بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا، که به تازگی از سفر به ایران بازگشته است میگوید در دیدارهایش با مقامهای جمهوری اسلامی، از آنها خواسته است که شهروندان دو تابعیتی ایرانی- بریتانیایی را آزاد کنند.
نازنین زاغری-رتکلیف یکی از این شهروندان است که از حدود دو سال پیش در ایران زندانی است و دستگاه قضایی ایران او را به خاطر آنچه «تلاش برای براندازی نرم» خوانده به پنج سال زندان محکوم کرده است. اتهامی که همواره از سوی خانم زاغری و خانوادهاش رد شده است.
ریچارد رتکلیف، همسر خانم زاغری در نخستین گفتوگوی خود پس از بازگشت وزیر خارجه بریتانیا از ایران از نتیجه دیدار با او در لندن و تحول در وضعیت رفتار با خانم زاغری میگوید.
ریچارد رتکلیف: بله، من دوشنبه عصر بعد از اینکه هواپیمایش به زمین نشست، با بوریس جانسون دیدار کردم و درباره سفرش به ایران یک ساعت با هم گفتوگو کردیم. او تمام کسانی را که با آنها ملاقات کرده بود نام برد و گفت با تکتک آنها درباره پرونده نازنین صحبت کرده. خب، من خیلی امیدوارم که بتواند تا کریسمس به خانه برگردد. او هم گفت که البته این امکان هست، ولی اضافه کرد این هم ممکن است که تا آن موقع بر نگردد.درباره همه جزییات صحبت نکردیم چون تنها دولت باید تمام جزییات را بداند. اما جانسون تاکید کرد هر کاری میتوانسته کرده، و گفت شاید کمپین کردنِ زیادی، کمکی به حل مسئله نکند. و من گفتم به نظر من مهم است که کارم را مثل همیشه دنبال کنم و به روشنی به مخاطب ایرانی بگویم که تا وقتی نازنین به خانه برگردد، کمپین را ادامه میدهم.
آقای رتکلیف، رییسجمهوری و وزیرخارجه ایران که آقای جانسون را در تهران دیدند، هر دو بر وجود اصل تفکیک قوا در ایران اصرار دارند و میگویند تصمیم درباره آخر و عاقبت همسرتان، نازنین زاغری، با قوه قضاییه است، نه با قوه مجریه. در دیدارتان با آقای جانسون مشخص شد آیا او با شخصی در قوه قضاییه هم تماس برقرار کرده، حالا مستقیم یا غیر مستقیم؟
قوه قضاییه البته مستقل است ولی وزارت خارجه برای بررسی پرونده نازنین پیگیری خواهد کرد. وکیلش در حال بررسی پرونده برای درخواست آزادی پیش از موعد است، ولی مقام دادستانی تهران هم گفته که تنها یک پرونده وجود دارد و پرونده جدید بسته شده است. به نظرم همه اینها خیلی مثبت است.
البته به نظرم بین قوه قضاییه و مجریه ایران، تفکیک قوا وجود دارد. بوریس جانسون با افراد مختلفی دیدار کرده است. فکر نمیکنم کسی را از قوه قضاییه نام برد. با افرادی از مجلس، شورای عالی امنیت ملی، سازمان انرژی اتمی و وزیر خارجه دیدار داشته. پیگیریهای دیگری هم شده که در نتیجه آنها، پیشرفتهایی در کار ما حاصل شده است.
من و نازنین هر روز میتوانیم با هم صحبت کنیم. امروز هم به او اجازه ملاقات اضافه با پدر و مادرش را دادند، ولی وزارت خارجه ایران هم گفته که پیگیر مسئله با قوه قضاییه هست. قوه قضاییه البته مستقل است ولی وزارت خارجه برای بررسی پرونده نازنین پیگیری خواهد کرد. وکیلش در حال بررسی پرونده برای درخواست آزادی پیش از موعد است، ولی مقام دادستانی تهران هم گفته که تنها یک پرونده وجود دارد و پرونده جدید بسته شده است. به نظرم همه اینها خیلی مثبت است. درباره درخواست آزادی پیش از موعد، درخواست ارزیابی پزشکی هم روی میزشان است. وکیل نازنین برای پیگیری همه اینها با دفتر دادستانی در تماس است تا ببیند امیدی به تصمیمگیری در روزهای آینده هست یا نه.
گفتید امروز اجازه دادند همسرتان نازنین با پدر و مادرش ملاقات کند. خبری درباره محتوای ملاقات شنیدهاید؟
من هنوز خبری نشنیدهام. میدانم که دفتر دادستانی، دیروز اجازه ملاقات را برای امروز صادر کرد و به نظرم همین الان که ما داریم حرف میزنیم، ملاقات دارد انجام میشود. من دیروز خودم با نازنین حرف زدم و او خیلی بیشتر از قبل امیدوار بود که وضعیت بهتر شود. شاید برای اینکه دارد فکر میکند بعد از بیست ماه، بالاخره میتواند پیش دختر و همسرش برگردد.
بعد از دیدار چهل و پنج دقیقهای روز یکشنبه بوریس جانسون با پدر و مادر همسرتان، آنها چه برداشتی از این دیدار داشتند؟
بله، از این دیدار امیدوار به خانه برگشتند. آنها در این دیدار، بر نگرانیشان درباره سلامتی نازنین تاکید کردند. نگران وضع روحی و جسمی نازنیناند. و تاکید کرده بودند سن دخترمان گابریلا، هنوز برای دوری از پدر و مادرش خیلی کم است و متقابلا بوریس جانسون به آنها اطمینان داده که نازنین در اولویت دستور کار اوست و هر کاری میتوانسته کرده و وضعیت نازنین را با هر کسی که ملاقات کرده، در میان گذاشته است. بنابراین، نتیجه به نظرشان مثبت بود. باز هم باید تکرار کنم، همان طور که به من قولی نداد که نازنین هفته دیگر به خانه برگردد، ولی قول داد هر کاری بتواند بکند.
آقای رتکلیف، راستی حال دخترتان گابریلا چطور است؟
حالش (دخترم گابریلا) خوب است، بله ، ولی برای درک این مسئله خیلی کوچک است. معلوم است که میخواهد مادرش را ببیند و پیش او باشد. من از او پرسیدم با مامانش چه کار میکند؟ و او گفت منتظر بابانوئل است.
حالش خوب است، بله ، ولی برای درک این مسئله خیلی کوچک است. معلوم است که میخواهد مادرش را ببیند و پیش او باشد. من از او پرسیدم با مامانش چه کار میکند؟ و او گفت منتظر بابانوئل است. سنش آن قدر هست که انتظار آمدن بابانوئل را داشته باشد، و نمیدانم این برایش خوب است یا بد، ولی خوبیاش این است که هنوز بچهتر از آن است که شرایط را درک کند. به جز این در صحبتهایش میگوید که نازنین زندانی است و حتی وقت ملاقاتها در زندان هم در این باره حرف میزند و میگوید دعا میکند و از خدا میخواهد که نازنین زود به خانه برگردد.
روز یکشنبه به رادیوفردا گفتید امیدوار هستید همسرتان پیش از کریسمس به لندن برگردد. شما ذاتا آدم امیدواری هستید یا این احساس امیدواری نتیجه شنیدههایتان از جزئیات سفر اخیر بوریس جانسون به تهران و پیامدهایش برای پرونده همسرتان است؟
تحولات مثبتی در ایران اتفاق افتاده. از این لحاظ که رفتار با نازنین بهتر و بهتر شده. از این لحاظ که پرونده محاکمهاش بسته شده، و از این لحاظ که دادخواستش برای آزادی پیش از موعد به جریان افتاده. البته ضمانتی نیست. اما این تحولات مثبت بوده.
مهم این است که من کلا در این وضعیت امیدوار باشم. چون اگر امیدوار نباشم، نمیتوانم به نازنین امید بدهم. ولی ضمنا به نظرم تحولات مثبتی در ایران اتفاق افتاده. از این لحاظ که رفتار با نازنین بهتر و بهتر شده. از این لحاظ که پرونده محاکمهاش بسته شده، و از این لحاظ که دادخواستش برای آزادی پیش از موعد به جریان افتاده. البته ضمانتی نیست. اما این تحولات مثبت بوده. از لحاظ حرفهایی که دولت بریتانیا به من زده، باید بگویم دولت همیشه در حرف زدن، خیلی محتاط است. اما حالا میگوید خیلی دلیل برای امیدواری مشهود است. امیدواری من بیشتر ناشی از نشانههایی در ایران است تا از حرفهای آقای جانسون یا سفیر در لندن.
آقای رتکلیف، تا کریسمس کمتر از دو هفته مانده. دو سال پیش همین موقع چه کار میکردید در لندن؟
درست میگویید که وقت چندانی به کریسمس نمانده، ولی این رویا هنوز زنده است و بنابراین، این دو هفته در انتظار خواهیم ماند.
بله، درست است. دو سال پیش این موقع با یک نوزاد کوچولو، داشتیم آماده کریسمس میشدیم، هدیه میخریدیم، چیزهای مختلف تهیه میکردیم، در تدارک تزیین درخت کریسمس بودیم و خیلی به ما خوش میگذشت. این خاطرهای است که از کریسمس دو سال پیش دارم. و روز کریسمس هم رفتیم خانه مادرم و امیدوارم همین کار را امسال هم بکنیم.
امیدواریم نازنین به موقع برگردد لندن، و گابریلا هم برگردد تا بتوانیم برویم یک درخت کریسمس بخریم. تجدید دیداری خوشحال کننده، و بعد برویم مادرم را ببینیم و در کنار خانواده باشیم و لذا این رویا برایم هنوز زنده است. درست میگویید که وقت چندانی به کریسمس نمانده، ولی این رویا هنوز زنده است و بنابراین، این دو هفته در انتظار خواهیم ماند.