پوران شریعترضوی همسر علی شریعتی نظریهپرداز دینی-فرهنگی روز جمعه در سن ۸۴ سالگی در تهران درگذشت.
پوران شریعت رضوی دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه سوربن پاریس بود. او همچنین خواهر مهدی شریعترضوی، یکی از سه دانشجویی بود که در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ به ضرب گلوله ماموران مسلح حکومت در دانشگاه تهران کشته شد.
احسان شریعتی یکی از چهار فرزند پوران شریعترضوی و علی شریعتی به ایسنا گفت قرار است پیکر مادرش روز یکشنبه در امامزاده عبدالله در کنار آرامگاه برادرش مهدی شریعترضوی، احمد قندچی و مصطفی بزرگنیا، سه دانشجوی کشته شده در روز۱۶ آذر ۳۲ به خاک سپرده شود.
تقی رحمانی، پژوهشگر طیف ملی-مذهبی و از علاقمندان و ناقدان آثار علی شریعتی، در سالهای اقامت در ایران از آشنایان پوران شریعت رضوی بود. او که اکنون ساکن پاریس است در مصاحبهای با رادیو فردا میگوید پوران شریعت رضوی ضمن ساماندهی مجموعه آثار علی شریعتی، نظر مستقل خود را از همسرش حفظ میکرد.
تقی رحمانی: مهمترین ویژکی خانم شریعتی (پوران شریعترضوی) به قرار زیر است.
خواندن متون شریعتی به طوری که بتوان مستقل از اینگونه جدلها آثارش را خواند، امکان پذیر نبود. این کاری بود که خانم شریعتی (پوران شریعترضوی) با همکاری مجید شریف و بهخصوص آقای امیر رضایی کرد. متنی که امروز به نام «مجموعه آثار علی شریعتی» در اختیار ماست به کوشش پوران خانم گردآوری شده است.
بعد از مرگ (علی) شریعتی (که زود هم فوت کرد) هر کس آثار شریعتی را برای خودش تفسیر می کرد. از طرف دیگر شریعتی متفکری بود که نظریات او را نه اپوزیسیون می توانست کامل او را بپذیرد و نه حکومت. زمانه زمانه عاشقانی بود که با خواندن یک متن یا یک کتاب یا یک سخنرانی او با برداشت خودشان حاوی پیام شریعتی شده بودند. بعضی هم نوشته های شریعتی را بر اساس دیدگاههای خودشان تفسیر می کردند. هم طرفداران آیت الله خمینی و هم هواداران مجاهدین خلق.
ولی خواندن متون شریعتی به طوری که بتوان مستقل از اینگونه جدلها آثارش را خواند، امکان پذیر نبود. این کاری بود که خانم شریعتی (پوران شریعترضوی) با همکاری مجید شریف و بهخصوص آقای امیر رضایی کرد. با سرپرستی پوران خانم و استمرارش. متنی که امروز به نام «مجموعه آثار علی شریعتی» در اختیار ماست به کوشش پوران خانم گردآوری شده است.
متونی در زمان حیات و بلافاصله بعد از مرگ علی شریعتی تکه تکه و به صورت پراکنده چاپ می شد. ولی کاری که پوران خانم کرد انتشار این متون به صورت یک مجموعه آثار ماندنی بود. او در حقیقت به عنوان یک زن مستقل علی شریعتی را در این مجموعه آثار به طور ککتوب دوباره به ما شناساند. ضمن این که او با همسرش شریعتی در رابطه ای همزمان عاشقانه و منقدانه بود.
خانم پوران شریعترضوی خودش از دانشگاه سوربن دکترای ادبیات فارسی داشت. شخصیت مستقل خود او در کجاها در نوشته ها و رفتار روزمره مشهود بود؟
تقی رحمانی: خانم شریعت رضوی به لحاظ تحصیلات متدیک از خود شریعتی مدرکش معتبرتر بود. در حالی که شریعتی زیاد در بند مدرک دانشگاهی نبود.
اگر حسینیه نبود و حمایت آقای همایون و میناچی نبود، شریعتی شریعتی نمی شد. درست است که شریعتی نبوغ داشت، قلم داشت و دارای اندیشه بود – درست، غلط یا دارای اشکال – ولی برای ترویج افکارش یک بستر لازم داشت. به نظر من باید این نقشها و کارکردها را دید. معمولا ایرانی ها هنوز یک نفر را می بینند. در صورتی که می دانیم اگر تفاوت نقش ها را در نظر بگیریم پوران نقش بارزی داشت
ولی خانم شریعت رضوی به لحاظ خصوصیات جامعه و روحیه خودش نمی خواست یک زن سیاسی باشد. او یک زن سامانده بود. سامان دادن به همین آثار شریعتی هم کار ساده ای نبود.
به نظر من شریعتی چند تا دوست داشت: یکی همین همسرش بود به علاوه آقای [ناصر] میناچی [مدیر حسینیه ارشاد و آقای [محمد] همایون [سرمایهگذار این نهاد].
اگر حسینیه نبود و حمایت آقای همایون و میناچی نبود، شریعتی شریعتی نمی شد. درست است که شریعتی نبوغ داشت، قلم داشت و دارای اندیشه بود – درست، غلط یا دارای اشکال – ولی برای ترویج افکارش یک بستر لازم داشت. به نظر من باید این نقشها و کارکردها را دید. معمولا ایرانی ها هنوز یک نفر را می بینند. در صورتی که می دانیم اگر تفاوت نقش ها را در نظر بگیریم پوران نقش بارزی داشت.
بسیاری از زنان دیگر که مصاحبه می کنند سعی می کنند از همسر درگذشته و شهیدشان یک اسطوره بسازند. اما پوران خانم این طور نبود. وقتی با او صحبت می کردی، انتقادهایی را هم که به شریعتی داشت راحت پیش شما می گفت. چرا اینجا بی توجه بود؟ چرا این کار را نمیکرد؟
وقتی که با پوران خانم همصحبت می شدی، خیلی جاها به نگاه شریعتی به نحوه زندگی و حتی به نظرات او انتقاد می کرد. درست است که کلا او را قبول داشت اما استقلال زنانهاش را هم حفظ می کرد. بسیاری از زنان دیگر که مصاحبه می کنند سعی می کنند از همسر درگذشته و شهیدشان یک اسطوره بسازند. اما پوران خانم این طور نبود. وقتی با او صحبت می کردی، انتقادهایی را هم که به شریعتی داشت راحت پیش شما می گفت. چرا اینجا بی توجه بود؟ چرا این کار را نمیکرد؟ این ها نکات جالبی است.
در عین حال خانم شریعترضوی شخصیت ساماندهی بود. این را هم با ساماندهی به آثار شریعتی و هم بزرگ کردن چهار فرزند [احسان، سوسن، سارا و مونا] ثابت کرد. ضمن این که او روحیات خاص خود را داشت.
او یک فعال سیاسی یا فعال مدنی به مفهوم خاص نبود. ولی آنچه بر دوش او گذاشته شده بود، خوب درک کرد و کار را را به خوبی ادامه داد. کاری که پوران خانم در آن زمان با مجموعه آثار شریعتی کرد نه هواداران شریعتی می توانستند انجام دهند و نه فرزندان حتی فرزندان شریعتی. الان شما ماندگاری این مجموعه آثار را می بینید.
زندگی و مرگ برادر پوران شریعت رضوی چه اثری بر روی زندگی خود او داشت؟ چون مهدی شریعت رضوی [در کنار احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا] یکی از سه دانشجویی بود که در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ -- روزی که بعدا به «روز دانشجو» معروف شد -- به ضرب گلوله ماموران مسلح حکومت محمدرضاشاه پهلوی در دانشگاه تهران کشته شد.
تقی رحمانی: خانم شریعترضوی در یک محیط کاملا سیاسی بزرگ شده بود و در یک خانواده شهری روشنفکر. او حتی برای ازدواج با خانواده شریعتی دچار مشکل بود. می دانیم که خانواده شریعتی یک خانواده روستایی بود با دیدگاههایی خاص. البته پدر علی شریعتی [محمد تقی شریعتی] در مقایسه با بقیه خاندان دیدگاههای بسیار روشنتری داشت.
خانم شریعترضوی با این ازدواج در حقیقت یک انتخاب هم کرد. چون فضای خانوادگی خانم شریعترضوی یک فضای روشنفکری و در عین حال مدرن بود. وقتی هم با او صحبت می کردی می دیدی که او در تلفیق سنت و مدرنیته همواره یک زن مستقل بود. وقتی جملات شریعتی را در کتاب «گفتوگوهای تنهایی» درباره همسرش می خوانید، دقیقا جاهایی اختلاف و جاهایی اشتراک در کنار هم دیده می شود. این نشان می دهد که پوران در زندگی با شریعتی خودش بوده است. او یک فعال سیاسی نبود. به سیاست به عنوان یک مساله نگاه نمی کرد. مثل شریعتی هم به جهان نگاه نمی کرد
خانم شریعترضوی با این ازدواج در حقیقت یک انتخاب هم کرد. چون فضای خانوادگی خانم شریعترضوی یک فضای روشنفکری و در عین حال مدرن بود. وقتی هم با او صحبت می کردی می دیدی که او در تلفیق سنت و مدرنیته همواره یک زن مستقل بود. وقتی جملات شریعتی را در کتاب «گفتوگوهای تنهایی» درباره همسرش می خوانید، دقیقا جاهایی اختلاف و جاهایی اشتراک در کنار هم دیده می شود. این نشان می دهد که پوران در زندگی با شریعتی خودش بوده است. او یک فعال سیاسی نبود. به سیاست به عنوان یک مساله نگاه نمی کرد. مثل شریعتی هم به جهان نگاه نمی کرد. او یک ماندگاری در آثار شریعتی در برابر چشم ما قرار داده است که باید به آن توجه کرد. یک سنتزی به وجود آمده است. چون با توجه به روحیه آرمانگرایانه و شورشی شریعتی یک کسی آمده است «مجموعه آثار علی شریعتی» را گرد آورده است و جلوی شما گذشته است تا حالا بتوانید آن را نقد و بررسی کنید.
در عین حال این خانم مادر هم هست و گاه نظرات [مستقل] خود را هم دارد و دیدگاههای خودش را هم بیان می کرده است.
منظورتان کدام دیدگاههاست؟
تقی رحمانی: پوران شریعترضوی دقیقا به آن «کار فرهنگی» که شریعتی از آن سخن به میان آورده بود، اعتقاد داشت. خود شریعتی خیلی جاها واژه «فرهنگی» را تکرار می کرد ولی کارش کاملا سیاسی بود. مثلا دیدگاههایی که پوران شریعترضوی درباره اصالت و استقلال زن در گفت و گوهایش با زنان دیگر داشت. همچنین در نوع ارتباط او با زنان دیگر. در این ها تاکید او بر زندگی طبیعی بود. تاکیدی که شریعتی نداشت.
خانم شریعترضوی معتقد بود فعالیت سیاسی باید در یک بستر طبیعی انجام شود تا بتواند مردم را هم به دنبال خود بیاورد. این کاملا در رفتار و موضعگیری های خانم شریعترضوی مشهود است. شریعتی روی مرز حرکت می کرد. خانم شریعت رضوی فرصتطلب نبود که شریعتی را به داخل حکومت انقلابی ببرد و از قبلش نان بخورد. از طرف دیگر اپوزیسیون هم به شریعتی انتقادهایی داشت. مثلا سبک سازمان مجاهدین خلق است که چهره هایی مثل خانم شریعترضوی را وارد «شورای ملی مقاومت» کند. خانم شریعترضوی این کار را هم نکرد
یعنی خانم شریعترضوی معتقد بود فعالیت سیاسی باید در یک بستر طبیعی انجام شود تا بتواند مردم را هم به دنبال خود بیاورد. این کاملا در رفتار و موضعگیری های خانم شریعترضوی مشهود است. شریعتی روی مرز حرکت می کرد. خانم شریعت رضوی فرصتطلب نبود که شریعتی را به داخل حکومت انقلابی ببرد و از قبلش نان بخورد. از طرف دیگر اپوزیسیون هم به شریعتی انتقادهایی داشت. مثلا سبک سازمان مجاهدین خلق است که چهره هایی مثل خانم شریعترضوی را وارد «شورای ملی مقاومت» کند. خانم شریعترضوی این کار را هم نکرد.
نگاه خانم شریعت رضوی به سیاست از بستر زندگی بود. شریعتی می گوید «آگاهی» و «آگاهی فرهنگی» ولی متون فرهنگی او آنقدر سیاسی و آنقدر حتی رادیکال می شود که فرصت کار فرهنگی فراموش می شود. ولی زندگی خانم شریعترضوی اصلا بر اساس کار فرهنگی است: تدوین «مجموعه آثار» و نوع موضعگیریهای سیاسی او.
قبلا هم گفتم که خانم شریعترضوی همیشه یک سوژه قابل استفاده [ابزاری] برای فعالان سیاسی از هر گرایش بود (چه فعالان سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی و چه فعالان سیاسی موافق نظام جمهوری اسلامی). ولی اگر دقت کنید هیچوقت از مرز خودش به یکطرف متمایل نشد. چون دیدگاهش هم واقعا همین طور بود. همینطور فکر می کرد.