روز چهارشنبه، یک هنرمند ایرانی، در نزدیکی مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، بر آن شد تا در قالب یک پرفورمنس ( اجرا) از مشکلات بیماران ایرانی در پی اعمال تحریمهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی ایران سخن بگوید. اجرای این جوان ایرانی در حالی انجام میشود که از مدتی پیش، گزارشهای متعددی از کمبود دارو و گران شدن قیمت آن شنیده میشود.
ساناز سهرابی، که ۲۴ سال دارد و دانشجوی فوق لیسانس هنرهای تجسمی در شیکاگوست، این روزها به نیویورک رفته تا با یک پرفورمانس، شاید بتواند درباره بحران دارو در ایران اطلاع رسانی کند. او که چندماه پیش ایران را برای ادامه تحصیل ترک کرده، میگوید به دلیل شغل خواهرش که داروساز است،از نزدیک با مشقات بیماران در دسترسی به دارو در تماس است و از همین رو تصمیم گرفته که صدای این بیماران به گوش سایر مردم برساند.
ساناز سهرابی میگوید: « تصمیم گرفتم که صدای مردم را منعکس کنم و در واقع آن قطعه گم شده پازل تحریم که زندگی آدمهاست را وارد داستان تحریمها بکنم. از همین رو تصمیم گرفتم یک پرفورمنس مشارکتی را انجام بدهم که مردمی که زندگیشان به طور مستقیم با این موضوع درگیر است به نحوی ماتریال کار را دراختیار ما بگذارند. آنها داستانشان را روایت کنند و این داستانها این کار را شکل بدهد.»
ساناز سهرابی میگوید: « تصمیم گرفتم که صدای مردم را منعکس کنم و در واقع آن قطعه گم شده پازل تحریم که زندگی آدمهاست را وارد داستان تحریمها بکنم. از همین رو تصمیم گرفتم یک پرفورمنس مشارکتی را انجام بدهم که مردمی که زندگیشان به طور مستقیم با این موضوع درگیر است به نحوی ماتریال کار را دراختیار ما بگذارند. آنها داستانشان را روایت کنند و این داستانها این کار را شکل بدهد.»
ساناز سهرابی با این طرح، بیست و شش هزار کپسول خالی قرص را تهیه کرده است. این تعداد کپسول نماد بیست و شش هزار نفر در ارتباط با بیماریهای انعقاد خون از جمله تالاسمی و هموفیلی در ایران هستند که این روزها دسترسیشان به دارو بسیار سخت شده یا اینکه توانایی مالی خرید داروهای بسیار گران را ندارند.
در این بیست و شش هزار کپسول کوچک، پیامهای بیشماری از ایرانیان وجود دارد، که از سختیهای خود یا آشنایانشان در ارتباط با دارو نوشتهاند. به طور مثال بیماری که نوشته هر روز دو قرص برای تامین پلاکت خون مصرف میکرده که از کانادا وارد میشده و هم اکنون در بازار نایاب شده است یا زن و شوهر داروخانه داری که میگویند هر روز شاهد هستند که بیمارانی شیمی درمانی خود را به دلیل افزایش شدید هزینه آن قطع می کنند.
این روایتها را ساناز سهرابی با همکاری « پروژه زندگی تحریمی » جمع آوری کرده و با کمک گروه ضد جنگ، تحریم و سرکوب دولتی «هوار» اجرا می شود. خود این هنرمند بر این باور است که تاثیر چنین اجرایی میتواند بیشتر از یک تظاهرات گسترده باشد، چرا که مردم با مردم سخن میگویند.
گروه هوار هم بر این باور است که چنین اجراهایی میتواند به تغییر شرایط کمک کند. علی عبدی از اعضای گروه هوار در نیویورک دراینباره به رادیو فردا می گوید: « قطعا بسیاری از آدم هایی که درهمین آمریکا هم زندگی میکنند، مثلا بیماران، رنجهایی دارند که باز خواهند گفت. ما می دانیم که تا همین اواخر بسیاری از آمریکاییها بیمه درمان نداشتند. شخصا همسایههایی را میشناسم که در همین ساختمان محل سکونت من، به خاطر نداشتن پول کافی برای تامین هزینه پزشکی، از کار بیکار شدند، کنار خانه افتاده و زندگی های سختی را می گذرانند. بسیاری از مردم نیویورک، در حال تجربه رنجهای مشابهی هستند. برای تغییر دادن این شرایط، چه راهی به جز به اشتراک گذاشتن این رنجها و فهمیدن یکدیگر وجود دارد؟»
گروه هوار که چندی است فعالیت خود را در شهر نیویورک آغاز کرده، تا کنون حرکتهای اعتراضی مختلفی را برگزار کرده است. اعتراض به حضور محمود احمدی نژاد در آن شهر، همبستگی با فلسطینیها در زمان درگیری نظامی اخیر با اسراییل و حمایت از نسرین ستوده، وکیل دادگستری در ایران.
اما این گروه از سوی برخی نیز مورد انتقاد است که حرکتهای ضد جنگ و تحریمش در راستای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است. علی عبدی به این انتقادها اینگونه پاسخ میدهد: « در میان ایرانیان داخل و خارج یک فرهنگ سیاسی حاکم است که یک دو گانه به نظر من غلطی را ساخته است. اینکه شما یا طرفدار سیاستهای کشورهای غربی هستید، و ضد جمهوری اسلامی و یا بالعکس. به نظرم ما باید این دوگانه را به چالش بکشیم.»
علی عبدی می افزاید: « درعین حال که شما با سرکوب و استبداد و زندان سیاسی و نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر مخالفید، در عین حال می توانید با سیاست های کشورهای غربی که به مردم ایران صدمه می زند و زندگی روزانه بسیاری را مختل میکند هم مخالف باشید. حال چگونه می توان چنین موضعی گرفت؟ به این شکل که شما مرجع (نقطه ارجاع) را ساختارهای سیاسی نگذارید بلکه انسانهایی بگذارید با پوست، گوشت، زندگی، امید، هدف، خانواده، دوست، همسایه و بچه و ... . وقتی شما نقطه ارجاع را انسان بگذارید، حتما با تحریمها مخالفید.»
اما این گروه از سوی برخی نیز مورد انتقاد است که حرکتهای ضد جنگ و تحریمش در راستای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است. علی عبدی به این انتقادها اینگونه پاسخ میدهد: « در میان ایرانیان داخل و خارج یک فرهنگ سیاسی حاکم است که یک دو گانه به نظر من غلطی را ساخته است. اینکه شما یا طرفدار سیاستهای کشورهای غربی هستید، و ضد جمهوری اسلامی و یا بالعکس. به نظرم ما باید این دوگانه را به چالش بکشیم.»
علی عبدی می افزاید: « درعین حال که شما با سرکوب و استبداد و زندان سیاسی و نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر مخالفید، در عین حال می توانید با سیاست های کشورهای غربی که به مردم ایران صدمه می زند و زندگی روزانه بسیاری را مختل میکند هم مخالف باشید. حال چگونه می توان چنین موضعی گرفت؟ به این شکل که شما مرجع (نقطه ارجاع) را ساختارهای سیاسی نگذارید بلکه انسانهایی بگذارید با پوست، گوشت، زندگی، امید، هدف، خانواده، دوست، همسایه و بچه و ... . وقتی شما نقطه ارجاع را انسان بگذارید، حتما با تحریمها مخالفید.»
پرفورمانس ساناز سهرابی در حالی در نیویوک با بقچه سیاهی مملو از کپسولهای حاوی پیام، انجام میشود که در ایران، مقامهای دولتی و بانک مرکزی هر روز دیگری را مسئول عدم تامین ارز برای واردات داروی لازم می کنند و از سوی دیگر در آمریکا تحریمهای اعمال شده بر ایران شامل دارو نمیشود، و در آبان ماه سخنگوی «دفتر کنترل داراییهای خارجی» در وزارت خزانهداری آمریکا به روزنامه لسآنجلستایمز گفت که این وزارتخانه از ماه اکتبر، تغییراتی در قوانین مربوط به صادرات دارو و غذا به ایران اعمال کرده تا از بار تشریفات اداری فروش اقلام خاصی از غذا و دارو به ایران بکاهد.