لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۰۴

یادداشت: تأملی بر حادثه «تروریستی» در تهران؛ روابط تهران – ریاض به کدام سو می رود؟


حملات افراد مسلح در تهران ۱۸ کشته برجای گذاشت.
حملات افراد مسلح در تهران ۱۸ کشته برجای گذاشت.

حباب امنیتی ایران با حادثه حمله تروریستی در تهران ترکید. از این پس ایران وارد فاز جدیدی از "نقطه گذاری" تروریستی شده است. اگر نقشه جغرافیای جهان را در برابر خود داشته باشیم داعش بسیاری از شهرهای جهان را یک به یک و نقطه به نقطه مورد حمله تروریستی قرار داده بود. آخرین آن حمله تروریستی در لندن بود.

داعش با استفاده از تاکتیک "غافلگیری" شهرهای بسیاری را مورد یورش تروریستی خود قرار داده است. این غافلگیری بار دیگر و جای دیگر نیز می تواند تکرار شود. نخستین عملیات غافلگیرانه تروریستی داعش در ایران، در یکی از شهرهای دور افتاده نبود. در قلب پایتخت بود. داعش می توانست این عملیات را در مراکز شلوغ انجام دهد و تعداد تلفات را بالا ببرد ولی دو مرکز مهم ( مجلس شورا و آرامگاه آیت الله خمینی) را که از نظر نمادین معنای ویژه‌ای دارد، هدف قرار داد.

این عملیات تروریست به یکباره از مرزهای شرقی که جولانگاه جیش العدل است به پایتخت منتقل شده است. این یعنی داعش توانسته لایه‌های امنتیتی متعددی را عبور کند. به عبارت دیگر این یعنی لایه‌های امنیتی ایران آسیب پذیر است و بنا بر این، همانگونه که داعش تهدید کرده،امکان تکرار آن منتفی نیست. اگر لندن در فواصل کوتاه آسیب پذیر بوده چراشهرهای ایران نباشند؟

اگرچه حادثه اقدام تروریستی تهران شوکه کننده و غافلگیرانه بود، اما، فصل جدیدی را معادلات داخلی و خارجی ایران خواهد گشود. به عبارت دیگر، حمله تروریستی داعش در تهران یادآور موشک پرانی صدام به تهران است. تا روزی که بُرد موشک‌های صدام به تهران نرسیده بود کمتر کسی متوجه درد و آلام اندیمشک و دزفول بود که موشک‌های صدام آن‌ها را هدف قرار می داد. تنها هنگامی موشک پرانی که به تهران رسید، ژرفای تهدیدات صدام لمس شد.

اینک عملیات تروریستی داعش به تهران رسیده است. دیگر این استانبول، بروکسل، پاریس، لندن و ... نیست که مورد هجوم داعش قرار گرفته است. مجلس شورای اسلامی و آرامگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی در قلب پایتخت هدف یورش قرار گرفته اند. اینک ژرفای ناامنی که یک سازمان تروریستی می تواند برای ایران فراهم آورد، لمس شده است. پس چاره‌ای باید اندیشید؟

تروریسم پدیده‌ای جهانی

چاره اندیشی برای مقابله با تروریسم در یک اقدام یک طرفه و یک جانبه نیست. در عصر جهانی شدن، تروریسم نیز یک پدیده جهانی است. این پدیده جهانی از یک منبع سرچشمه می گیرد: افراط گرایی. آبشخور افراط گرایی هم می تواند دامن زدن به اختلافات نژادی باشد و هم اختلافات دینی.

در هر دو این‌ها به ویژه دومی جمهوری اسلامی شکست خورده است. جمهوری اسلامی باید این حقیقت تلخ را بپذیرد که در برقراری وحدت شیعه و سنی شکست سهمگینی خورده است. جمهوری اسلامی به اردوگاه شیعه تنزل یافته است. این در حالی است که وقوع انقلاب اسلامی با اقبال مردمی در جهان اهل سنت مواجه شده بود. پر واضح است که اگر حقوق اهل سنت (مانند هر شهروند دیگر) فراهم نشود، زمینه‌های رشد افراط گرایی فراهم می آید. این اشارت کافی است که تروریست هایی که عملیات تهران را رقم زدند، همگی ایرانی بودند.

چاره اندیشی برای جلوگیری از تکرار حادثه تروریستی در ایران، صرفاً در اقدامات سخت افزاری نیست. باید با پدیده تروریسم به عنوان یک پدیده شوم مبارزه کرد. برای مثال نمی توان حملات تروریستی در اسرائیل را با سرخوشی پوشش خبری مثبت داد و از حادثه تروریستی در ایران ناراحت بود. تروریست تروریست است. تروریست بد و تروریست خوب نداریم. آنکه از تاکتیک غافلگیری استفاده می کند و به شهروندان بی‌پناه در یک رستوران، مترو، فروشگاه و...حمله ور می شود اگر تقبیح نشود می تواند در هر جایی دیگری تکرار شود. آنجا می تواند تهران باشد.

اینک پرسش این است که اگر به راستی مبارزه با گرمایش زمین، مبارزه با ایدز، مبارزه با پدیده قاچاق و... موضوعات بین المللی هستند که ایران نیز به سهم خود در آن مشارکت داشته و دارد آیا مبارزه با تروریسم یک پدیده جهانی نیست که اراده جمعی برای سرکوب آن لازم باشد؟

در عصر جهانی شدن، همه چیز جهانی شده است. چه چیزهای خوب و چه چیزهای بد. در نتیجه، مقابله با یک پدیده جهانی، اراده جهانی می طلبد. تروریسم نیز یک پدیده جهانی است. انگشت اتهام به سوی این و آن گرفتن راه چاره نیست. از قضا این می تواند یک تله باشد برای کشیده شدن به یک جنگ. غلتیدن به جنگ راحت است. خروج از آن دشوار.

از نظر تهران حادثه تروریستی که داعش آن را برعهده گرفته ترجمان آن چیزی است که وزیر دفاع عربستان وعده داده بود. در پی حمله داعش، نماینده ایران در سازمان ملل با استناد به اظهارات وزیر دفاع عربستان، مواضع او را «تحریک‌آمیز»، «تهدیدی آشکار» و «اعتراف به همکاری با گروه‌های تروریستی در داخل ایران» خوانده بود. به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که صحنه روابط ایران و عربستان وارد فاز جدیدی شده که هرگز سابقه نداشت.

پس برای پرهیز از ورود در یک جنگ از یک سو و چاره اندیشیدن برای پدیده شوم تروریسم بین الملل، اراده بین المللی لازم است نه متهم کردن این و آن.

انگشت اتهام به سوی سعودی

سپاه پاسداران در اطلاعیه‌ای که صادر کرده انگشت اتهام را به سوی "یکی از دول مرتجع منطقه که حامی تروریست تکفیری است و جلسه مشترک با رییس جمهور امریکا داشته"گرفته است. اشاره سپاه بدون نام بردن از سعودی به اندازه کافی گویا بود که عادل جبیر وزیر خارجه عربستان را وا دارد از کشورش رفع اتهام کند.

تهران با تسلیم نامه اعتراض آمیزی به دبیرکل سازمان ملل شواهدی را ارائه کرده که نشان می دهد عربستان پشت عملیات تروریستی داعش در خاک ایران بود. محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان، اخیرا طی اظهاراتی شفاف و بی‌پرده گفته بود که کشور "منتظر آمدن جنگ به داخل عرستان نخواهد ماند و صحنه بازی را به داخل ایران منتقل خواهد ساخت."

از نظر تهران حادثه تروریستی که داعش آن را برعهده گرفته ترجمان آن چیزی است که وزیر دفاع عربستان وعده داده بود. در پی حمله داعش، نماینده ایران در سازمان ملل با استناد به اظهارات وزیر دفاع عربستان، مواضع او را «تحریک‌آمیز»، «تهدیدی آشکار» و «اعتراف به همکاری با گروه‌های تروریستی در داخل ایران» خوانده بود.

به این ترتیب، می توان نتیجه گرفت که صحنه روابط ایران و عربستان وارد فاز جدیدی شده که هرگز سابقه نداشت. گو اینکه روابط دو کشور چندین بار به قطع رابطه منتهی شده بود ولی هرگز یکی دیگری را پشتیبان حملات تروریستی معرفی نکرده بود. اینک افزون بر ده‌ها پرونده پر تنش میان تهران – ریاض، مسئله حمایت از تروریسم نیز به آن‌ها افزده شده است.

تهران، اینک ریاض را متهم به دست داشتن در حملات تروریستی در ایران می داند و پیشتر نیز ریاض جمهوری اسلامی را حامی تروریسم دانسته بود و حزب الله لبنان و جنبش حوثی‌های یمن (دو متحد تهران) را چه در شورای همکاری خلیج فارس، چه در اتحادیه عرب و چه در سازمان همکاری اسلامی در فهرست سازمان‌های تروریستی گنجانده بود. عربستان، در راستای ادعای مبارزه با تروریسم شیخ نمر روحانی شیعه سعودی را اعدام کرد که واکنش تند تهران و قطع روابط دو کشور را به همراه داشت. از این دست انتقامگیری‌ها از یک دیگر، از این پس باز هم می تواند رخ دهد.

آنچه مهم است اینکه به این ترتیب فصل جدید و در عین حال خطرناکی در روابط دو کشور مهم منطقه رقم خورده که در صورت ادامه داشتن می تواند کل منطقه خاورمیانه را به آتش بکشد.

--------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.

XS
SM
MD
LG