یک روز پس از انتشار خبر استفاده روسیه از پایگاه نظامی «نوژه» در همدان برای انجام عملیات در سوریه، واکنشها به این خبر در داخل و خارج از ایران ادامه دارد.
رییس مجلس ایران این همکاری را قانونی خواند و مشاور ارشد رهبر جمهوری اسلامی در اموربینالملل این همکاری به گفته او «راهبردی» را در راستای «نگاه تازه ایران به شرق» ارزیابی کرد. سخنگوی شورای امنیت ملی هم گفته است درباره میزان همکاریها چه در زمینه نظامی و اطلاعاتی و چه آموزشی و سرزمینی، «به تناسب پیشرفتی که در میدانهای عملیاتی » به دست میآید تصمیم گیری می شود.
این اظهارات در ایران در حالی مطرح شده، که شامگاه سه شنبه وزارت خارجه آمریکا با تاکید بر اینکه همچنان در حال بررسی ابعاد همکاری روسیه با ایران است، این رخداد را تاسف آور توصیف کرد.
درباره این همکاری، رادیوفردا نظر شهرام چوبین، تحلیلگر امور استراتژیک ساکن سوییس را جویا شده است.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، آیا این گونه همکاری ایران با کشورهای خارجی سابقه داشته است؟
پیش از انقلاب اسلامی، در جریان جنگ سرد و دوران پادشاهی، آمریکا و ایران به هم نزدیک بودند. اما در آن زمان هم آمریکا از ایران برای فعالیت هایش در منطقه استفاده نمی کرد. اما اتحاد جماهیرشوروی سابق، در جریان جنگ اعراب و اسراییل در سال ۱۹۷۳ توانست مجوز عبور از حریم هوایی ایران دریافت کند تا ، تجهیزات به برخی از کشورهای عرب منطقه برساند.
اما هیچگاه صحبت از پایگاه در ایران مطرح نبوده است. در زمان شاه، یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات این بود که آیت الله خمینی می گفت، شاه کشور را به آمریکایی ها فروخته و مامور آنهاست، چرا که دو کشور توافقنامه «وضعیت نیروها» را امضا کرده بودند. اما در آن زمان هم آمریکا هیچگاه از ایران برای فعالیتهایش استفاده نکرد. در زمان جنگ ایران و عراق هم که قدرتهای بزرگ، متمایل به عراق بودند، ایران روی پای خود ایستاده بود و در جنگ سرد به هیچ سو متمایل نشد. اصلا از اول انقلاب صحبت همواره این بود که ایران مخالف هر دو ابرقدرت ِ یا شیطان است و تنها رابطه ای که داشته خرید اسلحه بوده است.
با توجه به واکنشها به گزارشهای اولیه درباره استفاده روسیه از پایگاه همدان، به نظر می آید که هنوز مشخص نیست که آیا این پایگاه برای توقف کوتاه و سوختگیری استفاده میشود، یا همکاری ایران و روسیه در این زمینه فراتر از این رفته است. نظرتان درباره این تفاوت چیست و چه آثاری دارد؟
تفاوت مهم این دو این است که در مورد اول یعنی جنگنده روس، وارد پایگاهی در غرب ایران می شود، سوخت گیری می کند، و برای انجام عملیاتش به سوی سوریه می رود. سپس به ایران باز می گردد و بعد به روسیه می رود تا مواد منفجره بیشتری بگیرد و این روند ادامه پیدا می کند. اگر این گونه باشد، این به توانایی نظامی روسیه کمک می کند چون نباید سوخت زیاد حمل کنند. اما همکاری کامل در یک پایگاه نظامی در ایران به این شکل خواهد بود که آنها در کنار سوخت، مواد انفجاری و بمب و موشک هم دریافت کنند و برای عملیات به سمت سوریه بروند، مسیر کوتاه می شود و توان نظامی افزایش پیدا می کند. از لحاظ سیاسی بین این دو تفاوت زیادی وجود دارد.
اینکه فقط اجازه سوختگیری داده شود یا اینکه اجازه داده شود در پایگاه خدمات یدکی و مواد منفجره و افرادی داشته باشند که به جنگنده های روسی که در سوریه استفاده می شود خدمات بدهند. این مورد دوم قدمی قابل ملاحظه است که از حق حاکمیت ایران فاصله می گیرد و یا حق حاکمیت خود را با یک کشور خارجی تقسیم می کند. آن هم یک کشور خارجی که در تاریخ بسیار خشن با ایران برخورد کرده است. حتی اگر فقط برای نقل و انتقال تجهیزات استفاده شود، از لحاظ سیاسی با اهمیت است، اما همچنان با اینکه به عنوان پایگاه استفاده شود، تفاوت دارد.
در ایران وقتی صحبت از این شد که شاید این همکاری ناقض قانون اساسی باشد، علی لاریجانی رییس مجلس اعلام کرد هیچ کشور خارجی ای در ایران پایگاه نظامی ندارد.
این خیلی مهم است که درباره آن اینگونه اظهار نظر می کنند، اما این بستگی به تعریف از قانون دارد.
آقای چوبین این خبر در زمانی منتشر شده، که ما بسیار از سوی آمریکا و روسیه می شنیدیم که در حال گفتگو برای هماهنگ کردن فعالیتهایشان هستند. به نظرتان چرا در چنین مقطعی این همکاری با ایران انجام شده است؟
رویکرد ایران و روسیه بسیار با هم تفاوت دارد. روسیه با حمایت اسد میخواهد موضوعی را به آمریکا یادآوری کند. و آن این است که آمریکا نمی تواند روند تحولات را بر خاورمیانه دیکته کند و روسیه بازیگر مهمی در این زمینه است و بر خلاف آمریکا، که اخیرا کمتر این کار را می کند، روسیه اراده این را دارد که در تحولات درگیر شود.
اما منافع ایران متفاوت است و آن این است که از تنها متحدش در منطقه و جهان عرب حمایت کند و این حمایت بر مبنای اصول نیست بلکه به دلیل منافعش است که حکومت سوریه تبدیل به یک حکومت سنی اسلامگرا و مورد حمایت عربستان سعودی نشود. ایران نمی خواهد این تصور ایجاد شود که نمی خواهد از دوستانش مثل حزب الله و سوریه حمایت کند. در نتیجه ممکن است یک همگرایی تاکتیکی بین ایران و روسیه در جریان باشد اما استراتژیک نیست. ایران می خواهد به نوعی یک توازن بین آمریکا و روسیه داشته باشد و الزاما تمایلی به پیوستن به کمپ روسیه ندارد.
اما به نظرم پوتین با ترغیب ایران به پیوستن به پیمان همکاری شانگهای سعی در کشیدن ایران به سمت آسیا دارد تا ایران را از آمریکا و یک گشایش احتمالی در روابط دور کند. در نتیجه این همگرایی در زمینه سوریه، می تواند به نفع مسکو باشد.
در یکی از واکنش های اولیه از سوی وزارت خارجه آمریکا، این همکاری تهران و مسکو، تاسف آور توصیف شد. به نظرتان این همکاری چه تاثیری در همکاری روسیه و آمریکا در زمینه مبارزه با گروه موسوم به خلافت اسلامی خواهد داشت؟
این موضوع مهمی است. ایران و آمریکا در مبارزه با داعش، و همچنان تثبیت وضعیت در عراق منافع مشترک دارند. مسلم است که این منافع عین یکدیگر نیست . آمریکا می خواهد در عراق نفوذ داشته باشد، اما هدف ایران تسلط بر عراق است. اما منافع مشترک ایران و آمریکا در مبارزه با داعش و برقراری ثبات در عراق، به نوعی در تضاد با منافع سنی هاست که می خواهند اختلافت قومی و مذهبی ادامه پیدا کند. و ایران باید بسیار دقت کند که اگر تلاشش در مبارزه با داعش، با آمریکا به نوعی همپوشانی دارد، و به نوعی آمریکا را متمایل به تهران می کند، آن را با اقدامات دیگری، در خطر نیاندازد.