در پایان هفته گذشته کاظم صدیقی امام جمعه تهران گفت: «فتنه ریشهکن نشده است» و افزود فتنهگران از حالا برای خبرگان و مجلس برنامهریزی کردند تا مجلس را برای خود زمینهسازی و بر خبرگان هم دست داشته باشند تا بتوانند به گفته او «برای متزلزل کردن نظام برنامه ریزی کنند.»
در ادبیات رسمی حکومت ایران واژه «فتنه» درباره اعتراضات سال ۱۳۸۸ و «فتنهگران» فعالان اعتراضهای همان سال معروف به جنبش سبز به کار برده میشود.
هشدار امام جمعه تهران همزمان است با آماده شدن چهرهها و طیفهایی از جناح اصلاحطلب و دیگر حامیان دولت حسن روحانی از یک سو و جناح اصولگرا از سوی دیگر برای شرکت در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری.
درجه اهمیت این دو انتخابات از نگاه جناحهای مختلف نظام و همچنین از دیدگاه تحولطلبان و فعالان جامعه مدنی تا چه حد است؟ سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها به این پرسش پاسخ میگویند: نرگس محمدی، نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر ایران در تهران، محمد صادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی به رهبری مهدی کروبی یکی از دو نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات خرداد ۸۸ در مشهد و سعید برزین، جامعهشناس و تحلیلگر سیاسی در لندن.
خانم محمدی، علت واکنشهایی از قبیل واکنش کاظم صدیقی امام جمعه تهران به شرکت تحولطلبان، غیرخودیها و سبزها که حالا از همهشان به اسم فتنه یاد میکنند، در انتخابات آینده مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی چیست؟
با روی کار آمدن دولت آقای روحانی از جهاتی هم برای نیروهای فعال و مدنی جامعه و هم بخش تندرو و به عبارتی غیرهمسو با دولت حائز اهمیت شده برای بخشی از حاکمیت که با برنامههای دولت همسو نیستند به نظر من از این جهت مهم است که با عدم تسلط به دولت الان به دنبال گرفتن مجلس هستند تا بتوانند دولت را کنترل کنند و یا حتی در بعضی از مسائل که برنامه دولت را حتی قبول ندارند دولت و عملکرد آن را در آن حوزه مورد نظر خنثی یا بیخاصیت کنندنرگس محمدی -- نایب رئیس «کانون مدافعان حقوق بشر در ایران» (تهران)
نرگس محمدی: انتخابات مجلس که همیشه به خصوص سالهای اخیر خیلی مهم بوده ولی الان به نظر من با روی کار آمدن دولت آقای روحانی از جهاتی هم برای نیروهای فعال و مدنی جامعه و هم بخش تندرو و به عبارتی غیرهمسو با دولت حائز اهمیت شده برای بخشی از حاکمیت که با برنامههای دولت همسو نیستند به نظر من از این جهت مهم است که با عدم تسلط به دولت الان به دنبال گرفتن مجلس هستند تا بتوانند دولت را کنترل کنند و یا حتی در بعضی از مسائل که برنامه دولت را حتی قبول ندارند دولت و عملکرد آن را در آن حوزه مورد نظر خنثی یا بیخاصیت کنند. مجلس به دلیل کارکرد موثری که دارد مورد توجه گروههای تندروی حاکمیت الان به ویژه قرار گرفته.
به نظر من آنچه که بیم و هراس تندروها را در این شرایط زیاد میکند، این است که اینها شاهد تکرار تجربه دوران اصلاحات باشند. در دوران اصلاحات با قرار گرفتن دولت و مجلس همسو در کنار هم، ما در پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه یک جهش را دیدیم. یعنی در کنار هم قرار گفتن دو قوه مجریه و مقننه طی یک فاز اصلاحطلبی بردار برآیند فعالیتهای اصلاحطلبانه را قدرت و بزرگی خاصی داد.
یعنی هم به لحاظ فضاسازی و ایجاد فعالیت در فضای عمومی جامعه و هم به لحاظ کارکردی و عملیاتی کردن پروژه اصلاحات خیلی موثر واقع شد. بنابراین با توجه به توجه به تجربه دوران اصلاحات و الان هم با توجه به روی کارآمدن دولت آقای روحانی تندروها این بیم و هراس را دارند که شاهد تکرار آن دوران باشند.
به نظر من آنچه که بیم و هراس تندروها را در این شرایط زیاد میکند، این است که اینها شاهد تکرار تجربه دوران اصلاحات باشند. در دوران اصلاحات با قرار گرفتن دولت و مجلس همسو در کنار هم، ما در پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه یک جهش را دیدیمنرگس محمدی
این را البته در صحبتهای خودشان اخیراً شاهد هستیم که چه نمایندگان مجلس و چه مسئولان در سطوح مختلف وابسته به این نوع تفکر علناً اعلام میکنند که ما نمیگذاریم دوران به دوران اصلاحات برگردد و بخشی از بازگشت به دوران اصلاحات همسویی با دولت و مجلس میتواند باشد که قدرت بیشتری را به اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان و یا در مجموع به تحولخواهان خواهد داد. بنابراین برای این که دیگر این مدل را شاهد نباشند و این تجربه را دیگر شاهد تکرارش نباشند به نظر من در رابطه با مجلس حرکتهای جدی خواهند کرد.
آقای جوادی حصار، آیا از حالا شیوه برخورد به نامزدهای انتخاباتی مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی مشخص است؟ اقداماتی که شورای نگهبان ممکن است بکنند یا صافیهای دیگر؟
شورای نگهبان حتماً با گرای مجمع تشخیص مصلحت نظام و بقیه خیراندیشانی که در جریان راست هستند احتمالاً دارند میروند به سمت این که تنش زدایی کنند بین دو جریان و امیدآفرینی کنند برای حضور در انتخاباتمحمدصادق جوادی حصار -- از «حزب اعتماد ملی» (مشهد)
محمدصادق جوادی حصار: شورای نگهبان حتماً با گرای مجمع تشخیص مصلحت نظام و بقیه خیراندیشانی که در جریان راست هستند احتمالاً دارند میروند به سمت این که تنشزدایی کنند بین دو جریان و امیدآفرینی کنند برای حضور در انتخابات. به همین دلیل سخنگوی شورای نگهبان اعلام میکند که مثلاً حضور افراد در انتخابات گذشته در انتخابات ۸۴، ۸۸ در ستادهای آقایان موسوی و کروبی دلیل بر این نیست که ما بخواهیمآنها را رد صلاحیت کنیم . در صورتی که قبلاً این طوری نبود حرفهایی که میشنیدیم. جالبتر این که اعلام میکنند بخشی از اعضای شورای نگهبان پایشان را از حد اعتدال و بیطرفی فراتر گذاشتهاند و جانبدارانه برخورد میکنند.
خب اینها همان انتقاداتی است که منتقدان به انتخابات ۸۸ میکردند. پنج-شش نفر از اعضای شورای نگهبان رسماً رفتند برای کاندیداتوری آقای احمدینژاد سخنرانی کردند، حمایت کردند. خب چطوری میشود یک مجموعهای طرفدار یک آدم است، هرچه هم آدمهای خوبی باشند، آنها دیگر حرف منتقد را گوش نمیدهند وقتی میخواهند ایشان رئیس جمهور باشد.
حالا صحبتهایی میشود دال بر اینکه شورای نگهبان هم اشتباهاتی کرده. یا بهتر بوده نمیکرده. اینها زمینههایی است برای آینده بهتری در حوزه انتخابات از جانب معتدلان راست و اصلاحطلبان طرفدار فعالیت بیشتر در بدنه نظام. این اتفاقات اتفاقاتی است که محصولش یک مجلسی میشود از جنس دولت تدبیر و امیدمحمدصادق جوادی حصار -- از مشاوران مهدی کروبی (مشهد)
اینها انتقادهایی بود که مطرح میشد و به خاطر انتقادات آن اختلافات عمیق متاسفانه ایجاد شد. حالا صحبتهایی میشود دال بر اینکه شورای نگهبان هم اشتباهاتی کرده؛ یا بهتر بوده نمیکرده. اینها زمینههایی است برای آینده بهتری در حوزه انتخابات از جانب معتدلان راست و اصلاحطلبان طرفدار فعالیت بیشتر در بدنه نظام. این اتفاقات اتفاقاتی است که محصولش یک مجلسی میشود از جنس دولت تدبیر و امید.
این دولت و آن مجلس حتماً دلخواه افراطیون جریان راست و آنها که در سرنا و طبل فتنهگری میکوبیدند، نخواهد بود. آنها دایماً میگفتند آقا فتنهگران اینجوری آن جوری. حالا به اینجا رسیدهاند که حرفشان اثر نکرده. یک بخشی از جامعه حتی برگشته از حرف آنها و طرفداران خودشان دارند حرفهایی میزنند که با دیروز تفاوتهای جدی دارد.
بنابراین اینها به شدت نگراناند و سعی میکنند تا جایی که میتوانند آتش این اختلاف را شعلهورتر کنند و اجازه ندهند اتفاقی از جنس اتفاق ۹۲ در انتخابات مجلس آینده هم رقم بخورد یا در خبرگان رهبری رقم بخورد.
اینکه آقای صدیقی میفرمایند فتنه ریشهکن نشده است و هنوز هست، این حاکی از نگرانی اینهاست. والا مگر نفرمودند که در گذشته ریشه فتنه درآمد. یا آن اطلاعات غلط بوده یا این اطلاعات غلط است. ولی حقیقت این است که دو جریان عمده در کشور وجود دارند، این دو جریان ریشهشان دلدادگی به انقلاب اسلامی است بر اساس گفتههای خودشان و از پیرامونیان بنیانگذار جمهوری اسلامی بودند، استوانههای اصلی این دو جریان.
لذا هیچکدامشان نمیتوانند آن یکی دیگر را از عرصه سیاست و تاثیرگذاری در سیاست دور کنند. این را باید بپذیرند. امثال آقای صدیقی و دیگر کسانی که در این بوق میدمند هنوز درک نکردهاند که توان حذف جریان منتقد اما معتقد به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را با رویکرد اصلاحی ندارند.
آقای برزین، صفآراییهای انتخاباتی آیا از الان مشخص است که چهرههای شاخص جناح راست دربارهاش هشدار میدهند؟ میشود یک مرور کنید بر جناحها و تشکلاتی که از حالا اعلام آمادگی کردهاند برای شرکت در انتخابات آینده خبرگان و مجلس؟
در یک تعریف کلی میدانیم که دو تا اردو در برابر هم قرار گرفتهاند که یکی جمع اصولگرا است و یکی جمع اعتدالیون و اصلاحطلبان. به نظر من می رسد که گره کار جمع اصولگرایان سخت تر است. یعنی اصولگرایان باید یا به یک تغییر و تحول درونی تن بدهند یا باید ریسک و خطر ریزش سیاسی را بپذیرندسعید برزین -- جامعه شناس و تحلیلگر سیاسی (لندن)
سعید برزین: برای فهم صحبتهای آقای صدیقی باید تصویر کلی روند انتخابات را بررسی کرد و در یک تعریف کلی میدانیم که دو تا اردو در برابر هم قرار گرفتهاند که یکی جمع اصولگرا است و یکی جمع اعتدالیون و اصلاحطلبان. به نظر من میرسد که گره کار جمع اصولگرایان سختتر است. یعنی اصولگرایان باید یا به یک تغییر و تحول درونی تن بدهند یا باید ریسک و خطر ریزش سیاسی را بپذیرند.
دو تا راه هم دربرابرشان هست. راه اول این است راه احمدینژادی را دنبال کنند. یعنی با همان سبک محبوبیت احمدینژاد در سال ۸۴ با همان روش پوپولیستی، جنگ طبقاتی، مبارزه با دانه درشتها و با برتری جبهه دست راستی یعنی ایثارگران، رهپویان جبهه پایداری، آقای مصباح یزدی بیایند جلو. اما مشکل کار این است که این تز الان شکست خورده. مشتری ندارد. آقای سعید جلیلی با همین در سال ۹۲ نتوانست بیشتر از ۱۱ درصد از آرا را به دست بیاورد.
راه حل دوم این است که راه حل قالیبافی بیایند جلو. یعنی یک اصولگرایای نو، یک اصولگرای تحولطلب، قرائت جدید از انقلاب و اسلام و با این تیپ گروهها وارد مبارزه انتخاباتی شوند. راه حلی که در انتخابات ۹۲ برایشان ۴۰ درصد آرا را به دست آورد. یعنی با تیپ قالیباف، با تیپ محسن رضایی، با تیپ علی لاریجانی، با احزابی که احتمالاً حول محور آنها فعالیت خواهند کرد، بیایند جلو.
اما مشکل اینجاست که دست راستیهای تندرو و سنتیها هنوز نتوانستهاند این تجدیدنظر را بپذیرند و اصولگرایان بین این دو راه حل گیر کردهاند. این را مقایسه کنید با جبهه اعتدالیون و اصلاحطلبان که شامل حضور رسمی یا غیررسمی مشارکتیها، کارگزاران، حزب اعتمادملی، حزب توسعه و اعتدال، مردمسالاری، حدود ۱۸ گروه هستند که در شورای هماهنگی اصلاحطلبان هستند.
اگر دو گروه را با هم مقایسه کنیم میبینیم که مشکل اینها به معنایی کمتر است. یعنی مسئله اصلی که باید در موردش تصمیم بگیرند این است که آیا رهبری گرایش اعتدالی را حفظ کنند یا خیر. راه حل اولی که دارند این است که الگوی موفق سال ۹۲ را تکرار کنند. یعنی بپذیرند که گروه روحانی و اعتدالیون دست برتر را داشته باشند و اصلاحطلبان شریک کوچکتر باشند و سهم کمتری بخواهند. به اصطلاح آرمان توسعه سیاسی را تابع نیازهای سیاستگذاری عملی و پراگماتیستی بدانند. خب این الگو در سال ۹۲ جواب داد و شرایط هم خیلی تغییر نکرده.
راه حل دوم این است که اصلاحطلبان بیایند با توجه به پایگاه بالقوه اجتماعی خودشان سهم بیشتری بخواهند، فتیله مطالبات اجتماعی را بالا بکشند، فشارها را بر اعتدالیون زیادتر کنند. پس به طور کلی صفآرایی این طور است که هم اصلاحطلبان هم اعتدالیون با گروههایی که دارند باید تصمیمهای سخت درونی بگیرند. ولی مشکل اصولگرایان به نظر من خیلی سختتر است.
آقای برزین به صفآراییهای سیاسی پرداختند. حالا خانم محمدی، درجه اهمیت انتخابات آینده مجلس خبرگان و مجلس شورا از نگاه فعالان مدنی و جامعه مدنی در چه حد است؟
تجربه مجلس ششم نشان داد که هر وقت اکثریت نمایندگان از نیروهای تحولخواه تشکیل شده باشد از جهات مختلف به نفع جامعه میشود، به نفع فعالان اجتماعی و در نتیجه به نفع جامعه مدنی استنرگس محمدی
به دست گرفتن مجلس با اکثریت نیروهای اصلاحطلب یا اعتدالیون یا به هر حال نیروهای تحولخواه که نسبت به موقعیت فعلی یا هشت سال گذشته منتقد بودند، در بهترین حالت به این معنا نیست که مجلس میتواند تمام موانع و مشکلات پیش روی دولت و جامعه مدنی را برطرف کند.
چون مجلس بیشتر کارکرد معین دارد. مثلاً مصوبات مجلس میبایست توسط نهادی به نام شورای نگهبان مورد بررسی قرار گیرد و بنابراین بایست بتواند از این فیلتر عبور کند تا بیاید اجرایی شود. مثلاً مجلس ششم مصوبات مربوط به زنان و بسیاری از مصوبات دیگر را در نظر بیاورید. برای اینها چه اتفاقی افتاد.
اما به رغم تمام این موانع واقعیت این است که تجربه مجلس ششم نشان داد که هر وقت اکثریت نمایندگان از نیروهای تحولخواه تشکیل شده باشد از جهات مختلف به نفع جامعه میشود، به نفع فعالان اجتماعی و در نتیجه به نفع جامعه مدنی است. شما تاثیر نطق نمایندگان مجلس در تریبونهای رسمی و فضایی که میتواند در جامعه در رشد افکار عمومی به وجود بیاورد تا ائتلاف این نمایندگان با لایههای مختلف جامعه، با اصناف و گروهها و جریانهای مختلف در کشور تا طرحها و لوایحی که بالاخره هر چند تا یکیشان موفق میشود به تصویب و تایید شورای نگهبان برسد.
همه اینها در مجموع به نفع جامعه مدنی است. اگر از همه اینها هم صرف نظر کنیم در بدترین حالت حداقل مجلسی که طرحها و لوایحی را که به ضرر منافع عموم جامعه و جامعه مدنی است طرح و به تصویب نرسانده. یعنی در همین مجلس کنونی ما شاهد هستیم که چه طرحها و لوایحی دارند تصویب میشوند که من به عنوان فعال مدنی در ارزیابی این حوزه مثلاً در رابطه با طرح اخیر که طرحهایی مثل حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر بوده یا طرحی مثل طرح عفاف و حجاب که مطرح شده عموماً این لوایح محدودکننده آزادیهای عمومی و حتی اساسی افراد جامعه و شهروندان است و در مجموع به ضرر جامعه است.
پس نتیجه میگیرم اگر کمترین خاصیت مجلس متشکل از نیروهای تحولخواه عدم تصویب این قبیل مصوبات هم باشد در شرایط فعلی به نفع جامعه مدنی است. ضمن اینکه اشاره کردم که صرف نظر از این میتواند فواید زیادی برای جامعه مدنی داشته باشد. از الان نمیشود پیشبینی کرد که در مورد فعالان جامعه مدنی به چه نوع در انتخابات آینده واکنش نشان خواهند داد نسبت به انتخابات آتی مجلس. ولی من فکر میکنم اگر شرایط به این گونه پیش برود مثبت خواهد بود.
آقای برزین، جناحها و تشکلات سیاسی که نام بردید بر سر چه موضوعاتی در دو انتخابات خبرگان و مجلس به رقابت خواهند پرداخت؟ از نوشتههایشان چه برمیآید؟
برای جلوگیری از این دوقطبی شدن جامعه، برای جلوگیری از سیاستزدگی بیمارگونه، برای جلوگیری از لشگرکشیهای خیابانی، ضروری است که جناحهای رقیب برنامه اعتمادسازی یعنی گفتگو میان خودشان را در دستور کارشان قرار دهند. یعنی مثلاً بین رفسنجانی و مصباح یزدی گفتگویی صورت بگیرد. بین خاتمی و جبهه پایداری گفتگویی صورت بگیرد. ولی هیچ نشانی از چنین اعتمادسازی وجود ندارد و دیده نمیشود و به اعتقاد من فوقالعاده خطرناک استسعید برزین
مسایل و مشکلات انتخابات خیلی زیاد است. برخی از آنها به معنایی نگرانکننده است . از شخصیت-محوری و شیفتگی احزاب سیاسی بگیرید تا ناتوانی آنها در نمایندگی کردن طبقات مختلف مردم. من به یکی دو مورد اشاره میکنم. به نظر من سختترین مسئلهای که مطرح است خطر هول کردن اصولگرایان است. این سناریو را ما قبلاً در سال ۸۸ داشتیم.
روزی که کروبی و موسوی به عنوان نامزدهای مورد اعتماد شورای نگهبان پذیرفته شدند تا روزی که شرایط دو قطبی شد و موسوی مستقلاً اعلام پیروزی کرد، فقط سه هفته طول کشید. تحولات در این سه هفته چنان سریع و غیرقابل پیشبینی جلو رفتند که جناح راست و سپاه از وحشت از دست دادن مملکت هول کردند. و آن شد که همه دیدیم.
برای جلوگیری از این دو قطبی شدن جامعه، برای جلوگیری از سیاستزدگی بیمارگونه، برای جلوگیری از لشگرکشیهای خیابانی، ضروری است که جناحهای رقیب برنامه اعتمادسازی یعنی گفتوگو میان خودشان را در دستور کارشان قرار دهند. یعنی مثلاً بین رفسنجانی و مصباح یزدی گفتوگویی صورت بگیرد. بین خاتمی و جبهه پایداری گفتوگویی صورت بگیرد. ولی هیچ نشانی از چنین اعتمادسازی وجود ندارد و دیده نمیشود و به اعتقاد من فوقالعاده خطرناک است برای انتخابات کشور و نیروهای سیاسی تشنجزدایی یک ضرورت حیاتی است که باید به آن رسیدگی شود.
خانم محمدی، آیا رفتار انتخاباتی فعالان مدنی، حامیان آنها و گرایشهای سیاسی دگراندیش خارج از دایره حاکمیت از پیش در این دو انتخابات قابل پیشبینی است یا نه؟
از الان خیلی زود است که پیشبینی کنیم که انتخابات مجلس در چه شرایطی از استقبال یا عدم استقبال عمومی و به خصوص جامعه مدنی قرار میگیرد یا نه. اما اگر حالت ویژه یا اتفاق مهم و تاثیرگذاری روی تحولات بینالمللی یا داخلی در عرصه داخلی مثلاً اگر شاهد رد صلاحیتهای گسترده که باعث بیمیلی و بیرغبتی عموم مردم شود یا هر چیز دیگر از این قبیل... اگر اتفاقی نیافتد من فکر میکنم شرایط بدی نخواهیم داشت.
آقای جوادی حصار، حزب شما، حزب اعتماد ملی در شرایط حصر رهبرش مهدی کروبی به چه نتیجهگیری رسیده درباره نوع رفتار انتخاباتی در دو انتخابات آینده مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی؟
ما به عنوان یک حزب فعال و تمام عیار سیاسی کنش مان را به گونهای نشان خواهیم داد که تاثیر جدی بر روند انتخابات بگذاریم و تنش خاصی را هم ایجاد نکنیممحمدصادق جوادی حصار
ما به عنوان یک حزب فعال و تمامعیار سیاسی کنشمان را به گونهای نشان خواهیم داد که تاثیر جدی بر روند انتخابات بگذاریم و تنش خاصی را هم ایجاد نکنیم. به این معنا مثلاً در انتخابات گذشته ریاست جمهوری ما هم در ستادهای آقای دکتر عارف فعال بودیم و هم در ستادهای آقای دکتر روحانی.
یعنی بخشی از بدنه حزب اعتمادملی در ستادهای آقای روحانی بودند که بر اساس آمار و ارقامی که خودشان شاهد هستند در بیشتر شهرستانهای کشور روسای ستاد یا قائممقامهای ستاد آقای روحانی بچههای حزب اعتماد ملی بودند. در ستاد آقای دکتر عارف هم همین اتفاق افتاد.
یعنی ما تنها حزبی بودیم که در آن شرایط هم معتقد به شرکت در انتخابات و تاثیرگذاری بر روند آن بودیم و هم کاملاً با روحیه اصلاحطلبان رفتیم سراغ آقای دکتر عارف و آقای دکتر روحانی. البته بیشتر به سمت آقای دکتر عارف و کمتر به سمت آقای دکتر روحانی.
ولی بعد از ائتلافی که صورت گرفت و هدایتی که آقای خاتمی و آقای هاشمی انجام دادند و گفتند که از آقای دکتر روحانی حمایت کنید، همه بچههای حزب اعتمادملی تقریباً از آقای روحانی حمایت کردند و در ستادهایش فعال شدند. الان هم همین کار را خواهیم کرد.
یعنی ما قطعاً در انتخابات با رویکرد اصلاحی و انتقادی برای شکلدهی یک مجلس موثر به نفع نظام جمهوری اسلامی و به نفع ملت ایران تلاش خواهیم کرد و سعی میکنیم نظرات مشفقانه و دلسوزانه خودمان را به نظام جمهوری اسلامی منتقل کنیم و از آنها بخواهیم که اجازه بدهند گروههای اصلاحطلب شایسته و دلسوز و صالح در مجلس ایفای نقش کنند در انتخابات ایفای نقش کنند. همچنین در خبرگان رهبری.
ما در احوزه انتخابات «مجلس خبرگان رهبری» با آقای (اکبر) هاشمی (رفنجانی)، با آقای (محمد) خاتمی و دیگر بزرگان حوزه اصلاحطلبی هماهنگ عمل خواهیم کردمحمدصادق جوادی حصار -- عضو دفتر سیاسی «حزب اعتماد ملی»
یعنی ما تلاشمان را خواهیم کرد که انشاءالله از نیروهای شایستهای که در این حوزه هستند حمایت کنیم و با تدبیر جمعی و اتفاق نظر با بقیه اصلاحطلبان بتوانیم در این حوزه تاثیرمان را به اندازهای که میتوانیم بگذاریم. قطعاً ما در این حوزه با آقای هاشمی، با آقای خاتمی و دیگر بزرگان حوزه اصلاحطلبی هماهنگ عمل خواهیم کرد.
آقای برزین، نگاه ایرانیان خارج از کشور چه تاثیری میتواند بر رفتار ایرانیان در داخل کشور داشته باشد؟ با توجه به این که در این دو انتخابات یعنی مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، ایرانیان مقیم خارج حق شرکت کردن ندارند.
به طور کلی بحث شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات بحث جدی و به جایی است ولی به تدریج طرفداران شرکت در انتخابات دست بالا را پیدا کرده اندسعید برزین
از اول انقلاب تا به حال یک بحث جدی وجود داشته که آیا باید در انتخابات شرکت کرد یا شرکت نکرد. این بحث طبیعی هم هست. باید چنین بحثی وجود داشته باشد به خاطر اینکه در ایران انتخابات آزاد و عادلانه نیست. چه با معیارهای خود قانون جمهوری اسلامی و چه با معیارهای بینالمللی. اما از آن طرف هم باید توجه کرد که راه توسعه سیاسی یک روند صرفاً حقوقی نیست. توسعه سیاسی یک فرآیند فرهنگی اجتماعی و نهادی هم هست.
به نظر من میرسد که در بیست-سی سال گذشته طرفداران شرکت در انتخابات دست برتر را پیدا کردهاند. البته صفبندی در این صحنه خیلی پیچیده و جدی است. گروههایی که مخالف رای دادن هستند طیف وسیعی دارند. از سلطنتطلبها، مشروطهخواهان گرفته تا بخشی از جمهوریخواهان، تا گروههای چپ، تا گروههای مسلح و شبهمسلح مثل مجاهدین خلق و کومله و حزب دموکرات.
استدلالهایشان هم طیف وسیعی دارد. هم حقوقی است، هم پراگماتیستی است، هم آرمانی است. از جمله اینکه میگویند رژیم اسلامی اصلاحبردار نیست. یا مبارزه انتخاباتی تغییر واقعی را به تاخیر میاندازد. یا اینکه انتخابات ایران با قوانین بینالمللی از جمله منشور بینالمجالس همخوانی ندارد. اهدافی را که این گروهها دنبال میکنند مشخص است. هدفشان عمدتاً تشویق نارضایتی و فعال شدن مردم و اینکه مردم را از نظام دور کنند و از حکومت مشروعیتزدایی کنند.
ولی در برابر این گروهها که در انتخابات شرکت نمیکنند، گروههایی هم هستند که تشویق میکنند در خارج از کشور. اول بحثی که این گروهها مطرح میکنند، این است که درست است که انتخابات در ایران آزاد و عادلانه نیست اما مبارزه از طریق صندوق رای میتواند به تدریج تغییراتی را به وجود بیاورد.
اینها استدلال میکنند که در ۳۵ سال گذشته در ایران تحولات مهم سیاسی چه در نهاد حکومت و چه در فرهنگ و شعور سیاسی مردم از بستر انتخابات گذشته و رژیم از طریق صندوق رای تغییر ماهیت داده. پس به طور کلی بحث شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات بحث جدی و به جایی است ولی به تدریج طرفداران شرکت در انتخابات دست بالا را پیدا کرده اند.