بازتاب سخنان و مواضع مسعود پزشکیان در نخستین سفر به نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل، تناسب بسیاری با اتفاقات رخداده در انتخابات کمرونق ریاستجمهوری چهاردهم داشت.
واکنشها به پزشکیان، چون برخورد اکثریت مردم ایران، بیاعتنایی بود تا جایی که خود او در حاشیهٔ دیدارش با جمعی از ایرانیهای ساکن آمریکا حل اختلافات در حوزهٔ برجام را مشروط به این کرد که «آمریکا باید ما را آدم حساب کند».
سطح استقبال از پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل حتی از ابراهیم رئیسی نیز کمتر بود. ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۹۹ به دلیل همهگیری کرونا سخنرانی مجازی انجام داد، اما سال بعد برای نخستین بار در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرد.
تعداد دیدارهای او با مقامات خارجی تقریباً مشابه پزشکیان بود؛ به لحاظ کمی یک دیدار کمتر داشت اما بهطور نسبی با مقامات مهمتری دیدار کرد.
اما بعد از سخنان او، یکی از مقامات ارشد وزارت خارجهٔ آمریکا، در رسانهٔ الجزیره، واکنش نشان داد و گفت: «واشینگتن این اظهارات را دنبال کرده، اما به اقدامات مسئولان ایرانی نگاه میکند و نه حرف آنها».
ولی در این دوره، در سطح یکی از سخنگویان وزارت خارجه در مصاحبه با یک تلویزیون فارسیزبان خارج کشور واکنش نشان داده شد و دعوت پزشکیان در خصوص تعامل دولت آمریکا، مشروط به جدی بودن در تغییر رفتار جمهوری اسلامی شد.
درحالیکه هم پزشکیان و هم عباس عراقچی، وزیر خارجه، و هم جواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، خواهان تغییر موضع از سوی آمریکا به عنوان گام نخست برای رفع مشکلات شده بودند.
سخنان ظریف در مصاحبه با رسانهٔ سیانان در این خصوص روشنگر است که گفت: «ایران اسب برجام را یک بار خریده و برای بار دوم آن را نمیخرد». علاوه بر آن، ظریف بازسازی برجام را نیازمند تغییر سیاست دولت بایدن در فاصله گرفتن از راهبرد «فشار حداکثریِ» به ارثرسیده از دولت دونالد ترامپ دانست.
مقایسهٔ نخستین دیدار حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجهٔ دولت سیزدهم، با جوزپ بورل با دیدار مشابه عباس عراقچی در این دوره نیز روشنگر است.
بعد از دیدار امیرعبداللهیان و بورل قرار مشخصی در مورد مذاکرات بازسازی برجام گذاشته شد، اما صحبتی در خصوص توافق بین عراقچی و بورل منتشر نشد. پزشکیان مدعی شد که قرار شده وزرای خارجه در خصوص چگونگی ادامهٔ کار مذاکره کنند، درحالیکه هیچیک از وزرای خارجهٔ ۱+۵ این ادعا را تأیید نکردهاند.
در واقع در نیویورک اتفاق خاصی رخ نداد. وضعیت همانی است که در بنبست مذاکرات بعد از دور نهم وین در فوریهٔ ۲۰۲۲ رخ داد.
سفر نیویورک پزشکیان و عراقچی نیز چشمانداز امیدوارکنندهای در تغییر وضعیت موجود را ترسیم نکرده است. مذاکرات حول اختلافات اساسی موجود در دو سند «لغو تحریمها» و «اقدامات هستهای» در سال ۲۰۲۳ متوقف شد. از آن مقطع به بعد، دولت بایدن ترجیح داد تا نقشۀ سوم (پلن سی) را جلو ببرد.
طبق این برنامه تلاش شد که با مجموعهای از اقدامات سخت و نرم، فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی از نقطهٔ بیبازگشت و تقابل خطرناک دور شود.
الان خواست اصلی اتحادیهٔ اروپا نیز متوقف شدن روند همکاری نظامی دولتهای ایران و روسیه در جنگ اوکراین است. حساسیت کشورهای عربی نیز نسبت به بازسازی برجام کمتر از گذشته شده است. البته آنها نیز خواهان مشارکت در پروسهٔ تدوین توافق جدید یا بازسازی برجام هستند.
حرفهای پزشکیان
بخشی از سخنان مسعود پزشکیان در نشست دوم مهرماه ۱۴۰۳ با برخی مدیران رسانههای آمریکایی منتشر شد که برخی مسئولان دولتی آن را تکذیب کردند اما فایل صوتی آن نیز منتشر شد.
پزشکیان در این فایل صوتی ازجمله چنین میگوید: «تروریست فرق نمیکند؛ چه عربه، چه عجمه، چه فارسه. چه اسرائیله، چه آمریکاست، چه ایرانه. اگر ترور کرد، تروریسته. نه اینکه یک طرف ترور کنه بگه دفاع از خوده، یک طرف اگه خواست چنین کاری بکنه بگند تروریسته. ما محکوم می کنیم اینا رو. این کلیت حرف ماست...»
«چیزی رو که با گفتوگو میتونیم حل کنیم، با موشک و اسلحه حل نکنیم. ما آمادهایم تمام سلاحهامون رو بگذاریم کنار، بهشرطی که اسرائیل هم بگذاره کنار. یک سازمان بین المللی بیاد در منطقه امنیت رو تأمین کنه. بمب اتم هم لازم نیست. ما خودمون امنیت خودمون رو بلدیم تأمین کنیم، ولی هیچکی در مقابل کسی دیگه نیاد. تا دندان این طرف رو مسلح کنند، به این ور هم بگند تو حق نداری یک موشک هم بسازی...»
موضعگیریهای پزشکیان متناقض و دارای پیامهای متفاوت بود. او محتوای یکسانی را با رئیسی در خصوص ارزیابی جمهوری اسلامی از تغییر معادلات جهانی قدرت و دفاع از برنامهٔ هستهای و حمله به اسرائیل بیان کرد، اما در عین حال تلاش کرد از لحنی آشتیجویانه استفاده کند که البته همراه با سخنان جنجالی بود.
با توجه به تکذیبیههای عراقچی، به نظر میرسد بیشتر «گافها» ناشی از ناتوانی پزشکیان در بیان مواضع پیچیده و ادای منظور باشد تا اینکه تغییر اساسی رویکرد و نگاه در حل مشکلات سیاست خارجی را بازتاب دهد.
البته او از ضرورت تغییر سخن گفت ولی با توجه به ویژگیهای ساختار قدرت در جمهوری اسلامی، که رئیسجمهور فاقد اثرگذاری مستقل است، و با توجه به شکاف بین حرف و عمل کارگزاران جمهوری اسلامی و سطح بالای تنش بین جمهوری اسلامی و غرب، این سخنان جدی گرفته نشد.
تفاوت موضعگیریهای پزشکیان و عراقچی نیز به نوبهٔ خود ظاهراً بیاعتمادی را تشدید کرده است. ظریف نیز دیگر موقعیت گذشته را ندارد و اثرگذاریاش در جلب اعتماد مقامات غربی کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
البته عباس عراقچی هنوز در نیویورک حضور دارد، ولی با توجه به واکنش سرد رؤسای دولتهای غربی به سفر پزشکیان و در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دور از انتظار است که قول و قراری برای مذاکرات گذاشته شود.
فعلاً مجوزی که پزشکیان دارد، مشابه رئیسی، گفتوگوی مستقیم با ۱+۴ و غیرمستقیم و از طریق میانجیها با آمریکا است.
دولت رئیسی نیز به دنبال احیای برجام بود، اما اسم آن را خنثیسازی تحریمها گذاشته بود و مشابه پزشکیان خواهان تغییر رفتار آمریکا جهت تعامل شده بود. اصل سیاست و خواست دو دولت تفاوتی ندارد، فقط لحن متفاوت است.
همچنین پزشکیان کارگزاران تواناتری را در اختیار دارد، منتها بدون تکرار «نرمش قهرمانانه» این کار شدنی نیست و شرایط امروز نیز متفاوت با گذشته است و تغییر مفاد برجام از هر دو سوی میز مذاکره مدافعان جدی دارد.
اما در داخل، پیامد سفر پزشکیان مثبت نبوده است. برخی شواهد نشان میدهد که مجوز حمله به دولت او با خط تکراری «مقابله با نفوذ» داده شده است. بیشترین حمله به پزشکیان از سوی اصولگرایان در جریان اظهارات وی در نیویورک انجام شد. اصلاحطلبان نیز عمدتاً به آرزواندیشی روی آوردند.
سخنان علی خامنهای در دیدار با جمعی از فرماندهان سابق جنگ که بر مقابله با تهاجم غرب هشدار داد، اشتراک قابلتوجهی با حملات به پزشکیان داشت. سخنان جنجالی پزشکیان در مورد اسرائیل و آمریکا نیز مواردی نیستند که بخش مسلط قدرت ولو با تکذیبیههای بعدی در مورد آن ها سکوت کند.
در مجموع بعید نیست دستاورد سفر نیویورک برای پزشکیان دریافت اخطار جدی از نهاد ولایت فقیه و چارهاندیشی نظام برای جلوگیری از خطاهای او در تریبونهای خارجی باشد.