روز یکشنبه نشستهای کارشناسی شانزدهمین اجلاس نمایندگان کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران آغاز میشود. در روز نهم و دهم شهریورماه هم تهران میزبان شماری از سران غیرمتعهدهاست. ایران در آن دو روز ریاست دورهای غیرمعتهدها را برای سه سال از مصر تحویل میگیرد. به همین دلیل محمد مرسی نخست وزیر جدید مصر به گزارش روزنامه الاهرام برای ۴ ساعت در زمان اجلاس سران در ایران خواهد بود.
بلندپایگان دولت و مجلس ایران به این اجلاس به دیده فرصتی مینگرند اول برای زمینهسازی حل بحران سوریه و دوم برای آنچه مقامهای تهران «شکستن سد تحریمهای بینالمللی علیه ایران» مینامند. بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد هم در زمان اجلاس سران میهمان ایران خواهد بود.
۵۱ سال پس از تشکیل جنبش عدم تعهد که در دوران جنگ سرد با هدف اعلام شده استقلال از کشمکش میان دو قطب غرب و شرق تشکیل شد و بیش از دو دهه پس از فروپاشی بلوک شرق وزن غیرمتعهدها در سمت و سو دادن به حل بحران سوریه یا کاهش تحریمها علیه ایران در اجلاس پیش روی عدم تعهد به میزبانی تهران تا چه حد است؟ این پرسش را این هفته با سه میهمان برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با داوود هرمیداس باوند، استاد مدعو روابط بینالمللی در دانشگاههای تهران؛ در هلسینکی، حسین علیزاده دیپلمات سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و عضو پیشین دفتر حافظ منافع ایران در مصر؛ و در نیویورک منصور فرهنگ نماینده سابق ایران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب.
آقای باوند، حاصل جمع تلاش ایران برای سازمان دادن اجلاس عدم تعهد در تهران تاکنون چطور بوده، آنطور که شما از نزدیک دیدید؟
داوود هرمیداس باوند: سنتا جمهوری اسلامی ایران برای نهاد عدم تعهد اعتبار خاصی قایل بوده و بنابراین در این شرایط بحرانی منطقه برگزاری این اجلاس که ابتدا تصور میشد تعداد شرکتکنندگان محدود باشد و به نظر میرسد که تاحدودی قابل قبول است در هر حال آنها به عنوان یک رویداد در خور توجه تلقی میکنند.
خب برخی از کشورها در ردیف قائم مقام وزیر خارجه و غیره و بعضیها هم احتمالا سران کشورها هستند. با توجه به جو سیاسی وقت و احتمالا مسایلی که برای عدم تعهدها جنبه محوری دارد مطرح خواهد شد شاید در سطح سران تعدادی که در گذشته شرکت میکردند تاحدودی کاهش پیدا کرده باشد.
آقای علیزاده، سید محمد حسن ترابی فرد نایب رییس مجلس شورای اسلامی در نماز جمعه تهران آمدن نمایندگان صد کشور غیرمتعهدها را در اجلاس تهران و حضور پنجاه رییس دولت را نشانه اقتدار بیبدیل ایران دانسته، به جز محمد مرسی نخست وزیر مصر که حضورش در اجلاس نهم و دهم شهریورماه تهران بسیار خبرساز شده بقیه نمایندگان در چه سطحی هستند؟
حسین علیزاده: اجازه بفرمایید من اضافه بر بیانات آقای دکتر باوند نکته مهمی را اشاره کنم و آن اینکه اجلاس عدم تعهد در سه دهه گذشته از عمر جمهوری اسلامی بزرگترین اجلاسی است که در ایران میزبانی شده. تا پیش این هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی که در حد ۵۷ کشور فقط عضو آن هستند در تهران در زمان آقای خاتمی برگزار شد.
اینک که سازمانی با گستردگی حدود ۱۲۰ عضو ثابت و حدود ۲۰ عضو ناظر مجموعا ۱۴۰ نفر وقتی به میزبانی تهران برگزار میشود طبیعی است که یک نظامی که در انزوای سیاسی فزاینده قرار گرفته این چنین واله و شیدا شود که آن را «اقتدار بی بدیل» نام بگذارد. و حال آنکه این شانزدهمین اجلاسی است که برگزار میشود. یعنی پانزده اجلاس «اقتدار بی بدیل» هم پیش از این انجام شده. جمهوری اسلامی چون انزوای بینالمللی خودش را (تجربه) کرده طبیعی است که از این اجلاس بخواهد بهرهبرداری کند برای اینکه این را نمونهای برای حضور در عرصه بینالمللی بداند. حالا من ملاحظه خاصی در اینجا دارم...
آقای علیزاده در کنار آن ملاحظهتان سووال مرا هم جواب میدهید که نمایندگان کشورهای مختلفی که شرکت میکنند این بار در چه سطحی هستند؟
همین را میخواهم بگویم که با توجه به عدم درج اخبار صریح در مورد سران عدم تعهد که خودشان گفتند ما میترسیم منصرفشان کنند میهمانان ما را از آمدن به تهران، جمهوری اسلامی میتواند این را یک برنده برای خودش بنامد اگر در دو طیف کشورهای عرب و کشورهای اسلامی به دلیل اینکه ایران کشوری است در همسایگی بسیاری از عربها و کشوری است اسلامی عضو ۵۷ کشور سازمان کنفرانس اسلامی، ما بایستی پس از برگزاری کنفرانس ببینیم اقلا در این دو حوزه جغرافیای قومی چه تعداد شرکت کردهاند.
به عنوان مثال خبرهای موثق رسیده که از عربستان سعودی فقط در سطح قائم مقام وزارت امور خارجه شرکت میکند. با ملاحظه این که همین چندی پیش در جمهوری اسلامی در حد رییس جمهور و هیات همراه بزرگ به عربستان سفر کردند و این عدم پاسخگویی از دولت عربستان معنای پرمفهومی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت و کردیت این کنفرانس را پایین خواهد آورد.
آقای فرهنگ، به گفته نایب رییس مجلس شورای اسلامی ایران از این فرصت اجلاس غیرمتعهدها در تهران میتواند بهره بگیرد برای شکستن تحریمها. تا چه حد این پیشبینی با واقعیات منطبق است و وزن غیرمتعهدها در قیاس با وزن شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان که تحریمها علیه ایران را تصویب کردهاند چقدر است؟
منصور فرهنگ: شکسپیر نمایشنامهای دارد به نام Much Ado About Nothing یعنی گرفتاری زیاد برای هیچ.
من فکر میکنم که نام این نمایشنامه تعریف مناسبی باشد برای جار و جنجالی که درباره این اجلاس در ایران خصوصا رسانههای گروهی و دولتمردان ایران راه انداختند. در اینجا بد نیست که به ماهیت این جنبش اشارهای کنیم.
قبل از فروپاشی شوروی کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد حداقل از جهت نمادین و حقوقی وجه مشترکی داشتند. به این معنا که با بلوک شرق و غرب عهدنامه دفاعی یا امنیتی امضا نکرده بودند و اول هم که این تشکیلات در سال ۱۹۶۰ تشکیل شد هنوز کشورهای زیادی بودند که مستعمره خارجی بودند و یکی از اهداف این گروه غیرمتعهدها این بود که برای آزادی و استقلال این کشورها مبارزه کنند. زمان گذشت و استقلالشان را گرفتند.
ولی بعد از فروپاشی شوروی این وجه مشترک نمادین و امکان استفاده از رقابت شرق و غرب برای اعضای غیرمتعهدها به کلی تمام شد. از آن موقع تاکنون این کشورها در تلاشاند که برای خودشان یک هویت و اهدافی بسازند که با اوضاع احوال زمان ما بسازد و هنوز هم به هیچ وجه نتوانسته اند در این رابطه به نتیجه ای برسند. خیلی جالب است که تلاش اسرائیل و تاحدودی آمریکا برای جلوگیری از سفر بانکیمون به ایران اهداف تبلیغاتی داخلی داشت و ایران هم رفتن بانکیمون به ایران را یک امر بزرگ جلوه میدهد در حالی که در تمام این جلساتی که در سال ۱۹۶۰ دبیرکل سازمان ملل یک امر تشریفاتی بود شرکت کرد.
نکته جالبی که در رابطه با سووال مشخص شما باید گفت این است که تصمیمات جنبش غیرمتعهد با اجماع گرفته میشود. یعنی هر ۱۲۰ عضو این تشکیلات باید به پیشنهادی رای دهند تا آن حداقل از جهت نمادین در دنیا ارزش داشته باشد. ولی وقتی ۱۲۰ کشور با هم به طور متحد راجع به یک پیشنهادی رای میدهند یعنی آن پیشنهاد کوچکترین پیامدی برای هیچکس ندارد.
یعنی به طور کلی کسی که ریاست این جنبش را به عهده میگیرد برای سه سال کوچکترین قدرت اجرایی ندارد. در سه سال گذشته مصر رییس این بوده. در سه سال قبل از آن کوبا بوده. یک تصمیم را نمیتوانیم پیدا کنیم که کوچکترین اهمیت بینالمللی داشته که وسیله این کشورها گرفته شده.
بنابراین این جار و جنجالی که در ایران به راه انداختهاند بعد از تمام شدن این کنفرانس محو میشود و کوچکترین بهره بردای هم رژیم از این نمیتواند بکند. مگر تبلیغات داخلی و تاحدودی تبلیغات در چارچوب منطقه. که هیچ پیامد ملموش و مشخصی برای رفاه و امنیت و انزوای ایران نخواهد داشت.
آقای باوند، علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران روز پنجشنبه گفته در نشست غیرمتعهدها در تهران ایران پیشنهادی را خواهد کرد برای حل بحران سوریه. زمینه موثر بودن اجلاس عدم تعهد و کلا غیرمتعهدها چقدر میتواند باشد در حل بحران سوریه با توجه به ناکامی حتی کوفی عنان فرستاده ویژه پیشین دبیرکل سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای سوریه؟
خب این یک تلاشی است که ایران انجام خواهد داد. بسته به این که طرح پیشنهادی بدون تردید مورد ارزیابی، تعدیل و دگرگونی قرار خواهد گرفت. برای یک طرحی یک گروهی یا کشوری ممکن است طرحی را تهیه کند ولی دال بر این نیست که آن طرح حتما پذیرفته خواهد شد. دچار تغییرات یا تعدیلاتی خواهد شد تا حدودی که با مقتضیات روز و مساله سوریه با در نظر گرفتن ابعاد خاص آن همسویی داشته باشد. بنابراین صرف پیشنهاد طرح... البته احتمالا انجام خواهد شد ولی چگونگی تغییرات متن مندرج در طرح که مورد پذیرش اعضا باشد در هر حال آن در خور توجه خواهد بود.
چه تلاشهایی ایران میتواند آقای باوند، برای آن شکستن تحریمها در چارچوب جنبش غیرمتعهدها؟
این تحریمها دو قسمت است. یکی تحریمهای شورای امنیت است که آن مقوله جداگانهای است. به موجب بند ۵ ماده ۲ و همچنین ماده ۲۴ تصمیمات شورای امنیت لازمالاجراست. یعنی همه کشورهای عضو ملزم هستند که رعایت کنند و محترم بشمارند. ولی یکی تحریمهایی هست که یکجانبه است. این ارتباطی با تحریمهای شورای امنیت... ممکن است به عنوان مکمل آن تلقی شود، ولی علی الاصول تحریمهای یکجانبه، وقتی زمان کلینتون چنین تحریمهایی... تحریمهای مضاعف میگویند... وقتی مطرح شد در آن تاریخ اتحادیه اروپا اعلام کرد این نوع تحریمهای مضاعف مغایر است با مقررات سازمان تجارت جهانی و حقوق بینالملل.
ولی الان چون در یک ارتباطی با تحریمهای شورای امنیت دارد کشورهای دیگر ملزم نیستند. همانطور که روسیه یا چین اعلام کردند که آنها خودشان را نسبت به تحریمهای یکجانبه ملزم نمیدانند. بنابراین احتمالا مساله تحریمها ناظر میشود به تحریمهای یکجانبه. یعنی تحریمهای شورای امنیت ارتباط نزدیکی با قطعنامههای شورای حکام داشته تا حدود زیادی. البته ابعادش گسترش پیدا کرده. شامل سیستمهای موشکی حتی سیستمهای دفاع متعارف هم خواهد بود و نظارتهایی که در بنادر و فرودگاهها و همچنین دریای آزاد در نظر گرفته شده.
بنابراین به نظر من اگر بخواهد مطرح شود احتمالا ناظر به تحریمهای یکجانبه خواهد بود یا تحریمهای مضاعف.
آقای علیزاده، شنیدید صحبت های آقای باوند را و پیش از آن آقای فرهنگ را. حالا ادامه میدهیم؟
من ملاحظاتی دارم. در واقع تکمیلهای بر فرمایشان اساتید گرامی. آن اینکه ما میدانیم که جنبش عدم تعهد اینک از یک سازمان موثر بینالمللی درآمده. به دلیل این که یک جنبشی بوده برای زمان نظام دوقطبی. نظام دوقطبی که فروپاشیده شد این جنبش هویت خودش را از دست داد. یادتان هست که در بعضی از اجلاسهای گذشته گفتند که تعطیلش کنید. چند سال پیش گفتند که تعطیل کنید دیگر. عدم تعهدی معنی ندارد. ولی از آن به بعد نگاهش داشتند به عنوان یک باشگاه مشورتی بزرگ.
به هر حال ۱۲۰ یا ۱۴۰ کشور مینشینند باهم صحبت میکنند. به عنوان مثال شما دیدید که در پرونده هستهای ایران وین بارها و بارها جمهوری اسلامی رفت پشت عدم تعهد قرار گرفت. عدم تعهد آمدند یک نظریه دادند که آقا حق جمهوری اسلامی در مساله صلحآمیز مسلم است. جمهوری اسلامی پشت آن موضع گرفت. در این جور چیزها عدم تعهد بله یک کارکردی دارد. ولی در حد یک باشگاه بزرگ.
آقای علیزاده، علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران ابراز امیدواری کرده که در نشست عدم تعهد در تهران میان شماری از نمایندگان مخالفان دولت سوریه با نمایندگان دولت سوریه دیدار صورت بگیرد. اما هویت این عده از مخالفان حکومت بشار اسد فاش نشده. از سوی دیگر سید حسن نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم گفته قبل از اجلاس نشست مشورتی دوستان سوریه در تهران با استقبال روبهرو شده. تحلیل شما از ابراز نظرهای این دو مقام درباره بحران سوریه پیشاپیش برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران چیست؟
به نظر میرسد که این مساله اصلا محال است. به دلیل این که کانالهای مشورتی جمهوری اسلامی با مخالفان بشار اسد کلا مسدود است. جمهوری اسلامی در سه عرصه دیپلماسی سازمانی شکست خورده. یک، اتحادیه عرب که خواست کمک بگیرد از لبنان از سودان که در اتحادیه عرب تعلیق عضویت سوریه نشود. و شد.
دو، در سازمان کنفرانس اسلامی که اخیرا شاهد بودیم در مکه با حضور احمدینژاد آمدند تعلیق عضویت سوریه در سازمان کنفرانس اسلامی کردند. این ضربه دوم به جمهوری اسلامی.
ضربه سوم هم در عرصه سازمان ملل شاهد بودیم. چندی پیش از این مجمع عمومی با بیانیهای که بانی آن عربستان بود ۱۳۷ رای مثبت به قطعنامه عربستان سعودی دادند مبنی بر محکوم کردن بشار اسد.
نتیجهای که هست الان اجلاس عدم تعهد به عنوان یک سازمان فرصتی هست که آن دیپلماسی سازمانی شکستخورده را به نحوی بشار اسد و آقای خامنهای در تهران جبران کنند. آیا میتوانند؟ این مشروط به آن است که شرط کمی و شرط کیفی حاصل شود که من تردیدهای بسیار جدی دارم در مساله کمیت بالای شرکت کنندهها و همچنین کیفیت پیش بردن کاهش فشار بر سوریه وهمچنین کاهش فشار بر تحریمهای علیه جمهوری اسلامی.
آقای فرهنگ، آمریکا به نشست عدم تعهد در ایران چه نگاهی دارد؟ نایب رییس مجلس ایران در نماز جمعه تهران گفته حضور ۵۰ رییس دولت و شخصیت تراز اول جهان در شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها در تهران خلاف میل آمریکاست.
به هیچ وجه. این کنفرانس از ۱۹۶۰ مرتب تشکیل شده و اصلا اهمیت این را ندارد که خلاف میل باشد یا نباشد. همانطور که توضیح دادم به دلیل این که مساله ایران و تنش هستهای ایران موضوعی شده در انتخابات داخلی و سیاست داخلی آمریکا، هر اتفاقی که بیافتد که بخواهند تو سر ایران بزنند ازش استفاده میکنند. ولی نه به این که به آن اهمیت بدهند.
یک نکته مهمتری میخواهم توضیح بدهم. من در اولین بار که ایران در کنفرانس غیرمتعهدها در کوبا شرکت کرد به عنوان مشاور دکتر یزدی که رییس هیات نمایندگی ایران بود به کوبا رفتم. خیلی جالب است که در آن موقع خامنهای و حسین موسوی که آن موقع سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بود اصلا با غیرمتعهدها مخالف بودند. میگفتند اسلام غیرمتعهد نمیتواند باشد. خود شخص خمینی هم که اصلا به کلی از بیخ و بن بیاعتنا بود به تمام این قضایا. بعد این که امروز بگوییم آمریکا اهمیت نمیدهد، اولا این نه جنبش است نه سازمان.
اتفاقا آقای علیزاده خیلی خوب گفت. یک باشگاهی است که دور هم جمع میشوند و مشروب میخورند، میهمانی دارند شبها. اصلا هم به سخنرانیهای همدیگر زیاد گوش نمیدهند. اهمیت این گردهماییها بعد از آن است که این سخنرانیها تمام میشود و میروند شام میخورند و مهمانی دارند. اگر ما این رفتار و رای دادن این کشورها را در سازمان ملل متحد و یا دیگر سازمانهای بینالمللی در نظر بگیریم هر کشوری دارد در چارچوب منافع ملی یا منافع رژیم خودش رای میدهد وکوچکترین تعهدی به سازمانی که اسمش غیرمتعهدهاست اصلا و ابدا ندارد. به این دلیل که ایران گرفتار جنجال تبلیغاتی است. این که ازش استفاده میکند. پیامد این قضایا و نتایج هم برایش مهم نیست.
آقای باوند، اما و اگرهایی را که آقای فرهنگ مطرح کردند در زمینه موفقیت ایران برای شکستن آن تحریمها که شما به آنها اشاره کردید یا مساله بحران سوریه را چگونه میبینید؟ آقای علیزاده هم گفتند که تردید دارند. در این که به آن حد نصابی برسد که یک چنین نتایجی را جمهوری اسلامی ایران بتواند بگیرد.
البته میدانید هر اجلاسی یا کنفرانسی یا هر مذاکرهای میتواند فی نفسه قابل توجه باشد. برخی از دولتها هم به صورت گذران درخواست کردند که در این اجلاس تلاشهایی شود برای پیدا کردن یک راه حل معقولی.
با سوابقی که گفته شد اجلاس کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آرایی که داده شده بود قابل پیش بینی است که این نمایندگانی که شرکت میکنند یک اجماع آنچنانی وجود نخواهد داشت. بلکه ممکن است زمینهساز یک روزنهای باشد. احتمالا این را هم عرض میکنم. چون مشکل اصلی بیش از هر چیز الان مساله سوریه است. یا احتمالا مطابق معمول مساله تشکیل دولت فلسطینی است که در هر اجلاس در قطعنامه ها تکرار میشود.
بنابراین اگر این طور که پیشنهاد شده یا ارائه شده طرحی مطرح شود همانطور که اشاره کردم بدون تردید مورد ارزیابی و تردید قرار خواهد گرفت که بتواند یک روزنهای را باز کند میتواند به عنوان موفقیت نسبی تلقی شود.
ولی با توجه به سوابق امر و جو بینالمللی که در این مورد وجود دارد تا حدودی خب بعید به نظر میرسد. شاید هم از درون جمعیتی که انتظاری نمیرود به نتیجه مطلوبی منتهی شود تصادفا رونهای پدیدار شود که بتواند قابل پیگیری باشد.
آقای علیزاده، درجه اهمیت محمد مرسی نخست وزیر جدید مصر که این همه خبرساز شد در چه حد است در این اجلاس عدم تعهد در تهران؟
سفر آقای مرسی بسیار سفر مهمی است. آقای مرسی رهبر اسلامگراست. آقای مرسی رهبر برخاسته از انقلاب است. (آقای مبارک اگر قرار بود بیاید این ویژگی را نداشت). کشورش رییس جنبش عدم تعهد است. کشورش یکی از بنیانگذاران عدم تعهد است.
اما اگرهای زیادی که برای سفر آقای مرسی به تهران آمد اگر آقای مرسی به تهران نمیآمد ضربه بسیار سنگینی به جمهوری اسلامی بود که میگفت بهار عربی نگویید و بیداری اسلامی بگویید و این بیداری به دست ولی امر مسلمین جهان اتفاق افتاد. ایشان میخواهد مجالی را که سفر ایشان به تهران یک سفر دوجانبه تلقی شود این مجال را از دست جمهوری اسلامی بگیرد و آن وقت باید به مذاکرات پنهانی دسترسی داشته باشیم که آقای مرسی به عنوان رهبر اخوان المسلمین که شدید اخوان از حافظ اسد آسیب دیدند در سال ۱۹۸۲ در شهر حما و بشار اسد که الان دارد این جنایت ۲۰ هزار نفری را به پا میکند.
آقای مرسی به عنوان یک رهبر اخوان المسلمین از یک سو و به عنوان رهبری که از انقلاب عربی برخاسته از سوی دیگر پیام بسیار شدید و روشنی را به جمهوری اسلامی چشم در چشم آقای خامنهای و چشم در چشم آقای احمدینژاد منتقل خواهد کرد که شما راه خطایی را میروید.
و اینجاست که اگر جمهوری اسلامی میخواهد ادعا کند که کنفرانس عدم تعهد کنفرانس موفقی است باید بگوید ما در حضور آقای مرسی در تهران توانستیم روابط خودمان را با قاهره حداقل از سطح دفتر حفاظت منافع که کنونی است به یک سطح بالاتر ارتقا دهیم.
ما باید منتظر این باشیم که در عرصه روابط دوجانبه تهران و قاهره مسایل به کجا منتقل خواهد شد.
آقای فرهنگ، آقای علیزاده از چند چون حضور محمد مرسی گفتند. میزان اهمیت حضور بانکیمون دبیرکل سازمان ملل در این اجلاس تا چه حد است؟
من فکر میکنم پرزیدنت اوباما حتی علاقمند بود که بانکیمون به ایران برود برای اینکه در هفتههای اخیر ناتان یاهو نخست وزیر اسرائیل و لابی اسرائیل در آمریکا فشارهای زیادی روی پرزیدنت اوباما میآورند که به ایران ضربالاجل بدهد در رابطه با مذاکراتی که ممکن است ادامه پیدا کند. و خیلی هم روی این موضوع تاکید میکنند که این ضربالاجل به ایران باید تاریخش قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر باشد. در حالی که پرزیدنت اوباما به نظر من به هیچ وجه نمیخواهد با ایران درگیری نظامی داشته باشد. حداقل در سه ماه آینده.
بنابراین میخواهد گزینه دیپلماسی را زنده نگاه دارد. نه به این دلیل که الزاما فکرمیکند به نتیجه میرسد. بلکه از نظر افکار عمومی آمریکا و مبارزات انتخاباتی برایش مهم است که بگوید ایران هنوز توانایی ساختن سلاح هستهای را کسب نکرده و ما میتوانیم با استفاده از مذاکره و گزینه دیپلماسی ایران را متقاعد کنیم که از این کار امتناع کند.
در این راه تردیدی من ندارم، نمیتوانم ثابتش کنم ولی به نظر من این یک واقعیتی است که رفتن بانکیمون به ایران و اینک شرط سفر او به ایران ملاقات مستقیم با آیتالله خامنهای بود این است که او دارد پیامی از رییس جمهور آمریکا میبرد که ایران برای جلوگیری از خطر جنگ باید در حل مساله هستهای ایران انعطاف نشان دهد و سعی کند که این مذاکرات به نتیجه برسد.
این پیام را در گذشته نیز از طرق مختلف اوباما به ایران فرستاده. این بار هم با رفتن بانکیمون به ایران و شرط ملاقات با آیتالله خامنهای این هدف را هم در بر میگیرد.
آقای علیزاده، من متوجه شدم که شما یک نکته دیگر هم دارید؟
یکی از موثرترین کشورهای موسس عدم تعهد هند بوده. اینک یکی از موفقیتهای تهران باید در این بدانیم که هند به عنوان کشوری که روابط تجاری گسترده با جمهوری اسلامی دارد آیا در سطح عالی و مقامات ارشد کشوری حضور پیدا میکند یا نه. علاوه بر این که باید ببینیم ترکیه و برزیل هم که دو کشور دیگر مهم هستند در عدم تعهد در چه سطحی شرکت میکنند
بلندپایگان دولت و مجلس ایران به این اجلاس به دیده فرصتی مینگرند اول برای زمینهسازی حل بحران سوریه و دوم برای آنچه مقامهای تهران «شکستن سد تحریمهای بینالمللی علیه ایران» مینامند. بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد هم در زمان اجلاس سران میهمان ایران خواهد بود.
۵۱ سال پس از تشکیل جنبش عدم تعهد که در دوران جنگ سرد با هدف اعلام شده استقلال از کشمکش میان دو قطب غرب و شرق تشکیل شد و بیش از دو دهه پس از فروپاشی بلوک شرق وزن غیرمتعهدها در سمت و سو دادن به حل بحران سوریه یا کاهش تحریمها علیه ایران در اجلاس پیش روی عدم تعهد به میزبانی تهران تا چه حد است؟ این پرسش را این هفته با سه میهمان برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم: با داوود هرمیداس باوند، استاد مدعو روابط بینالمللی در دانشگاههای تهران؛ در هلسینکی، حسین علیزاده دیپلمات سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و عضو پیشین دفتر حافظ منافع ایران در مصر؛ و در نیویورک منصور فرهنگ نماینده سابق ایران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب.
آقای باوند، حاصل جمع تلاش ایران برای سازمان دادن اجلاس عدم تعهد در تهران تاکنون چطور بوده، آنطور که شما از نزدیک دیدید؟
داوود هرمیداس باوند: سنتا جمهوری اسلامی ایران برای نهاد عدم تعهد اعتبار خاصی قایل بوده و بنابراین در این شرایط بحرانی منطقه برگزاری این اجلاس که ابتدا تصور میشد تعداد شرکتکنندگان محدود باشد و به نظر میرسد که تاحدودی قابل قبول است در هر حال آنها به عنوان یک رویداد در خور توجه تلقی میکنند.
خب برخی از کشورها در ردیف قائم مقام وزیر خارجه و غیره و بعضیها هم احتمالا سران کشورها هستند. با توجه به جو سیاسی وقت و احتمالا مسایلی که برای عدم تعهدها جنبه محوری دارد مطرح خواهد شد شاید در سطح سران تعدادی که در گذشته شرکت میکردند تاحدودی کاهش پیدا کرده باشد.
آقای علیزاده، سید محمد حسن ترابی فرد نایب رییس مجلس شورای اسلامی در نماز جمعه تهران آمدن نمایندگان صد کشور غیرمتعهدها را در اجلاس تهران و حضور پنجاه رییس دولت را نشانه اقتدار بیبدیل ایران دانسته، به جز محمد مرسی نخست وزیر مصر که حضورش در اجلاس نهم و دهم شهریورماه تهران بسیار خبرساز شده بقیه نمایندگان در چه سطحی هستند؟
حسین علیزاده: اجازه بفرمایید من اضافه بر بیانات آقای دکتر باوند نکته مهمی را اشاره کنم و آن اینکه اجلاس عدم تعهد در سه دهه گذشته از عمر جمهوری اسلامی بزرگترین اجلاسی است که در ایران میزبانی شده. تا پیش این هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی که در حد ۵۷ کشور فقط عضو آن هستند در تهران در زمان آقای خاتمی برگزار شد.
اینک که سازمانی با گستردگی حدود ۱۲۰ عضو ثابت و حدود ۲۰ عضو ناظر مجموعا ۱۴۰ نفر وقتی به میزبانی تهران برگزار میشود طبیعی است که یک نظامی که در انزوای سیاسی فزاینده قرار گرفته این چنین واله و شیدا شود که آن را «اقتدار بی بدیل» نام بگذارد. و حال آنکه این شانزدهمین اجلاسی است که برگزار میشود. یعنی پانزده اجلاس «اقتدار بی بدیل» هم پیش از این انجام شده. جمهوری اسلامی چون انزوای بینالمللی خودش را (تجربه) کرده طبیعی است که از این اجلاس بخواهد بهرهبرداری کند برای اینکه این را نمونهای برای حضور در عرصه بینالمللی بداند. حالا من ملاحظه خاصی در اینجا دارم...
آقای علیزاده در کنار آن ملاحظهتان سووال مرا هم جواب میدهید که نمایندگان کشورهای مختلفی که شرکت میکنند این بار در چه سطحی هستند؟
همین را میخواهم بگویم که با توجه به عدم درج اخبار صریح در مورد سران عدم تعهد که خودشان گفتند ما میترسیم منصرفشان کنند میهمانان ما را از آمدن به تهران، جمهوری اسلامی میتواند این را یک برنده برای خودش بنامد اگر در دو طیف کشورهای عرب و کشورهای اسلامی به دلیل اینکه ایران کشوری است در همسایگی بسیاری از عربها و کشوری است اسلامی عضو ۵۷ کشور سازمان کنفرانس اسلامی، ما بایستی پس از برگزاری کنفرانس ببینیم اقلا در این دو حوزه جغرافیای قومی چه تعداد شرکت کردهاند.
به عنوان مثال خبرهای موثق رسیده که از عربستان سعودی فقط در سطح قائم مقام وزارت امور خارجه شرکت میکند. با ملاحظه این که همین چندی پیش در جمهوری اسلامی در حد رییس جمهور و هیات همراه بزرگ به عربستان سفر کردند و این عدم پاسخگویی از دولت عربستان معنای پرمفهومی برای جمهوری اسلامی خواهد داشت و کردیت این کنفرانس را پایین خواهد آورد.
آقای فرهنگ، به گفته نایب رییس مجلس شورای اسلامی ایران از این فرصت اجلاس غیرمتعهدها در تهران میتواند بهره بگیرد برای شکستن تحریمها. تا چه حد این پیشبینی با واقعیات منطبق است و وزن غیرمتعهدها در قیاس با وزن شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان که تحریمها علیه ایران را تصویب کردهاند چقدر است؟
شکسپیر نمایشنامهای دارد به نام گرفتاری زیاد برای هیچ. من فکر میکنم که نام این نمایشنامه تعریف مناسبی باشد برای جار و جنجالی که درباره این اجلاس در ایران خصوصا رسانههای گروهی و دولتمردان ایران راه انداختند. در اینجا بد نیست که به ماهیت این جنبش اشارهای کنیم.منصور فرهنگ نماینده اسبق دولت موقت انقلاب در سازمان ملل
منصور فرهنگ: شکسپیر نمایشنامهای دارد به نام Much Ado About Nothing یعنی گرفتاری زیاد برای هیچ.
من فکر میکنم که نام این نمایشنامه تعریف مناسبی باشد برای جار و جنجالی که درباره این اجلاس در ایران خصوصا رسانههای گروهی و دولتمردان ایران راه انداختند. در اینجا بد نیست که به ماهیت این جنبش اشارهای کنیم.
قبل از فروپاشی شوروی کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد حداقل از جهت نمادین و حقوقی وجه مشترکی داشتند. به این معنا که با بلوک شرق و غرب عهدنامه دفاعی یا امنیتی امضا نکرده بودند و اول هم که این تشکیلات در سال ۱۹۶۰ تشکیل شد هنوز کشورهای زیادی بودند که مستعمره خارجی بودند و یکی از اهداف این گروه غیرمتعهدها این بود که برای آزادی و استقلال این کشورها مبارزه کنند. زمان گذشت و استقلالشان را گرفتند.
ولی بعد از فروپاشی شوروی این وجه مشترک نمادین و امکان استفاده از رقابت شرق و غرب برای اعضای غیرمتعهدها به کلی تمام شد. از آن موقع تاکنون این کشورها در تلاشاند که برای خودشان یک هویت و اهدافی بسازند که با اوضاع احوال زمان ما بسازد و هنوز هم به هیچ وجه نتوانسته اند در این رابطه به نتیجه ای برسند. خیلی جالب است که تلاش اسرائیل و تاحدودی آمریکا برای جلوگیری از سفر بانکیمون به ایران اهداف تبلیغاتی داخلی داشت و ایران هم رفتن بانکیمون به ایران را یک امر بزرگ جلوه میدهد در حالی که در تمام این جلساتی که در سال ۱۹۶۰ دبیرکل سازمان ملل یک امر تشریفاتی بود شرکت کرد.
نکته جالبی که در رابطه با سووال مشخص شما باید گفت این است که تصمیمات جنبش غیرمتعهد با اجماع گرفته میشود. یعنی هر ۱۲۰ عضو این تشکیلات باید به پیشنهادی رای دهند تا آن حداقل از جهت نمادین در دنیا ارزش داشته باشد. ولی وقتی ۱۲۰ کشور با هم به طور متحد راجع به یک پیشنهادی رای میدهند یعنی آن پیشنهاد کوچکترین پیامدی برای هیچکس ندارد.
یعنی به طور کلی کسی که ریاست این جنبش را به عهده میگیرد برای سه سال کوچکترین قدرت اجرایی ندارد. در سه سال گذشته مصر رییس این بوده. در سه سال قبل از آن کوبا بوده. یک تصمیم را نمیتوانیم پیدا کنیم که کوچکترین اهمیت بینالمللی داشته که وسیله این کشورها گرفته شده.
بنابراین این جار و جنجالی که در ایران به راه انداختهاند بعد از تمام شدن این کنفرانس محو میشود و کوچکترین بهره بردای هم رژیم از این نمیتواند بکند. مگر تبلیغات داخلی و تاحدودی تبلیغات در چارچوب منطقه. که هیچ پیامد ملموش و مشخصی برای رفاه و امنیت و انزوای ایران نخواهد داشت.
آقای باوند، علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران روز پنجشنبه گفته در نشست غیرمتعهدها در تهران ایران پیشنهادی را خواهد کرد برای حل بحران سوریه. زمینه موثر بودن اجلاس عدم تعهد و کلا غیرمتعهدها چقدر میتواند باشد در حل بحران سوریه با توجه به ناکامی حتی کوفی عنان فرستاده ویژه پیشین دبیرکل سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای سوریه؟
خب این یک تلاشی است که ایران انجام خواهد داد. بسته به این که طرح پیشنهادی بدون تردید مورد ارزیابی، تعدیل و دگرگونی قرار خواهد گرفت. برای یک طرحی یک گروهی یا کشوری ممکن است طرحی را تهیه کند ولی دال بر این نیست که آن طرح حتما پذیرفته خواهد شد. دچار تغییرات یا تعدیلاتی خواهد شد تا حدودی که با مقتضیات روز و مساله سوریه با در نظر گرفتن ابعاد خاص آن همسویی داشته باشد. بنابراین صرف پیشنهاد طرح... البته احتمالا انجام خواهد شد ولی چگونگی تغییرات متن مندرج در طرح که مورد پذیرش اعضا باشد در هر حال آن در خور توجه خواهد بود.
چه تلاشهایی ایران میتواند آقای باوند، برای آن شکستن تحریمها در چارچوب جنبش غیرمتعهدها؟
این تحریمها دو قسمت است. یکی تحریمهای شورای امنیت است که آن مقوله جداگانهای است. به موجب بند ۵ ماده ۲ و همچنین ماده ۲۴ تصمیمات شورای امنیت لازمالاجراست. یعنی همه کشورهای عضو ملزم هستند که رعایت کنند و محترم بشمارند. ولی یکی تحریمهایی هست که یکجانبه است. این ارتباطی با تحریمهای شورای امنیت... ممکن است به عنوان مکمل آن تلقی شود، ولی علی الاصول تحریمهای یکجانبه، وقتی زمان کلینتون چنین تحریمهایی... تحریمهای مضاعف میگویند... وقتی مطرح شد در آن تاریخ اتحادیه اروپا اعلام کرد این نوع تحریمهای مضاعف مغایر است با مقررات سازمان تجارت جهانی و حقوق بینالملل.
ولی الان چون در یک ارتباطی با تحریمهای شورای امنیت دارد کشورهای دیگر ملزم نیستند. همانطور که روسیه یا چین اعلام کردند که آنها خودشان را نسبت به تحریمهای یکجانبه ملزم نمیدانند. بنابراین احتمالا مساله تحریمها ناظر میشود به تحریمهای یکجانبه. یعنی تحریمهای شورای امنیت ارتباط نزدیکی با قطعنامههای شورای حکام داشته تا حدود زیادی. البته ابعادش گسترش پیدا کرده. شامل سیستمهای موشکی حتی سیستمهای دفاع متعارف هم خواهد بود و نظارتهایی که در بنادر و فرودگاهها و همچنین دریای آزاد در نظر گرفته شده.
بنابراین به نظر من اگر بخواهد مطرح شود احتمالا ناظر به تحریمهای یکجانبه خواهد بود یا تحریمهای مضاعف.
آقای علیزاده، شنیدید صحبت های آقای باوند را و پیش از آن آقای فرهنگ را. حالا ادامه میدهیم؟
من ملاحظاتی دارم. در واقع تکمیلهای بر فرمایشان اساتید گرامی. آن اینکه ما میدانیم که جنبش عدم تعهد اینک از یک سازمان موثر بینالمللی درآمده. به دلیل این که یک جنبشی بوده برای زمان نظام دوقطبی. نظام دوقطبی که فروپاشیده شد این جنبش هویت خودش را از دست داد. یادتان هست که در بعضی از اجلاسهای گذشته گفتند که تعطیلش کنید. چند سال پیش گفتند که تعطیل کنید دیگر. عدم تعهدی معنی ندارد. ولی از آن به بعد نگاهش داشتند به عنوان یک باشگاه مشورتی بزرگ.
به هر حال ۱۲۰ یا ۱۴۰ کشور مینشینند باهم صحبت میکنند. به عنوان مثال شما دیدید که در پرونده هستهای ایران وین بارها و بارها جمهوری اسلامی رفت پشت عدم تعهد قرار گرفت. عدم تعهد آمدند یک نظریه دادند که آقا حق جمهوری اسلامی در مساله صلحآمیز مسلم است. جمهوری اسلامی پشت آن موضع گرفت. در این جور چیزها عدم تعهد بله یک کارکردی دارد. ولی در حد یک باشگاه بزرگ.
آقای علیزاده، علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران ابراز امیدواری کرده که در نشست عدم تعهد در تهران میان شماری از نمایندگان مخالفان دولت سوریه با نمایندگان دولت سوریه دیدار صورت بگیرد. اما هویت این عده از مخالفان حکومت بشار اسد فاش نشده. از سوی دیگر سید حسن نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم گفته قبل از اجلاس نشست مشورتی دوستان سوریه در تهران با استقبال روبهرو شده. تحلیل شما از ابراز نظرهای این دو مقام درباره بحران سوریه پیشاپیش برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران چیست؟
به نظر میرسد که این مساله اصلا محال است. به دلیل این که کانالهای مشورتی جمهوری اسلامی با مخالفان بشار اسد کلا مسدود است. جمهوری اسلامی در سه عرصه دیپلماسی سازمانی شکست خورده. یک، اتحادیه عرب که خواست کمک بگیرد از لبنان از سودان که در اتحادیه عرب تعلیق عضویت سوریه نشود. و شد.
دو، در سازمان کنفرانس اسلامی که اخیرا شاهد بودیم در مکه با حضور احمدینژاد آمدند تعلیق عضویت سوریه در سازمان کنفرانس اسلامی کردند. این ضربه دوم به جمهوری اسلامی.
ضربه سوم هم در عرصه سازمان ملل شاهد بودیم. چندی پیش از این مجمع عمومی با بیانیهای که بانی آن عربستان بود ۱۳۷ رای مثبت به قطعنامه عربستان سعودی دادند مبنی بر محکوم کردن بشار اسد.
نتیجهای که هست الان اجلاس عدم تعهد به عنوان یک سازمان فرصتی هست که آن دیپلماسی سازمانی شکستخورده را به نحوی بشار اسد و آقای خامنهای در تهران جبران کنند. آیا میتوانند؟ این مشروط به آن است که شرط کمی و شرط کیفی حاصل شود که من تردیدهای بسیار جدی دارم در مساله کمیت بالای شرکت کنندهها و همچنین کیفیت پیش بردن کاهش فشار بر سوریه وهمچنین کاهش فشار بر تحریمهای علیه جمهوری اسلامی.
آقای فرهنگ، آمریکا به نشست عدم تعهد در ایران چه نگاهی دارد؟ نایب رییس مجلس ایران در نماز جمعه تهران گفته حضور ۵۰ رییس دولت و شخصیت تراز اول جهان در شانزدهمین اجلاس غیرمتعهدها در تهران خلاف میل آمریکاست.
به هیچ وجه. این کنفرانس از ۱۹۶۰ مرتب تشکیل شده و اصلا اهمیت این را ندارد که خلاف میل باشد یا نباشد. همانطور که توضیح دادم به دلیل این که مساله ایران و تنش هستهای ایران موضوعی شده در انتخابات داخلی و سیاست داخلی آمریکا، هر اتفاقی که بیافتد که بخواهند تو سر ایران بزنند ازش استفاده میکنند. ولی نه به این که به آن اهمیت بدهند.
یک نکته مهمتری میخواهم توضیح بدهم. من در اولین بار که ایران در کنفرانس غیرمتعهدها در کوبا شرکت کرد به عنوان مشاور دکتر یزدی که رییس هیات نمایندگی ایران بود به کوبا رفتم. خیلی جالب است که در آن موقع خامنهای و حسین موسوی که آن موقع سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بود اصلا با غیرمتعهدها مخالف بودند. میگفتند اسلام غیرمتعهد نمیتواند باشد. خود شخص خمینی هم که اصلا به کلی از بیخ و بن بیاعتنا بود به تمام این قضایا. بعد این که امروز بگوییم آمریکا اهمیت نمیدهد، اولا این نه جنبش است نه سازمان.
اتفاقا آقای علیزاده خیلی خوب گفت. یک باشگاهی است که دور هم جمع میشوند و مشروب میخورند، میهمانی دارند شبها. اصلا هم به سخنرانیهای همدیگر زیاد گوش نمیدهند. اهمیت این گردهماییها بعد از آن است که این سخنرانیها تمام میشود و میروند شام میخورند و مهمانی دارند. اگر ما این رفتار و رای دادن این کشورها را در سازمان ملل متحد و یا دیگر سازمانهای بینالمللی در نظر بگیریم هر کشوری دارد در چارچوب منافع ملی یا منافع رژیم خودش رای میدهد وکوچکترین تعهدی به سازمانی که اسمش غیرمتعهدهاست اصلا و ابدا ندارد. به این دلیل که ایران گرفتار جنجال تبلیغاتی است. این که ازش استفاده میکند. پیامد این قضایا و نتایج هم برایش مهم نیست.
آقای باوند، اما و اگرهایی را که آقای فرهنگ مطرح کردند در زمینه موفقیت ایران برای شکستن آن تحریمها که شما به آنها اشاره کردید یا مساله بحران سوریه را چگونه میبینید؟ آقای علیزاده هم گفتند که تردید دارند. در این که به آن حد نصابی برسد که یک چنین نتایجی را جمهوری اسلامی ایران بتواند بگیرد.
اگر طرح پیشنهادی ایران درباره سوریه مطرح شود بدون تردید مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت که بتواند یک روزنهای را باز کند و میتواند به عنوان موفقیت نسبی تلقی شود. ولی با توجه به سوابق امر و جو بینالمللی که در این مورد وجود دارد تا حدودی بعید به نظر میرسد. شاید هم از درون جمعیتی که انتظاری نمیرود به نتیجه مطلوبی منتهی شود تصادفا رونهای پدیدار شود که بتواند قابل پیگیری باشد.داود هرمیداس باوند استاد روابط بین الملل در تهران
البته میدانید هر اجلاسی یا کنفرانسی یا هر مذاکرهای میتواند فی نفسه قابل توجه باشد. برخی از دولتها هم به صورت گذران درخواست کردند که در این اجلاس تلاشهایی شود برای پیدا کردن یک راه حل معقولی.
با سوابقی که گفته شد اجلاس کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی یا مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آرایی که داده شده بود قابل پیش بینی است که این نمایندگانی که شرکت میکنند یک اجماع آنچنانی وجود نخواهد داشت. بلکه ممکن است زمینهساز یک روزنهای باشد. احتمالا این را هم عرض میکنم. چون مشکل اصلی بیش از هر چیز الان مساله سوریه است. یا احتمالا مطابق معمول مساله تشکیل دولت فلسطینی است که در هر اجلاس در قطعنامه ها تکرار میشود.
بنابراین اگر این طور که پیشنهاد شده یا ارائه شده طرحی مطرح شود همانطور که اشاره کردم بدون تردید مورد ارزیابی و تردید قرار خواهد گرفت که بتواند یک روزنهای را باز کند میتواند به عنوان موفقیت نسبی تلقی شود.
ولی با توجه به سوابق امر و جو بینالمللی که در این مورد وجود دارد تا حدودی خب بعید به نظر میرسد. شاید هم از درون جمعیتی که انتظاری نمیرود به نتیجه مطلوبی منتهی شود تصادفا رونهای پدیدار شود که بتواند قابل پیگیری باشد.
آقای علیزاده، درجه اهمیت محمد مرسی نخست وزیر جدید مصر که این همه خبرساز شد در چه حد است در این اجلاس عدم تعهد در تهران؟
اگر جمهوری اسلامی میخواهد ادعا کند که کنفرانس عدم تعهد کنفرانس موفقی است باید بگوید ما در حضور آقای مرسی در تهران توانستیم روابط خودمان را با قاهره حداقل از سطح دفتر حفاظت منافع که کنونی است به یک سطح بالاتر ارتقا دهیم. ما باید منتظر این باشیم که در عرصه روابط دوجانبه تهران و قاهره مسایل به کجا منتقل خواهد شد.حسین علیزاده عضو سابق دفتر حافظ منافع ایران در مصر
سفر آقای مرسی بسیار سفر مهمی است. آقای مرسی رهبر اسلامگراست. آقای مرسی رهبر برخاسته از انقلاب است. (آقای مبارک اگر قرار بود بیاید این ویژگی را نداشت). کشورش رییس جنبش عدم تعهد است. کشورش یکی از بنیانگذاران عدم تعهد است.
اما اگرهای زیادی که برای سفر آقای مرسی به تهران آمد اگر آقای مرسی به تهران نمیآمد ضربه بسیار سنگینی به جمهوری اسلامی بود که میگفت بهار عربی نگویید و بیداری اسلامی بگویید و این بیداری به دست ولی امر مسلمین جهان اتفاق افتاد. ایشان میخواهد مجالی را که سفر ایشان به تهران یک سفر دوجانبه تلقی شود این مجال را از دست جمهوری اسلامی بگیرد و آن وقت باید به مذاکرات پنهانی دسترسی داشته باشیم که آقای مرسی به عنوان رهبر اخوان المسلمین که شدید اخوان از حافظ اسد آسیب دیدند در سال ۱۹۸۲ در شهر حما و بشار اسد که الان دارد این جنایت ۲۰ هزار نفری را به پا میکند.
آقای مرسی به عنوان یک رهبر اخوان المسلمین از یک سو و به عنوان رهبری که از انقلاب عربی برخاسته از سوی دیگر پیام بسیار شدید و روشنی را به جمهوری اسلامی چشم در چشم آقای خامنهای و چشم در چشم آقای احمدینژاد منتقل خواهد کرد که شما راه خطایی را میروید.
و اینجاست که اگر جمهوری اسلامی میخواهد ادعا کند که کنفرانس عدم تعهد کنفرانس موفقی است باید بگوید ما در حضور آقای مرسی در تهران توانستیم روابط خودمان را با قاهره حداقل از سطح دفتر حفاظت منافع که کنونی است به یک سطح بالاتر ارتقا دهیم.
ما باید منتظر این باشیم که در عرصه روابط دوجانبه تهران و قاهره مسایل به کجا منتقل خواهد شد.
آقای فرهنگ، آقای علیزاده از چند چون حضور محمد مرسی گفتند. میزان اهمیت حضور بانکیمون دبیرکل سازمان ملل در این اجلاس تا چه حد است؟
تردید ندارم، نمیتوانم ثابتش کنم ولی به نظر من این یک واقعیتی است که رفتن بانکیمون به ایران و اینک شرط سفر او به ایران ملاقات مستقیم با آیتالله خامنهای بود این است که او دارد پیامی از رییس جمهور آمریکا میبرد که ایران برای جلوگیری از خطر جنگ باید در حل مساله هستهای ایران انعطاف نشان دهد و سعی کند که این مذاکرات به نتیجه برسد. این پیام را در گذشته نیز از طرق مختلف اوباما به ایران فرستاده. این بار هم با رفتن بانکیمون به ایران و شرط ملاقات با آیتالله خامنهای این هدف را هم در بر میگیرد.منصور فرهنگ استاد روابط بین الملل در کالج بنینگتون (آمریکا)
من فکر میکنم پرزیدنت اوباما حتی علاقمند بود که بانکیمون به ایران برود برای اینکه در هفتههای اخیر ناتان یاهو نخست وزیر اسرائیل و لابی اسرائیل در آمریکا فشارهای زیادی روی پرزیدنت اوباما میآورند که به ایران ضربالاجل بدهد در رابطه با مذاکراتی که ممکن است ادامه پیدا کند. و خیلی هم روی این موضوع تاکید میکنند که این ضربالاجل به ایران باید تاریخش قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر باشد. در حالی که پرزیدنت اوباما به نظر من به هیچ وجه نمیخواهد با ایران درگیری نظامی داشته باشد. حداقل در سه ماه آینده.
بنابراین میخواهد گزینه دیپلماسی را زنده نگاه دارد. نه به این دلیل که الزاما فکرمیکند به نتیجه میرسد. بلکه از نظر افکار عمومی آمریکا و مبارزات انتخاباتی برایش مهم است که بگوید ایران هنوز توانایی ساختن سلاح هستهای را کسب نکرده و ما میتوانیم با استفاده از مذاکره و گزینه دیپلماسی ایران را متقاعد کنیم که از این کار امتناع کند.
در این راه تردیدی من ندارم، نمیتوانم ثابتش کنم ولی به نظر من این یک واقعیتی است که رفتن بانکیمون به ایران و اینک شرط سفر او به ایران ملاقات مستقیم با آیتالله خامنهای بود این است که او دارد پیامی از رییس جمهور آمریکا میبرد که ایران برای جلوگیری از خطر جنگ باید در حل مساله هستهای ایران انعطاف نشان دهد و سعی کند که این مذاکرات به نتیجه برسد.
این پیام را در گذشته نیز از طرق مختلف اوباما به ایران فرستاده. این بار هم با رفتن بانکیمون به ایران و شرط ملاقات با آیتالله خامنهای این هدف را هم در بر میگیرد.
آقای علیزاده، من متوجه شدم که شما یک نکته دیگر هم دارید؟
یکی از موثرترین کشورهای موسس عدم تعهد هند بوده. اینک یکی از موفقیتهای تهران باید در این بدانیم که هند به عنوان کشوری که روابط تجاری گسترده با جمهوری اسلامی دارد آیا در سطح عالی و مقامات ارشد کشوری حضور پیدا میکند یا نه. علاوه بر این که باید ببینیم ترکیه و برزیل هم که دو کشور دیگر مهم هستند در عدم تعهد در چه سطحی شرکت میکنند