با نزدیک شدن روز نهم دیماه که از پنج سال پیش به این سو در تقویم رسمی حکومت ایران روز برائت از دستاندرکاران آنچه «فتنه ۸۸» توصیف میکند نامگذاری شده، گفتههای متفاوتی درباره حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، رهبران اعتراضهای سال ۸۸ بر زبان آورده میشود.
برخی از مقامهای منتهیالیه طیف اصولگرایان نامبردگان را حتی متهم به بغی یا سرکشی، براندازی و در نتیجه مستوجب مجازات اعدام تشخیص میدهد، و در خواستهایی از سوی دیگر در جهت رفع حصر یا بازنگری و بررسی دوباره این موضوع و برگزاری یک محاکمه منصفانه.
روز شنبه میرحسین موسوی در واکنش به دسته اول اتهام براندازی را ناشی از بیتقوایی و ضعف بهتان زنندگان توصیف کرد و یادآور شد که از ابتدای حصر بارها برای حضور در دادگاهی علنی و صالح اعلام آمادگی کرده است. درخواستی که چندی پیش مهدی کروبی هم آن را تکرار کرد.
پس از بیش از چهار سال حصر این سه چهره و در آستانه پنجمین سالگرد ۹ دی ۱۳۸۹ سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها احتمال و راههای رفع حصر را بررسی میکنند: احمد منتظری فرزند مرجع تقلید درگذشته شیعه، آیتالله حسینعلی منتظری در قم، اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی در پاریس و محمدتقی کروبی فرزند مهدی کروبی در لندن.
گفتههای مختلفی وجود داشته در مورد حصر اخیراً. من یکی یکی سعی میکنم بعضی از برجستهترینهای آنها را مطرح کنم. آقای منتظری یکی از آخرین اظهارنظرها درباره حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را هفته پیش محمدرضا تویسرکانی نماینده رهبر در بسیج مستضعفین بر زبان آورد و گفت: تصمیم حصر با شورای عالی امنیت ملی نبوده و همین نهاد است که با تایید رهبر میتواند به حصر پایان دهد و اقدامات علی مطهری نماینده مجلس سبب پیچیده شدن کار میشود. در این گفتهها حمله و طعن ولعنی دیده نمیشود و راهی برای رفع حصر پیشنهاد شده. آیا میتواند این نشانهای باشد برای اینکه برخی از نزدیکان به رهبر تلاشهایی میکنند در سمت و سوی رفع حصر؟
متاسفانه در مورد حصر این سه بزرگوار، مسئولان مختلف جمهوری اسلامی جوری صحبت میکنند مثل این که بعد ۳۶ سال هنوز نظامی مستقر نشده و هرکسی میآید یک نظری اعلام میکند بدون اینکه عواقب آن را ملتزم باشد و در نظر بگیرداحمد منتظری -- فرزند آیت الله حسینعلی منتظری (قم)
احمد منتظری: متاسفانه در مورد حصر این سه بزرگوار، مسئولان مختلف جمهوری اسلامی جوری صحبت میکنند مثل این که بعد ۳۶ سال هنوز نظامی مستقر نشده و هرکسی میآید یک نظری اعلام میکند بدون اینکه عواقب آن را ملتزم باشد و در نظر بگیرد.
الان میبینیم که در مورد حصر آقای منتظری آمدند گفتند که شورای امنیت ملی. ولی خب زمانی این حصر برداشته شد که شخص آقای خامنهای تصمیم گرفت که این کار انجام شود. یعنی شورای امنیت ملی در واقع یک پوششی بود و این کاری که حصر آقای منتظری به دستور شورای امنیت ملی باشد، با اشاره آقای خامنهای بوده و رفع حصر هم با اشاره و دستور آقای خامنهای بوده. این کاملاً مشخص است.
در مورد این سه بزرگوار هم آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد هم دقیقاً همین است. یعنی آقای خامنهای باید با یک اشارهای بگویند که این حصر برداشته شود و الان گردن شورای امنیت ملی میاندازند، مثل این است که ایشان میخواهد که به امر ایشان باشد، یعنی به امر رهبری باشد ولی مسئولیتش به اسم ایشان نباشد. ولی این جور نیست. یعنی با این وسایل ارتباط جمعی که هست و مردم آگاه هستند، این دوگانگی بسیار زشت است که در نظام جمهوری اسلامی صورت بگیرد.
حالا این که آقای تویسرکانی نماینده رهبر در بسیج مستضعفین گفته باید با تایید رهبر باشد، آیا همان نشانهای هست که یک آدمهایی مثل ایشان که نزدیک به رهبر هستند دارند راه حلی پیدا میکنند برای رفع حصر، یا نه؟
فقط میخواهند وقت کشی کنند و زمان بگیرند. اگر بخواهند رفع حصر کنند این کار چند دقیقه است. شاید چند ثانیه. اینکه آقای خامنهای یک اشارهای بکند و رفع حصر انجام شود.
آقای امیرارجمند، در هفته گذشته همچنین مصطفی کواکبیان نماینده جناح اصلاحطلب در هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در ثانیههای آخر یک برنامه تلویزیونی گفت: در هفته وحدت موضوع حصر را رهبر تدبیر کند. جملهای خارج از چارچوب آن بحث که هم مجری و هم طرف مقابل بحث را غافلگیر کرد. آیا بر زبان آمدن این گفته میتواند نشانه تغییر فضای سیاسی جامعه باشد به نفع طرح موضوع رفع حصر به طور علنی؟
فضای علنی جامعه به ویژه در چند هفته اخیر کاملاً به نفع دنبال کردن مسئله رفع حصر است و نشان داده شده که یک مطالبه عمومی است. این یک واقعیت است. از جانب دیگر ما شاهد هستیم که فشار بر تصمیمگیرندگان اساسی در جمهوری اسلامی در خصوص رفع حصر افزایش پیدا کرده استاردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی (پاریس)
اردشیر امیرارجمند: فضای علنی جامعه به ویژه در چند هفته اخیر کاملاً به نفع دنبال کردن مسئله رفع حصر است و نشان داده شده که یک مطالبه عمومی است. این یک واقعیت است. از جانب دیگر ما شاهد هستیم که فشار بر تصمیمگیرندگان اساسی در جمهوری اسلامی در خصوص رفع حصر افزایش پیدا کرده است.
مهم تر اینکه مجموعه استدلالهایی که اینها برای توجیه کردن حصر ارائه میکردند کاملاً ناموجه جلوه شده و من شخصاً صحبتهای افرادی مثل آقای تویسرکانی را در نتیجه فشار بدنه بسیج میبینم. هستند بسیجیان پاک نهادی که واقعاً حضورشان در بسیج به خاطر مسایل عقیدتی است و امروزه با مسئله بینظمی و بیقانونی که در مورد این سه نفر صورت میگیرد و موازین شرعی هم نقض میشود، سئوال برایشان پیش آمده و مجموعه را زیر فشار قرار دادهاند که راه حلی برای این مسئله پیدا کنند و جواب قانعکنندهای را ارائه کنند.
آقای کروبی، در هفته گذشته هفته نامه صبح صادق وابسته به اداره سیاسی سپاه پاسداران نوشت حصر ناشی از اعتراضهای به انتخابات ۸۸ نبوده بلکه معلول تغییر روش آقایان موسوی و کروبی همزمان با اعتراضات در تونس و مصر در بهمن ۸۹ بوده و رفتن به سوی براندازی. حرفی که پیش از آن سعید جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در مشهد بر زبان آورده بود. این گفتهها نشانه چیست؟
ما شاهد سردرگمی، استیصال یا کلافگی در درون حاکمیت هستیم. در ارتباط با حصر غیر قانونی و غیرشرعی که اتفاق افتاده تا الان صحبتهای بسیار متفاوتی از مقامات مسئول شنیدیم و هر روز نکته جدیدتری مطرح میشود. دلیل و ریشه اصلی آن را هم باید در بیقانونی این عمل دانستمحمدتقی کروبی -- فرزند مهدی کروبی (لندن)
محمدتقی کروبی: همانطور که در ارتباط با اصل حصر و برداشتن حصر هم دوستان اشاره کردند، ما شاهد سردرگمی، استیصال یا کلافگی در درون حاکمیت هستیم. در ارتباط با حصر غیر قانونی و غیرشرعی که اتفاق افتاده تا الان صحبتهای بسیار متفاوتی از مقامات مسئول شنیدیم و هر روز نکته جدیدتری مطرح میشود.
دلیل و ریشه اصلی آن را هم باید در بیقانونی این عمل دانست و این که دستگاهها و سایر بخشهای حکومتی و دولتی ابتدا امری را رقم زدند و بعد به دنبال آن هستند که برای آن استدلال و دلیلی پیدا کنند. ما میدانیم که حصر بعد از انتخابات جنجال آمیز سال ۸۸ و اعتراض مردم به تقلب و حضور رهبران در جمع مردم و بعد حوادث تلخی که در درون این راهپیماییها اتفاق افتاد برای مردم موجب افزایش فشارها و مسائل دیگری شد.
تا رسیدیم به زمانی که بهار عربی اتفاق افتاد. سران جنبش اتقاقاً به مانند خود حکومت از مردم دعوت کرد که از بهار عربی یا به عبارت حکومت ما بیداری اسلامی حمایت کنند، روزی را در نظر گرفتند برای حمایت. خب طبیعی است که دیکتاتورهایی در منطقه بودند که حقوق مردم را نادیده گرفته بودند.
آقایان کروبی و موسوی برای اینکه میان طرفدارانشان با آن مجموعه که حکومت با ساز و کار خودش به خیابان میآورد، دچار تنش نشوند، روز دیگری را تعیین کردند و از این منظر شاید بتوان آن را هم قدرت نمایی جریان معترض هم دانست. متاسفانه حکومت برنتابید. یعنی به عبارت ساده تر آن چیزی را که خودش حداقل ادعا میکرد که خوشحال است از بهار عربی و برای مردم منطقه میپسندید، برای مردم خودش نپسندید و برخورد کرد.
امروز توجیه حصر کار بسیار بسیار مشکلی شده، ما با توجه به صحبتهای متفاوتی که از مقامات و منجمله مقامات سیاسی اجتماعی و نظامی و یا حتی وابستگان به رهبری میشنویم، صحبتهای متفاوتی است. لذا توجیههای متفاوتی هم سعی میکنند برای آن مطرح کنند و این متاسفانه من فکر میکنم کمکی به سیستمی که فکر میکرد با حصر و محدودیت رهبران جنبش میتواند آنها را به فراموشی بسپارد، و این بخش از اعتراضات مردم ایران را کاملاً ارتباطش را به دنیای بیرون بدهد و خواست دشمن قرار دهد، ناموفق بوده و بنابراین هر روز به دنبال توجیه نکتهای هستند که امروز سمت براندازی روی آوردهاند.
آقایان کروبی و موسوی با آن سابقهشان به دنبال اصلاح نظامی بودند که فساد بخش اعظم آن را فرا گرفته و امروز به اصطلاح خود مقامات دولت، شخص رییس جمهور، فسادی که تا به امروز تکان دهنده بوده، پنج درصد آن چیزی بوده که اتفاق افتاده و اینها گفتهاندمحمدتقی کروبی
پر واضح است که آقایان کروبی و موسوی با آن سابقهشان به دنبال اصلاح نظامی بودند که فساد بخش اعظم آن را فرا گرفته و امروز به اصطلاح خود مقامات دولت، شخص رییس جمهور، فسادی که تا به امروز تکان دهنده بوده، پنج درصد آن چیزی بوده که اتفاق افتاده و اینها گفتهاند. بنابراین اینها برای اصلاح این نظام و این ساختار حرکت کردند. که متاسفانه تحمل نشد و حالا برای توجیه آن رفتار ما سخنان متفاوتی را از مقامات میشنویم.
آقای منتظری، گفتههای آقایان تویسرکانی و کواکبیان یک طرف و گفتههای پیشتر عباسعلی کدخدایی، دبیر و سخنگوی سابق شورای نگهبان یک طرف دیگر که نظام با حصر در حق آقایان موسوی و کروبی لطف کرده و در قانون مجازات اسلامی برای اقدام علیه امنیت ملی مجازات اعدام هم پیشبینی شده. با چنین اظهارنظرهایی و فشارهایی که آقای امیرارجمند به آن اشاره کردند که یک جناحی از جمهوری اسلامی وارد میکند در جهت ادامه حصر، آیا رهبر حتی اگر بخواهد میتواند به سوی رفع حصر برود؟
اینها همه اش حرف است که میآیند میگویند دو جناح داخل حکومت هستند و یکی میگوید آری یکی میگوید نه... اینها در واقع دارند آن کارهایی را که دارد انجام میشود و آن حصر غیرقانونی و غیرشرعی که دارد انجام میشود را توجیه میکنند. این طور نیست که رهبران مملکت نتوانند این مشکل را حل کننداحمد منتظری
بله. کاملاً. همانطور که آقای کروبی گفتند این یک بیقانونی است، نتیجه صحبت تمام این آقایان اطراف این قضیه هر کسی که نظرات مختلفی میگویند، نتیجهاش یکی است. این بیقانونی است. یعنی اگر کسی متهم است که تخلف کرده و متهم است که میخواست براندازی کند، خب یک دادگاه صالحه تشکیل دهند و محاکمه کنند.
نه تنها این سه نفر را بلکه آن کسانی را که متهم اند که اصلاً انتخابات را به اینجا کشاندهاند. از شورای نگهبان گرفته تا نیروهای انتظامی و دیگران بیایند بررسی کنند و پرونده را مختومه کنند. این جور استخوان لای زخم گذاشتن و مردم را بلاتکلیف گذاشتن، افکار عمومی را بلاتکلیف گذاشتن، بسیار به ضرر است. اگر قانون باشد، خب قانون مشخص کرده. دادگاهی باشد با حضور هیئت منصفه. چون دادگاههای سیاسی متهم در مقابل حکومت است و باید یک قاضی بیطرف باشد که آن هیئت منصفه است. با وجود هیئت منصفه بیایند بررسی کنند اگر واقعاً میگویند تخلفی صورت گرفته.
درباره آن سئوالی که میفرمایید من به نظرم اینها همه اش حرف است که میآیند میگویند دو جناح داخل حکومت هستند و یکی میگوید آری یکی میگوید نه... اینها در واقع دارند آن کارهایی را که دارد انجام میشود و آن حصر غیرقانونی و غیرشرعی که دارد انجام میشود را توجیه میکنند. این طور نیست که رهبران مملکت نتوانند این مشکل را حل کنند.
آقای امیرارجمند، از سوی دیگر در چارچوب چهرههای شاخص دولت، مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری گفته نهاد تصمیمگیرنده شورای عالی امنیت ملی است و دولت و قوه قضائیه به تنهایی نمیتوانند این مسئله را پیگیری کنند. این حرفها را در وضعیت فعلی و توازن قوایی که بین دولت و قوه قضائیه و نهادهای دیگر وجود دارد چگونه میشود بررسی و تفسیر کرد؟
در قانون اساسی رییس جمهور در عین این که رییس قوه مجریه است، اجرا کننده قانون اساسی است. در مقام اجرای قانون اساسی رییس جمهور میباید که از حقوق تک تک شهروندان ایرانی دفاع کند. ایشان وقتی که آمد به مسند قدرت رسید اولین چیزی را که مطرح کرد، حقوق شهروندی بود. لایحه حقوق شهروندی بود. بعداً هم تاکید کرد که من میخواهم کهن قانون اساسی را اجرا کنم. خب این قولهایی که داده میشود کی میخواهد اجرا شود؟اردشیر امیرارجمند
اولاً وقتی ایشان خواستند وزیر شوند، یکی از مسائلی را که مطرح میکردند این بود که ایشان قول داده بودند که گفتگو میکنند و تعامل میکنند و این مسئله را حل میکنند. بعداً شاهد بودیم که کم کم ایشان گفتند من کاری نمیتوانم بکنم و الان ادعا میکنند که اصلاً دولت نمیتواند کاری کند و مسئله را احاله دادند به شورای عالی امنیت ملی.
به هر حال تا حالا هیچ عضوی از شورای عالی امنیت ملی به عنوان جایگاه حقوقی خودش در این شورا مسئولیت این شورا را در این زمینه قبول نکرده. اگر ما به فصل ۱۳ قانون اساسی رجوع کنیم، اصل ۱۷۶ که اختصاص دارد به شورای عالی امنیت ملی، مشاهده میکنیم که هیچگونه وظیفه قضایی برای شورای عالی امنیت ملی پیشبینی نشده. یعنی این شورا دارای چنین صلاحیتی نیست.
به علاوه در این ماده آمده به صراحت که مصوبات شورای عالی امنیت ملی پس از تایید مقام رهبری قابل اجرا است. یعنی اساساً این شورا هر تصمیمی بگیرد، هنگامی اجرایی میشود که رهبر تایید کند. پس بنابراین اگر این عمل انجام شده باشد، یعنی تصمیم به حصر در شورای عالی امنیت ملی گرفته شده باشد، که خودش یک عمل غیرقانونی بوده، تا هنگامی که به تایید رهبر هم نمیرسید، قابلیت اجرا نداشت.
پس اگر این عمل غیرقانونی الان اجرایی شده به تایید رهبر بوده. و تنها رهبر است که میتواند رفع اثر کند از این عمل غیرقانونی. این نکته اساسی و مهم است. اما ظاهراً آقای محمدی فراموش کردند که در قانون اساسی رییس جمهور در عین این که رییس قوه مجریه است، اجرا کننده قانون اساسی است. در مقام اجرای قانون اساسی رییس جمهور میباید که از حقوق تک تک شهروندان ایرانی دفاع کند.
ایشان وقتی که آمد به مسند قدرت رسید اولین چیزی را که مطرح کرد، حقوق شهروندی بود. لایحه حقوق شهروندی بود. بعداً هم تاکید کرد که من میخواهم کهن قانون اساسی را اجرا کنم. خب این قولهایی که داده میشود کی میخواهد اجرا شود؟
تاکید میکنم. اگر دو سال دیگر آقای روحانی وقتی انتخابات شود، باز بیاید ازش بپرسند که آقای روحانی شما قولهایتان را در مورد رفع حصر به یاد دارید؟ ایشان بگوید به یاد دارم. خب این چیز مناسبی نیست. شایسته نیست. کسی که خودش را حقوقدان میداند، کسی که خودش را مجری قانونی اساسی میداند و میگوید که آمدهام امور را اصلاح کنم.
آقای کروبی، در حرفهای مصطفی پورمحمدی، حملهای به آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد نیست. فقط میگوید دولت و قوه قضائیه به تنهایی نمی توانند این مشکل را حل کنند. اما گفتههای دیگری که اخیراً جلب نظر کرد گفته ۲۹ آذر رضا اکرمی رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری است که روز ۹ دی ۱۳۸۹ را روز تبری جستن مردم از (به توصیف او) «حادثه سازان فتنه ۸۸» و پالایش بوده. و این گفته دیگر که رفع حصر از وظایف و اختیارات رییس جمهور نیست. این گفتهها تحت چه شرایطی بر زبان آورده شده و به جز آن این گفته چگونه قابل فهم است؟ در شرایطی که کمتر از دو هفته پیش از آن حسن روحانی رییس جمهور در پاسخ به شعارهای رفع حصر در دانشگاه تهران هم گفته بود دولت هم همین خواست را دارد.
خب طبیعی است که دولت در این ارتباط اگر تکلیف خودش را روشن نکند، و آقای (رضا) اکرمی (رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری) و امثال اکرمی سخنان این چنینی بر زبان برانند، چگونه میتوان از بدنه جامعه، کسانی که این دولت را کمک کردند به قدرت رسید و کسانی که پشتیبانی اصلی این حرکت بودند، بخواهند که مجدداً چنین فضایی را رقم بزنندمحمدتقی کروبی
به درستی به واقع ما هم از این همه هماهنگی میان بدنه دولت با شخص رییس جمهور در شگفتیم. از یک سو رییس جمهور در زمان انتخابات و کمپین انتخاباتی، آزادیهای مدنی و سیاسی و آزادیهای سیاسی جامعه و حقوق مدنی و سیاسی جامعه را مورد توجه قرار داد. موضوع حصر و زندانها مورد توجه قرار گرفت. همین حتی اخیراً در حضورشان در دانشگاه هم اشاره کردید، با نگاه مثبتشان به این موضوع صحه گذاشتند.
آقای اکرمی متاسفانه همان سخنان دروغ حاکمیت که برای توجیه رفتار خشن و سرکوبگرش در چند سال گذشته به آن متوسل شد و مدام دروغ گفت تا رفتار غیرشرعی و غیرانسانی بخشی از نیروهایش را توجیه کند، دقیقاً این مقام دولتی مرتکب همین عمل شده است.
به عبارت دیگر ایشان در این مصاحبه تاکید میکند که مردم مسجد آتش زدند در روز عاشورا. در حالی که میدانید مردم ما با لباس سیاه در آن روز حضور داشتند و حتی کسانی که به شهادت رسیدند تصویرهایی هم که وجود دارد از آنها چنین است. گفتند که آمدند به امام حسین توهین کنند.
دقیقاً سخنان آن جبهه تندرو، بیمنطق که چنین اتفاقهایی را مطرح کرده از سوی این جریان، میبینیم که آقای اکرمی هم در مقام دولتی دقیقاً چنین میگوید. از بد حادثه دولت که از ابتدا به قدرت رسید، تقسیمبندی بین حل و فصل مسئله مناقشه آمیز هستهای با مسایل داخلی کرد. بسیاری از دوستان دولت بارها به ما گفتند که بعد از حل و فصل موضوع هستهای دولت میخواهد به امور داخلی بپردازد.
من فکر میکنم همین عدم برنامه دقیق داشتن موجب شده کسانی که تمایل در ماندن بیشتر در قدرت دارند فراموش کنند که چه کسانی آنها را از شرایط گذشته به پاستور فرستادند. خب طبیعی است که دولت در این ارتباط اگر تکلیف خودش را روشن نکند، و آقای اکرمی و امثال اکرمی سخنان این چنینی بر زبان برانند، چگونه میتوان از بدنه جامعه، کسانی که این دولت را کمک کردند به قدرت رسید و کسانی که پشتیبانی اصلی این حرکت بودند، بخواهند که مجدداً چنین فضایی را رقم بزنند.
به نظر من این عمل هم غیراخلاقی است و هم به لحاظ سیاسی برای دولت بسیار بسیار مضر است که رییس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری مردم را فتنه گر بداند، معترضان را کسانی بداند که مسجد آتش زدند و به امام حسین توهین کردندو از طرفی بخواهد از سبد آرای این مجموعه از مردم بهره مند باشد. من فکر نمیکنم اگر آقای جلیلی هم... من آقای قالیباف را نمیگویم چون فکر میکنم آقای قالیباف را خیلی اوپن تر و آزادتر به این موضوع نگاه میکند. فکر نمیکنم که اگر آقای جلیلی هم به قدرت میرسید رییس شورای فرهنگیاش حرفهای مزخرفتر از حرفهای آقای اکرمی بر زبان میراند.
آقای منتظری حالا خارج از چارچوب شورای عالی امنیت ملی، قوه قضائیه، دولت و رهبر، نهادهای نظام چه اقداماتی ممکن است زمینه ساز رفع حصر شود؟ اقداماتی در چارچوب جامعه مدنی و شهروندانی که بیشتر به سیاست علاقه نشان میدهند؟
خواستن مدام (رفع حصر)، از طرف مردم، که در فضای مجازی کم هزینهتر است، در مجامع خصوصی و عمومی، مسلم این پیامش به گوش مسئولین میرسد و این که یک خواست عمومی کاملاً بشود که الان هم شده و این که دایم میآیند اظهار نظر میکنند و راه ارائه میدهند و میخواهند زمان بخرند و مسئله را پشت گوش بیاندازند تا بلکه فراموش شود، برای همین است که میبینند مردم خواستار این هستنداحمد منتظری
خب همین خواستن مدام، از طرف مردم، که در فضای مجازی کم هزینهتر است، در مجامع خصوصی و عمومی، مسلم این پیامش به گوش مسئولین میرسد و این که یک خواست عمومی کاملاً بشود که الان هم شده و این که دایم میآیند اظهار نظر میکنند و راه ارائه میدهند و میخواهند زمان بخرند و مسئله را پشت گوش بیاندازند تا بلکه فراموش شود، برای همین است که میبینند مردم خواستار این هستند.
و آگاهی بخشی آن افرادی که بیشتر میدانند به دیگران و اظهار این خواسته که باید رفع حصر شود چون واقعاً خیلی زشت است که یک کار غیرقانونی و غیرشرعی این جوری در مملکتی که از اول این انقلاب خواست پا بگیرد، یعنی قبل انقلاب همه اش صحبت دادگاه عدل علی بود. یعنی خیلی فاصله از صفر تا بینهایت است.
یعنی حضرت علی که حاکم اسلامی بود در دادگاه وقتی طرف مقابلش هم یک یهودی بود مینشیند و قاضی وقتی میگوید یا ابوالحسن، حضرت اعتراض میکند. میگوید من یک طرف قضیه ام باید همان با اسم مشخص صدا کنی و کس مقابل هم همینطور. حتی با کنیه صدا کردن یک احترام مضاعف است این را ازت قبول نکرد.
حالا بدون دادگاه و بدون حتی آن دادگاههایی که برای زندانیان سیاسی برگزار کردند که به نظر من آن هم فرمایشی بود، چون باید هیئت منصفه میداشت طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و بدون این که آمدند یک دادگاه بدون هیئت منصفه برگزار کردند، حتی چنین دادگاهی را حاضر نیستند برای این سه بزرگوار برگزار کنند که بالاخره این ها متهم میکنند به براندازی.
بیایند ثابت کنند برانداز هستند یا نیستند و اگر مسئله انتخابات است عرض کردم باید جوانب مختلف یعنی از شورای نگهبان گرفته تا نیروهای نظامی انتظامی و دستگاه قضایی بیایند ببینند چه کارهایی کردند که انتخابات ۸۸ به این صورت شد و باعث بیآبرویی شد به نظر من. یعنی در دنیا این جور شد که اینها نمیتوانند یک انتخابات را خودشان برگزار کنند.
ببینند واقعاً چه کسی مقصر بوده. فقط این سه نفر متهم نباشند. یعنی متهمین واقعی مشخص شوند دادگاه برگزار شود و پرونده جمع شود تا مردم یک نفس راحتی بکشند و ببینند نظام توانایی دارد که مسائل خودش را حل کند.
آقای امیرارجمند، آقای منتظری اشاره کردند به اقداماتی در شبکههای اجتماعی مجازی. آیا به نظر شما اقداماتی که فعالان سیاسی حامی رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد انجام دادند تا به حال به حد کافی بوده؟
می شود با هماهنگی و قدرت بیشتر این کار را دنبال کرد ... رفع حصر کمک میکند که فساد ساختاری روندش تغییر کند و امکان تغییر وضعیت فراهم شود. ما انتظار داریم از علما و مراجع و از شخصیتهای سیاسی، از زنان و مردم آزاده که در هر جایی که هستند دنبال کنند این مسئله را و وظیفه شرعی و قانونی و اخلاقیشان هستاردشیر امیرارجمند
کافی نبوده. میشود با هماهنگی بیشتر و قدرت بیشتر این کار را دنبال کرد. مشخص است که حملات چند وقت اخیر طرف مقابل دقیقاً از یک موضع ضعف است. موضع استیصال است. در مقابل، آنهایی که طرفدار رفع حصر هستند و تغییر وضعیت در یک وضعیت قویتری قرار دارند. باید از این فرصت استفاده کنند برای تحکیم منافع ملی و این مسئله را با قدرت بیشتر دنبال کنند.
این یک وظیفه همگانی است. هر شهروندی به نوبه خودش باید این کار را انجام دهد و باید توجه داشته باشیم که آن اتفاقی که افتاده در کشور همه ریشه در یک مسئله دارد. مسئله فساد ساختاری که در جامعه وجود دارد باعث میشود که شهروندان ما مجبور شوند بعضیهایشان برای خرید نان خودشان را نسیه بخرند. مایحتاج روزانه خودشان را. بعضیها از آزادیهایشان محروم اند و اینها هم در حبس و حصر اند.
ریشه همه این مسایل یک جا است. این فساد ساختاری. رفع حصر کمک میکند که فساد ساختاری روندش تغییر کند و امکان تغییر وضعیت فراهم شود. ما انتظار داریم از علما و مراجع و از شخصیتهای سیاسی، از زنان و مردم آزاده که در هر جایی که هستند دنبال کنند این مسئله را و وظیفه شرعی و قانونی و اخلاقیشان هست.
ما باید تشکر کنیم از بعضی از مراجعی مثل آیتالله ثانی،آقای دستغیب، آقای زنجانی و بیت معظم آقای منتظری که مستمراً دنبال کردهاند این مسئله را. ولی شاید همه در این زمینه تلاش کنند. وظیفه علما و مراجع تقلید بسیار وظیفه مهمی است. دانشگاهیان همینطور. دانشجویان عزیز همواره در صف مقدم بودند و تغییر وضعیت کنونی هم به همت آنها اتفاق افتاده. ما امیدواریم که جامعه مدنی در این زمینه توجه بیشتری به خرج بدهد.
آقای کروبی، آقای منتظری صحبت از محاکمه کردند که خواست پدرتان هم هست. اما در چنین توازن قوایی در شرایطی که آن بخش معترض جامعه به حد سال ۸۸ فعال نیست، چنین محاکمهای به نفع این سه نفر هست و به رفع حصر میانجامد یا این که بهتر است که این مسئله از طریق شورای امنیت ملی و تصمیم رهبر حل شود؟
نظام دچار یک سردرگمی و کلافگی است و نمیداند خودش هم چه میخواهد از این ماجرا. ورود به پروسه دادگاه تن دادن به قانون اساسی است. من فکر میکنم آنچه که پدر من اصرار داشت بر اینکه این مسیر باید از طریق دستگاه قضایی انجام شود به این دلیل است که خودش رییس قوه مقننه بود سالها. جزو انقلابیون کشور بود سالها. برای همین قانون اساسی که ماحصل رنج هزاران شهید دوران انقلاب است صحه بگذارند که این پرونده بر اساس قانون اساسی رسیدگی شودمحمدتقی کروبی
اصل خود حصر و اتفاق حصر یک رفتار غیرقانونی و فراقانونی است. حتی حصرهایی که پیش از انقلاب و بعد از انقلاب هم اتفاق افتاد که شاید بارزترینش بعد از انقلاب مربوط به مرحوم آیتالله منتظری بود و مدت زمان پنج سال و دو ماه طول کشید، آن هم هیچکدام از مبانی قانونی کشور را طی نکرد.
امروز ما میبینیم که این شرایط را پدر من برنتابید. امروز مهندس موسوی از طرفش بیانیه منتشر شد و اعلام آمادگی کردند در یک دادگاه صالحه حاضر میشوند. اصرار پدر من بر اصل ۱۶۸ قانون اساسی نه برای این است که چنین رفتار غیرقانونی هر روز هم اتفاق بیافتد عملی است که ما از آن استقبال میکنیم و باید هم اتفاق بیافتد.
اما موضوع اینجا است که در طی این مدت تهمتهای فراوان و دروغهای فراوانی نسبت به آنها بیان شده و آنها هیچگاه فرصت دفاع از خودشان پیدا نکردند. کدام نظام حکومتی را میبینید که یک طرفه در دستگاه تلویزیونش بیاورد یک سره اتهام بزند. هر کدام از افراد سخنی بگویند و کوچکترین فرصتی برای بیان نظرات طرف مقابل قایل نشوند.
آقای جنتی میگوید حکم اینها اصلاً اعدام است. مثال موسولینی را میزند و میگوید فقط باید احراز هویت کرد. ایشان میخواهد بگوید که جرم اینها محرز است. ثابت شده است. کدخدایی میآید میگوید ما اصلاً تامینی و برای حفظ جان آنها نگاهشان داشته ایم. آقای علمالهدی و آقای سید احمد خاتمی میآیند اتهام بغی را مطرح میکنند.
یعنی خود نظام دچار یک سردرگمی و کلافگی است و نمیداند خودش هم چه میخواهد از این ماجرا. ورود به پروسه دادگاه تن دادن به قانون اساسی است. من فکر میکنم آنچه که پدر من اصرار داشت بر اینکه این مسیر باید از طریق دستگاه قضایی انجام شود به این دلیل است که خودش رییس قوه مقننه بود سالها. جزو انقلابیون کشور بود سالها. برای همین قانون اساسی که ماحصل رنج هزاران شهید دوران انقلاب است صحه بگذارند که این پرونده بر اساس قانون اساسی رسیدگی شود.
اگرچه قاضی که آنجا گذاشته میشود و اگرچه آن قاضی نمیتواند استقلال داشته باشد و باید مطابق نگاه حاکمیت انشای حکم کند، بکند. ولی اجازه بدهند این موضوع از طریق ساختار حقوقی کشور حل شود. صرف نظر از اینکه هر نتیجهای ممکن است در دادگاه آن هم دادگاهی که قاضی آن استقلال در صدور حکم نداشته باشد، رقم بخورد.