقوره میآورد، به رسانهها گفت که پس دادن این منطقه «ضایعه بزرگی» است. در منطقه باقوره، علاوه بر زمینهای کشاورزی، یک پارک بزرگ گردشگری نیز برپا شده بود که گردشگران از آن بازدید میکردند.
همچنین، این منطقه را اسرائیلیها «جزیره صلح» میخواندند. یک زن ۴۶ ساله اسرائیلی که در این منطقه به دنیا آمده، گفت: «اینجا نزدیک دریاچه [طبریه] است، نزدیک مکانهای مسیحی، مکانهای مقدس... ما اینجا را به عنوان نمادی از رابطه با اردن و روند صلح و همزیستی دو همسایه میدانستیم. یک مکان منحصربهفرد است.»
در دو کیبوتص (دهکده اشتراکی) مجاور باقوره، کشاورزان اسرائیلی در زمینهای دره رود اردن که آفتاب خیلی خوبی بر آن میتابد، غلات و میوه از جمله هندوانههای مرغوب و همچنین سبزیجات میکاشتند. یکی از این کشاورزان گفته که در هفتههای اخیر، دو بار از اردنیها اجازه خواسته بود بار دیگر در این زمینها بذرافشانی کند، اما اردنیها مانع این کار شده بودند.
یک مقام محلی اسرائیل هم در روزهای پایانی مهلت توافق گفت که هنوز هیچ مقام دولت اسرائیل در این زمینه با مقامات محلی تماس نگرفته یا مکاتبهای نکرده است. بلکه این مقامات اردنی بودند که هشدار دادند از روز یکشنبه دیگر دسترسی به زمینهای این منطقه نخواهند داشت.
این کشاورزان اسرائیلی در این منطقه ساکن نبودند و فقط روی زمینها کار میکردند. با این حال، اکنون آنان احساس رهاشدگی میکنند و گفتهاند که با این وضعیت، باید به فکر کار دیگری باشند.
شبکه تلویزیونی ۱۳ اسرائیل، در برنامهای خواستار گرفتن غرامت کشاورزان این منطقه از اسرائیل شد.
اما بازپسگیری این دو منطقه از اسرائیل به طور ناگهانی صورت نگرفته است. یک سال پیش، در اکتبر ۲۰۱۸، ملک عبدلله تصمیم اردن برای در اختیار گرفتن این مناطق را به اسرائیل اعلام کرده بود.
در همان زمان، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پاسخ داده بود که قصد دارد مذاکرات جدیدی را برای باقی ماندن این دو منطقه در کنترل اسرائیل آغاز کند. اما تا روز یکشنبه گذشته، هیچ توافقی میان دو کشور در این زمینه به امضا نرسید؛ امری که موجب خشم اسرائیلیهای ساکن این مناطق شده است.
با این حال، مقامات اردنی روز یکشنبه اعلام کردند که به کشاورزان اسرائیلی اجازه میدهند به زمینهای این سوی مرز دسترسی داشته باشند، فقط به شرط آنکه از سفارت اردن در تلآویو ویزا دریافت کنند.
روابط اردن و اسرائیل در ماههای قبل از بازپسگیری این دو منطقه کمی پرتنش شده بود. در اواخر اکتبر گذشته، اردن سفیر خود در تلآویو را در اعتراض به بازداشت دو اردنی فراخواند. اسرائیل این دو شهروند اردن را پس از ماهها بازداشت، در روزهای اخیر آزاد کرد. یکی از این دو اردنی به سرطان مبتلا بود و دیگری نیز در اعتراض به بازداشت خود، اعتصاب غذا کرده بود.
در اسرائیل، اپوزیسیون دولت را متهم میکند که توافق صلح را رها کرده است، اما از یک سال پیش، مذاکرات میان وزارت خارجه اردن و شورای امنیت ملی اسرائیل در جریان بود.
صلح اردن و اسرائیل؛ یک صلح منطقی
«منطقاً میبایست اول اردن [توافق با اسرائیل را] امضا کند.» این جملهای است که انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر در سال ۱۹۷۹، پس از امضای توافق صلح با اسرائیل بر زبان آورد.
توافق مصر و اسرائیل را دیگر کشورهای عربی خاورمیانه به عنوان یک «خیانت» قلمداد کردند، نه به خاطر نفس توافق با اسرائیل که به خاطر شامل نشدن دیگر کشورها در این توافق و «جداگانه» بودن آن.
اما این توافق راه را برای توافق دیگر اعراب با اسرائیل باز کرد، از جمله توافق اردن و اسرائیل.
انور سادات برخلاف سلفش، جمال عبدالناصر، آرمان «ملت عرب» را رها کرده بود و به خوبی میدانست که توافق میان اسرائیل و اردن بسیار «طبیعیتر» یا به قول خودش «منطقیتر» از توافق اسرائیل با هر کشور عربی دیگر است.
در طول تاریخ، ساکنان هر دو سوی روی اردن همواره روابط بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتهاند و پیوند فرهنگی و تجاری بین اهالی بخش شرقی و غربی این رود برقرار بود.
طی جنگ جهانی اول و شورش اعراب علیه امپراتوری عثمانی، بخش عمدهای از جنگجویان عرب از این منطقه بودند. پس از جنگ جهانی اول و ازهمگسیختگی امپراتوری عثمانی، امارت فرااردن تحت قیومیت انگلستان ایجاد و از سرزمینهای فلسطینی جدا شد.
در سال ۱۹۴۶، اردن از بریتانیا مستقل شد و در همان سال نیز دولت اسرائیل شکل گرفت. دو سال بعد، در ۱۹۴۸، اسرائیلیها متوجه شدند که اردنیها «دوستترین دشمن» در میان اعراب هستند و به همین دلیل تصمیم گرفتند روابطی مخفیانه با دولت امان ایجاد کنند.
یکی از پیشگامان این روند، گلدا مئیر، سیاستمدار اسرائیلی، بود که در همان سالهای آغازین تشکیل دولت اسرائیل، وزیر کار دولت داوید بن گوریون و بعداً، در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ نخستوزیر اسرائیل شد.
بن گوریون گلدا مئیر را با لباس مبدل فلسطینی به اردن و دیدار با ملک عبدالله، پادشاه وقت این کشور، فرستاد که در سال ۱۹۵۱ در بیتالمقدس به قتل رسید.
این گونه دیدارها تا زمان توافق صلح میان اردن و اسرائیل کمابیش ادامه داشت؛ حتی میان مقامات اسرائیلی و خود ملک حسین، پادشاه پیشین اردن، که از سال ۱۹۵۲، در جوانی، زمام امور کشورش را به دست گرفت و بیش از ۴۶ سال، پادشاه اردن بود. این دیدارها گاهی هم خارج از مرزهای دو کشور روی میداد: آمریکا، بریتانیا، فرانسه، مراکش یا جاهای دیگر.
با این حال، در اسرائیل، نظرات درباره اردن دوگانه بود؛ بهویژه پس از دو جنگ اسرائیل با اعراب در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ که در اولی اردن شکست سنگینی از اسرائیل متحمل شد، اما در دومی مستقیماً شرکت نکرد. برخی سیاستمداران اسرائیلی معتقد بودند که میتوان با پادشاه اردن همکاری کرد و برخی دیگر آرزوی سرنگونی حکومت او را داشتند.
موشه دایان، از فرماندهان نظامی و سیاستمدار اسرائیلی که یک بار به صورت مخفیانه با مقامات اردنی در مراکش دیدار کرده بود، بعداً از اینکه اسرائیل از سرنگونی ملک حسین در جریان سپتامبر سیاه در اردن حمایت نکرد، ابراز پشیمانی کرد.
ترجیح این سیاستمدار اسرائیلی این بود که با ایجاد یک دولت فلسطینی در کرانه شرقی رود اردن، دیگر یک دولت فلسطینی دیگر در کرانه غربی این رود تشکیل نشود.
نارضایتی اردن از وضعیت کنونی
اکنون نیز طرح دو دولت چندان با اقبال دولت اسرائیل مواجه نیست. برخی ناظران معتقدند که اراده اردن برای بازپسگیری مناطق باقوره و غمر نشانهای از نارضایتی دولت امان از همین وضعیت و همچنین توقف روند مذاکرات صلح است.
اردن نیز، همچون تشکیلات خودگردان فلسطینی، از طرح «معامله قرن» چندان رضایت ندارد، ضمن آنکه دولت اردن از شعارهای انتخاباتی اخیر بنیامین نتانیاهو برای الحاق شهرکهای یهودینشین در کرانه غربی رود اردن به خاک اسرائیل عصبانی هم است.
مروان معشر، وزیر پیشین امور خارجه اردن، اخیراً درباره موضع کنونی اردن گفت: «تمدید توافق با اسرائیل (درباره دو منطقه) هیچ معنایی نداشت. با نپذیرفتن راه حل پایدار دو دولت، اسرائیل مستقیما علیه منافع اردن اقدام میکند و لایق هیچ لطف ویژهای نیست.»
همچنین، در مدت اخیر، اردن از اسرائیل برای عملکرد پلیس این کشور در مورد مسجدالاقصی انتقاد کرده و از معطل ماندن طرحهای اقتصادی دوجانبه با اسرائیل نیز متأسف است.
با این حال، اقدام اردن برای بازپسگیری دو منطقه خود از اسرائیل و نمایش قدرت مقابل همسایهاش مصرف داخلی نیز دارد.
اردن این روزها با اعتراضات مردمی مواجه است. بیکاری و ریاضت اقتصادی نارضایتیهایی را در کشور به وجود آورده و اعتراضات لبنان و عراق که بیخ گوش اردن در حال وقوع است، خواب را از دولتمردان اردنی نیز گرفته است. همیشه، در مواقع بحرانی، پررنگ شدن تصویر یک دشمن خارجی، نگاهها را از دیدن مشکلات داخلی منحرف میکند.
علاوه بر پیام به فلسطینیان و پیام به مردم داخل اردن، برخی از تحلیلگران بر این باورند که مهمترین پیام بازپسگیری این مناطق از سوی اردن، خطاب به دوستان این کشور، بهویژه آمریکا، عربستان سعودی و حتی خود اسرائیل، است؛ اینکه اگر تهدیدات کنونی را که به اندازه کافی جدی و مسری است جدی نگیرند، نه تنها روابط دوجانبه اسرائیل و اردن در خطر خواهد بود بلکه ثبات دولت اردن نیز در معرض خطر قرار میگیرد.