هرچه به ۱۲ مرداد، روز برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف رییس جمهور منتخب ایران نزدیک میشویم فشارها بر روی حسن روحانی افزایش مییابد. هدف بخشی از این سمتگیریها اثرگذاری بر روی تصمیم او درباره ترکیب کابینه آینده است.
فشارهای محافل و عناصر پرنفوذ بالادستی معمولا در خبرگزاریها و بلندگوهای رسمی بازتاب مییابد. در یکی از تازهترین نمونههای این گونه موضعگیریها روز جمعه محمد کاظم صدیقی خطیب نماز جمعه تهران به حسن روحانی پیشنهاد کرد که افرادی را در جایگاه وزیر علوم و رییس دانشگاهها برگزیند که به گفته او «بوی فتنه ندهند.»
واژه «فتنه» در ادبیات رسمی جناح اصولگرای جمهوری اسلامی ایران معادل اعتراض، تظاهرات و ناآرامیهای خیابانی سال ۱۳۸۸ است. روز چهارشنبه هم صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه گفت: «افعی فتنه ۸۸ گرما خورده و به جنبش افتاده»، و افزود وضع سیاسی طوری نیست که مجال فعالیت مدیریتی برای این طیف فراهم باشد.
از سویی دیگر انتظارات اصلاحطلبان در ارتباط با ترکیب کابینه آینده و درخواستهای نهادهای جامعه مدنی و اصناف از پایین بیشتر در برخی مطبوعات اصلاحطلب یا در فضای مجازی و اینترنت منعکس میشود. از جمله درخواست اکثریت سینماگران ایران و چهرهها شاخص این صنف برای بازگشایی خانه سینما، درخواست اعضای کانون صنفی روزنامهنگاران ایران برای رفع محدودیتهای فعالیتهای این طیف و درخواست فعالان سیاسی و خانوادههای زندانیان سیاسی برای آزادی این زندانیان یا رفع حصر از آنها.
حاصل جمع این بردارها چه اثری بر روی ترکیب هیات دولت یازدهم دارد؟ حسن روحانی به این سمتگیریها و فشارها چگونه واکنش نشان خواهد داد؟ در برنامه این هفته دیدگاهها از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه در میان گذاشتهایم. با محمدصادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و از مشاوران مهدی کروبی، رهبر این حزب در مشهد، پویان فخرایی، روزنامهنگار سیاسی در کوالالامپور، در مالزی و مهدی مهدوی آزاد، روزنامه نگار و همکار سابق مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، مقیم بن در آلمان.
آقای جوادی حصار، متحدان اصلاحطلب حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد امسال میخواهند ببینند که تغییری که ایشان وعده دادند به چه صورت در ترکیب کابینه بازتاب پیدا میکند. اما اصولگرایان هم حرفهایی میزنند، هشدار هم میدهند که مبادا اصلاحطلبان و سبزها در دولت یازدهم حضور داشته باشند. آقای محمد کاظم صدیقی، امام جمعه تهران میگوید وزیر علوم یا روسای بعدی دانشگاهها بوی فتنه ندهند و آقای صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه میگوید افعی جان فتنه ۸۸ گرما خورده و به جنبش افتادند. برآیند مطالبات جناحها از حسن روحانی پیشاپیش تشکیل کابینه او را در چه وضعیتی قرار داده؟
محمد صادق جوادی حصار: دولت آینده اگر به طور واقعی از پشتیبانان خودش در حقیقت از پدید آورندگان خودش، اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی و آقای هاشمی و ستادهای انتخاباتی آقای عارف که همگان آمدند پشت سر آقای روحانی ایستادند، اگر از این ظرفیت گسترده اجتماعی استفاده نکند، پشتوانه اجرایی خودش را تضعیف کرده و دست تهی به میدان مبارزه با مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و تحریمهای بینالمللی رفته.
حسن روحانی با درخواستهایی هم از جناح مقابل روبهرو هست در عین حال.
دقیقا همینطوری است. اصلاحطلبان و حامیان آقای روحانی در اردوگاه اصولگرایان به اتحادی دست پیدا کردند برای برونرفت کشور از معضلات کنونی. آن دسته از اصولگرایان که جلوی این فضا و این خواسته ملی ایستادند و در ستادهای انتخاباتی دیگر یا اردوگاههایی غیر از ستادهای انتخاباتی با حسن روحانی در مرحله مبارزات انتخاباتی مبارزه کردند، آنها شکل مبارزه را دارند عوض میکنند.
اگر آنجا نتوانستند حسن روحانی را از عرصه انتخابات دور کنند و از دستیابی به کرسی ریاست جمهوری منع کنند، امروز میخواهند حسن روحانی را از دستیابی به امکانات گسترده اجتماعی پیرامون اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه روه که شاکله ستاد انتخاباتی او را تشکیل میدادند دور کنند و مبارزات انتخاباتی را از بستر رقابتهای انتخاباتی به بستر دولت و ریاست جمهوری بکشند. او را آنجا یک جور میخواستند محروم کنند، نتوانستند. اینجا میخواهند به شکل دیگری او را از این امکانات محروم کنند.
آقای جوادی حصار، میشود پاسختان را خلاصه کنید؟
من احساس میکنم که اگر آقای روحانی نتواند از اصلاحطلبان به اندازهای که نیاز دارد استفاده کند نمیتواند به اندازه لازم موفق باشد.
آقای فخرایی، کدام محافل سیاسی به طور مشخص از چه مراکزی مشغول فشار آوردن بر روی حسن روحانی هستند تا در کابینه سهیم باشند؟
پویان فخرایی: یک گروه به عنوان دور و بریهای آقای روحانی شناخته میشوند. یک سری هم گروههای مقابل اند. اگر بخواهیم یک دسته بندی کنیم از فشارهایی که انجام میدهند طبیعتا یک سری فشارهای ایجابی است برای ورود یک سری افراد به کابینه و تاثیرگذاری در تصمیمهای آینده دولت و یک سری فشارها سلبی است برای منع ورود افرادی در کابینه.
حالا من بخواهم اسم ببرم، گروههایی مثل اتاق بازرگانی دارند فشار میآورند با اینکه بخش خصوصی هستند و بخش خصوصی اصولا نباید وارد دولت شود و کارش این نیست، دنبال حضور در دولت اند.
در گروه اصلاحطلبان، طیف امنیتی اصلاحطلبان هستند که با فشار شدید گروههای مقابل و گروههای جناح راست از جمله طیف احمدینژاد یا طیف قالیباف روبهرو هستند، برای این که این ها عقب زده شوند و خب تا حالا هم موفق بودند. نمونهاش فشاری که به آقای یونسی آوردند یا فشاری که به جعفر توفیقی آوردند... و فشارهایی که دارند میآورند به آقای ربیعی.
گروه سومی هم هستند که یک سری گروهها افرادی هستند که محافظهکار تر اند. و خب هیچ فشاری تحمل نکردند تا حالا یک کسی با افرادی مثل حسام الدین آشنا کاری نداشته و آنها هم یک سری تاثیرگذاریها دارند و بعلاوه منابع بالادستی قدرت هم هستند که دارند حداکثر فشار را میآورند تا یک سری افراد را حذف کنند از لیست و آنها هم میخواهند یک سری دیگر را اضافه کنند.
آقای مهدوی آزاد، بر مبنای الگوی رفتاری قبلی که شما سراغ دارید در سالهای همکاری با مرکز تحقیقات استراتژیک، از حسن روحانی، او چگونه برخورد میکند با این فشارها؟ سهم حزب اعتدال و توسعه، اصلاحطلبان و اصولگرایان از کابینه بر اساس چه محاسبهای تعیین میشود؟
مهدی مهدوی آزاد: من در عرض یک دقیقه تکمله بزنم به فرمایشات آقای فخرایی، ببینید ۴ گروه الان چهار محود مختلف آقای روحانی را تحت فشار قرار داده اند.
طیف اول شخص رهبر است. بیت آیتالله خامنهای، منصوبان رهبری، به خصوص نمایندگان ولی فقیه در استانها، نمازجمعهها و از همه مهمتر سپاه. اینها بزرگترین دغدغهشان این است که منابع سرشار و رانتهای سرشار سیاسی امنیتی و اقتصادی که در هشت سال گذشته داشتند از دست ندهند.
طیف دوم محور متشکل از اصلاحطلبان، منتقدان و حتی تحریمیها است. اینها غالبا سهم خواهی نمیکنند. اینها مطالباتی دارند که مهمترینش باز شدن فضای سیاسی کشور است. اما فشار میآودند به دولت که حداقل دولت به آن سمت برود که به خواستههایشان پاسخ بدهد.
طیف سوم اصولگرایان سنتی هستند. مثلا الان اصولگرایان در مجلس که با ابزارهایی که دارند کاملا دارند سهم خواهی میکنند.
و نهایتا طیف چهارم اصولگرایان افراطی هستند که آقای احمدینژاد میتواند یک مدلش باشد. حسین شریعتمداری میتواند یک مدلش باشد. اینها بیشتر فشل کردن دولت را دنبال میکنند. حتی دنبال سهم هم نمیگردند. اینها فقط میخواهند یک سری چهرههای شاخص اصلاحطلب بر نگردند و دولت نتواند موفق شود. بلایی که همان اواخر سر دولت آقای خاتمی آورند.
اما این که آقای روحانی چه واکنشی نشان خواهد داد، در رسانههای حامی ایشان نوشته شده که مثلا آقای روحانی تسلیم فشارها نمیشود. بله. آقای روحانی اساسا از نظر شخصیتی و کاراکترش آدمی است که ایستادگی میکند اما واقعیتهای سیاسی هم چیزی است که لاجرم خودش را بر انسان تحمیل میکند.
مثلا الان اگر بخواهیم راجع به لیست کابینه صحبت کنیم من با اطمینان به شما میگویم که نسبت به دولت آقای خاتمی و آقای احمدینژاد آقای روحانی هنوز یکی از سردرگمترین روسای جمهور منتخب است. در حالی که یک هفته مانده به مراسم تنفیذ و بعدش مراسم تحلیفش. به این خاطر که به قدری این فشارها مختلف است و به قدری محدودیتهایی که درست میکنند... اشاره کردند به درستی به مساله آقای یونسی... محدودیتهایی که درست میکنند به قدری سنگین است که آقای روحانی خیلی دشوار میتواند تصمیم بگیرد و به اجماع برسد.
دوم اینکه در مورد حزب اعتدال و توسعه فرمودید حزب اعتدال و توسعه اساسا حزب خود آقای روحانی است. یعنی حزبی نیست که فشار بیاورد. در اختیار آقای روحانی است. تسلیم آقای روحانی است. هرچند گلههایی دارد. اعضای اصلی این حزب مثل محمد باقر نوبخت، محمود واعظی، آقای علی جنتی، خانم فاطمه هاشمی، اکبر ترکان، مرتضی بانک، محمدرضا نعمت زاده و غیره... همه شان شاکله اصلی ستاد آقای روحانی بودند. هر چند که فکر نمیکنم شاکله اصلی کابینه آقای روحانی را بتوانند تشکیل دهند.
آقای جوادی حصار، به مناسبت اطلاعاتی که دارید از درون حلقه فعالان اصلاحطلب معلوم هست از اصلاحطلبان اسم چه کسانی برسر زبانها است و حسن روحانی با آنها وارد مذاکره شده در ارتباط با کابینه، برای مشاوره یا برای انتخابشان؟
مهمترین مطالبهای که از همان روز اول پیروزی به چشم میخورد، این بود که آقای روحانی یادش باشد که عارف باید باشد. این توی تمام شعارها در تظاهرات مختلف خیابانی بعد از پیروزی و جشنها به چشم میخورد. من به خاطر نزدیکی که به آقای عارف دارم در هیچ مجموعهای از اجتماعات مردمی شرکت نکردیم جز این که مطالبه اول مردم این بود که آقای عارف در دولت حضور خواهد داشت یا نه به عنوان معاون اول.
ولی تمام اطلاعاتی که تا امروز به دست ما میرسد حاکی از این است که فشار سنگینی از جوانب مختلف احتمالا به صورت نامحسوس وجود دارد که آقای عارف به عنوان معاون اول مطرح نشود. اگر چه هنوز هم هیچکس نمیداند که واقعا مطرح خواهد شد یا نخواهد شد. چون همه میگویند که آقای روحانی کابینهاش را به صورت غیرمنتظرهای معرفی میکند و یک جوری معرفی میکند که کسی نفهمد این از کجا آمده. حالا به هر طریق اینها گمانههایی است که میزنند. حالا به تقدیر یکی از مهمترین مطالبات بعد از انتخابات از طرف مردم این بود که آقای عارف در عالیترین سطح بعد از رییس جمهور حضور داشته باشد به عنوان معاون اول. این که هنوز در هیچ گمانهزنی به صورت آشکار دیده نمیشود.
آقایان مثل آقای دکتر توفیقی به عنوان یکی از مسئولین کارگروههایی که آقای روحانی تشکیل دادند برای شاکله دولت آقای دکتر توفیقی مسئول یکی از آن چهار کارگروه عمده است. و احتمال اینکه در کابینه حضور داشته باشند هم بیشتر از ۵۰ درصد است. در مورد بقیه اصلاحطلبان و نیروهای کارگذار از آقای مهندس شاکری نام برده میشود. از آقای دکتر نجفی نام برده میشود. نیروهای دیگر هم به همین ترتیب ازشان نام هست.
ولی اینکه آقای دکتر روحانی در تعامل با مجلس فعلی چگونه عمل کنند که بتوانند هم نظر مجلس را تامین کنند و هم نظر بدنه اجتماعی رای دهنده به خودشان را کار بسیار سختی دارند. این را به آقای روحانی حق میدهم که اصولگرایان اگر در هر عرصهای باختند میخواهند در عرصه تعامل با دولت با ابزار مجلس برگهای برنده جدی از خودشان رو کنند و حداقل دولت اول آقای حسن روحانی را هماهنگ با خودشان ساماندهی کنند و به آن رای دهند تا از پیشگیری یک دولت قویتر در آینده آقای روحانی که اگر دولت دوم خودش را بخواهد تشکیل دهد تا حد زیادی جلوگیری کرده باشند.
این خیلی تعیین کننده است که مجلس آتی بالاخره توسط دولت شکلدهی خواهد شد تا حد زیادی نمایندگان در تعامل با دولت خواهند بود، فرماندهان، استانداران و بستری که دولت آقای روحانی فراهم میکند میتواند بستر شکلگیری یک مجلسی باشد که هماهنگ با خودش است.
این را ما در دورههای گذشته هم تجربه کردیم. در دوره آقای خاتمی هم مجلس اولی که آمد (مجلس پنجم) با آقای خاتمی هماهنگ نبود و دولت اول آقای خاتمی تا حد زیادی هماهنگ با آن مجلس شکل گرفت. در دولت اول آقای احمدینژاد هم همین اتفاق افتاد. یعنی تا حد زیادی با آن مجلس هماهنگ بود ولی از دولت دوم چون رقم خورده بود، هماهنگ تر با آنها بود شکل مناسبتری برای هماهنگی با دولت پیدا کرد.
الان هم من تصور میکنم همین مساله وجود داشته باشد و هم دولت و هم مجلس سعی میکنند به نحوی بالانس کنند خودشان را که مطالبات حداکثری شان را دنبال کنند. قطعا دولت تلاش خواهد کرد که نمایندگان تواناتری را معرفی کند و مجلس تلاش خواهد کرد که نظر خودش را در کابینه تامین کند با رای دادن به کاندیداهای مورد نظر و مطلوب خودش و جریان حامی خودش.
آقای فخرایی، وقتی به رفتارهای جمعی اصناف و نهادهای مدنی بعد از انتخابات ۲۴ خرداد امسال نگاه میکنید انتظارات از کابینه آینده چیست؟ مواردی که آقای مهدوی آزاد کوتاه به آنها اشاره کردند.
یک وضعیت فعلی داریم یک سری انتظارات و کارکردهای نهادهای مدنی داریم.
احزاب و رسانهها یکی دو ماه اخیر قبل از انتخابات و بعد از پیروزی آقای روحانی فعال شدند. رسانهها حضور گرمتری دارند و به قول آقای آملی لاریجانی آفتابی بهشان تابیده شده و شروع کردهاند به کار کردن، آزادانه نوشتن. اصناف، گروههای غیردولتی، اقلیتها، اصناف مثل خانه سینما حالا مشخصا اتفاقی که در مورد خانه سینما افتاد و تلاش دولت فعلی برای برهم زدن بالانس این نهاد صنفی خب انتظار مشخصی که هست این است که دولت بیاید و بالانس را به نفع نهادهای صنفی همانطور که قول داده برقرار کند.
گروههای غیردولتی مثل ان جی او ها، گروههای محیط زیستی که از دورههای قبل فعال شدند توی انتخابات خیلی فعال بودند. مطالبات شان را مطرح کردند. انتظار دارند که این وضع مدیریتی که دوره آقای احمدینژاد واقعا به شکل فاجعه باری بود برطرف شود. دولت کارشناسی باشد.
سنیها به عنوان یک گروه بزرگی از ملت ایران که حالا توی قومیتهای مختلف هستند به عنوان یکی از بزرگترین عوامل پیروزی آقای روحانی انتظار دارند یک سری روندهایی که در دولت قبلی بوده اصلاح شود. همین اخیرا اینها یک پیامک توهین آمیزی به یکی از خلفای مسلمین نسبت داده شده بود که مجبور شدند بیایند وسط معذرتخواهی کنند.
یک نکته دیگر هم به آن اشاره کنم حضور شخصیت هایی است که در چهار سال گذشته مخصوصا از قدرت رانده شده بودند و تنها نقطه اتکایشان گروههای مدنی بود. آقای هاشمی، آقای خاتمی شاخص ترین افراد هستند. بعد از انتخابات اینها به چرخ قدرت برنگشتند به صورت کامل. بین قدرت و نهادهای مدنی ایستادند. مخصوصا آقای هاشمی بین حوزه وقدرت ایستاده. یک خورده متمایل به قدرت. آقای خاتمی بین نهادهای مدرنتر. خانه سینما و قدرت متمایل به نهادهای مدنی ایستاده.
کارکرد جامعه مدنی و گروهها و اصناف و اینها این است که اینها باید نمایندگی کنند از مطالبات اقتصادی، سیاسیو فرهنگی بنا به جایگاهی که دارند و این مطالبات را عرضه کنند تا بتوانند به دولت فضا را بدهند که دولت بتواند در چانهزنی این مطالبات را برآورده کند و امتیاز بگیرد. یکی از کارکردهای خیلی مهمترشان هم تنظیم رابطه دولت، مشخصا شخص روحانی با جامعه است.
من یک مثال میزنم. چند هفته پیش یک نشستی با اصحاب رسانهها داشت آقای روحانی که قرار بود رییس جمهور منتخب ولی رییس جمهور حاضر نشد در آن نشست و گفت آقایان بیایند حرف بزنند. هرکسی پنج دقیقه. آقای دعایی به عنوان شیخ آن جمع رفت پشت تریبون و گفت ما ترجیح میدهیم از ستون رسانههامان حرف بزنیم و از جلسه خارج شد. خیلیها با او خارج شدند. رییس جمهور منتخب مجبور شد بیاید و در جمع قرار بگیرد و یادش باشد که خب چه کسانی از او حمایت کردند. این نوع تنظیم رابطه یکی از مهمترین عملکردهایی است که نهادهای مدنی انجام میدهند و خب انتظارات متقابلی هم دارند.
آقای مهدوی آزاد، حسن روحانی میتواند برای پیشبرد برنامههای دولت خودش نهادهای مدنی و اصناف را به گونهای فعال کند که هم دولت خودش بهره ببرد و هم اصناف و جامعه مدنی ایران یا شرایط فراهم نیست و یا اعتدالگرایان ممکن است اصلا چنین اراده یا برنامهای نداشته باشند؟
قطعا آقای روحانی هم از نظر عقل سیاسی و هم از نظر وعدههایی که داده مجبور است و نیاز دارد که نهادهای مدنی را فعال کند. البته بستگی مستقیم دارد به این که بر سر چه کسی درباره وزارت اطلاعات به توافق برسند و همچنین اطلاعات سپاه به صورت دستگاه موازی چه رفتاری خواهد داشت.
اما یک چیزی را خواهش میکنم دقت بفرمایید. موقعی که ما صحبت از قدرت اجرایی و دولت میکنیم فقط یک کابینه ۲۰ نفره نیست رییس جمهور و معاون رییس جمهور و یک تعداد وزیر. ما داریم در مورد صدها وصدها بر اساس یک برآورد سرانگشتی من راجع به سه هزار مدیر صحبت میکنیم از معاون وزیر گرفته تا مدیرکل تا استاندار، تا معاون استاندار، تا فرماندار تا بخشدار، تا سفیر، تا کاردار، و نهایتا مدیران ارشد دستگاهها و بنگاههای بزرگ دولتی و شبه دولتی. از ایران خودرو گرفته تا سایپا. که تصمیماتشان اتفاقا در خیلی موارد بسیار موثرتر ازوزرا هست.
من معتقدم اینها اتفاقا ارتباط اجتماعی بیشتری هم دارند. اتفاقا با اصناف هم راحتتر میتوانند کنار بیایند. و تصور میکنم اصلاحطلبان هم تمایل بیشتری دارند، کم تمایل نیستند که اتفاقا توی این مسئولیتها باشند. به جای اینکه خودشان را در سیبل قرار دهند به عنوان یک وزیر، بتوانند با توده مردم، با اصناف، با نهادهای مدنی ارتباط بگیرند و به قول آقای جوادی حصار خودشان را آماده کنند که در دو سال آینده در انتخابات مجلس خوش بدرخشند.
بنابراین هم عقلا و هم منطقا آقای روحانی ناگزیر است به سمت احیای نهادهای مدنی پیش برود. ما داریم الان سروصدایش را کم کم میشنویم. مهریه انجمن صنفی روزنامه نگاران، انجمن سینماگران وغیره و مجبور است این جامعه مدنی را تقویت کند. چون در غیر این صورت آقای روحانی هیچ چیز نخواهد داشت.
آقای جوادی حصار، خیلی کوتاه برای جمع بندی، احتمال اینکه کابینه آینده جناحی باشد بیشتر یا فراجناحی، چقدر است؟
احتمال اینکه فراجناحی باشد به نظر من کمتر خواهد بود چون باید از همین مجلس رای بگیرند. من تصور میکنم ممکن است از هر جناحی یکی دو نفری تویش باشند ولی نمیتوانیم بگوییم کابینه فراجناحی است. معدل کابینه من فکر میکنم یک مقدار باید هماهنگ با دولت و هماهنگ با مجلس و کانونهای قدرت سیاسی در کشور باشد. از همان بالا تا پایین. همه شان.
بنابراین این کابینه به نظر من خیلی نمیتواند فراجناحی شکل بگیرد. ممکن است شخص آقای روحانی در کابینه فراجناحی عمل کند ولی کابینه کابینه فراجناحی به نظر من خیلی سخت خواهد بود اگر بخواهیم تصورش را داشته باشیم.
به هر صورت من نظرم این است که ایشان اگر بخواهد دوره آینده از مردم رای بگیرد حتما باید به آن کسانی که آقای روحانی را برنده کردند توجه بیشتری داشته باشد. نه که با آنهای دیگر بجنگد. محور مطالبات اینها باشد و توجه داشته باشد. اگر غیر از این باشد چهار سال آینده آقای حسن روحانی با مشکل روبه رو خواهد بود.
آقای فخرایی، کدام اصناف و نهادهای جامعه مدنی الان در شرایط بهتری هستند برای رسیدن به بخشی از مطالباتشان؟
هیچکدام از اصناف در چهار و هشت سال گذشته از نظر اقتصادی وضع جالبی نداشتند. شما از اصناف سینمایی بپرسید وضع اقتصادیتان چطور است. از گروههای موسیقی بپرسید وضع اقتصادی تان چطور بوده. گروههای دیگر در جامعه این مشکل اقتصادی خودشان را دارند به عنوان یکی از دغدغهها.
یکی از دغدغههای مهمتر گروههای سیاسی قانون است. تقریبا هیچکدام از گروههای سیاسی، احزاب مشخصا و رسانهها از این وضعیت قانونی برخوردار نبودند. فشارهای غیرقانونی بهشان وارد شده. آنها میخواهند این فشارها ازشان کم شود و تبدیل فضای امنیتی به فضای سیاسی سوق بدهد.
من در مجموع خیلی فرقی بین گروههای مختلف نمیبینم. همه شان چشم انتظار دولت اند که بیاید و کارش را شروع کند.
آقای مهدوی آزاد، کدام محافل و مراکز در جا انداختن خواستهشان در شرایط بهتری هستند پیشاپیش اعلام ترکیب کابینه؟
صرف نظر از نقشی که آیتالله خامنهای و سپاه پاسداران و بیت رهبری دارد بقیه در یک جایگاه یکسان هستند. الان اخباری که از پشت پرده میشنویم و تقریبا موثق است یعنی میشود اعتماد کرد به آن و منتشرش کرد، مثلا تقریبا قطعی شده آقای ظریف وزیر خارجه است، قطعی شده که علی جنتی وزیر ارشاد است، قطعی شده جعفر توفیقی وزیر علوم است. برعکس خیلی از گمانه زنیهای رسانهای تقریبا پذیرفته شده که علی ربیعی وزیر کار خواهد بود. اسحاق جهانگیری به عنوان معاون اول خواهد بود اما مشکلشان این است که اگر با وزارت کشور آقای یونسی توافق نکند رهبر احتمالا جهانگیری را به عنوان وزارت کشور خواهد گذاشت.
بنابراین مجموع دولت یک ملغمه خواهد بود متشکل از نیروهای تکنوکرات، عملگرا، چند تا از نیروهای اصلاحطلب هم تویش خواهند بود. چند تا از نیروهای وابسته به راست هم به مقتضای بازیگری سیاسی شان مثل آقای علی جنتی خواهند بود.
ولی مجموع عملکرد دولت فکر میکنم واقعا نمیتواند فراجناحی باشد. و اصلا هم فراجناحی معنی ندارد. در یک جمله ما با دو جناح روبه رو هستیم. به صورت کلی البته. این خیلی کلی است. یک جناح میگوید آقا فضای کشور باید امنیتی شود، روزنامه نگارها را بیاندازد زندان، دانشجویان را بیاندازد زندان و یک جناح میگوید نه آقا باید همه چیز را آزاد کنید. خب بین این دو جناح فراجناحی بودن خیلی معنا ندارد. من فکر میکنم گفتمان حاکم گفتمان اصلاحات و آقای هاشمی خواهد بود.
فشارهای محافل و عناصر پرنفوذ بالادستی معمولا در خبرگزاریها و بلندگوهای رسمی بازتاب مییابد. در یکی از تازهترین نمونههای این گونه موضعگیریها روز جمعه محمد کاظم صدیقی خطیب نماز جمعه تهران به حسن روحانی پیشنهاد کرد که افرادی را در جایگاه وزیر علوم و رییس دانشگاهها برگزیند که به گفته او «بوی فتنه ندهند.»
واژه «فتنه» در ادبیات رسمی جناح اصولگرای جمهوری اسلامی ایران معادل اعتراض، تظاهرات و ناآرامیهای خیابانی سال ۱۳۸۸ است. روز چهارشنبه هم صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه گفت: «افعی فتنه ۸۸ گرما خورده و به جنبش افتاده»، و افزود وضع سیاسی طوری نیست که مجال فعالیت مدیریتی برای این طیف فراهم باشد.
از سویی دیگر انتظارات اصلاحطلبان در ارتباط با ترکیب کابینه آینده و درخواستهای نهادهای جامعه مدنی و اصناف از پایین بیشتر در برخی مطبوعات اصلاحطلب یا در فضای مجازی و اینترنت منعکس میشود. از جمله درخواست اکثریت سینماگران ایران و چهرهها شاخص این صنف برای بازگشایی خانه سینما، درخواست اعضای کانون صنفی روزنامهنگاران ایران برای رفع محدودیتهای فعالیتهای این طیف و درخواست فعالان سیاسی و خانوادههای زندانیان سیاسی برای آزادی این زندانیان یا رفع حصر از آنها.
حاصل جمع این بردارها چه اثری بر روی ترکیب هیات دولت یازدهم دارد؟ حسن روحانی به این سمتگیریها و فشارها چگونه واکنش نشان خواهد داد؟ در برنامه این هفته دیدگاهها از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه در میان گذاشتهایم. با محمدصادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و از مشاوران مهدی کروبی، رهبر این حزب در مشهد، پویان فخرایی، روزنامهنگار سیاسی در کوالالامپور، در مالزی و مهدی مهدوی آزاد، روزنامه نگار و همکار سابق مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، مقیم بن در آلمان.
آقای جوادی حصار، متحدان اصلاحطلب حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد امسال میخواهند ببینند که تغییری که ایشان وعده دادند به چه صورت در ترکیب کابینه بازتاب پیدا میکند. اما اصولگرایان هم حرفهایی میزنند، هشدار هم میدهند که مبادا اصلاحطلبان و سبزها در دولت یازدهم حضور داشته باشند. آقای محمد کاظم صدیقی، امام جمعه تهران میگوید وزیر علوم یا روسای بعدی دانشگاهها بوی فتنه ندهند و آقای صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه میگوید افعی جان فتنه ۸۸ گرما خورده و به جنبش افتادند. برآیند مطالبات جناحها از حسن روحانی پیشاپیش تشکیل کابینه او را در چه وضعیتی قرار داده؟
اصولگرایان می خواهد مبارزات انتخاباتی را از بستر رقابتهای انتخاباتی به بستر دولت (ترکیب کابینه) و ریاست جمهوری بکشند. او را آنجا یک جور میخواستند محروم کنند، نتوانستند. اینجا میخواهند به شکل دیگری او را از این امکانات محروم کنند.محمدصادق جوادی حصار -- مشاور مهدی کروبی (مشهد)
حسن روحانی با درخواستهایی هم از جناح مقابل روبهرو هست در عین حال.
دقیقا همینطوری است. اصلاحطلبان و حامیان آقای روحانی در اردوگاه اصولگرایان به اتحادی دست پیدا کردند برای برونرفت کشور از معضلات کنونی. آن دسته از اصولگرایان که جلوی این فضا و این خواسته ملی ایستادند و در ستادهای انتخاباتی دیگر یا اردوگاههایی غیر از ستادهای انتخاباتی با حسن روحانی در مرحله مبارزات انتخاباتی مبارزه کردند، آنها شکل مبارزه را دارند عوض میکنند.
اگر آنجا نتوانستند حسن روحانی را از عرصه انتخابات دور کنند و از دستیابی به کرسی ریاست جمهوری منع کنند، امروز میخواهند حسن روحانی را از دستیابی به امکانات گسترده اجتماعی پیرامون اصلاحطلبان و اصولگرایان میانه روه که شاکله ستاد انتخاباتی او را تشکیل میدادند دور کنند و مبارزات انتخاباتی را از بستر رقابتهای انتخاباتی به بستر دولت و ریاست جمهوری بکشند. او را آنجا یک جور میخواستند محروم کنند، نتوانستند. اینجا میخواهند به شکل دیگری او را از این امکانات محروم کنند.
آقای جوادی حصار، میشود پاسختان را خلاصه کنید؟
من احساس میکنم که اگر آقای روحانی نتواند از اصلاحطلبان به اندازهای که نیاز دارد استفاده کند نمیتواند به اندازه لازم موفق باشد.
آقای فخرایی، کدام محافل سیاسی به طور مشخص از چه مراکزی مشغول فشار آوردن بر روی حسن روحانی هستند تا در کابینه سهیم باشند؟
طبیعتا یک سری فشارهای ایجابی است برای ورود یک سری افراد به کابینه و تاثیرگذاری در تصمیمهای آینده دولت و یک سری فشارها سلبی است برای منع ورود افرادی در کابینه.پویان فخرایی -- روزنامه نگار سیاسی (کوالالامپور)
حالا من بخواهم اسم ببرم، گروههایی مثل اتاق بازرگانی دارند فشار میآورند با اینکه بخش خصوصی هستند و بخش خصوصی اصولا نباید وارد دولت شود و کارش این نیست، دنبال حضور در دولت اند.
در گروه اصلاحطلبان، طیف امنیتی اصلاحطلبان هستند که با فشار شدید گروههای مقابل و گروههای جناح راست از جمله طیف احمدینژاد یا طیف قالیباف روبهرو هستند، برای این که این ها عقب زده شوند و خب تا حالا هم موفق بودند. نمونهاش فشاری که به آقای یونسی آوردند یا فشاری که به جعفر توفیقی آوردند... و فشارهایی که دارند میآورند به آقای ربیعی.
گروه سومی هم هستند که یک سری گروهها افرادی هستند که محافظهکار تر اند. و خب هیچ فشاری تحمل نکردند تا حالا یک کسی با افرادی مثل حسام الدین آشنا کاری نداشته و آنها هم یک سری تاثیرگذاریها دارند و بعلاوه منابع بالادستی قدرت هم هستند که دارند حداکثر فشار را میآورند تا یک سری افراد را حذف کنند از لیست و آنها هم میخواهند یک سری دیگر را اضافه کنند.
آقای مهدوی آزاد، بر مبنای الگوی رفتاری قبلی که شما سراغ دارید در سالهای همکاری با مرکز تحقیقات استراتژیک، از حسن روحانی، او چگونه برخورد میکند با این فشارها؟ سهم حزب اعتدال و توسعه، اصلاحطلبان و اصولگرایان از کابینه بر اساس چه محاسبهای تعیین میشود؟
آقای روحانی اساسا از نظر شخصیتی و کاراکترش آدمی است که ایستادگی میکند اما واقعیتهای سیاسی هم چیزی است که لاجرم خودش را بر انسان تحمیل میکند.مهدی مهدوی آزاد -- همکار سابق «مرکز تحقیقات استراتژیک» (بُن)
طیف اول شخص رهبر است. بیت آیتالله خامنهای، منصوبان رهبری، به خصوص نمایندگان ولی فقیه در استانها، نمازجمعهها و از همه مهمتر سپاه. اینها بزرگترین دغدغهشان این است که منابع سرشار و رانتهای سرشار سیاسی امنیتی و اقتصادی که در هشت سال گذشته داشتند از دست ندهند.
طیف دوم محور متشکل از اصلاحطلبان، منتقدان و حتی تحریمیها است. اینها غالبا سهم خواهی نمیکنند. اینها مطالباتی دارند که مهمترینش باز شدن فضای سیاسی کشور است. اما فشار میآودند به دولت که حداقل دولت به آن سمت برود که به خواستههایشان پاسخ بدهد.
طیف سوم اصولگرایان سنتی هستند. مثلا الان اصولگرایان در مجلس که با ابزارهایی که دارند کاملا دارند سهم خواهی میکنند.
و نهایتا طیف چهارم اصولگرایان افراطی هستند که آقای احمدینژاد میتواند یک مدلش باشد. حسین شریعتمداری میتواند یک مدلش باشد. اینها بیشتر فشل کردن دولت را دنبال میکنند. حتی دنبال سهم هم نمیگردند. اینها فقط میخواهند یک سری چهرههای شاخص اصلاحطلب بر نگردند و دولت نتواند موفق شود. بلایی که همان اواخر سر دولت آقای خاتمی آورند.
اما این که آقای روحانی چه واکنشی نشان خواهد داد، در رسانههای حامی ایشان نوشته شده که مثلا آقای روحانی تسلیم فشارها نمیشود. بله. آقای روحانی اساسا از نظر شخصیتی و کاراکترش آدمی است که ایستادگی میکند اما واقعیتهای سیاسی هم چیزی است که لاجرم خودش را بر انسان تحمیل میکند.
مثلا الان اگر بخواهیم راجع به لیست کابینه صحبت کنیم من با اطمینان به شما میگویم که نسبت به دولت آقای خاتمی و آقای احمدینژاد آقای روحانی هنوز یکی از سردرگمترین روسای جمهور منتخب است. در حالی که یک هفته مانده به مراسم تنفیذ و بعدش مراسم تحلیفش. به این خاطر که به قدری این فشارها مختلف است و به قدری محدودیتهایی که درست میکنند... اشاره کردند به درستی به مساله آقای یونسی... محدودیتهایی که درست میکنند به قدری سنگین است که آقای روحانی خیلی دشوار میتواند تصمیم بگیرد و به اجماع برسد.
دوم اینکه در مورد حزب اعتدال و توسعه فرمودید حزب اعتدال و توسعه اساسا حزب خود آقای روحانی است. یعنی حزبی نیست که فشار بیاورد. در اختیار آقای روحانی است. تسلیم آقای روحانی است. هرچند گلههایی دارد. اعضای اصلی این حزب مثل محمد باقر نوبخت، محمود واعظی، آقای علی جنتی، خانم فاطمه هاشمی، اکبر ترکان، مرتضی بانک، محمدرضا نعمت زاده و غیره... همه شان شاکله اصلی ستاد آقای روحانی بودند. هر چند که فکر نمیکنم شاکله اصلی کابینه آقای روحانی را بتوانند تشکیل دهند.
آقای جوادی حصار، به مناسبت اطلاعاتی که دارید از درون حلقه فعالان اصلاحطلب معلوم هست از اصلاحطلبان اسم چه کسانی برسر زبانها است و حسن روحانی با آنها وارد مذاکره شده در ارتباط با کابینه، برای مشاوره یا برای انتخابشان؟
این خیلی تعیین کننده است که مجلس آتی بالاخره توسط دولت شکلدهی خواهد شد تا حد زیادی نمایندگان در تعامل با دولت خواهند بود، فرماندهان، استانداران و بستری که دولت آقای روحانی فراهم میکند میتواند بستر شکلگیری یک مجلسی باشد که هماهنگ با خودش است.محمدصادق جوادی حصار
(عضو شورای مرکزی «حزب اعتماد ملی»)
ولی تمام اطلاعاتی که تا امروز به دست ما میرسد حاکی از این است که فشار سنگینی از جوانب مختلف احتمالا به صورت نامحسوس وجود دارد که آقای عارف به عنوان معاون اول مطرح نشود. اگر چه هنوز هم هیچکس نمیداند که واقعا مطرح خواهد شد یا نخواهد شد. چون همه میگویند که آقای روحانی کابینهاش را به صورت غیرمنتظرهای معرفی میکند و یک جوری معرفی میکند که کسی نفهمد این از کجا آمده. حالا به هر طریق اینها گمانههایی است که میزنند. حالا به تقدیر یکی از مهمترین مطالبات بعد از انتخابات از طرف مردم این بود که آقای عارف در عالیترین سطح بعد از رییس جمهور حضور داشته باشد به عنوان معاون اول. این که هنوز در هیچ گمانهزنی به صورت آشکار دیده نمیشود.
آقایان مثل آقای دکتر توفیقی به عنوان یکی از مسئولین کارگروههایی که آقای روحانی تشکیل دادند برای شاکله دولت آقای دکتر توفیقی مسئول یکی از آن چهار کارگروه عمده است. و احتمال اینکه در کابینه حضور داشته باشند هم بیشتر از ۵۰ درصد است. در مورد بقیه اصلاحطلبان و نیروهای کارگذار از آقای مهندس شاکری نام برده میشود. از آقای دکتر نجفی نام برده میشود. نیروهای دیگر هم به همین ترتیب ازشان نام هست.
ولی اینکه آقای دکتر روحانی در تعامل با مجلس فعلی چگونه عمل کنند که بتوانند هم نظر مجلس را تامین کنند و هم نظر بدنه اجتماعی رای دهنده به خودشان را کار بسیار سختی دارند. این را به آقای روحانی حق میدهم که اصولگرایان اگر در هر عرصهای باختند میخواهند در عرصه تعامل با دولت با ابزار مجلس برگهای برنده جدی از خودشان رو کنند و حداقل دولت اول آقای حسن روحانی را هماهنگ با خودشان ساماندهی کنند و به آن رای دهند تا از پیشگیری یک دولت قویتر در آینده آقای روحانی که اگر دولت دوم خودش را بخواهد تشکیل دهد تا حد زیادی جلوگیری کرده باشند.
این خیلی تعیین کننده است که مجلس آتی بالاخره توسط دولت شکلدهی خواهد شد تا حد زیادی نمایندگان در تعامل با دولت خواهند بود، فرماندهان، استانداران و بستری که دولت آقای روحانی فراهم میکند میتواند بستر شکلگیری یک مجلسی باشد که هماهنگ با خودش است.
این را ما در دورههای گذشته هم تجربه کردیم. در دوره آقای خاتمی هم مجلس اولی که آمد (مجلس پنجم) با آقای خاتمی هماهنگ نبود و دولت اول آقای خاتمی تا حد زیادی هماهنگ با آن مجلس شکل گرفت. در دولت اول آقای احمدینژاد هم همین اتفاق افتاد. یعنی تا حد زیادی با آن مجلس هماهنگ بود ولی از دولت دوم چون رقم خورده بود، هماهنگ تر با آنها بود شکل مناسبتری برای هماهنگی با دولت پیدا کرد.
الان هم من تصور میکنم همین مساله وجود داشته باشد و هم دولت و هم مجلس سعی میکنند به نحوی بالانس کنند خودشان را که مطالبات حداکثری شان را دنبال کنند. قطعا دولت تلاش خواهد کرد که نمایندگان تواناتری را معرفی کند و مجلس تلاش خواهد کرد که نظر خودش را در کابینه تامین کند با رای دادن به کاندیداهای مورد نظر و مطلوب خودش و جریان حامی خودش.
آقای فخرایی، وقتی به رفتارهای جمعی اصناف و نهادهای مدنی بعد از انتخابات ۲۴ خرداد امسال نگاه میکنید انتظارات از کابینه آینده چیست؟ مواردی که آقای مهدوی آزاد کوتاه به آنها اشاره کردند.
گروههای غیردولتی مثل ان جی او ها، گروههای محیط زیستی که از دورههای قبل فعال شدند توی انتخابات خیلی فعال بودند. مطالبات شان را مطرح کردند. انتظار دارند که این وضع مدیریتی که دوره آقای احمدینژاد واقعا به شکل فاجعه باری بود برطرف شود. دولت کارشناسی باشد.پویان فخرایی
احزاب و رسانهها یکی دو ماه اخیر قبل از انتخابات و بعد از پیروزی آقای روحانی فعال شدند. رسانهها حضور گرمتری دارند و به قول آقای آملی لاریجانی آفتابی بهشان تابیده شده و شروع کردهاند به کار کردن، آزادانه نوشتن. اصناف، گروههای غیردولتی، اقلیتها، اصناف مثل خانه سینما حالا مشخصا اتفاقی که در مورد خانه سینما افتاد و تلاش دولت فعلی برای برهم زدن بالانس این نهاد صنفی خب انتظار مشخصی که هست این است که دولت بیاید و بالانس را به نفع نهادهای صنفی همانطور که قول داده برقرار کند.
گروههای غیردولتی مثل ان جی او ها، گروههای محیط زیستی که از دورههای قبل فعال شدند توی انتخابات خیلی فعال بودند. مطالبات شان را مطرح کردند. انتظار دارند که این وضع مدیریتی که دوره آقای احمدینژاد واقعا به شکل فاجعه باری بود برطرف شود. دولت کارشناسی باشد.
سنیها به عنوان یک گروه بزرگی از ملت ایران که حالا توی قومیتهای مختلف هستند به عنوان یکی از بزرگترین عوامل پیروزی آقای روحانی انتظار دارند یک سری روندهایی که در دولت قبلی بوده اصلاح شود. همین اخیرا اینها یک پیامک توهین آمیزی به یکی از خلفای مسلمین نسبت داده شده بود که مجبور شدند بیایند وسط معذرتخواهی کنند.
یک نکته دیگر هم به آن اشاره کنم حضور شخصیت هایی است که در چهار سال گذشته مخصوصا از قدرت رانده شده بودند و تنها نقطه اتکایشان گروههای مدنی بود. آقای هاشمی، آقای خاتمی شاخص ترین افراد هستند. بعد از انتخابات اینها به چرخ قدرت برنگشتند به صورت کامل. بین قدرت و نهادهای مدنی ایستادند. مخصوصا آقای هاشمی بین حوزه وقدرت ایستاده. یک خورده متمایل به قدرت. آقای خاتمی بین نهادهای مدرنتر. خانه سینما و قدرت متمایل به نهادهای مدنی ایستاده.
کارکرد جامعه مدنی و گروهها و اصناف و اینها این است که اینها باید نمایندگی کنند از مطالبات اقتصادی، سیاسیو فرهنگی بنا به جایگاهی که دارند و این مطالبات را عرضه کنند تا بتوانند به دولت فضا را بدهند که دولت بتواند در چانهزنی این مطالبات را برآورده کند و امتیاز بگیرد. یکی از کارکردهای خیلی مهمترشان هم تنظیم رابطه دولت، مشخصا شخص روحانی با جامعه است.
من یک مثال میزنم. چند هفته پیش یک نشستی با اصحاب رسانهها داشت آقای روحانی که قرار بود رییس جمهور منتخب ولی رییس جمهور حاضر نشد در آن نشست و گفت آقایان بیایند حرف بزنند. هرکسی پنج دقیقه. آقای دعایی به عنوان شیخ آن جمع رفت پشت تریبون و گفت ما ترجیح میدهیم از ستون رسانههامان حرف بزنیم و از جلسه خارج شد. خیلیها با او خارج شدند. رییس جمهور منتخب مجبور شد بیاید و در جمع قرار بگیرد و یادش باشد که خب چه کسانی از او حمایت کردند. این نوع تنظیم رابطه یکی از مهمترین عملکردهایی است که نهادهای مدنی انجام میدهند و خب انتظارات متقابلی هم دارند.
آقای مهدوی آزاد، حسن روحانی میتواند برای پیشبرد برنامههای دولت خودش نهادهای مدنی و اصناف را به گونهای فعال کند که هم دولت خودش بهره ببرد و هم اصناف و جامعه مدنی ایران یا شرایط فراهم نیست و یا اعتدالگرایان ممکن است اصلا چنین اراده یا برنامهای نداشته باشند؟
موقعی که ما صحبت از قدرت اجرایی و دولت میکنیم فقط یک کابینه ۲۰ نفره نیست رییس جمهور و معاون رییس جمهور و یک تعداد وزیر. ما داریم در مورد صدها وصدها بر اساس یک برآورد سرانگشتی من راجع به سه هزار مدیر صحبت میکنیم از معاون وزیر گرفته تا مدیرکل تا استاندار، تا معاون استاندار، تا فرماندار تا بخشدار، تا سفیر، تا کاردار، و نهایتا مدیران ارشد دستگاهها و بنگاههای بزرگ دولتی و شبه دولتی. از ایران خودرو گرفته تا سایپا. که تصمیماتشان اتفاقا در خیلی موارد بسیار موثرتر ازوزرا هست.مهدی مهدوی آزاد
اما یک چیزی را خواهش میکنم دقت بفرمایید. موقعی که ما صحبت از قدرت اجرایی و دولت میکنیم فقط یک کابینه ۲۰ نفره نیست رییس جمهور و معاون رییس جمهور و یک تعداد وزیر. ما داریم در مورد صدها وصدها بر اساس یک برآورد سرانگشتی من راجع به سه هزار مدیر صحبت میکنیم از معاون وزیر گرفته تا مدیرکل تا استاندار، تا معاون استاندار، تا فرماندار تا بخشدار، تا سفیر، تا کاردار، و نهایتا مدیران ارشد دستگاهها و بنگاههای بزرگ دولتی و شبه دولتی. از ایران خودرو گرفته تا سایپا. که تصمیماتشان اتفاقا در خیلی موارد بسیار موثرتر ازوزرا هست.
من معتقدم اینها اتفاقا ارتباط اجتماعی بیشتری هم دارند. اتفاقا با اصناف هم راحتتر میتوانند کنار بیایند. و تصور میکنم اصلاحطلبان هم تمایل بیشتری دارند، کم تمایل نیستند که اتفاقا توی این مسئولیتها باشند. به جای اینکه خودشان را در سیبل قرار دهند به عنوان یک وزیر، بتوانند با توده مردم، با اصناف، با نهادهای مدنی ارتباط بگیرند و به قول آقای جوادی حصار خودشان را آماده کنند که در دو سال آینده در انتخابات مجلس خوش بدرخشند.
بنابراین هم عقلا و هم منطقا آقای روحانی ناگزیر است به سمت احیای نهادهای مدنی پیش برود. ما داریم الان سروصدایش را کم کم میشنویم. مهریه انجمن صنفی روزنامه نگاران، انجمن سینماگران وغیره و مجبور است این جامعه مدنی را تقویت کند. چون در غیر این صورت آقای روحانی هیچ چیز نخواهد داشت.
آقای جوادی حصار، خیلی کوتاه برای جمع بندی، احتمال اینکه کابینه آینده جناحی باشد بیشتر یا فراجناحی، چقدر است؟
احتمال اینکه (کابینه) فراجناحی باشد به نظر من کمتر خواهد بود چون باید از همین مجلس رای بگیرند. من تصور میکنم ممکن است از هر جناحی یکی دو نفری تویش باشند ولی نمیتوانیم بگوییم کابینه فراجناحی است.محمدصادق جوادی حصار
بنابراین این کابینه به نظر من خیلی نمیتواند فراجناحی شکل بگیرد. ممکن است شخص آقای روحانی در کابینه فراجناحی عمل کند ولی کابینه کابینه فراجناحی به نظر من خیلی سخت خواهد بود اگر بخواهیم تصورش را داشته باشیم.
به هر صورت من نظرم این است که ایشان اگر بخواهد دوره آینده از مردم رای بگیرد حتما باید به آن کسانی که آقای روحانی را برنده کردند توجه بیشتری داشته باشد. نه که با آنهای دیگر بجنگد. محور مطالبات اینها باشد و توجه داشته باشد. اگر غیر از این باشد چهار سال آینده آقای حسن روحانی با مشکل روبه رو خواهد بود.
آقای فخرایی، کدام اصناف و نهادهای جامعه مدنی الان در شرایط بهتری هستند برای رسیدن به بخشی از مطالباتشان؟
یکی از دغدغههای مهمتر گروههای سیاسی قانون است. تقریبا هیچکدام از گروههای سیاسی، احزاب مشخصا و رسانهها از این وضعیت قانونی برخوردار نبودند. فشارهای غیرقانونی بهشان وارد شده. آنها میخواهند این فشارها ازشان کم شود و تبدیل فضای امنیتی به فضای سیاسی سوق بدهد.پویان فخرایی
یکی از دغدغههای مهمتر گروههای سیاسی قانون است. تقریبا هیچکدام از گروههای سیاسی، احزاب مشخصا و رسانهها از این وضعیت قانونی برخوردار نبودند. فشارهای غیرقانونی بهشان وارد شده. آنها میخواهند این فشارها ازشان کم شود و تبدیل فضای امنیتی به فضای سیاسی سوق بدهد.
من در مجموع خیلی فرقی بین گروههای مختلف نمیبینم. همه شان چشم انتظار دولت اند که بیاید و کارش را شروع کند.
آقای مهدوی آزاد، کدام محافل و مراکز در جا انداختن خواستهشان در شرایط بهتری هستند پیشاپیش اعلام ترکیب کابینه؟
ولی مجموع عملکرد دولت فکر میکنم واقعا نمیتواند فراجناحی باشد. و اصلا هم فراجناحی معنی ندارد ... یک جناح میگوید آقا فضای کشور باید امنیتی شود، روزنامه نگارها را بیاندازد زندان، دانشجویان را بیاندازد زندان و یک جناح میگوید نه آقا باید همه چیز را آزاد کنید. خب بین این دو جناح (کابینه) فراجناحی ... خیلی معنا ندارد.مهدی مهدوی آزاد
بنابراین مجموع دولت یک ملغمه خواهد بود متشکل از نیروهای تکنوکرات، عملگرا، چند تا از نیروهای اصلاحطلب هم تویش خواهند بود. چند تا از نیروهای وابسته به راست هم به مقتضای بازیگری سیاسی شان مثل آقای علی جنتی خواهند بود.
ولی مجموع عملکرد دولت فکر میکنم واقعا نمیتواند فراجناحی باشد. و اصلا هم فراجناحی معنی ندارد. در یک جمله ما با دو جناح روبه رو هستیم. به صورت کلی البته. این خیلی کلی است. یک جناح میگوید آقا فضای کشور باید امنیتی شود، روزنامه نگارها را بیاندازد زندان، دانشجویان را بیاندازد زندان و یک جناح میگوید نه آقا باید همه چیز را آزاد کنید. خب بین این دو جناح فراجناحی بودن خیلی معنا ندارد. من فکر میکنم گفتمان حاکم گفتمان اصلاحات و آقای هاشمی خواهد بود.