کمتر کسی پیشبینی کرده بود که نوبل ادبی ۲۰۲۰ را به لوییز گلیک، شاعر آمریکایی بدهند. این گزینش کم و بیش با استقبال روبهرو شده دارای حواشی قابل توجهی هم هست.
کارشناس و غیرکارشناس و مؤسسات شرطبندی تقریباً هیچ کدام تصورش را نمیکردند که لوییز گلیک برنده نوبل ادبی ۲۰۲۰ شود. اسامی زنانی مانند مارگارت آتوود و انی ارنو که آثارشان در ایران هم خوانندگان بسیاری دارد در صدر پیشبینیها بودند ولی نه اسم گلیک. گلیک در آمریکا آوازهای بلند دارد، ولی در کشورهای دیگر کمتر شناخته شده است.
با توجه به جنجالهای سالهای اخیر در آکادمی نوبل سوئد که از جنجالهای سکسی و مالی تا اعطای جنجالبرانگیز نوبل پارسال به پتر هانتکه (شاعر و نمایشنامهنویس چیرهدست اتریشی که مواضعش در هواداری از صربها در جریان جنگ بالکان و بعد از آن جنجالبرانگیز بوده) را شامل میشود، انتخاب امسال هیئت داوران تا حد ممکن بیحاشیه است.
بیحاشیگی انتخاب امسال از جمله به این برمیگردد که گلیک به رغم آنکه جستارنویسی قدر هم هست، ولی در ۱۲ کتاب شعریش، عمدتاً روی اسطورههای کهن یونانی و ایتالیایی و ... متمرکز است یا در یک جا به جایی موفق نقشها، هم از منظر انسان به طبعیت و گل و گیاه نگاه میکند و هم از منظر اینها با انسان وارد دیالوگ میشود.
خانواده و کودکی و روابط فردی انسانها که جنبههای بیوگرافیک قوی دارند هم از دیگر موضوعهای شعر اوست. بنیاد شعر آمریکا (The Poetry Foundation) دربارهاش نوشته است که «او با شعرهای خویش خواننده را به ژرفترین و درونیترین احساسات خود میبرد، و شعرهای او بر همین مبنا از سوی بسیاری از انسانها خوانده و درک و فهم میشوند».
گلیک خودش امتناع دارد که شعرش در این یا آن مقوله هویتی قومی، مذهبی یا جنسی و ... دستهبندی شود، و مثلاً از عنوانهایی مانند «شاعر یهودی-آمریکایی» یا «شاعر طبیعتگرا» یا ... گریز دارد.
هستند منتقدانی که با این همه، کل کارنامه او و نگاه بازش به جهان و احترازش از مرزبندیهای هویتگرایانه را نقطه مقابل سیاستهای دولت ترامپ میدانند و اعطای جایزه نوبل امسال به او را در آستانه انتخابات آمریکا، حاوی پیامی سیاسی نیز تلقی میکنند.
از همان ابتدا این نظر در اعطای جایزه ادبی نوبل پررنگ بوده که شاعر یا نویسنده باید مایههایی از ایدهآلیسم و آرمانگرایی و فراتر بردن منظر دید را هم در کارهایش داشته باشد. در انتخاب امسال لزوماً نه این خصیصه که رویکرد خلاقانه و استتیک گلیک با زبان و اسطورهها و طبعیت اولویت یافته، مگر این که شعرهای او در ارتباط با طبیعت را دمسازی با دغدغه زیست محیطی معاصرتلقی کنیم.
گلیک ۷۷ ساله یهودیتبار پرفسور ادبیات و استاد دانشگاه ییل آمریکاست. او در آمریکا چندین جایزه گرفته، از جمله جایزه پولیتزر ۱۹۹. و سال ۲۰۰۳ هم عنوان ملکالشعرای سال (Poet Laureate) را از آن خود کرده است. در فاصله ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ هم مدیر آکادمی شعر آمریکا بوده است.
طرفه اینکه گلیک امسال در خود سوئد هم برنده جایزه توماس ترانسترومر این کشور شده (۱۸ هزار دلار)، جایزهای که از سال ۱۹۹۷ تا کنون به شاعران اسکاندیناوی و حوزه دریای بالتیک تعلق میگرفته، و حالا در سال ۲۰۲۰ از این سنت انحراف جستهاند و آن را به شاعری در آن سوی اقیانوس دادهاند. اینکه هیئت داوری نوبل در گزینش خود تا چه حد از انتخاب داوران جایزه توماس ترانسترومر متأثر بوده، هم فعلاً معمایی است.
راز به سر مهری نیست که هیئت داوران نوبل ادبی تا کنون عنایت زیادی به زنان نداشته و از مجموعه جایزه تنها ۱۵ تای آنها از آن زنان شده است. از این رو انتخاب امسال هیئت داوران نوبل ادبی بیش از پیش موجه میشود، به خصوص که در شایستگی دریافتکننده آن و جنبهها و غنای ادبی کار او کمتر تردیدی ابراز میشود.
اگر از اعطای جایزه ادبی نوبل به باب دیلون آمریکایی در سال ۲۰۱۶، با توجه به اینکه او در چند و چون ادبی بودن کار او بحث گستردهای درگرفت، صرف نظر کنیم، ادبیات آمریکا در معنای اخص آن، از سال ۲۰۰۳ که تونی ماریسون برنده نوبل ادبی شد، دیگر برنده این جایزه نبوده است. با این همه، آمریکا هنوز هم با ۱۱ نوبل ادبی بعد از بریتانیا (۱۲) و فرانسه (۱۴) ایستاده است. آلمان با ۸ نوبل ادبی در مقام چهارم ایستاده است.