سرانجام مرحله دوم انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم برگزار شد. . اکنون به باور بسیاری از ناظران سیاسی روندی که در رایگیری مرحله اول رخ نمایاند در رقابتهای مرحله دوم بر سر ۶۸ کرسی باقیمانده مجلس در ۲۱ شهر و ۵۵ حوزه انتخابیه ادامه یافت و اکثر کرسیها از آنِ نامزدهای لیست امید شامل حامیان دولت و اصلاحطلبان شده است.
همزمان به باور بسیاری از تحلیلگران سیاسی معلوم شده است که اصولگرایان از اقلیتی قابل توجه در این مجلس برخوردار خواهند بود و نمایندگان معروف به گرایش مستقل هم پرشمارند.
در برنامه این هفته دیدگاهها با چهار میهمان برنامه به بررسی نتایج شمارش آرای مرحله دوم انتخابات مجلس دهم و پیامدهای هر دو مرحله انتخابات میپردازیم:
احسان مهرابی، خبرنگار سابق پارلمانی در برلن، قاسم شعله سعدی نماینده سابق دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی در تهران، حشمتالله طبرزدی سخنگوی تشکلی به نام همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران در تهران و فریبا عادلخواه، پژوهشگر مدرسه عالی علوم سیاسی پاریس (سیانسپو) و مدرس رشته مطالعات ایرانی در دانشگاه سوربن جدید در پاریس.
آقای مهرابی از تازهترین نتایج اعلام شده رقابت بر سر ۶۸ کرسی مجلس مرحله دوم انتخابات مجلس دهم را در ۲۱ استان و ۵۵ حوزه انتخابیه تصویری برای ما ترسیم کنید.
احسان مهرابی: در این دوره از انتخابات فهرست امید پیروز شده. بر اساس آماری که افراد نزدیک به فهرست امید اعلام کردنداین فهرست ۳۷ کرسی به دست آورده. البته بر اساس گفتههای اصلاحطلبان شش نفر هم هستند که نزدیک به این فهرست بودند ولی در نهایت در این فهرست قرار نگرفتند. ۱۹ نفر هم اصولگرا هستند. آماری که خود رسانههای اصولگرا دادهاند برخلاف مرحله اول که به نوعی پیروزی اصلاحطلبان را تکذیب میکردند، گزارشی که مثلا خبرگزاری فارس داده یا خبرگزاری تسنیم داده با شمارش نتایجی که خود این خبرگزاریها گرایش شان را اعلام کردهاند به طور مثال در خبرگزاری فارس ۲۹ نفر از افراد راه یافته به مجلس اصلاحطلب هستند. این خبرگزاری تعدادی را هم به نام اعتدالی معرفی کرده که حالا یا نامزدهای مورد حمایت دولت باشند یا نامزدهای مورد حمایت حزب اعتدال و توسعه. در این میان طبیعتا تعدادی از نامزدهای مستقل هم باقی میمانند که بخشی از آنها به نوعی به دولت گرایش دارند که اصلاحطلبان اعلام کردند که حدود ده درصد از این نامزدها در زمره اصلاحطلبان قرار میگیرند. از مجموع اینها میشود گفت حدود ۶۲ درصد کرسیهای مرحله دوم را فهرست امید توانستند پیروز شوند.
آقای مهرابی، اگر نتایج شمارش آرای مرحله دوم را با منتخبین اعلام شده مرحله اول جمع کنیم چند نفر از لیست امید، شامل حامیان دولت و اصلاحطلبان، انتخاب شدند و چند نفر اصولگرا و چند نفر اصطلاحا مستقل؟
احسان مهرابی: البته در مرحله اول یک مقداری نتایج متفاوت بود. یعنی تقسیمبندیهایی که میکردند به طور مثال آقای مرعشی از شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان مجموعه حامیان دولت را محاسبه کرده بودند و اعلام کرده بودند که بیش از ۱۲۰ نفر حامی دولت هستند. با این احتساب نتایج مرحله دوم مثلا میشود ۱۶۰ نفر از حامیان دولت فراکسیون امید بناست جلسه داشته باشند. اعلام شده با ۱۵۰ نامزد جلسات خود را برگزار میکنند. برخی از اصلاحطلبان مانند آقای شکوری راد آمارهای متفاوتی ارائه دادند و فقط اصلاحطلبان را محاسبه کرده بودند و گفته بودند حدود ۹۰ نفر اصلاحطلب داریم که با محاسبه فعلی میشود ۱۲۰ نفر. به طور مثال آقای شکوری راد آقای جلالی یا آقای نعمتی را که از حامیان آقای لاریجانی محسوب میشدند جزو محاسباتشان نیاورده بودند.
فراکسیون اصولگرایان هم فراکسیون قوی خواهد بود که آنها هم عملا به این شکل میتوانند نزدیک به ۹۰ نفر نماینده را در مجلس آینده داشته باشند. بقیه منتخبان مستقل هستند. البته تعریفی که از نامزدهای مستقل در این دوره شده یک مقدار متفاوت از دورههای گذشته است و بخشی از این نامزدها ممکن است از حامیان دولت محسوب شوند. ولی خب این خیلی بستگی دارد به عملکرد دولت آقای روحانی که چقدر در حوزه پارلمانی قوی باشد و این که فراکسیون امید وقتی وارد مجلس شد بخواهند این ائتلاف را ادامه دهند یا بر سر ریاست مجلس یا کمیسیونها بخواهند با یکدیگر رقابت داخلی داشته باشند.
آقای شعله سعدی، با این اوصاف مجلس دهم در مقام مقایسه با مجلس نهم چگونه مجلسی خواهد بود؟
قاسم شعله سعدی: مجلس قبلی که هنوز سر کار است یک مجلس تک قطبی بود که قطب محافظهکاران تندرو حاکمیت کامل بر آن داشتند. اما مجلس فعلی با توضیحاتی که آقای مهرابی هم دادند و ترکیب فعلیش یک مجلسی است که حداقل سه قطبی شده که هم قطب محافظهکارش که نزدیک به یک سوم نمایندگان را دارد، اما چهرههای جنجالی دیگر توی آنها نیست. این محافظهکارانی هم که آمدهاند معتدل هستند.
گروه دوم اصلاحطلبان هستند و گروه سوم مستقلها هستند که میتوانند نقش مهمی داشته باشند در ایجاد بالانس بین آن دو گروه. هرچند که در مجموع گرایش عمومی مستقلها به اصلاحطلبان نزدیکتر است. لذا میشود انتظار داشت که مجلس دهم یک اکثریت قاطعی از طرفداران دولت و اصلاحطلبان را تشکیل دهند و با توجه به اینکه اصولگرایان هم لزوما آدمهای تندرو و جنجالی نیستند شاید مجلس معتدلی انتظار داشت که تشکیل شود.
اما مجلس معتدل به خودی خود نه خوب است نه بد. اگر مجلس معتدلی باشد و این اعتدال به معنی بیخاصیتی باشد خیلی هم بد است. اگر قرار باشد تابع دولت باشد آن هم بد است. چون دولت است که باید تابع مجلس باشد. اگر مجلس نمایندگان قوی داشته باشد بتواند با توجه به مسایل منطقهای ملی و جهانی و مسایل کلان کشور مدیریت خوبی را ارائه دهد طبیعتا دولت هم تبعیت خواهد کرد.
میشود انتظار داشت که مجلس مناسبی باشد. هرچند که اگر حتی مجلسی در حد اعلا باشد مثلا مثل مجلس ششم باشد که اکثریت قاطش متعلق به اصلاحطلبان بود اما دیدیم که کار مهمی نتوانستند انجام دهند و خروجی آن شد احمدینژاد. یعنی مشکل این است که ساختار قدرت ایران به گونهای است که اگر که کل مجلس هم مثلا اصلاحطلب باشد و قوه مجریه هم دست اصلاحطلبان باشد انتظار معجزه نمیشود از آن مجلس داشت، زیرا ساختار مجلس به گونه ای است که این امکان را نمیدهد.
آقای طبرزدی، نظر شما چیست؟ ویژگی مجلس دهم...
حشمتالله طبرزدی: آنچه مسلم است مجلس دهم به لحاظ آرایش نمایندهها متفاوت از مجلس نهم است و من هم معتقدم که عمدتا گرایش دولت حاکم خواهد بود. البته تقریبا این طبیعت مجالسی است که تشکیل میشود. یعنی دولتی که مستقر میشود، پس از دوره یکی دو سال اولیه میتواند تاثیرگذار باشد. به عنوان یک نیروی مادی یک نیروی عینی اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار باشد در بافت و ساخت مجلس. اما مساله این است که الان به نظر من مجلس کنونی با دو امر مهم روبهرو است. از یک سو مساله معیشت مردم و مسایل اقتصادی هست که دولت متاسفانه نتوانسته در این حوزه کار جدی انجام دهد و برجام هم نتوانست کار جدی کند و دست دولت و مجلس بسته است. یعنی منابع جدی وجود ندارد برای سرمایهگذاری و ثروت اندوزی و ایجاد ثروت و اشتغال و رفاه عمومی.
یکی از مهمترین مشکلاتی که مجلس دهم پیش روی خواهد داشت دست و پنجه نرم کردن با مسایل اقتصاد و معیشتی است به عنوان مهمترین معضل داخلی. مساله دیگر که وجود دارد این است که این مجلس با چالش انتخابات ریاست جمهوری آینده روبهرو است و سیاسی شدن مجلس. به نظر میرسد که طرح شعارهای پوپولیستی که از سوی جناح تندروی اصولگرایان مطرح خواهد شد مجلس از یک سو دست و پنجه نرم خواهد با مسایل اقتصادی و محدودیتهای منابع حقوقی که دارد و از آن سو هم باید به گونهای حرکت کند که بتواند در انتخابات ریاست جمهوری آینده تاثیرگذار باشد. من فکر میکنم مجلس چه اعتدالی باشد چه هر چیز دیگر با این دو چالش جدی روبهرو خواهد بود.
خانم عادلخواه، نتیجه شمارش آرا چه چیزی را نشان میدهد درباره مناسبات نمایندگان ائتلاف اعتدالگرایان و اصلاحطلبان، حامیان دولت و اصولگرایان؟ احتمال برخوردهای حذفی و رویارویی میان حامیان دولت و مخالفانش در مجلس دهم از بین رفته و احتمال تعدیل شدن این برخوردها به وجود آمده یا اینکه ممکن است هنوز در بر پاشنه سابق بگردد؟
فریبا عادلخواه: در تایید صحبتهای آقای طبرزدی و همچین آقای شعله سعدی، باید بگویم و فکر میکنم همه مان تقریبا موافق هستیم که رای به طرف دولت رفته به دلیل واضحی که آقای طبرزدی هم اشاره کردند، اینکه دست دولت در منابع مادی است و رانت نفت را در دست دارد و در نتیجه حامیانش هم زیاد است. از طرف دیگر مجلسی ضعیف خواهد بود. این تحلیل آقای سلیمی نعیم است که راست قدرتش را از دست داده و اصلاحطلبان هم وزنههایشان را. به دلیل رد صلاحیتهای وسیعی که شاملشان شد نتوانستند قدرهایشان را وارد مجلس کنند.
در نتیجه این مجلس حتی اگر همه برنده هستند مجلس غیرمنتظره ای خواهد بود با کسانی که سال اولشان هست وارد مجلس میشوند و یکی دو سال وقت میبرد که اینها جا بیافتند. بستگی دارد به اینکه چه کسی این وسط تحمیل کند اینکه اصولگرا باشند یا اصلاحطلب، هنوز باید منتظر شویم اینها در بازی مشخص شود.
ولی در کل میشود همین برداشت را کرد. ولی اگر اجازه بدهید به صورت خیلی کوتاه اشاره کنم به شکلی که این انتخابات برگزار شد که فکر میکنم حرف اصلی را میزند. در درازمدت برنامه ریزی بود. همه گروهها شرکت کردند. چه راست چه چپ، چه بی نام و نشان که حالا به نام مستقل ظاهر شدند. کار وسیع چندماهه قبل از انتخابات بود از شبکههای اجتماعی هم بینهایت استفاده کردند. در مقابل قانون نبودند که سانسورشان میکند و فضاهای حرکتیشان را میگیرد. از طریق تلگرام این حرکتها و بسیج انتخاباتی انجام شد و یک طوری همه خودشان را برنده احساس میکنند.
من فکر میکنم این یکی از مسایل مهم این انتخابات است که همه برندهاند و هیچکس در مقابل دیگری سنگرگیری نکرده. در نتیجه در رابطه با چیزهایی که اشاره میکنید این تنشها واقعا محدود بود بعد از اعلام نتایج. شاید اولا به این دلیل که همه احساس میکنند برنده اند ولی به این دلیل که همه به نوعی سرمایهگذاری کردند در این انتخابات. گروههایی که میدانستند و میتوانستند تا آنجایی که میتوانستند بسیج کردند. در نتیجه بیشترین دست را این حرکتهای سیاسی بیشترین اهمیت را این حرکتهای سیاسی دارد.
اما اینجا با یک پارادوکس مواجه هستیم. که برمیگردد به صحبت آقای طبرزدی. این پارادوکس این است که ما یک فضای سیاسی ساختیم. این شبکههای اجتماعی این فضای سیاسی را درست کردند و تقویت شد طی ماه های انتخابات. در عین حال به نظر میآید که به نوعی این بازی دست یک گروه خاصی است. نخبگان سیاسی حاکم. یعنی در عین حال که ما فضای سیاسی را تعریف کردیم که قوی شده ولی فضا دست نخبگان سیاسی است و به دست کسی نمیرسد. بازی اصولگرایان و اصلاحطلبان را هم در مناطق مختلف شاهد چنین حرکتهایی است. یعنی اینها اینقدر مقابل هم مشکل دارند و به جان هم میافتند که یادشان میرود از نیروهای دیگری در صحنه اجتماعی بتوانند حمایت کنند.
آقای مهرابی، الان حل معضل آرای باطل شده مینو خالقی منتخب سوم اصفهان نشان میدهد که همه خودشان را برنده احساس نمیکنند. حالا بگذریم از گرایشها و تشکل هایی که اصلا حذف شدند از دایره انتخابات. حل این معضل خاص چگونه امکانپذیر است با توجه به مواضع شورای نگبهان، وزارت کشور، رییس جمهور و درخواست علی مطهری نماینده تهران از حسن روحانی برای مداخله به نفع راه پیدا کردن مینو خالقی به مجلس دهم؟
احسان مهرابی: وزیر کشور خواستار تفسیر قانون انتخابات برای موضوع خانم خالقی شده بود. چون تفسیر قوانین عالی به عهده مجلس است. ولی با توجه به صحبتهای سخنگوی هیات نظارت بر انتخابات عملا شورای نگهبان حتی زیر بار تفسیر قانون عالی از سوی مجلس هم نخواهد رفت. چون شورای نگهبان تاکید دارد که نظارتش بر انتخابات نظارت استصوابی است . با استفاده از اختیار نظارت استصوابی خودش آرای خانم خالقی را باطل کرده.
به نظر میرسد که با تفسیر مجلس هم موضوع حل نمیشود و احتمال دارد که اگر آقای روحانی خیلی مصر باشند برای پیگیری موضوع خانم خالقی بتوانند آن را به هیات اختلاف قوا ارجاع بدهند یا اقدام این چنینی داشته باشند. ولی در حال عادی هنوز هیچ راه حلی برای حل مشکل ایشان وجود ندارد.
آقای شعله سعدی، تا حالا در مورد ترکیب مجلس دهم صحبت کردیم. اما ترکیب مجلس دهم چه تاثیری میتواند داشته باشد بر روی توازن قوای جناحهای حکومتی در خارج از مجلس. در چه صورتی این توازن قوا میتواند به توسعه سیاسی ره پیدا کند؟
قاسم شعله سعدی: اجازه بدهید اول من یک جمله راجع به خانم خالقی بگویم. تفسیر قانون عالی هم که وزارت کشور گفته مشکل را حل نمیکند. زیرا خود آن تفسیر میشود قانون و هم قانون دوباره باید به تایید شورای نگهبان برسد. اما ما یک سابقه ای هم داریم که مربوط به مجلس سوم است که نماینده نیشابور اگر فراموش نکرده باشم به دلیل اینکه سربازی نکرده بود شورای نگهبان اعتبارنامهاش را قبول نمیکرد. ولی خود مجلس رای داد به تصویب اعتبارنامه. یعنی برخلاف نظر شورای نگهبان این آقای اکبر زاده نماینده شد و مجلس هم اعتبارنامهاش را تصویب کرد و چهار سال هم در مجلس بود.
با عنایت به این سابقه این مجلس دهم میتواند بدون نظر شورای نگهبان اعتبارنامه خانم خالقی را تصویب کند. هیچ ایراد قانونی هم نخواهد داشت. اما راجع به سئوالی که شما کردید اثر ترکیب مجلس بر توازن قوا. انتخابات اخیر بلکه انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ آقای روحانی اینها در تداوم جنبشی است که در دوم خرداد ۷۶ به وجود آمد. هرچه نیروهای صاحب قدرت انتصابی اصرار میکنند بر بقای خودشان و با افکار عمومی لجبازی می کنند نتیجه منفی بیشتری را میگیرند.
الان این انتخابات اخیر به مثابه یک رفراندوم تلقی میشود و چهرههای سرشناسی از اصولگرایان تندرو را مردم حذف کردند. کسانی مثل حداد عادل در مجلس یعنی کل لیست سی نفره اصولگرایان حذف شده و همینطور در انتخابات خبرگان چهرههایی مثل شیخ محمد یزدی و مصباح یزدی حذف شدند. تازه راجع به جنتی هم هزار بگومگو مطرح بود. به هر حال میشود در مجموع گفت این انتخابات به شکل یک رفراندوم تفسیر شود.
اما در ایران چون اصرار دارند نماینده خدا هستند و اینها باید بمانند کسی حق ندارد به اینها نه بگوید، اصرار میکنند در مخالفت با آرای عمومی و نتیجهاش این است که شما میبینید.
اگر خلاصه اش را بخواهم بگویم اثر این انتخابات در افکار عمومی روشن است که روند عمومی جامعه به سمت نفی و تضعیف اصولگرایان و محافظه کاران است و اقبال به کسانی که طرفدار اصلاحات و تعامل و رقابت با جهان هستند و در داخل هم انگیزه شان بهبود اوضاع عمومی کشور به ویژه وضع اقتصادی است. اما مشکلات اقتصادی ایران چون ریشه سیاسی دارد در واقع راه حلش هم سیاسی است . آن راهحلهای سیاسی در اختیار محافظهکاران است. یعنی بخش عمدهای مربوط به سیاست خارجی ایران است که اصولا طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلان نظام در حیطه مسئولیت رهبر قرار دارد. مجلس و بقیه نقشی در این مسایل ندارند. چون اگر قرار باشد حرکت در چارچوب نظام و چارچوب ساختار قدرت در ایران باشد، مجلس کار مهمی نمیتواند بکند و کماکان مراکز عمده قدرت در اختیار محافظهکاران خواهد بود.
ولی اگر منظور این است که لااقل در مقابل دولت چوب لای چرخ نگذارند و با دولت همراهی کنند این توازن یک مقدار به نفع اصلاحطلبان و دولت رقم خواهد خورد که بخشی هم البته مربوط به عملکرد دولت خواهد بود که دولت با این پتانسیلی که در مجلس به دست آورده چه نوع تعاملی داشته باشد که بتواند از حمایت آنها برخوردار باشد یا نه، به ویژه نسبت به آن گروه مستقلی که الان همانطور که گفتند مجلس سه قطبی شده، جذب مستقلها میتواند موثر باشد و این بخش عمدهایش منوط به این است که رفتار دولت و تعامل دولت با اینها چگونه باشد.
آقای طبرزدی، شما پیشاپیش به چالشها و مشکلات مجلس دهم اشاره کردید. اما این ترکیب مجلس دهم را در بردارنده فرصت برای توانمند شدن گرایشها و تشکلهای ضعیف یا حدف شده از دایره رقابتهای سیاسی میبینید یا نه؟
حشمتالله طبرزدی: وقتی بخشی از قدرت میافتد دست نیروهای معتدلتر، و حتی نیروهایی که مدعی هستند که حامی جامعه مدنی هستند تاثیر مثبت خواهد گذاشت. اکثریت یا بخش بزرگی از این مجلس این حق را قایل هستند و جزو شعارهایشان هم بوده که مدعی بودند برای سندیکاها، اتحادیهها و تشکلهای مطبوعاتی زنان و گروههای مختلف اجتماعی حمایت میکنند. اثرات مثبتی دارد.
اما جریان حاکم که قدرت اصلی را در دست دارد، وقتی که در برابر افکار عمومی به نظر من قرار میگیرند و کم میآورند مثل همین انتخابات اخیر سعی میکنند تلافی کنند. تجربه مجلس ششم یادتان هست که به محض اینکه میبینند در حوزه عمومی و افکار عمومی درگیر میشوند و شکست میخورند در نهادهای قدرت و مراکز حساس که در دست دارند متاسفانه کارشکنی در برابر دولت یا نهادهایی که میخواهند حامی مردم باشند شروع میکنند و اینجاست که دولت و نیروهای همسو بایستی برنامه مدون وقدرتمندی را داشته باشند و بتوانند این دوره را پشت سر بگذارند.
متاسفانه طی بیش از سه دهه گذشته در عمر پارلمانتاریستی در جمهوری اسلامی تجربه که وجود دارد این است که در مواجهه بین نیروهای پارلمانتاریست با نیروهای تمرکز گرا و مطلق خواه، نیروهای پارلمانتار نتوانستند این دور باطل را بشکنند و وارد یک مرحله جدید شوند. بنابراین من فکر میکنم در وضعیت فعلی تمام تلاش نیروهای حاکم این خواهد بود که فرصت ندهند به دولت و نیروهای همسو که بخواهند برنامههایی برای حمایت از تشکلهای مدنی و نیروهای مدنی داشته باشند. در این مورد من زیاد خوشبین نیستم.
خانم عادلخواه، با مشخص شدن ترکیب مجلس دهم اینکه این مجلس رکورددار شمار منتخبین زن است با ۱۷ کرسی، نهادهای مدنی و جامعه مدنی ایران در چه وضعیتی قرار گرفته؟
فریبا عادلخواه: کلش را نگاه کنیم شاید سه تا رای است که نسبت به بار گذشته که ۱۴ نماینده زن بود، به اضافه اینکه در شرایط یا موقعیتهایی هست که زنان نقشی بازی کردند. جایی که زنها واقعا مهم بودند، جایگاه خودشان را دارند در انتخابات شوراها هست و به نظرم در انتخابات مجلس از ۱۴ تا به ۱۷ تا اتفاق بزرگی نیافتاده.
ولی حالا اگر اجازه بدهید همان سئوالی را که از آقای طبرزدی و آقای شعله سعدی کردید جواب بدهم. برای اینکه شاید یک بعد دیگری از سئوالتان را روشن کنم. بحث جناحی کردید، من فکر میکنم در ایران هم افراط گرایی هست. مثل همه کشورهای دیگر حتی نوع دموکراتیکش. به خاطر شرایط خاصی که در آن زندگی میکنیم. بحران اقتصادی یک طرف و مسایل منطقهای. به هر صورت هنوز هرچقدر هم از دهههای انقلاب دور میشویم میگوییم انقلاب.
ما همچنان فکر میکنیم یک خورده حسابی با انقلاب و نتیجهاش یا روندش بعضی از گروهها دارند و داریم. به هر صورت یک بده بستان و تسویه حسابی هست. اما به نظر من باید بحث جناحی را خاتمه داد. با از این انتخابات دیگر نمیتوانیم بگوییم جناح محافظهکار یا راست یا اصلاحطلب. این تحلیلها به هم ریخته. به درد قلم ما میخورد و تکیه گاهی شده برای تحلیلهای سیاسیمان. ولی واقعیت این است که اینها به هم نزدیک شدهاند.
مطالبات سیاسی مطالباتی است که الان کسی نمیتواند نه در انحصار خودش بگیرد و نه مقابلش بایستد. حالا میتوانیم بگوییم وقتی از جوانها حرف میزنیم، وقتی از زنان حرف میزنیم، وقتی از آزادی بیان صحبت میکنیم، نمیدانم کسی را نمیشناسم، میگویم حالا معدود افراط گرایان را بگذاریم کنار و جامعه هم نگاه خودش را به اینها نشان داده و عکس العملش را نشان داده، اگر اینها را بگذاریم کنار در کل راست و چپی این وسط نمیتوانیم ترسیم کنیم. یا خط مرزی بین اینها نمیتوانیم ترسیم کنیم. به نوعی مطالبات سیاسی شده مطالباتی تک سایز که به تن همه میخورد و نمیتواند مورد انحصار کسی باشد.
باز مجددا برمیگردم به اینکه بازی نوعی دست دولت است در شرایط آینده. دولتی که هم باید بازی راست کند و بازی آن ظریف است و شاید همین است چالش بزرگ. هم باید هوای راست را داشته باشد و هم هوای چپ را. برای اینکه او برنامه دارد. برجام دارد. برجام یک دو سه چهار میتوانند ادامه دهند الی آخر. در نتیجه بازی اصلی دست دولت است. امکاناتی که دارد و یک مجلس ضعیف به شکلی که داریم همانطور که گفتم چون اصولگرایان نتوانستند قدرهایشان را وارد مجلس کنند، اصلاحطلبان هم رد صلاحیت شدند، این بازی همچنان در دست دولت خواهد بود.