۱۰ سال از دستگیری و کشته شدن مُعَمّر قذافی، رهبر پیشین لیبی، گذشت؛ یکی از جنجالیترین سیاستمداران جهان که از زمان به قدرت رسیدن تا سقوط و مرگ، جنجالهای فراوانی آفرید و بارها، بسته به شرایط روز، دوستان و متحدانش را تغییر داد.
سرهنگ قذافی رهبری بود که حتی از رفتارهای غیرمتعارف در صحن مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم ابایی نداشت. او کسی بود که محافظانش را از میان زنان برمیگزید و میگفت این مردم هستند که میخواهند از رهبرشان نگهبانی کنند.
قذافی سرانجام در جریان ناآرامیهای معروف به بهار عربی سرنگون شد و پس از دستگیری، بهشکلی فجیع، به قتل رسید.
اکنون ۱۰ سال از کشته شدن معمر قذافی بهدست شورشیان مسلح میگذرد. قذافی که کاروانش توسط هواپیماهای پیمان ناتو بمباران شد، در لولههای فاضلاب شهر سرتپایان پنهان شده بود.
معمر قذافی، از افسران ارتش لیبی، سال ۱۹۶۹، کودتا علیه نظام پادشاهی را رهبری و اعلام تشکیل نظام جمهوری کرد. ملی کردن صنعت نفت و اجبار شرکتهای نفتی خارجی به پرداخت ۷۹ درصد از سود خود به لیبی از اولین اقداماتش بود.
او همچنین، با دشمنی آشکار با اسرائیل، یهودیها را از لیبی اخراج کرد.
سرهنگ قذافی در سال ۱۹۷۱ توافقی برای تشکل جمهوری متحد عربی با مصر و سوریه امضا کرد؛ توافقی که بهدلیل اختلافات اجرایی نشد. در سال ۱۹۷۷ از پستهای رسمی لیبی استعفا کرد و خود را رهبر انقلاب لیبی نامید و نام نظام کشور را از جمهوری به جمهوری سوسیالیستی تغییر داد.
او همچنین قانون اساسی را ملغی اعلام کرد و اجرای دستورالعملی را آغاز کرد که نوشتهٔ خود او در کتابی با نام کتاب سبز بود؛ نظریهای که در آن تکیه بر انقلابیگری است؛ نظامی که دیکتاتوری بود و مخالفانش را بهشدت سرکوب میکرد.
معمر قذافی بهدنبال تشکیل ایالات متحدهٔ آفریقا بود. او خود را پادشاه پادشاهان آفریقا نامید. در جنگ ایران و عراق از ایران حمایت کرد و حتی برای تهران اسلحه فرستاد، از جمله موشکهای اسکاد که شرطش برای آن شلیک دستکم یک موشک به عربستان سعودی بود؛ شرطی که البته تهران زیر بار آن نرفت.
اوایل دههٔ هشتاد میلادی لیبی توانست به اسلحهٔ شیمیایی دست یابد. این رویداد همزمان با روی کار آمدن رونالد ریگان در آمریکا بود که علیه قذافی سیاستهای سختگیرانهای در پیش گرفت. ریگان صنعت نفت لیبی را تحریم کرد.
سال ۱۹۸۶ لیبی متهم به دست داشتن در انفجار یک کاباره در برلین شد؛ انفجاری که در اثر آن دو سرباز آمریکایی کشته شدند. در پی آن، آمریکا سلسله حملات هوایی علیه پایگاههای نظامی لیبی اجرا کرد که در نتیجهٔ آن دستکم یکصد لیبیایی از جمله تعدادی غیرنظامی کشته شدند.
در روزهای پایانی سال ۱۹۸۸ در اثر انفجار یک هواپیمای ۷۴۷ پان آمریکن بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند ۲۷۰ نفر کشته شدند که بیشترشان شهروندان آمریکا بودند. همهٔ نشانهها در این حادثه از دست داشتن لیبی بهرهبری معمر قذافی در آن حکایت داشت و نام او را بیش از پیش به سرخط رسانههای غربی کشاند.
قذافی همواره در مجامع بینالمللی هم حضور جنجالی داشت، از جمله در نشست سال ۲۰۰۸ سران اتحادیهٔ عرب در دمشق، پایتخت سوریه، که بهشدت به سکوت کشورهای عربی در برابر اعدام صدام حسین، رئیسجمهور اسبق عراق، اعتراض کرد.
یا سال پس از آن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد که اقدام به پاره کردن منشور ملل کرد.
سال ۲۰۱۱، همزمان با انقلابها در برخی کشورهای عربی، اعتراضها در لیبی به پا خاست؛ اعتراضهایی که بهسرعت شکل مسلحانه گرفت و از سوی نیروهای ناتو هم پشتیبانی شد. قذافی این تحرک را جنگ صلیبی نامید.
پس از سقوط لیبی به دست شورشیان، معمر قذافی که مخفی شده بود، سرانجام پس از آنکه کاروانش را هواپیماهای ناتو بمباران کردند، به دست شورشیان اسیر شد و بهسرعت به قتل رسید و جنازهاش در معرض دید عموم قرار گرفت.
از آن هنگام، جنگ داخلی در لیبی متوقف نشده است. برخی از شهرکها و روستاهای لیبی همچنان طرفدار قذافی هستند و این جهتگیری را هم مخفی نمیکنند.