روح سخنرانی آیتالله خامنهای در جمع فرماندهان سپاه سپردن امور راهبردی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و داخلی به سپاه است.
آیتالله خامنهای هیچگاه تا به اندازه امروز به سپاه پاسداران متکی نبوده و سپاه پاسداران هم هیچگاه به اندازه امروز دست خود را برای تبدیل شدن به مهمترین بازیگر عرصه خارجی و داخلی جمهوری اسلامی باز ندیده است. هم در سیاست خارجی و هم در سیاست داخلی.
سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در جمع فرماندهان سپاه حمایت صد درصدی از رویکردهای داخلی و خارجی سپاه بود. حمایت مورد به مورد و مصداقی از رویکرد تهاجمی-نظامی سپاه در سیاست خارجی و رویکرد مداخلهجویانهاش در سیاست و اقتصاد و فرهنگ در داخل کشور.
آیتالله خامنهای در سیاست خارجی همیشه به وزارت خارجه در مقابل سپاه بیاعتنا بوده و سپاه را محور سیاست خارجی مطلوب خود میدانسته اما سخنرانی روز چهارشنبه او یک گام به پیش برای حذف غیررسمی وزارت خارجه و دیپلماتها از قلب سیاست خارجی جمهوری اسلامی یعنی سیاست خاورمیانهای و چالش با آمریکا و اسرائیل و عربستان بود.
آيتالله خامنهای به صراحت و برای نخستین بار به طور علنی اعلام کرد سپاه را مسئول نگاه وسیع فرامرزی میداند. معنای این حرف در کنار نگاه منفی آیتالله خامنهای به مذاکرات روحانی با اروپا و تأکید بر ادامه کاهش تعهدات برجامی ایران یعنی چالش بیشتر با اتحادیه اروپا و قدرتهای اروپایی. چالش بیشتر با اتحادیه اروپا هم یعنی کاهش جدی فضای بازی تیم روحانی و ظریف و فراهم شدن فضا برای ایفای نقش بیشتر سپاه در سیاست خارجی.
از نگاه آیتالله خامنهای نماینده مطلوب سیاست خارجی ایران قاسم سلیمانی است و نه محمدجواد ظریف.
انتشار ویدیوهای چندساعته از حسن نصرالله رهبر حزبالله، و قاسم سلیمانی برای نخستین بار در وبسایت دفتر آیتالله خامنهای پس از سفر اخیر حسن روحانی به نیویورک و سازمان ملل در کنار سخنرانی اخیر رهبر اعلام این پیام است که جمهوری اسلامی واقعی را با رویکرد رهبر، فرمانده نیروی قدس، و رهبر حزبالله بشناسید نه با سفر روحانی به نیویورک و مذاکرات با رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر بریتانیا.
آنگونه که آیتالله خامنهای میگوید جمهوری اسلامی نه قصد دارد از سیاست خارجی متکی بر بهکارگیری گروههای نیابتی مانند حزبالله و حشد الشعبی و حوثیها در منطقه دست بردارد، نه از چالش با آمریکا و اسرائیل، و همچنین به دنبال رویکرد مذاکراتی با اروپا نیست. در داخل هم رهبری از رویکرد سپاه به رغم همه انتقادات منتقدان داخلی صد درصد راضی است و حتی به سپاه توصیه میکند که در عرصه اقتصاد و فرهنگ و اندیشه هم بیشتر پیش رود.
معنای همه اینها سپردن اداره کشور به سپاه است؛ هم در سیاست داخلی و هم خارجی. در دورهای که خود رهبری گام دوم انقلاب نام نهاده، حتی اگر لازم است در این رویکرد نه تنها همه طیفهای منتقدان داخلی بلکه حتی هر منتقد بالقوهای در درون سپاه هم حذف شود.
سیاستی که رمز آن شاید اعلام فرمان رهبری برای جلوگیری از پیر و محافظهکار شدن سپاه باشد. فرماندهانی که موافق صد درصدی دیدگاههای رهبر هستند بمانند و ترفیع درجه و مقام بگیرند و آنها که کوچکترین زاویهای با دیدگاههای رهبر دارند و یا حتی ممکن است مستقل از رهبر فکر کنند به اسم جوانگرایی کنار بروند، حذف شوند یا منزوی شوند.