در یک هفتهای که از پیروزی حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران میگذرد، کشورهای غربی یکی پس از دیگری و هر یک به نوعی و با لحنی به این رویداد روی خوش نشان داده و ابراز امیدواری کردند که در مناسبات ایران با غرب و حل مسئله هستهای ایران بر روی پاشنه دیگری بیافتد.
جان برد وزیر امور خارجه کانادا تازهترین مقام یک کشور غربی است که با نوشتن نامه تبریک سرگشاده به ایرانیان همین جمعه که گذشت به این کاروان پیوست. در حالی که او در روز یکشنبه گذشته پس از اعلام نتایج شمارش آرا، انتخابات را غیرآزاد و نتیجه آن را بی معنا توصیف کرده بود. اما وزیرخارجه کانادا اینک میگوید هم نظر فعالانی را که میگویند جمهوری اسلامی ایران اصلاح ناپذیر است محترم میشمارد و هم نظر آنهایی را که بر آنند این انتخابات میتواند گامی در راه تغییرات اساسی و دموکراتیک در ایران باشد.
اما کاخ سفید آمریکا از آغاز در همان روز یکشنبه گذشته اعلام کرد به رای مردم ایران احترام میگذارد و افزود به آنان برای شرکت در فرآیند سیاسی و شجاعت شان در به گوش رساندن صدایشان تبریک میگوید. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا هم در روز ۲۵ خرداد در بیانیهای گفت آمریکا شهامت ایرانیان را که در این فضا پای صندوقهای رای رفتند میستاید و برای گفتگو و تعامل با دولت و مردم ایران برای رسیدن به راه حل سیاسی آماده است.
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا هم سه روز بعد در حاشیه دیدار رهبران گروه هشت کشور صنعتی جهان در ایرلند شمالی در نخستین اظهار نظر خود در این باره گفت او و ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه محتاطانه به پیروزی حسن روحانی امیدوارند.
تازه ترین مقام آمریکایی که درباره نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد حرفی زده، چاک هیگل وزیر دفاع آمریکاست که در روز اول تیرماه گفت در صورت درخواست ایران آمریکا آماده همکاری است. وزیر دفاع آمریکا در گفتههای خود از جمله افزود اگر ایران به مسئولیتهای خود در برنامه هستهای پایبندی نشان دهد و با شورای امنیت سازمان ملل همکاری کند آمریکا را شریک خود خواهد یافت.
جدا از سمتگیریهای مسئولان دو کشور آمریکای شمالی، بریتانیا، فرانسه و آلمان سه کشور اروپایی طرف گفتگو با ایران بر سر برنامه هستهای روز دوشنبه گذشته اعلام امیدواری کردند که با انتخاب حسن روحانی گفتگوهای هستهای جان تازهای بگیرد.
حسن روحانی رییس جمهور منتخب ایران هم در اولین کنفرانس خبری خود در روز ۲۷ خرداد از تعامل با کشورهای دیگر و خواست بهبود مناسبات با ۱۵ کشور همسایه ایران به ویژه با عربستان سعودی سخن به میان آورد.
چهار میهمان این هفته برنامه دیدگاهها به بررسی چشم انداز مناسبات خارجی ایران در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد نشستهاند: داوود هرمیداس باوند، استاد ارشد روابط بینالملل در دانشگاههای تهران، منصور فرهنگ سفیر سابق ایران در دوران دولت موقت انقلاب در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد علوم سیاسی کالج بنینگتن در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و استاد علوم سیاسی در دانشگاه فلوریدای جنوبی آمریکا و مهدی نوربخش، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا.
آقای باوند با شما شروع میکنیم در تهران. حرفهای حسن روحانی را در اولین کنفرانس خبری اش پس از پیروزی در انتخابات ۲۴ خرداد درباره رابطه ایران و آمریکا و سیاست خارجی کلا چطور تفسیر میکنید؟
داوود هرمیداس باوند: من بر این باورم که خواست و درخواست اکثریت مردم ایران بر این بوده که برای خروج از تنگناها و بنبستها، نابسامانیها و نارضاییهای موجود باید خط مشی جدیدی در جهت منافع مردم ایران در پیش گرفته شود.
انتقاداتی که انجام شده از سوی اشخاصی که نامزد انتخابات بودند در مورد خط مشی جاری تکنولوژی هستهای، هم آقای ولایتی و هم آقای رضایی و هم آقای روحانی انتقاد شدید داشتند در رابطه با نافرجامیهایی که در جریان مذاکرات تکنولوژی هستهای انجام میگرفت.
نظر مسلط بر این است که باید تعدیل اساسی در مواضع ایران و احتمالا در موضع ۱+۵ صورت بگیرد و از یک زاویه دیگر هم در مذاکرات آژانس با ایران.
دید انتقادی و تجدیدنظرطلبانه برای اتخاذ خط مشی جدید هم خواست مردم بود و هم تاییدیهای از سوی شخصیت های نظام موجود.
آقای باوند، رویکرد دولت حسن روحانی در پرونده هستهای بر اساس عملکرد سابق او و حرفهای تازه او در اولین کنفرانس خبری بعد از پیروزی در انتخابات؟
البته ایشان یک نکتهای را مطرح کردند در رابطه با مذاکراتی که با دولت فرانسه انجام گرفته بود به توافقهایی نایل شده بودند که آلمان هم تایید کرده بود ولی معتقد بودند که انگلستان در اثر فشار آمریکاییها عقب نشینی کردند و به نتیجه نرسید.
ایشان نکته ای مطرح کردند که در همان چارچوبها میتوان با توجه به نتیجه مقتضیات و شرایط روز البته با مبانی متفاوتی پیگیری کرد. در حقیقت امیدوار بودند که امکان دستیابی به نوعی تفاهم وجود دارد و ایشان هم امیدوار بودند به تفاهمی که ممکن است به آن نایل شوند.
آقای باوند، حسن روحانی گفت قصد دارد روابط با ۱۵ کشور همسایه بسیار خوب باشد و تاکید گذاشت با روابط دوستانه با عربستان سعودی.
خب طبیعی است که هر کشوری باید روابط سازنده با کشورهای جهان، به ویژه کشورهای همسایه، داشته باشد. ولی خب یکی از مواردی که به نظر من موانع امکان بهبود روابط با کشورهای همسایه هست، با توجه به اینکه مسایل مختلف فیمابین به وجود آمده، مساله سوریه و امثالهم ولی به طور کلی بهبود روابط با کشورهای همسایه به خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و عربستان، بستگی دارد به چگونگی روابط مقابل آمریکا.
من فکر میکنم که علائم و قرائنی پدیدار شود که امکان نوعی بهبودی روابطی پدیدار شود کشورهای عربی تمایل به همکاری بیشتر با ایران پیدا میکنند (چنانکه آقای رفسنجانی چنین روابطی داشتند به خصوص با عربستان). و بالعکس، در صورتی که روابط رو به تیرگی بیشتر برود واکنش آنها غیردوستانه خواهد بود.
آقای باوند، خیلی کوتاه از مجموعه حرفهایی که حسن روحانی درباره سوریه زد آیا میشود فهمید ایران در دوران او ناظر خواهد بود یا حامی بشار اسد یا میانجی گذار؟
البته تمایل این است که اگر بشود راه گذار پیدا کنند. ولی در این مورد ایشان موضعشان با نگاه فعلی زیاد تفاوت اساسی نداشت. معذلک از لابلا و از فحوای کلماتشان این طور مستفاد میشد که ایشان بیشتر مایلند بر اساس اگر بشود نوعی مسالمت آمیز این مسئله حل و فصل شود.
البته دولت سوریه هم معتقد است که مردم سوریه باید تصمیم بگیرند و نهایتا از نظر دولت سوریه مدتی که تا سال آینده باید انجام گیرد. ولی این نکته را هم میشود پذیرفت که در حال حاضر اگر چنین تمهیداتی به وجود بیاید که ارجاع آرا به مردم شود دولت سوریه پذیرا خواهد بود.
آقای باوند، سؤال آخر در این قسمت، این که حسن روحانی فقط یک بار نام اسرائیل را به میان آورد در اولین کنفرانس خبری بعد از پیروزی در انتخابات، آنجا که گفت از تحریمها فقط اسرائیل بهره میبرد. این صرفه جویی در کلام نشانه چیست؟
خب تحولاتی به وجود آمده به خصوص در رابطه با سوریه. نیروهایی مثل حماس، جهاد اسلامی که قبلا مواضع متفاوتی داشتند و تغییر خط مشیشان ... این را میرساند که در تمام محافل و مجالس بینالمللی از حقوق مردم فلسطین دفاع کنند. ولی شاید این موضوع مطرح شود که ما منافع اساسی نداریم و هزینههای سنگینی پرداخت میکنیم.
تحولات اخیر هم، تغییر جهت حماس یا جهاد اسلامی و غیره، تا حدودی صحت این مدعا را فکر میکنم ارائه داده. لذا در وضعیت موجود شاید مصلحت آقای روحانی هم این بود که وارد عمق مسایل منطقه و اعراب و اسرائیل نشود. سعی کرد اشارهای حاشیهای و گذرا کند.
آقای فرهنگ، واکنش آمریکا به پیروزی حسن روحانی را چگونه تفسیر میکنید؟ مقامهای آمریکایی از این شگفت زده شده اند؟
منصور فرهنگ: مقامات و تحلیلگران آمریکایی بر این باورند که بحران اقتصادی و انزوای سیاسی در درون رژیم ایران در درون نظام یک بینشی ایجاد کرده که برای ثبات رژیم نیاز به تغییر موضع دارند. این را حتی در مناظرات تلویزیونی هم که دیدیم حتی وقتی کسی مثل ولایتی انتقاد میکند از وضع موجود، ولایتی مشاور رهبر است.
این اختلاف نظر در درون رژیم وجود دارد که دیگر نمیگویند این تحریمها کاغذپاره است و بیندازیم دور. برای اینکه این تحریمها و اوضاع بحرانی اقتصادی فقط هزینه سنگینی برای تودههای مردم ندارد بلکه نهادهای رژیم خصوصا سپاه پاسداران گرفتار مشکلات زیادی هستند. بنابراین تمایل در آنجا وجود دارد.
بنابراین در اینجا این امید هست که آقای روحانی بتواند با اتکا به رای مردم و بینش نسبتا واقع بینانهای که خودش از مسایل جهانی دارد فرماندهان سپاه پاسداران را در درجه اول آقای خامنهای را متقاعد کند که باید در مذاکرات هستهای انعطاف نشان دهند و حاضر شوند که نگرانیهای آمریکا و اروپا را رفع کنند.
به نظر من دستیابی به این هدف نیاز به مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا دارد. مذاکراتی اگر با نیت نتیجه بخش بودن آغاز شود باید محرمانه باشد. به دلیل اینکه در هر دو کشور این تنش هستهای به سیاست داخلی گره خورده و با ادعاهای سالها و سالها توام شده که اگر بخواهند به توافقی برسند که برای طرفین قابل تامل باشد، باید فهم و درکشان از آن طوری باشد که هر کسی بتواند برود خانه خودش و بگوید من به خواستههای خودم رسیدم ودر عین حال آن شرایط لازمی را که از نظر آمریکا و اروپا برای مطمئن شدن که ایران در جهت دستیابی به توانایی برای ساختن سلاح هستهای پیش نمیرود از آن نظر مطمئن شوند.
گفتگوی ایران با آژانس و یا گروه ۵+۱ در بهترین شرایط ممکنه میتواند زمینه ساز مذاکره مستقیم بین دو کشور باشد. وگرنه به خودی خود نه آژانس و نه گروه ۵+۱ قادر به حل این مساله هستند. این امکان هست که روحانی قادر باشد اقدامات عاجلی در این جهت انجام بدهد برای این که در اینجا نظام خودش را در خطر میبیند. یعنی ثبات نظام در خطر است.
در آنجا همانطور که میدانیم اگر بخواهند به این نتیجه به این توافق قابل تحمل طرفین برسند تحلیلگران اینجا و به طور کلی در داخل ایران میدانند که در آن موقع امامان نماز جمعه و آقای خامنهای و شرکا میتوانند روایات و آیات لازم را پیدا کنند که بگویند دقیقا آن عهدنامهای را که ما بستیم همان بود که حضرت محمد یا حضرت علی میخواسته بنابراین ما در مسیر اسلام راستین داریم حرکت میکنیم. از نظر آمریکاییها اینها مهم نیست.
مهم این است که آیا تضمینهای قابل تایید برای اینکه غنیسازی اورانیوم در ایران از ۵ درصد بالا نرود و تکنولوژی هستهای ایران در جهت کسب توانایی برای ساختن بمب پیش نرود، من فکر میکنم که روحانی به دلیل فهم و درکی که از مسایل دارد و اینکه به طور کلی آدمی نیست که انگیزههای ارزشی داشته باشد. او بیشتر آدم نظامی امنیتی است. در آن چارچوب این توانایی را دارد که وارد گفت و شنود دوجانبه با آمریکا شود و این را به نتیجه برساند. البته به این شرط که خامنهای و مشاورین او چراغ سبز را به او بدهند.
آقای محسن میلانی، از واکنش دولت باراک اوباما به علاوه آلمان، بریتانیا و فرانسه به پیروزی حسن روحانی در انتخابات چه میشود فهمید درباره سمت و سوی سیاست خارجی غرب در برابر ایران بعد از این پیروزی؟
محسن میلانی: کشورهای غربی در قبل با آقای حسن روحانی مذاکره کردند. ایشان را خیلی خوب میشناسند. میدانند که ایشان سعی خواهد کرد یک طرز فکر جدیدی در سیاست خارجی ایران بیاورد. میدانند که برنامهای که ایشان دارد برنامه تنش زدایی است نه فقط با کشورهای دور و بر ایران بلکه با غرب. و میدانند که آقای روحانی به این نتیجه رسیده که باید به خاطر اینکه وضع نابسامان اقتصادی ایران را درست کرد تحریمها باید برداشته شود و ایشان این را میداند که این تحریمها برداشته نمیشود مگر اینکه سر مساله هستهای بین غرب و ایران به یک موافقتی برسد. اروپاییها خیلی بیشتر از آمریکاییها، ولی هردویشان تجزیه و تحلیلی که دارند تجزیه و تحلیل مثبت است.
من فکر میکنم که هر دو طرف آماده اند که مذاکرات را هرچه زودتر شروع کنند که ببینند که چقدر آقای حسن روحانی قولهایی را که داده میتواند انجام دهد. به خاطر اینکه یک اختلاف فاحشی بین خواستن و توانستن است. دولت اسلامگرای ترکیه هم قبلا برنامه سیاست خارجیاش این بود که صفر تنش داشته باشد با دوروبریها. با کشورهای دور و برش. امروز میدانید که با خیلی از کشورهای دور و برش تنش دارد و چون آقای روحانی میخواهد که این مطلب حل شود به این معنی نیست که بتواند این کار را انجام دهد.
به نظر من برای دوران پنج تا شش ماه تا یک سال دوران ماه عسل خواهد بود بین ایشان و کشورهای غربی. اگر در آن زمان نتواند ایشان یک سری کارها را در رابطه با مسایل اتمی یا اعتمادسازی انجام دهد، آن موقع غربیها سیاست خودشان را عوض خواهند کرد. ولی فعلا به نظر من کلا خیلی خوشحالند از این اتفاق که افتاده و همانطور که میدانید دولت فرانسه که قبلا میگفت ایران نباید در کنفرانس ژنو در آینده در رابطه با آینده اسد شرکت کند آمده گفته که آقا اگر آقای روحانی میخواهد بیاید شرکت کند با کمال میل.
یعنی من به نظرم آن صحبت که از طرف رییس جمهور فرانسه بعد از آن که هشت کشور پولدار دنیا جمع شدند آن به نظر من خیلی نکته مهمی است. و اعلام دارند میکنند که غربیها حاضرند با دولت جدید مذاکره کنند.
آقای نوربخش، دولت کانادا اول پیروزی روحانی را بی معنی خواند و تاکید گذاشت بر آزاد نبودن انتخابات و حذف اکثر نامزدهای ریاست جمهوری. اما در واکنش دوم به مردم ایران تبریک گفت و افزود که ناظر سیر جریانات خواهد بود. این بازنگری در چه صورت میتواند به تغییر سیاست خارجی کانادا در برابر ایران بیانجامد؟
مهدی نوربخش: میدانیم که دولت کانادا یک دولت محافظهکار است. همین برداشت را که دولت کانادا دارد محافظهکاران آمریکا هم دارند. من حزب جمهوریخواهان را میگویم. دنیای غرب الان خصوصا اوباما، کشورهای اروپایی منتظر اقدام اول ایران هستند.
چیزی که از صحبتهای آقای روحانی میشد فهمید که بسیار مرا خوشحال میکند این لغت اعتمادسازی است. یعنی چیزی که در گذشته در ایران رویش تکیه نمیشد. اما چیزی که به نظر من آقای روحانی باید بفهمد این است که اصولا در دنیای غرب و خصوصا در آمریکا سیاست کاملا دو قطبی است و محافظهکاران و دولت اسرائیل با هر کنش مثبت به سمت ایران مخالفت میکنند و در مقابل اوباما ایستادهاند و اوباما در حقیقت منتظر این فرصت است.
این است که به نظر من بسیار مهم است که آقای روحانی و کادر جدید در وزارت امور خارجه بفهمند که سیاست آمریکا اینجوری دو قطبی شده است و تا آنجا که جا دارد جا را باز کنند برای دولت اوباما که بتواند با ایران در حقیقت بنشیند و صحبتش را بکند. حداقل تا الان آن چیزی که آدم میبیند که نمونهای که شما الان مثال زدید اصولا دولتهای محافظهکار (حالا با همین تعبیر رپابلیکن آمریکا و خب تحلیل هایشان را هم زیاد خواندم این طرف و آن طرف این هفته و چند روز پیش از «اینترپرایز اینستیتوت» تا بقیه که مطلب نوشتند) اصلا کلا بر این اعتقادند که مردم ایران رای دادند به آقای روحانی به خاطر تاثیرگذاری تحریمها.
برداشتها این است. در حقیقت نتیجه عملی این بحث این است که مادامی که غرب تحریمها را تشدید نکند، برگه جنگ را روی میز نگذارد در ایران هیچ چیز اتفاق نمیافتد. این است که من امیدوارم که دولت آقای روحانی این را بفهمد و راه را باز کند که دولت اوباما بتواند سر مذاکره به یک جمع بندی برسد.
آقای باوند، در هشت سال گذشته این نکته مرتب تکرار میشد که تصمیم گیرنده اصلی در پرونده هستهای یا مناسبات ایران و آمریکا علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران است نه رییس جمهور. اما در مناظرات تلویزیونی دیدیم که ۴ نامزد اصولگرا چطور بر سر سیاست خارجی با هم رویارو شدند و نشان دادند که در این زمینه در گذشته بر سر تفسیر و اجرای تصمیمهای کلان اختلاف نظر بوده. در دولت حسن روحانی کدام تفسیر و نحوه اجرا میتواند دست بالا را به دست بیاورد و تفاوتش با هشت سال گذشته دقیقا چه خواهد بود؟
یک نیاز ایران به یک وحدت استراتژیک است. در هشت سال گذشته وحدت استراتژیک وجود نداشته. درست است که طبق قانون اساسی مجراهای تصمیم گیری پیش بینی شده. ولی نهادهای مختلف و اشخاص مختلف در سیاست های خارجی اظهار نظر میکردند. حتی آخرین کس وزیر خارجه بود تازه بعد از اظهار نظر وزیر خارجه مورد انتقاد و نفی دیگران قرار میگرفت.
بنابراین آنچه لازم است آقای روحانی بتواند با درایت و سیاست پیش ببرد وحدت استراتژیک است و اختیاراتی است که باید به ایشان داده شود. برای پیش برد این مقصود. چون این نیاز جامعه است. و این فرصتی است که به نظر من اگر از دست برود پیامدهای نگران کنندهای برای جامعه ایران در پیش خواهد داشت.
آقای فرهنگ مهمترین مانع بر سر عادی سازی مناسبات میان واشنگتن و تهران در دوره زمامداری حسن روحانی چه می تواند باشد؟
مهمترین عامل این است که در ۳۴ سال گذشته شعار مرگ بر آمریکا یا تقابل با آمریکا بخشی از ماهیت رژیم ایران شده. وارد فرودگاه که میشوید اولین چیزی که آنجا میبینید مرگ بر آمریکا است. بنابراین اگر این شعار مرگ بر آمریکا به عنوان سمبلیک ازش استفاده میکنیم خاتمه پیدا کند.
همین روز جمعه آقای حاجی صادقی نماینده آیتالله خامنهای در سپاه پاسداران به آقای روحانی خاطر نشان کرده که ولی فقیه سیاستگذار نظام اسلامی است و رییس جمهور رییس قوه مجریه است نه نظریه پرداز و سیاستگذار در روابط خارجی. خیلی جالب است که این حرف روز جمعه زده.
بنابراین ارتباط مستقیم و تنگاتنگی که بین سیاست خارجی و برخورد رژیم با دگراندیشان و آزادیخواهان و طرفداران دموکراسی در آن وجود دارد، میتواند بزرگترین سد راه انعطاف نشان دادن برای آقای خامنهای و شرکا باشد.
آقای میلانی، مهمترین مانع بر سر راه حل مسئله هستهای ایران در دوران زمامداری حسن روحانی چه میتواند باشد؟
مسئله اصلی این است که آیا ایران موافقت خواهد کرد که غنیسازی را در سطح ۲۰ درصد تعلیق دهد و بعد مساله بعدی هم این است که مقادیری که اورانیوم ۲۰ در صد را دارد چقدرش را میتواند در داخل ایران نگاه دارد.
من به نظرم این مسئله مهم است. به این دلیل که آقای حسن روحانی و هیچ سیاستمدار دیگری از جمهوری اسلامی نمیتواند موافقت کند که غنیسازی در خاک ایران تعلیق پیدا کند. ولی سر مسئله ۲۰ درصد به نظر من امکان یک نوع موافقتی وجود دارد و اگر آقای روحانی بتواند این موافقت را به وجود بیاورد میتواند رابطه خودش را اول با اروپا بهتر کند (که به نظر من در دستور کار اوست). علی الخصوص مناسبات با فرانسه و آلمان و بعد انگلیس تا بعد از آن بتواند رابطه اش را با آمریکا عادی کند.
ولی همانطور که آقای دکتر فرهنگ گفتند به نظر من ایران نه فقط باید در چارچوب گروه ۵+۱ مذاکره کند باید مذاکرات مستقیم و مخفی خودش را با دولت آمریکا هرچه زودتر آغاز کند.
آقای نوربخش، در چه صورت و به چه شکل تحریمها علیه ایران میتواند کاهش پیدا کند؟
بزرگترین مانع به نظر من در این برش تحریمهای خود آقای روحانی خواهد بود. به این تعبیر که آقای روحانی در این انتخابات که یک رفراندوم هم میشود فرضش کرد یک رفراندومی بود به شکست گفتمان محافظهکارانه و پیروزی گفتمان اصلاحطلبانه.
اگر آقای روحانی از این فرصت استفاده نکند که اقتدار به نهاد ریاست جمهوری بدهد، چیزی که در گذشته وجود نداشته، چیزی که در مقابلش بسیار مانع برایش تراشیده شد زمان آقای خاتمی ما مسلما با شکست مواجه خواهیم شد. مانع خود آقای روحانی است. این مسئولیت عظیم اجتماعی الان بر دوش ایشان است. ایشان الان از این فرصت تاریخی از این رایی که آورده باید استفاده کند. روی مردم تکیه کند و این نهاد را سعی کند قدرت بهش بدهد و با یک کادر ورزیده به نظر من همه کار میشود انجام داد.
ایران الان ایران پنج سال یا دو سال پیش نیست. من امیدوارم که آقای روحانی این را بفهمند و صد در صد هم میفهمند و اگر مانعی در راه بود به نظر من مانع خود ایشان هستند.
آقای باوند، سوال آخر از شما. از محمود واعظی، علی اکبر صالحی، کمال خرازی و صادق خرازی به عنوان گزینههای محتمل حسن روحانی برای تصدی وزارت خارجه نام برده میشود. بهتر است علیاکبر صالحی عوض شود یا در مقام فعلی اش تثبیت شود؟
من فکر میکنم در بین اشخاصی که نام برده شد آقای صادق خرازی به صورت نسبی توانایی و صلاحیت بیشتری دارد.
جان برد وزیر امور خارجه کانادا تازهترین مقام یک کشور غربی است که با نوشتن نامه تبریک سرگشاده به ایرانیان همین جمعه که گذشت به این کاروان پیوست. در حالی که او در روز یکشنبه گذشته پس از اعلام نتایج شمارش آرا، انتخابات را غیرآزاد و نتیجه آن را بی معنا توصیف کرده بود. اما وزیرخارجه کانادا اینک میگوید هم نظر فعالانی را که میگویند جمهوری اسلامی ایران اصلاح ناپذیر است محترم میشمارد و هم نظر آنهایی را که بر آنند این انتخابات میتواند گامی در راه تغییرات اساسی و دموکراتیک در ایران باشد.
اما کاخ سفید آمریکا از آغاز در همان روز یکشنبه گذشته اعلام کرد به رای مردم ایران احترام میگذارد و افزود به آنان برای شرکت در فرآیند سیاسی و شجاعت شان در به گوش رساندن صدایشان تبریک میگوید. جان کری وزیر امور خارجه آمریکا هم در روز ۲۵ خرداد در بیانیهای گفت آمریکا شهامت ایرانیان را که در این فضا پای صندوقهای رای رفتند میستاید و برای گفتگو و تعامل با دولت و مردم ایران برای رسیدن به راه حل سیاسی آماده است.
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا هم سه روز بعد در حاشیه دیدار رهبران گروه هشت کشور صنعتی جهان در ایرلند شمالی در نخستین اظهار نظر خود در این باره گفت او و ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه محتاطانه به پیروزی حسن روحانی امیدوارند.
تازه ترین مقام آمریکایی که درباره نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد حرفی زده، چاک هیگل وزیر دفاع آمریکاست که در روز اول تیرماه گفت در صورت درخواست ایران آمریکا آماده همکاری است. وزیر دفاع آمریکا در گفتههای خود از جمله افزود اگر ایران به مسئولیتهای خود در برنامه هستهای پایبندی نشان دهد و با شورای امنیت سازمان ملل همکاری کند آمریکا را شریک خود خواهد یافت.
جدا از سمتگیریهای مسئولان دو کشور آمریکای شمالی، بریتانیا، فرانسه و آلمان سه کشور اروپایی طرف گفتگو با ایران بر سر برنامه هستهای روز دوشنبه گذشته اعلام امیدواری کردند که با انتخاب حسن روحانی گفتگوهای هستهای جان تازهای بگیرد.
حسن روحانی رییس جمهور منتخب ایران هم در اولین کنفرانس خبری خود در روز ۲۷ خرداد از تعامل با کشورهای دیگر و خواست بهبود مناسبات با ۱۵ کشور همسایه ایران به ویژه با عربستان سعودی سخن به میان آورد.
چهار میهمان این هفته برنامه دیدگاهها به بررسی چشم انداز مناسبات خارجی ایران در پی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد نشستهاند: داوود هرمیداس باوند، استاد ارشد روابط بینالملل در دانشگاههای تهران، منصور فرهنگ سفیر سابق ایران در دوران دولت موقت انقلاب در مقر سازمان ملل در نیویورک و استاد علوم سیاسی کالج بنینگتن در ایالت ورمونت آمریکا، محسن میلانی، مدیر مرکز تحقیقات استراتژیک و استاد علوم سیاسی در دانشگاه فلوریدای جنوبی آمریکا و مهدی نوربخش، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا.
آقای باوند با شما شروع میکنیم در تهران. حرفهای حسن روحانی را در اولین کنفرانس خبری اش پس از پیروزی در انتخابات ۲۴ خرداد درباره رابطه ایران و آمریکا و سیاست خارجی کلا چطور تفسیر میکنید؟
نظر مسلط بر این است که باید تعدیل اساسی در مواضع ایران و احتمالا در موضع ۱+۵ صورت بگیرد.داود هرمیداس باوند -- استاد ارشد روابط بین الملل (تهران)
انتقاداتی که انجام شده از سوی اشخاصی که نامزد انتخابات بودند در مورد خط مشی جاری تکنولوژی هستهای، هم آقای ولایتی و هم آقای رضایی و هم آقای روحانی انتقاد شدید داشتند در رابطه با نافرجامیهایی که در جریان مذاکرات تکنولوژی هستهای انجام میگرفت.
نظر مسلط بر این است که باید تعدیل اساسی در مواضع ایران و احتمالا در موضع ۱+۵ صورت بگیرد و از یک زاویه دیگر هم در مذاکرات آژانس با ایران.
دید انتقادی و تجدیدنظرطلبانه برای اتخاذ خط مشی جدید هم خواست مردم بود و هم تاییدیهای از سوی شخصیت های نظام موجود.
آقای باوند، رویکرد دولت حسن روحانی در پرونده هستهای بر اساس عملکرد سابق او و حرفهای تازه او در اولین کنفرانس خبری بعد از پیروزی در انتخابات؟
البته ایشان یک نکتهای را مطرح کردند در رابطه با مذاکراتی که با دولت فرانسه انجام گرفته بود به توافقهایی نایل شده بودند که آلمان هم تایید کرده بود ولی معتقد بودند که انگلستان در اثر فشار آمریکاییها عقب نشینی کردند و به نتیجه نرسید.
ایشان نکته ای مطرح کردند که در همان چارچوبها میتوان با توجه به نتیجه مقتضیات و شرایط روز البته با مبانی متفاوتی پیگیری کرد. در حقیقت امیدوار بودند که امکان دستیابی به نوعی تفاهم وجود دارد و ایشان هم امیدوار بودند به تفاهمی که ممکن است به آن نایل شوند.
آقای باوند، حسن روحانی گفت قصد دارد روابط با ۱۵ کشور همسایه بسیار خوب باشد و تاکید گذاشت با روابط دوستانه با عربستان سعودی.
خب طبیعی است که هر کشوری باید روابط سازنده با کشورهای جهان، به ویژه کشورهای همسایه، داشته باشد. ولی خب یکی از مواردی که به نظر من موانع امکان بهبود روابط با کشورهای همسایه هست، با توجه به اینکه مسایل مختلف فیمابین به وجود آمده، مساله سوریه و امثالهم ولی به طور کلی بهبود روابط با کشورهای همسایه به خصوص کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و عربستان، بستگی دارد به چگونگی روابط مقابل آمریکا.
من فکر میکنم که علائم و قرائنی پدیدار شود که امکان نوعی بهبودی روابطی پدیدار شود کشورهای عربی تمایل به همکاری بیشتر با ایران پیدا میکنند (چنانکه آقای رفسنجانی چنین روابطی داشتند به خصوص با عربستان). و بالعکس، در صورتی که روابط رو به تیرگی بیشتر برود واکنش آنها غیردوستانه خواهد بود.
از لابلا و از فحوای کلمات آقای روحانی این طور مستفاد میشد که ایشان بیشتر مایلند اگر بشود به نوعی مسالمت آمیز این مسئله حل و فصل شود.داود هرمیداس باوند
البته تمایل این است که اگر بشود راه گذار پیدا کنند. ولی در این مورد ایشان موضعشان با نگاه فعلی زیاد تفاوت اساسی نداشت. معذلک از لابلا و از فحوای کلماتشان این طور مستفاد میشد که ایشان بیشتر مایلند بر اساس اگر بشود نوعی مسالمت آمیز این مسئله حل و فصل شود.
البته دولت سوریه هم معتقد است که مردم سوریه باید تصمیم بگیرند و نهایتا از نظر دولت سوریه مدتی که تا سال آینده باید انجام گیرد. ولی این نکته را هم میشود پذیرفت که در حال حاضر اگر چنین تمهیداتی به وجود بیاید که ارجاع آرا به مردم شود دولت سوریه پذیرا خواهد بود.
آقای باوند، سؤال آخر در این قسمت، این که حسن روحانی فقط یک بار نام اسرائیل را به میان آورد در اولین کنفرانس خبری بعد از پیروزی در انتخابات، آنجا که گفت از تحریمها فقط اسرائیل بهره میبرد. این صرفه جویی در کلام نشانه چیست؟
خب تحولاتی به وجود آمده به خصوص در رابطه با سوریه. نیروهایی مثل حماس، جهاد اسلامی که قبلا مواضع متفاوتی داشتند و تغییر خط مشیشان ... این را میرساند که در تمام محافل و مجالس بینالمللی از حقوق مردم فلسطین دفاع کنند. ولی شاید این موضوع مطرح شود که ما منافع اساسی نداریم و هزینههای سنگینی پرداخت میکنیم.
تحولات اخیر هم، تغییر جهت حماس یا جهاد اسلامی و غیره، تا حدودی صحت این مدعا را فکر میکنم ارائه داده. لذا در وضعیت موجود شاید مصلحت آقای روحانی هم این بود که وارد عمق مسایل منطقه و اعراب و اسرائیل نشود. سعی کرد اشارهای حاشیهای و گذرا کند.
آقای فرهنگ، واکنش آمریکا به پیروزی حسن روحانی را چگونه تفسیر میکنید؟ مقامهای آمریکایی از این شگفت زده شده اند؟
این امید هست که آقای روحانی بتواند با اتکا به رای مردم و بینش نسبتا واقع بینانهای که خودش از مسایل جهانی دارد فرماندهان سپاه پاسداران را در درجه اول آقای خامنهای را متقاعد کند که باید در مذاکرات هستهای انعطاف نشان دهند و حاضر شوند که نگرانیهای آمریکا و اروپا را رفع کنند. .دستیابی به این هدف نیاز به مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا دارد. مذاکراتی اگر با نیت نتیجه بخش بودن آغاز شود باید محرمانه باشد.منصور فرهنگ -- سفیر سابق ایران در سازمان ملل (نیویورک)
این اختلاف نظر در درون رژیم وجود دارد که دیگر نمیگویند این تحریمها کاغذپاره است و بیندازیم دور. برای اینکه این تحریمها و اوضاع بحرانی اقتصادی فقط هزینه سنگینی برای تودههای مردم ندارد بلکه نهادهای رژیم خصوصا سپاه پاسداران گرفتار مشکلات زیادی هستند. بنابراین تمایل در آنجا وجود دارد.
بنابراین در اینجا این امید هست که آقای روحانی بتواند با اتکا به رای مردم و بینش نسبتا واقع بینانهای که خودش از مسایل جهانی دارد فرماندهان سپاه پاسداران را در درجه اول آقای خامنهای را متقاعد کند که باید در مذاکرات هستهای انعطاف نشان دهند و حاضر شوند که نگرانیهای آمریکا و اروپا را رفع کنند.
به نظر من دستیابی به این هدف نیاز به مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا دارد. مذاکراتی اگر با نیت نتیجه بخش بودن آغاز شود باید محرمانه باشد. به دلیل اینکه در هر دو کشور این تنش هستهای به سیاست داخلی گره خورده و با ادعاهای سالها و سالها توام شده که اگر بخواهند به توافقی برسند که برای طرفین قابل تامل باشد، باید فهم و درکشان از آن طوری باشد که هر کسی بتواند برود خانه خودش و بگوید من به خواستههای خودم رسیدم ودر عین حال آن شرایط لازمی را که از نظر آمریکا و اروپا برای مطمئن شدن که ایران در جهت دستیابی به توانایی برای ساختن سلاح هستهای پیش نمیرود از آن نظر مطمئن شوند.
گفتگوی ایران با آژانس و یا گروه ۵+۱ در بهترین شرایط ممکنه میتواند زمینه ساز مذاکره مستقیم بین دو کشور باشد. وگرنه به خودی خود نه آژانس و نه گروه ۵+۱ قادر به حل این مساله هستند. این امکان هست که روحانی قادر باشد اقدامات عاجلی در این جهت انجام بدهد برای این که در اینجا نظام خودش را در خطر میبیند. یعنی ثبات نظام در خطر است.
در آنجا همانطور که میدانیم اگر بخواهند به این نتیجه به این توافق قابل تحمل طرفین برسند تحلیلگران اینجا و به طور کلی در داخل ایران میدانند که در آن موقع امامان نماز جمعه و آقای خامنهای و شرکا میتوانند روایات و آیات لازم را پیدا کنند که بگویند دقیقا آن عهدنامهای را که ما بستیم همان بود که حضرت محمد یا حضرت علی میخواسته بنابراین ما در مسیر اسلام راستین داریم حرکت میکنیم. از نظر آمریکاییها اینها مهم نیست.
مهم این است که آیا تضمینهای قابل تایید برای اینکه غنیسازی اورانیوم در ایران از ۵ درصد بالا نرود و تکنولوژی هستهای ایران در جهت کسب توانایی برای ساختن بمب پیش نرود، من فکر میکنم که روحانی به دلیل فهم و درکی که از مسایل دارد و اینکه به طور کلی آدمی نیست که انگیزههای ارزشی داشته باشد. او بیشتر آدم نظامی امنیتی است. در آن چارچوب این توانایی را دارد که وارد گفت و شنود دوجانبه با آمریکا شود و این را به نتیجه برساند. البته به این شرط که خامنهای و مشاورین او چراغ سبز را به او بدهند.
آقای محسن میلانی، از واکنش دولت باراک اوباما به علاوه آلمان، بریتانیا و فرانسه به پیروزی حسن روحانی در انتخابات چه میشود فهمید درباره سمت و سوی سیاست خارجی غرب در برابر ایران بعد از این پیروزی؟
به نظر من برای دوران پنج تا شش ماه تا یک سال دوران ماه عسل خواهد بود بین ایشان و کشورهای غربی. اگر در آن زمان نتواند ایشان یک سری کارها را در رابطه با مسایل اتمی یا اعتمادسازی انجام دهد، آن موقع غربیها سیاست خودشان را عوض خواهند کرد. ولی فعلا به نظر من کلا خیلی خوشحالندمحسن میلانی -- رئیس مرکز مطالعات استراتژیک
(دانشگاه فلوریدای جنوبی،آمریکا)
من فکر میکنم که هر دو طرف آماده اند که مذاکرات را هرچه زودتر شروع کنند که ببینند که چقدر آقای حسن روحانی قولهایی را که داده میتواند انجام دهد. به خاطر اینکه یک اختلاف فاحشی بین خواستن و توانستن است. دولت اسلامگرای ترکیه هم قبلا برنامه سیاست خارجیاش این بود که صفر تنش داشته باشد با دوروبریها. با کشورهای دور و برش. امروز میدانید که با خیلی از کشورهای دور و برش تنش دارد و چون آقای روحانی میخواهد که این مطلب حل شود به این معنی نیست که بتواند این کار را انجام دهد.
به نظر من برای دوران پنج تا شش ماه تا یک سال دوران ماه عسل خواهد بود بین ایشان و کشورهای غربی. اگر در آن زمان نتواند ایشان یک سری کارها را در رابطه با مسایل اتمی یا اعتمادسازی انجام دهد، آن موقع غربیها سیاست خودشان را عوض خواهند کرد. ولی فعلا به نظر من کلا خیلی خوشحالند از این اتفاق که افتاده و همانطور که میدانید دولت فرانسه که قبلا میگفت ایران نباید در کنفرانس ژنو در آینده در رابطه با آینده اسد شرکت کند آمده گفته که آقا اگر آقای روحانی میخواهد بیاید شرکت کند با کمال میل.
یعنی من به نظرم آن صحبت که از طرف رییس جمهور فرانسه بعد از آن که هشت کشور پولدار دنیا جمع شدند آن به نظر من خیلی نکته مهمی است. و اعلام دارند میکنند که غربیها حاضرند با دولت جدید مذاکره کنند.
آقای نوربخش، دولت کانادا اول پیروزی روحانی را بی معنی خواند و تاکید گذاشت بر آزاد نبودن انتخابات و حذف اکثر نامزدهای ریاست جمهوری. اما در واکنش دوم به مردم ایران تبریک گفت و افزود که ناظر سیر جریانات خواهد بود. این بازنگری در چه صورت میتواند به تغییر سیاست خارجی کانادا در برابر ایران بیانجامد؟
محافظه کاران آمریکایی، کانادایی و غربی بر این اعتقادند که مردم ایران رای دادند به آقای روحانی به خاطر تاثیرگذاری تحریمها. نتیجه عملی این بحث این است که مادامی که غرب تحریمها را تشدید نکند، برگه جنگ را روی میز نگذارد در ایران هیچ چیز اتفاق نمیافتد. این است که من امیدوارم که دولت آقای روحانی این را بفهمد و راه را باز کند که دولت اوباما بتواند سر مذاکره به یک جمع بندی برسد.مهدی نوربخش -- استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل
(دانشگاه هریزبرگ پنسیلوانیا، آمریکا)
چیزی که از صحبتهای آقای روحانی میشد فهمید که بسیار مرا خوشحال میکند این لغت اعتمادسازی است. یعنی چیزی که در گذشته در ایران رویش تکیه نمیشد. اما چیزی که به نظر من آقای روحانی باید بفهمد این است که اصولا در دنیای غرب و خصوصا در آمریکا سیاست کاملا دو قطبی است و محافظهکاران و دولت اسرائیل با هر کنش مثبت به سمت ایران مخالفت میکنند و در مقابل اوباما ایستادهاند و اوباما در حقیقت منتظر این فرصت است.
این است که به نظر من بسیار مهم است که آقای روحانی و کادر جدید در وزارت امور خارجه بفهمند که سیاست آمریکا اینجوری دو قطبی شده است و تا آنجا که جا دارد جا را باز کنند برای دولت اوباما که بتواند با ایران در حقیقت بنشیند و صحبتش را بکند. حداقل تا الان آن چیزی که آدم میبیند که نمونهای که شما الان مثال زدید اصولا دولتهای محافظهکار (حالا با همین تعبیر رپابلیکن آمریکا و خب تحلیل هایشان را هم زیاد خواندم این طرف و آن طرف این هفته و چند روز پیش از «اینترپرایز اینستیتوت» تا بقیه که مطلب نوشتند) اصلا کلا بر این اعتقادند که مردم ایران رای دادند به آقای روحانی به خاطر تاثیرگذاری تحریمها.
برداشتها این است. در حقیقت نتیجه عملی این بحث این است که مادامی که غرب تحریمها را تشدید نکند، برگه جنگ را روی میز نگذارد در ایران هیچ چیز اتفاق نمیافتد. این است که من امیدوارم که دولت آقای روحانی این را بفهمد و راه را باز کند که دولت اوباما بتواند سر مذاکره به یک جمع بندی برسد.
آقای باوند، در هشت سال گذشته این نکته مرتب تکرار میشد که تصمیم گیرنده اصلی در پرونده هستهای یا مناسبات ایران و آمریکا علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران است نه رییس جمهور. اما در مناظرات تلویزیونی دیدیم که ۴ نامزد اصولگرا چطور بر سر سیاست خارجی با هم رویارو شدند و نشان دادند که در این زمینه در گذشته بر سر تفسیر و اجرای تصمیمهای کلان اختلاف نظر بوده. در دولت حسن روحانی کدام تفسیر و نحوه اجرا میتواند دست بالا را به دست بیاورد و تفاوتش با هشت سال گذشته دقیقا چه خواهد بود؟
آنچه لازم است آقای روحانی بتواند با درایت و سیاست پیش ببرد وحدت استراتژیک است و اختیاراتی است که باید به ایشان داده شود برای پیش برد این مقصود.دادو هرمیداس باوند
بنابراین آنچه لازم است آقای روحانی بتواند با درایت و سیاست پیش ببرد وحدت استراتژیک است و اختیاراتی است که باید به ایشان داده شود. برای پیش برد این مقصود. چون این نیاز جامعه است. و این فرصتی است که به نظر من اگر از دست برود پیامدهای نگران کنندهای برای جامعه ایران در پیش خواهد داشت.
آقای فرهنگ مهمترین مانع بر سر عادی سازی مناسبات میان واشنگتن و تهران در دوره زمامداری حسن روحانی چه می تواند باشد؟
مهمترین عامل (مانع عادی سازی مناسبات ایران و آمریکا) این است که در ۳۴ سال گذشته شعار مرگ بر آمریکا یا تقابل با آمریکا بخشی از ماهیت رژیم ایران شده.منصور فرهنگ
همین روز جمعه آقای حاجی صادقی نماینده آیتالله خامنهای در سپاه پاسداران به آقای روحانی خاطر نشان کرده که ولی فقیه سیاستگذار نظام اسلامی است و رییس جمهور رییس قوه مجریه است نه نظریه پرداز و سیاستگذار در روابط خارجی. خیلی جالب است که این حرف روز جمعه زده.
بنابراین ارتباط مستقیم و تنگاتنگی که بین سیاست خارجی و برخورد رژیم با دگراندیشان و آزادیخواهان و طرفداران دموکراسی در آن وجود دارد، میتواند بزرگترین سد راه انعطاف نشان دادن برای آقای خامنهای و شرکا باشد.
آقای میلانی، مهمترین مانع بر سر راه حل مسئله هستهای ایران در دوران زمامداری حسن روحانی چه میتواند باشد؟
به نظر من ایران نه فقط باید در چارچوب گروه ۱+۵ مذاکره کند باید مذاکرات مستقیم و مخفی خودش را با دولت آمریکا هرچه زودتر آغاز کند.محسن میلانی
من به نظرم این مسئله مهم است. به این دلیل که آقای حسن روحانی و هیچ سیاستمدار دیگری از جمهوری اسلامی نمیتواند موافقت کند که غنیسازی در خاک ایران تعلیق پیدا کند. ولی سر مسئله ۲۰ درصد به نظر من امکان یک نوع موافقتی وجود دارد و اگر آقای روحانی بتواند این موافقت را به وجود بیاورد میتواند رابطه خودش را اول با اروپا بهتر کند (که به نظر من در دستور کار اوست). علی الخصوص مناسبات با فرانسه و آلمان و بعد انگلیس تا بعد از آن بتواند رابطه اش را با آمریکا عادی کند.
ولی همانطور که آقای دکتر فرهنگ گفتند به نظر من ایران نه فقط باید در چارچوب گروه ۵+۱ مذاکره کند باید مذاکرات مستقیم و مخفی خودش را با دولت آمریکا هرچه زودتر آغاز کند.
آقای نوربخش، در چه صورت و به چه شکل تحریمها علیه ایران میتواند کاهش پیدا کند؟
اگر آقای روحانی از این فرصت استفاده نکند که اقتدار به نهاد ریاست جمهوری بدهد، چیزی که در گذشته وجود نداشته، چیزی که در مقابلش بسیار مانع برایش تراشیده شد مثل زمان آقای خاتمی ما مسلما با شکست مواجه خواهیم شد.مهدی نوربخش
اگر آقای روحانی از این فرصت استفاده نکند که اقتدار به نهاد ریاست جمهوری بدهد، چیزی که در گذشته وجود نداشته، چیزی که در مقابلش بسیار مانع برایش تراشیده شد زمان آقای خاتمی ما مسلما با شکست مواجه خواهیم شد. مانع خود آقای روحانی است. این مسئولیت عظیم اجتماعی الان بر دوش ایشان است. ایشان الان از این فرصت تاریخی از این رایی که آورده باید استفاده کند. روی مردم تکیه کند و این نهاد را سعی کند قدرت بهش بدهد و با یک کادر ورزیده به نظر من همه کار میشود انجام داد.
ایران الان ایران پنج سال یا دو سال پیش نیست. من امیدوارم که آقای روحانی این را بفهمند و صد در صد هم میفهمند و اگر مانعی در راه بود به نظر من مانع خود ایشان هستند.
آقای باوند، سوال آخر از شما. از محمود واعظی، علی اکبر صالحی، کمال خرازی و صادق خرازی به عنوان گزینههای محتمل حسن روحانی برای تصدی وزارت خارجه نام برده میشود. بهتر است علیاکبر صالحی عوض شود یا در مقام فعلی اش تثبیت شود؟
من فکر میکنم در بین اشخاصی که نام برده شد آقای صادق خرازی به صورت نسبی توانایی و صلاحیت بیشتری دارد.