لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۱۸

سخنرانی خامنه‌ای در روز جمعه چه اندازه مهم و تعیین‌کننده است؟


آخرین حضور آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران به بهمن ماه ۱۳۹۰ بازمی‌گردد
آخرین حضور آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران به بهمن ماه ۱۳۹۰ بازمی‌گردد

انتشار خبر حضور آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه روز ۲۷ دی‌ماه سبب گمانه‌زنی‌های متعددی شده است. او پس از هشت سال برای سخنرانی به نمازجمعه می‌رود.

سخنرانی‌ او پس از چند بحران بزرگ داخلی و بین‌المللی که منجر به کشته‌شدن ۱۵۰۰ نفر در آبان، مرگ قاسم سلیمانی به عنوان دومین چهره بانفوذ سیاست ایران، رسوایی بین‌المللی سرنگونی هواپیما و تداوم اعتراض‌های خیابانی شده، نشان می‌دهد که او در این لحظه حساس لازم دیده شخصاً به میدان آید تا از تشدید یا تداوم بحران جلوگیری کند.

پیش از توجه به گمانه‌زنی‌ها درباره محتوای سخنرانی‌ آقای خامنه‌ای، باید توجه داشت که او دیگر در عرصه سیاسی «فصل‌الخطاب» نیست. او در دو دهه گذشته اندک اندک از موقعیت یک رهبر یا پدر سیاسی به یک بازیگر و حریف سیاسی تغییر موقعیت داده و نظرش فقط برای بخشی از جامعه یا سیاست ایران تعیین‌کننده است.

علاوه بر این، در طول این دو دهه برای بخش مهمی از مخالفان، او عامل اصلی همه مشکلات موجود شناخته شده است. بازتاب این درک را در شعارهای خیابانی می‌توان دید که هر روز علیه او بیشتر و متمرکزتر و تندتر شده است.

رهبر جمهوری اسلامی فردا از جایگاه یک متهم با مردم سخن می‌گوید نه رهبر یا مدعی، به‌ویژه این‌که سپاه که مقصر اصلی ماجرای سرنگونی هواپیماست، به طور کامل و مستقیم زیر نظر او اداره می‌شود. بنابراین هر چیزی که آیت‌الله خامنه‌ای بگوید، ولو عذرخواهی کند، به معنای پایان بخشیدن به بحران نیست، بلکه ممکن است بحران را تشدید کند.

نمونه بارز آن، خطبه‌های نمازجمعه ۲۹ خرداد ۸۸ است که نه تنها بحران را حل نکرد، بلکه همه جامعه و هم برخی از بازیگران سیاسی با بی‌اعتنایی به او، راه خویش را رفتند و بحران تشدید شد.

یک نمونه دیگر مربوط به موضع‌گیری او در میانه دعوای لاریجانی‌ها و احمدی‌نژادی‌ها بود که حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از لاریجانی‌ها با بی‌اعتنایی طیف احمدی‌نژاد مواجه شد و بحران داخلی را شدت بخشید.

نکته دوم این‌که وضعیت کنونی ایران نیازمند یک تصمیم بزرگ برای تغییر بزرگ است. آیت‌الله خامنه‌ای نه در موقعیت آن است و نه چندان جرئت دارد که تصمیم بزرگ بگیرد. در ایران همه می‌دانند که وقت سخنرانی گذشته و باید کاری کرد، ولی کماکان مهم‌ترین دستور کار رهبر جمهوری اسلامی نوشتن بیانیه «گام دوم» است. هراس او از تصمیم بزرگ سبب شده مشکلات کلان سیاست داخلی و خارجی ایران نسبت به دوره خمینی حداقل دوبرابر باشد.

موضوع مهم دیگر این‌که موضع‌گیری او در سیاست داخلی ایران بیش از آن‌که سازنده یا برای راهبری باشد، نقش مخرب دارد. حتی اگر حرف تازه و مهمی بزند، نمی‌توان امیدوار بود که این حرف به معنای تغییر در رویکرد است.

نمونه بارز این ماجرا در برجام رخ داد که علی‌رغم نرمش قهرمانانه و امضای توافق، خود او پس از توافق نقشی به‌شدت مخرب را بازی کرد: بارها از خوب نبودن برجام گفت؛ تیم دیپلماسی ایران را زیر سؤال برد و حتی از بازداشت‌شان جلوگیری نکرد؛ جلوی موشک‌پرانی سپاه را نگرفت؛ سیاست منطقه‌ای را که نقش مکمل در موفقیت برجام داشت نظامی کرد و به نیروی قدس سپاه سپرد؛ در مورد قراردادهای خارجی بهانه‌جویی کرد؛ جلوی پروژه بازداشت خارجی‌ها و دوتابیعتی‌ها را نگرفت و با اعلام پروژه نفوذ از آن دفاع کرد؛ به طور قاطع مانع مذاکره دولت روحانی و ترامپ شد و همه زمینه‌های لازم برای فروپاشی برجام در داخل و خارج را فراهم کرد.

نکته چهارم این‌که درک آقای خامنه‌ای از «مخالف» نه تنها در عرصه خارجی بر کلمه «دشمن» استوار است که در عرصه سیاست داخلی هم بر کلمه «دشمن» بنا شده است.

در نگاه او، مخالفی که برای پس گرفتن رأی‌اش شعار می‌دهد، دختری که در اعتراض به حجاب اجباری روسری‌اش را بر می‌دارد، جوانی که در اعتراض به فساد به خیابان می‌آید، معترضی که علیه گران شدن بنزین شعار می‌دهد، همه عامل دشمن‌اند.

ایرانیان از نظر او وقتی مردم هستند که راهپیمایی می‌روند یا در انتخابات شرکت می‌کنند؛ در بقیه موارد فریب‌خورده یا عامل دشمن هستند. با این نگاه، وقتی کسی نهادهای مهمی چون سپاه را نقد جدی می‌کند، حتماً عامل دشمن است.

از این زاویه، او فردا در گام اول علیه عاملان دشمن سخن می‌گوید که به گفته او قصد تخریب نهادهای مهم انقلاب اسلامی را دارند. سپاه، در کنار شورای نگهبان و قوه قضاییه، مهم‌ترین بازوهای سیاسی رهبر جمهوری اسلامی هستند. او هرگز اجازه نداده کلیت این نهادها که نسل جدیدشان از دست‌پروردگان خودش هستند، خدشه بردارد.

با این ملاحظه، سخنرانی روز جمعه آیت‌الله خامنه‌ای فایده مهمی برای سیاست ایران نخواهد داشت؛ نه تنها برای کسانی که منتقد وضعیت موجود هستند، بلکه حتی برای کسانی که به او وفادارند.

«تذبذبِ» رفتاری آیت‌الله خامنه‌ای که یک روز در قالب انقلابی‌گری به شعار تند علیه آمریکا منجر می‌شود و یک روز در قالب مصلحت به تصویب سریع برجام یا خودداری از آتش‌ زدن برجام می‌انجامد، یا سکوت و حتی حمایت او از چهره‌هایی چون لاریجانی که به بدنامی و فساد در ایران مشهور شده‌اند و یا حمایتش از گران‌ شدن بنزین سبب شده رفتار او برای برخی لایه‌های وفادار نظام هم قابل فهم نباشد.

او هر چه بیشتر رهبر مانده، رفتارش برای حامیانش گمراه‌کننده‌تر شده است. بعید است آن‌ها نیز منتظر اتفاق خاصی باشند. اتفاق خاص برای آن‌ها یعنی این‌که روحانی را برکنار کند. برای کسانی که ماجرای هواپیما را تعقیب می‌کنند یعنی این‌که فرمانده سپاه یا حداقل فرمانده نیروی هوافضای سپاه را برکنار کند. برای مخالفان جمهوری اسلامی هم یعنی این‌که خودش استعفا دهد.

اگر یکی از این سه حالت رخ بدهد، یعنی اتفاقی رخ داده؛ در باقی موارد تغییری رخ نداده، فقط او پس از هشت سال دوباره خطبه نمازجمعه خوانده است.

XS
SM
MD
LG