هربار و هرجا که پای رایگیری انتخابات به میان میآید در افکار عمومی و در میان فعالان و تحلیلگران سیاسی، هم اختلاف نظر بر سر رای دادن به این یا آن نامزدها و پشتیبانی از ائتلافهای رقیب بروز میکند و هم تفاوت آرا بر سر شرکت فعال و شرکت نکردن در انتخابات یا تحریم و بیاعتنایی به صندوق و هم دیدگاههای گوناگون درباره ماهیت این رایگیری یا آن انتخابات.
در آستانه هفتم اسفند، روز برگزاری رایگیری دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در ایران هم بحثهای نظری مختلف و متمایز و متضادی درباره ماهیت این رایگیریها ارائه شده است.
حتی فعالان سیاسی منتقد و مخالف حکومت و مدافعان جدایی دین از حکومت هم دیدگاههای متمایز، متفاوت یا متضادی درباره رفتار مطلوب انتخاباتی دارند.
در برنامه این هفته دیدگاهها میزبان سه فعال و تحلیلگر سیاسی با سه فرضیه مختلف درباره دو انتخابات پیشرو همراه هستیم:
در تهران، حشمتالله طبرزدی، نامزد رد صلاحیت شده انتخابات این دوره مجلس و سخنگوی تشکل سیاسی به نام همبستگی و حقوق بشر در ایران که معتقد به انتخابات کاملا آزاد و رقابتی است اما اعلام نامزدی خود و دیگر نامزدهای رد صلاحیت شده را فرصتی برای اعتراض به نظارت استصوابی، برملا کردن محدودیت آزادی سیاسی میداند؛
در واشینگتن، امیرحسین گنج بخش، عضو تشکل سیاسی دیگری به نام همبستگی برای جمهوری عرفی و حقوق بشر در ایران که میگوید حتی شرکت در انتخابات غیرآزاد و محدود هم میتواند فرصتی شود برای تقویت نهادهای انتخابی نظام به ضرر نهادهای انتصابی؛ و
در لندن، سعید برزین، تحلیلگر سیاسی مستقل که باور دارد شرکت در انتخابات محدود و کمرقابت میتواند روش مفید و موثری باشد برای پیشبرد توسعه سیاسی در یک روند تاریخی اما به گفته او تنها وقتی که تقابل میان ولایت فقیه و منتقدان و مخالفان این نهاد تشدید نشود.
آقای طبرزدی، شما معتقد به انتخابات آزاد هستید و باور دارید به اینکه لازمه شرکت در انتخابات این است که حتما انتخابات آزاد و رقابتی باشد و شرکت در انتخاباتی محدود و کم رقابت به بهبود اوضاع سیاسی منجر نمیشود. استدلال شما چیست؟
حشمتالله طبرزدی: استدلال ما این است که اولین بحث این است که ما باید حقوق خودمان را بشناسیم و پاسداری کنیم. یعنی مسئله اینکه تایید صلاحیت بایستی توسط مردم باشد نه شورای نگهبان، بعد هم شرایط بعد از تعیین صلاحیت به وسیله مردم، شرایط آزاد برای فعالیت احزاب، میتینگها و مطبوعات باشد برای اینکه همه به صورت یکسان و برابر بتوانند از این شرایط استفاده کنند.
مسئله سوم این است که انتخابات در رایگیری هم باید شفاف باشد. باید به صورت شفاف رایگیری صورت بگیرد و صندوق در دست نمایندگان احزاب مستقل از حکومت و نماینده دولت باشد. پس بحث فقط رقابت محدود نمیتواند خواستههای واقعی مردم را تامین کند و این روندی است که در ۳۷ سال گذشته هم اتفاق افتاده و در این ۳۷ سال در بهترین صورت مجلس ششم دوره اصلاحات بود که پس از مدتی دیدیم نتیجه خاصی هم در بر نداشت و تبدیل شد به مجلس هفتم.
بنابراین وقتی که انتخابات آزاد باشد، دموکراتیک باشد، شفاف و منصفانه باشد میشود باور کرد که تا حدودی حقوق اساسی مردم تامین شود و پیش شرط همه اینها لغو نظارت استصوابی است.
آقای گنج بخش، شما برخلاف آقای طبرزدی معتقدید که انتخابات محدود و کم رقابت هم در شرایطی میتواند فرصتی باشد برای تشدید تقابل میان نهادهای انتخابی و انتصابی و از این راه بهبود اوضاع سیاسی. استدلال شما برای دفاع از این نظر چیست؟
امیرحسین گنج بخش: اولا این نکتهای که آقای طبرزدی گفتند کاملا درست است. انتخابات آزاد، آزادی احزاب یا رسانهها و حقوق شهروندی کاملا رعایت شود این مسلما در یک ساختار دموکراتیک معنی دارد. ما به عنوان جمهوریخواه از این ساختار دموکراتیک دفاع میکنیم و همینطور استراتژی انتخابات آزاد را تایید میکنیم. اما انتخابات به عنوان یک مفهوم یا به عنوان یک حرکت در نظامهای سیاسی مختلف کارکردهای مختلف دارد.
در جمهوری اسلامی از بدو پیدایش آن دو نظم به وجود آمده که نظم ولایت و نظم جمهوریت است یعنی صندوق رای. و همیشه این صندوق رای برخلاف آن فکری که میگویند مشروعیت برای نظام ایجاد میکند، بحرانزا بوده. این از انتخابات آقای بنیصدر شروع میشود، انتخابات مجلس ششم که اشاره شد و آقای خاتمی. ولایت همیشه کوشش کرده آن زمان هم که از طریق تقلب آن دو دوره احمدینژاد به این مسئله بپردازد کاملا بیشتر برای ولایت ایجاد بحران کرد. امروز اگر به صحنه سیاسی نگاه کنیم میبینیم که واقعیات جهانی و واقعیات کشورداری وادار کرده که جریانی به وجود بیاید که ببیند قدرت تخریب ولایت زیاد است. مردم هم همیشه در این انتخاباتها شرکت کردند و هربار هم که شرکت کردند دقیقا در مقابل ولایت بوده. چه مجلس ششم چه آقای خاتمی و چه این دوره که دیدیم سر آقای روحانی بود.
پس در مجموع وقتی نگاه میکنیم کارکرد انتخابات بحرانزایی برای ولایت بوده و کوشش در کم کردن قدرت تخریب است. از این منظر ما به انتخابات نگاه میکنیم ولی هنوز روشن نیست که آیا چنین توان و پتانسیلی به وجود میآید یا نه؟ به گذشته که نگاه میکنیم میبینیم صندوق رای این نقش را ایفا کرده و باید هم این کار را کرد و همینطور هم که میدانید یک ائتلافی به هر حال به وجود آمده. از اصولگرایان میانه تا اعتدالگرایان و اصلاحطلبان و نکته اساسی این است که سرمایه از جنبش سبز آمده. این خیلی نکته مهمی است. یعنی آن نیرویی که جلوی ولایت ایستاد و امروز هم رهبرانش در حصر هستند و ما اعلام میکنیم همانطور که خانم رهنورد هم گفته ایشان را همیشه به یاد خواهیم داشت.
آقای برزین، شما نظر سومی دارید متمایز از نظرهای دو میهمان دیگر این برنامه آقای گنج بخش و آقای طبرزدی. بر این باورید که انتخابات محدود و کم رقابت هم میتواند مثمر ثمر باشد اما به شرط آنکه به تشدید تقابل میان نهادهای انتخابی و انتصابی دامن نزند. اینجایش متفاوت است با نظر آقای گنج بخش. استدلال شما برای اثبات این باور چیست؟
سعید برزین: من از یک دید واقعبینانه سعی میکنم حرکت کنم و شرایط را مثبت میبینم و به نوعی همکاری میان حکومت و جامعه ارزیابی میکنم. انتخابات یک فرصت است برای حکومت که موقعیت خودش را تحکیم کند و مشروعیت خودش را تقویت کند و پایگاه اجتماعی خودش را تقویت کند.
برای اینکه بتواند این کار را انجام دهد باید مردم را بیاورد پای صندوقهای رای. مردم به زور اسلحه پای صندوقهای رای نمیآيند. به زور هم بیایند خودشان هم میدانند که به زور آمدهاند و مشروعیت برای این حکومت نیست. مردم باید با پای خودشان بیایند پای صندوقهای رای و به دست خودشان و اراده خودشان رای بدهند. چطور میشود مردم را پای صندوقهای رای آورد؟ باید به آنها امتیاز داد. یک چیزی باید به مردم داد که دلشان خوش شود. یک امتیازی باید به مردم داد که بیایند پای صندوق رای و رای بدهند.
پیشنهادی که نظام جمهوری اسلامی ایران در شرایط فعلی دارد این است که میگوید آقا من اول امنیت برقرار میکنم، یعنی نمیگذارم کشور سوریه و لبنان و افغانستان شود. دوم میآیم شرایط فعالیت و توسعه اقتصادی را فراهم میکنم. یعنی نان و آب مردم را بهشان میرسانم. سوم به مردم این حق را میدهم که میان برنامههای سیاسی که تاحدودی (تاکید میکنم) تاحدودی تفاوت بینشان هست یکی را انتخاب کنند.
این امتیازهایی است که نظام حاضر است به مردم بدهد. البته دموکراسی لیبرال نمیدهد، حق انتخاب شدن نمیدهد. حق به خانمهای بیحجاب نمیدهد ولی خودش میگوید امنیت میدهم توسعه اقتصادی میدهم و حق انتخابات محدود میدهم. در عوض چه میخواهد؟ مشروعیت میخواهد. اینکه مردم بیایند پای صندوق رای در روند تصمیمگیری شرکت کنند سهیم باشند، و حکومت قوی شود. این مبنای یک قرارداد اجتماعی میشود.
حکومت یک امتیاز میدهد یک امتیاز میگیرد. این مبنای یک قرارداد اجتماعی است. دیگر اینجا تکلیف الهی نیست که مومنین وظیفه داشته باشند که بروند با حکومت بیعت کنند. تکلیف مذهبی مومن به نظام مذهبی وظیفه قدسی نیست. این یک قرارداد اجتماعی است. حکومت امتیاز امنیت، توسعه و انتخابات محدود میدهد و در عوض مشروعیت محدود میخواهد. مردم میتوانند پیشنهاد این قرارداد را بپذیرند یا نپذیرند.
آقای طبرزدی، ارزیابی شما از نقطه نظرهای آقای برزین و آقای گنج بخش چیست؟
حشمتالله طبرزدی: من اول تاکید کنم که ما خودمان در واقع کاندیدا هستیم. انتخابات را تحریم نکردیم و حتی فرمول عدم مشارکت را هم ارائه ندادیم و گفتم و پیشنهاد دادیم به صندوق آزاد و اینکه مردم حق دارند به کاندیداهایی که از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدهاند اما از سوی خود مردم تایید صلاحیت شدهاند، مثل کاندیدای همبستگی، رای بدهند. من اول این را تاکید کنم.
اما در مورد نظر جناب آقای گنج بخش به نظر من جنبه کارکردی دارد عملکردی دارد و اینکه در هر صورت مسئله حق انتخاب، دموکراسی و حق تعیین سرنوشت را تقلیل میدهد به اندازه یک کارکرد سیاسی و سیاستورزی. من نفی نمیکنم که همواره انتخاباتهای جمهوری اسلامی همواره با چالشهایی روبهرو بوده. این درست است.
این چالشها به خصوص در مرحله کنونی مسئله انتخابات خبرگان رهبری دیدم که هفت هشت ده نفر را مشخص کردند بخشی از شهروندان و گفتند اینها را ما رد صلاحیت میکنیم و رای نمیدهیم. اینها کار خوبی است و چیزهایی است که انجام میگیرد.
اما من فکر نمیکنم که چالش اینقدر جدی باشد که اولا بتواند تاثیر بسیار تعیینکنندهای در سرنوشت مردم داشته باشد و حکومت را هم با چالش جدی روبهرو کند. من این بخش از صحبتم را گره میزنم که فرمایشات جناب برزین که میفرمایند یک قرارداد اجتماعی به این وسیله بین مردم و حکومت برگزار میشود. من اگر حتی این هم بود تا حدودی مناسب بود. ولی خب میدانید که انتخابات مهندسیشده برای جلوگیری از همه این مسائل است.
یعنی همین الان مشخص شده که ترکیب مجلس آینده چگونه باشد. سپاه آمد و این رد صلاحیتهای گسترده را انجام داد. حکومت هم متوجه این مسئله شده. یعنی متوجه شده تا حدود زیادی باید ریسک انتخابات را پایین آورد و حکام و شورای نگهبان و ولایت فقیه هم با یک آرامش بیشتری این انتخابات را سروسامان بدهند.
لذا من ضمن اینکه موارد مثبت نظرات دوستان را رد نمیکنم اما به عنوان یک دموکراسیخواه تاکید میکنم بر حق انتخاب آزاد. و حق تعیین سرنوشت و شفاف بودن وضعیت صندوق حقوق اساسی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تاکید قرار گرفته و ما هم به عنوان همبستگی و گروه دموکراسی و حقوق بشر نمیتوانیم با معیارهای اعلامیه جهانی حقوق بشر تعبیر کنیم و تقلیل دهیم مسئله انتخاب را به یک سیاست ورزی در میدان که در میدان چه اتفاقی خواهد افتاد.
آقای گنج بخش، پاسخ شما به این استدلال آقای طبرزدی؟ همچنین نقدتان به نظر آقای برزین لطفا.
امیرحسین گنج بخش: در مورد آقای طبرزدی به شیوه دیگری ما هم نظر هستیم. یعنی معتقدیم که شرکت به هر حال به صورتی که بتواند چالشی باشد خوب است. ولی من این را در حوزه ساختار میبرم و میگویم این دعوایی که از اول انقلاب بین نهادهای انتخابی یعنی جمهوریت نظام و استبداد بیقانون ولایت وجود داشته و همینطور هم ادامه پیدا میکند.
این حالتی است که جناحی است، تبدیل به یک دعوای ساختاری. یعنی هرکه رییس جمهور میشود مجبور است جلوی ولایت بایستد. چون کشورداری میکند نمیتواند به عنوان پایگاه انقلاب به دزدها از جمله همین مسئله سوریه و لیبی بودن سوریه و لیبی شدن دقیقا از آنجایی میآید که ما یک سیاست خارجی تهاجمی داریم مثل مورد آقای خامنهای که میخواهد دنیا را عوض کند و همه دنیا را به سمت خودش بکشاند و این در منطقه با عکسالعملهایی روبهرو میشود و ما الان داریم مزهاش را در زمینه اتمی میچشیم.
نکته دوم اینکه حرفهای آقای برزین زمانی معنی پیدا میکند که با یک جامعه حقوقی مربوط شود. وقتی شما دارید یک قرارداد امضا میکنید این مجموعهای از حقوقها است. بده بستان نیست. در جامعه ایران و در شکل قدرت ولایت همیشه یک شکل استبدادی داشته. اساسا حقوق را برنمیتابد. در حالی که آن قسمت دیگر همهاش کوشش میکند بین خودیها هم یک قانونی برقرار کند.
ما دیدیم در مجلس ششم و انتخابات آقای خاتمی دیدیم حتی حقوق خودیها را هم به رسمیت نمیشناسد و با این نظارتهای استصوابی که صحبتش شد این دقیقا نشان دهنده این است که کاملا دچار بحران شده و از رای مردم میترسد و کوشش میکند آن را کوتاه تر کند. همانطور که گفتند این قرارداد زمانی به وجود میآید که قدرت تخریب ولایت ازبین برود.
یعنی ما بتوانیم دست ولایت را از جاهای مختلف از کشورداری و مملکت داری قطع کنیم گام برمیداریم به آن سمتی که جنبه حقوقی به وجود میآید و در جنبه حقوقی مبارزات اصلاحطلبانه برای آن حقوقی که آقای طبرزدی به درستی به آن اشاره کردند امکان پذیر میشود.
در غیر این صورت در به همان پاشنه خواهد چرخید. و تصور هم نکنید که خود آقای روحانی هم در این انتخابات بتواند اکثریت را در مجلس به دست بیاورد و فکر کند مشکل حل شده به هیچ رو حل نشده همانطور که مجلس ششم و دوران آقای خاتمی به خوبی نشان دادند. یک آغازی است با توجه به بیماری آقای خامنهای با توجه به بیآینده بودن ولایت که برویم به سمت حقوقی شدن جامعه و بتوانیم یک قرارداد اجتماعی دموکراتیک بین مردم به وجود بیاوریم.
آقای برزین، پاسخ شما به گفتههای آقای گنج بخش و همچنین به استدلال آقای طبرزدی چیست؟
سعید برزین: آقای طبرزدی عنوان کردند که انتخابات باید دموکراتیک باشد شفاف باشد و منصفانه، یکسان و برابر باشد. اینها همه به لحاظ آرمانی و بحثهای حقوقی درست است. ولی واقعیت اجتماعی تاریخ ما نیست. ما باید به انتخابات به عنوان بخشی از یک پروسه و روند تاریخی دراز مدت نگاه کنیم.
شما اگر آرمانهای بسیار فرادستی را مورد نظر قرار دهید در عمل و پراتیک روزمره سیاسی فلج میشوید. نکتهای که آقای گنج بخش میگویند که انتخابات در برابر ولایت است و برای ولایت بحرانزا است و علیه ولایت است، من این را قبول نمیکنم. یعنی من تضاد میان ولایت و ملت را ضرورتا موجب توسعه و پیشرفت سیاسی نمیبینم.
این تفکر که اگر حکومت ولایت ضعیف شود پس دموکراسی قوی میشود چنین چیزی وجود ندارد. خطر سوریه فقط از طرف حکومت و ولایت نیست. از طرف ملت هم هست. هر دو طرف خطرناکاند. هر دو طرف میتوانند بازی غلط کنند. هم ملت میتواند اشتباه کند و هم ولایت میتواند اشتباه کند. اینکه بگوییم فقط ملت هرکاری که بکند درست است و ولایت اشتباه است یا از آن طرف... نه. هر دو طرف امکان اشتباه و بحران سوریه وجود دارد.
ما دو راه بیشتر پیش رو نداریم. یا احزاب به دنبال جنبشهای اجتماعی و نارضایتی مدنی بروند، یعنی جنبش خیابانی، اعتصاب و اعتراض را تشویق کنند. با این روش در سی سال گذشته چقدر دستاورد داشتیم؟ جنبشهای اعتراضی، کف خیابانی، اجتماعی چقدر زمینه پیشرفت سیاسی را فراهم کرده و مهمتر از آن به چه قیمتی تمام شده؟ چه مقدار تضاد قهرآمیز؟ چه مقدار کشته؟ چه مقدار زندانی؟
اما یک راه دیگر هم هست که من فکر میکنم این دارد مسلط میشود. آن هم این است که علیرغم محدودیتهای سیاسی، علیرغم خشونت حکومتی، علیرغم نبودن آزادیهای قانونی، بهترین و کم خرج ترین و کم ضررترین روش این است که در چارچوب این آزادیهای محدود فعالیت شود و عوض اینکه حکومت را تخریب کنیم نهاد سیاسی بسازیم. فعالیت ملایم حزبی را تشویق کنیم، آزادی ملایم مطبوعاتی را تشویق کنیم. آهسته پیش برویم که هر حرکتی قابل مدیریت باشد. این مفهوم مفهوم روش انتخاباتی است.
در این مملکت افراد سکولار هستند، افراد اصلاحطلب هستند، افراد اصولگرا هستند. امکان حذف هیچیک از اینها وجود ندارد. شما نمیتوانید نیروهای سکولار را از جامعه ایران حذف کنید، نمیتوانید نیروهای اصولگرا را از صحنه سیاسی ایران حذف کنید. اگر بخواهید نوعی اجماع به وجود بیاید زمینه اجماع سیاسی به وجود بیاورید، به جز ساختن نهاد و فرهنگ سیاسی از طریق بستر انتخابات امکان پذیر نیست. حتی اگر آزادیها محدود باشند.
آقای طبرزدی، جمعبندی شما از این مناظره؟ در چه صورت ممکن است شما نظرتان را عوض کنید و تحلیل آقای گنج بخش یا آقای برزین را بپذیرید؟
حشمتالله طبرزدی: فرمولی را که من فکر میکنم میانه است و هم به قول آقای برزین آرمانگرایانه نیست و هم به قول آقای گنج بخش میتواند در عالم سیاست ما در واقعیتهای ما هم اثر مثبت داشته باشد طرح یک مطالبه است. آن چیزی که ما به عنوان انتخابات آزاد و دموکراتیک مطرح میکنیم یک مطالبه است و ما نقشه راه هم ارائه میدهیم.
ما میگوییم این حق مردم باید باشد که بتوانند کاندیدا شوند و ما کاندیدا شدیم. دعوت کردیم از سایر کاندیداهای رد صلاحیت شده که اینها با هم باشند و این بار به شورای نگهبان گفته شود به حکومت گفته شود که آقا تو حق نداری هر دوره انتخابات مهندسی کنی و هر آن کسی را که خواستی قلع و قمع کنی. نه ما میتوانیم حضور داشته باشیم بسیار مسالمتآمیز، بسیار دموکراتیک به عنوان یک الگو به عنوان یک نقشه راه و در عین حال که در انتخابات شرکت میکنیم، این طور نیست که بگوییم تحریم مطلق یا مشارکت مطلق، نه ما فرمول بینابین میدهیم. میگوییم ما شرکت میکنیم اما مطابق استانداردهای بینالمللی.
ما داریم میگوییم که شورای نگهبان حق رد صلاحیت ندارد و ما در میدان هستیم و دعوت میکنیم مردم بیایند هرجور که میتوانند نظر خودشان را بدهند برای اینکه شرایط انتخابات آزاد دموکراتیک را به عنوان یک مطالبه به حکومت تحمیل کنیم. مثل همان بحث نه به اعدام مطرح است آزادی زندانیان عقیدتی مطرح است نه به حجاب اجباری مطرح است... این هم یک کنش اجتماعی است. آرمانگرایانه نیست. یک واقعیتی است که در زمینه و بستر اجتماعی ما امروز جواب میدهد.
الان شما میبینید که نزدیک ۳۰ تا ۵۰ درصد مردم همواره در انتخابات شرکت نمیکنند. با فرمول انتخابات آزاد ما پیشنهاد میدهیم که این بخش جامعه هم بتواند به نحوی رایش را مطرح کند و حضور داشته باشد. من فکر میکنم این نظریه به نحوی هم نظر جناب گنج بخش و هم نظر جناب برزین را میتواند پوشش بدهد.
آقای گنج بخش جمعبندی شما از این بخش. چه رویداد یا مجموعه رویدادهایی میتواند نظر شما را عوض کند و سبب شود نظر آقای برزین یا نظر آقای طبرزدی را بپذیرید؟
امیرحسین گنج بخش: ظاهرا سه نفر بر این نظر هستند که موضوع تحریم بیمعنی است. ولی اینکه مردم چگونه و چرا باید شرکت کنند استدلالها متفاوت است. من در بخش مطالباتی که آقای طبرزدی طرح میکند سالهای سال به عنوان جمهوریخواه جزو استراتژی ما بوده. انتخابات آزاد را به عنوان استراتژی طرح کردیم. در این انتخابات باید ببینیم محل نزاع کجاست و دعوا کجاست.
آن خطری که آقای برزین ازش یاد میکند که خطر سوریه شدن و لیبی شدن است برخلاف نظر ایشان این سیاستهای آقای خامنهای در منطقه و اینهاست که خطر حمله نظامی را از نزدیک گوش ما برد بر سر مسئله اتمی و مسئله شمایلی که درست کردند و عاقبت هم مجبور شدند به این صورت بد عقبنشینی کنند.
اگر مردم متوجه نشوند شرکتشان در انتخابات دقیقا برای کوتاه کردن دست است و تبدیل شدن ایران به یک کشور این دقیقا نمیدانند چرا شرکت میکنند و مثل سابق خواهد بود. نکته دوم که ایشان در را بطه با بیدرد بودن کردند فراموش نکنند بزرگترین سرمایهای که برای مردم ایجاد شد در یک جنبش اجتماعی بود که آن هم جنبش سبز بود. هزینه دادند ولی ارزشی که ایجاد کرد ارزش بینظیری که امروز تمام نیروهای دموکراسیخواه دارند ازش استفاده میکنند.
به همین دلیل که این موضوع که آقا نباید آمد توی خیابان و اعتصاب کرد و غیره تا زمانی که این با مدیریت درست سیاسی صورت گیرد کاملا مجاز است و اتفاقا جزو حقوق مردم است و این دقیقا دو ترکیب این مسئله یعنی صندوقهای رای و حرکتهای اجتماعی که از جمله خود رای دادن هم در آن میگنجد است که راه را باز میکند به سمتی که ظاهرا هر سه ما به آن برسیم و آن یک جمهوری بر اساس جدایی دین از دولت و مبتنی بر حقوق بشر است.
آقای برزین، جمعبندی شما از این تبادل نظر؟ آیا شرایطی را میتوانید تصور کنید که نظر شما عوض شود و همنظر شوید با آقای گنج بخش یا آقای طبرزدی؟
سعید برزین: من استقبال میکنم از آقای طبرزدی آنجا که میگویند ما وارد انتخابات شویم و مسالمتآمیز و شرایط انتخابات دموکراتیک را آموزش میدهیم و از آرمانگرایی فاصله میگیریم، من از این نکات جناب طبرزدی استقبال میکنم. من استقبال میکنم از سخنان آقای گنج بخش آنجا که تاکید دارند که تحریم بیمعنا است و دستور کار نیست دیگر. من این نکته را مهم میدانم.
ولی هرگونه حرکتی که موجب تنش و تشنج اجتماعی بشود من فاصلهام را با یک چنین نظری حفظ میکنم. انتخابات در تاریخ بستر تغییر بوده. چه بخواهیم چه نخواهیم. درست است برخی تغییرات بستر تاریخی نداشتند. انقلاب ۵۷ بستر انتخاباتی نداشت. درام نیروهای چپ بستر انتخاباتی نداشتند. فعالیتهای سندیکایی دهه ۷۰ بستر انتخاباتی نداشتند.
اما در عین حال برخی از مهمترین تحولات تاریخ معاصر ایران بستر انتخاباتی داشتند. شکل گرفتن دوران رفسنجانی و دوران سازندگی و شکل گرفتن دوران اصلاحات آقای خاتمی و شکل گرفتن مردم باوری آقای محمود احمدینژاد همه پیامد یک تحول انتخاباتی بوده. این ها واقعیتهای جامعه ما بوده. یعنی سیاست در این حوزهها اتفاق افتاده.
ما در عالم فانتزی که نمیتوانیم زندگی کنیم، پس با اینکه انتخابات مجلس به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری نیست اما مجلس به عنوان یک عنصر تعیینکننده در تاثیرگذاری بر کابینه ارزیابی میشود و انتخاباتش مهم است. انتخابات ۹۴ هم مستثنی نیست. انتخابات پیش رو میتواند فصل اعتدالی آقای حسن روحانی را با دستاوردهایش در پرونده هستهای استمرار دهد و قوی کند و یا کشور را بار دیگر برگرداند به طرف اصولگرایان.