رییس جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه هفتم بهمن برای دیدار با همتای فرانسویاش و دیدار از این کشور وارد پاریس شد. سفری که با چند ماه تاخیر انجام میشود.
حسن روحانی اولین رییس جمهوری ایران است که پس از ۱۷ سال به فرانسه رفته است. پیش از او محمد خاتمی، در دوران ریاست جمهوری ژاک شیراک از این کشور دیدار کرده بود.
سفر آقای روحانی در حالی انجام میشود که در طول مذاکرات دو سال اخیر پیرامون برنامه هستهای تهران، برخی گزارشها حاکی از رویکرد سرسختانه پاریس نسبت به ایران بود، و از سوی دیگر همچنان که وزیر امور خارجه فرانسه تاکید کرده است پاریس اختلاف نظرهای جدی با تهران خصوصا درباره آینده سوریه دارد.
برای بررسی سفر حسن روحانی به پاریس، با فرانسوا نیکولو، سفیر پیشین فرانسه در تهران بين سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ گفتوگو کردم.
با توجه به اینکه در مذاکرات اخیر هستهای گفته میشد که فرانسه موضعی سر سختانه نسبت به ایران دارد و اکنون نیز وزیر خارجه فرانسه می گوید که کشورش اختلافاتی با ایران در زمینه سوریه دارد، آیا شما از اینکه سفر رییس جمهوری ایران به اروپا شامل فرانسه نیز میشود، شگفتزده شدید؟
ببینید اگر روحانی در پاریس است، به این دلیل است که از سوی فرانسوا اولاند به فرانسه دعوت شده است. اولاند از اولین رهبرانی بود که برای روحانی دعوتنامه فرستاد، آن هم چند روز پس از دستیابی به توافق اتمی؛ که این دعوت هم از سوی وزیر خارجه لوران فابیوس ابلاغ و بلافاصله هم قبول شد.
خاطرتان هست آقای روحانی قرار بود که ماه نوامبر به پاریس بیاید ولی به دلیل حملات به تعویق افتاد و حال اتفاق میافتد. این سفر برای روحانی بسیار خوب است چرا که چند هفته پیش از انتخابات مهمی که در ایران برگزار خواهد شد، انجام میشود و میتواند توجهها را به او جلب کند و افکار عمومی در ایران ببینند که این کشور چگونه در حال بازگشت به جامعه بینالمللی است.
شما دورهای سفیر فرانسه در تهران بودید که ایران به شدت مشغول مذاکره با اروپاییها درباره برنامه هستهایش بود آن هم در دوران محمد خاتمی رییس جمهوری وقت. ارزیابی شما از مقایسه احیای رابطه ایران و اروپا در حال حاضر با آن دوران چیست؟
شباهتهایی بین این دو وجود دارد. اینکه چگونه سعی میشود درها را به روی غرب باز کنند و رابطه برقرار کنند. اما در دوران خاتمی شکست خورد، به دلایل مختلف از جمله اینکه غرب با شک به ایران نگاه میکرد و از انگیزه گشایش مطمئن نبود. خاتمی هم رییس جمهوری قوی نبود و مخالفان بسیار قدرتمندی در نظام جمهوریاسلامی داشت. امروز ما تلاشی دوباره میبینیم اما شانس بهتری وجود دارد. خصوصا اینکه موضوع هستهای حل شده است. در دوران خاتمی، بحران هستهای به اوج رسید و مانعی جدی برای عادیسازی روابط با غرب شد. حل مسئله هستهای اولویت آقای روحانی بوده، حال حل شده، تحریمها برطرف شده، و نتایج آن در ماههای آینده مشهود خواهد بود. موضوع دیگری که در این مقطع تاثیرگذار است شخصیت خود روحانی در مقایسه با خاتمی است که به نظر من، روحانی به معنای خوب کلمه سیاستمدار است و خاتمی بیشتر یک روشنفکر بود که راه خود را در سیاست گم کرده بود. این عرصه روحانی است، او انرژی دارد و شانس خوبی دارد تا قولهای خود را در زمینه گشایشهای داخلی و خارجی به ثمر بنشاند.
تا اینجا گزارشهای پیش از سفر رییس جمهوری ایران به فرانسه، بسیار متمرکز بر دستاوردهای اقتصادی آن برای ایران بوده است. به نظرتان، این سفر تا چه حد شانس این را دارد که از جنبه سیاسی هم برای طرفین دستاوردهایی داشته باشد؟
چنین سفرهایی همیشه دو جنبه دارد. یکی سیاسی و دیگری اقتصادی. بخش اقتصادی مطمئنا مهم است اما حتی در آن زمینه هم نشانههای سیاسی زیادی دارد. اینکه مثلا حسن روحانی به عنوان رییس جمهوری درباره آماده سازی و امضای قراردادها به صورت عمومی صحبت کند، وسیلهای است برای اینکه به مردم در ایران هم نشان دهد که اقتصاد رو به بهبود میرود و پیشرفت در راه است. اما به نظرم پیامهای سیاسی چنین سفری، مهمتر از اقتصادی است. اینکه ایران با احیای رابطه با فرانسه و ایتالیا، وارد فاز تازهای از روابط با دنیا میشود. جنبه دیگر این موضوع، پررنگ شدن نقش ایران در منطقه خاورمیانه است. با مانع هستهای، این نقشآفرینی محدود شده بود. حال ایران میتواند آزادنهتر و با پتانسیل بهتری برای اقدام کردن، عمل کند. ما میدانیم که برای حل بحرانهای خاورمیانه خصوصا سوریه، به حضور ایران احتیاج داریم.
آقای نیکولو، سوال آخر من درباره حاشیه این سفر است. اینکه گزارشهایی درباره پوشاندن برخی مجسمههای برهنه در ایتالیا منتشر شد و حال در فرانسه گفته میشود که ضیافت ناهار یا شام روسای جمهوری ایران و فرانسه، به دلیل اینکه ایران نمیخواست مشروبات الکی سرو شود، ملغی شده است. به نظرتان، چنین حاشیههایی تا چه حد بر متن تاثیرگذار است؟
به نظرم این موضوعات برای خبرنگاران و افکار عمومی هیجانانگیز است اما مشکلات عمدهای نیستند. حتی این موضوعات به نظرم برای فهمیدن واقعیت تفاوتهای تمدنها، کمک میکند. ما رویکردهای مختلفی درباره برهنگی مجسمهها یا نوشیدن شراب داریم. اما به نظرم این مشکلات حل شده و نمیتوانم تصور کنم که اینها مشکلاتی جدی باشند.