یکی از روزهای داغ و تفتیده شهریور، یک قلاده ماده یوزپلنگ با سه توله قد و نیمقدش که از تشنگی نای راه رفتن ندارند، برای یافتن آب به سمت نخلستانهای بافق میروند. مردم محلی از دیدن آنها وحشت میکنند و به سمت این حیوانات تبزده از گرما حمله میکنند. خلاصه داستان این است که دو توله کشته میشوند. مادر فرار میکند و توله زخمی زندهمانده در بیکسی و تنهایی بعد از ۹ سال در محل نگهداریاش در پردیسان تهران میمیرد. بدون جفتگیری، حتی بدون دیدن یک همجنس یا دیدن دوباره مادرش. این داستانی است که روز نهم شهریور ماه را از ۲۲ سال پیش، تبدیل به روز ملی یوزپلنگ کرده است؛ داستانی که سالهاست تکرار میشود. یوزپلنگانی که جسدشان کنار جادهها پیدا میشود یا پوستشان در مکانهای غیرقانونی در شکل و شمائل تاکسیدرمی فروخته میشود. آنقدر کمیاب شدهاند که گفته میشود معرض خطر نابودی در دنیا قرار دارند. یوزپلنگ آسیایی بیش از چهل دهه است که فقط در زیستگاههای مختص خودش در ایران زندگی میکند. میگویند دیگر از کمیابی به نایابی رسیده است.
این برنامه را به صورت کامل بشنوید:
برخی مسئولان در دو هفته گذشته ظاهرا با ذرهبین دنبال چند قلاده از این گونه زیبای گوشتخوار میگردند.
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران گفته است، رقم تخمینی این گربهسان کمیاب ۵۰ قلاده است. هومن جوکار، که سالهاست در زمینه یوزپلنگ آسیایی پژوهش میکند، گفته است ۳۷ قلاده یوزپلنگ از مقابل دوربین مناطق حفاظتشده عبور کردهاند. این آمار بعد از این اعلام شد که خبرگزاری مهر به نقل از مرتضی اسلامی دهکردی مدیرعامل انجمن یوز ایرانی از باقی ماندن تنها «دو یوزپلنگ ماده» در ایران خبر داد. خبری که روز بعد، سازمان حفاظت محیطزیست ایران تکذیب کرد و گفت: از دیماه گذشته تاکنون ۳۲ قلاده یوزپلنگ نر و ماده در زیستگاههای این گربهسان در حال خطر انقراض شناسایی شدهاند. رئیس پارک ملی توران هم اعلام کرد، حداقل هشت قلاده یوزپلنگ ماده در توران شاهرود وجود دارد.
اما وجود دو یا هشت قلاده ماده، ۳۷ یا ۵۰ قلاده یوزآسیایی چه اهمیتی دارد؟ چرا در چند روز گذشته تعداد یوزپلنگ آسیایی محل بحث شده است؟ بود و نبود یک گونه جانوری چه اهمیتی دارد که مسئولان میگویند پروژههای حفاظتی از این گونه را سالهاست آغاز کردهاند و از سازمانهای جهانی هم یاری خواستهاند؟
محبوبه شیرخورشیدی که در رشته حفاظت محیط زیست در بریتانیا تحصیل کرده و سالها در زمینه یوزپلنگ آسیایی در ایران پژوهش و فعالیت کرده، از ضرورتهای حفاظت از این گونه کمیاب در جهان میگوید:
«همه ما عضوی از یک مجموعه و شبکه بزرگ حیات هستیم و هر کدام از اعضای این شبکه یک نقش دارند که اگر حذف شود، همه سیستم به هم میریزد؛ مثل تور ماهیگیری که اگر آسیب ببیند، کل کارکردش دچار اختلال میشود. گوشتخوارهای بزرگ هم چنین نقشی دارند، چون بالای هرم غذایی قرار دارند و جمعیتهای پایین خودشان را کنترل میکنند. حضور آنها نشانه سلامت اکوسیستم است و حذفشان تعادل جمعیت و اکولوژیک منطقه را به هم میریزد و چون ماهم جزیی از آن هستیم، در نهایت به ما هم آسیب میرسد.»
بیش از دو سال است که طرحی از یوزپلنگ آسیایی روی لباس تیم ملی فوتبال ایران نقش بسته است. بازیکنان فوتبال میگویند با افتخار این لباس را در رقابتهای جهانی میپوشند و سوار اتوبوسی میشوند که طرح یوزآسیایی را دارد و کاروان ورزشی رامنتقل میکند. محیطبانان در برخی از مناطق نزدیک به زیستگاه یوز، به مردم اطلاعرسانی میکنند که در صورت دیدن این گونه جانوری کاری با آن نداشته باشند، چون به طور معمول عادت ندارد که سراغ دامها و حیوانات اهلی برود.
با این همه، سازمان حفاظت محیطزیست چندی پیش براساس تفاهمنامه با بیمه دانا، یوزپلنگ آسیایی را بیمه کرد و پوشش خسارت به دامداران را بر اثر حمله یوزپلنگ به عهده گرفته است.
محبوبه شیرخورشیدی در اسکاتلند که در مورد آگاهسازی جوامع محلی درمورد پلنگ و یوزپلنگ پژوهش کرده و پیشینه همکاری با سازمانهای مردمنهاد در ایران را در این زمینه دارد، میگوید، بیمه میتواند راه حل مناسبی دارد با شرطهایی که باید جدی گرفته شود:
«وقتی دامداری، دامش را به خاطر حمله یک گوشتخوار بزرگ از دست میدهد، یکی از روشهای جبران خسارت وضعیتش همین بیمه است. اما آدمها وقتی دام را بیمه میکنند، باید خودشان هم در قبال دام مسئولیت داشته باشند. نه اینکه وظیفه دولت باشد که خسارت آسیب را بدهد و تمام شود».
او از روش تازهای میگوید که در بسیاری از کشورها در این زمینه پیاده میشود:
«در برخی از کشورها به جای اینکه پول مستقیم به خسارتدیده داده شود، خسارت جبران میشود اما نه برای آسیب و خسارتی که حیات وحش وارد کرده، بلکه بر اساس اهمیت گونه موردنظر از نظر جهانی جبران خسارت میشود».
سازمان حفاظت محیط زیست میگوید به ویژه در چهار سال گذشته، همه همتش را به کار بسته و با وجود کمبود امکانات ونبود دوربین و قلاده هوشمند، سعی در نگهداری هر چه بیشتر این گونه حیوانی داشته است.اما انتقادها به رویه جادهکشی و آسفالت جادهها در زیستگاه یوزپلنگها ادامه دارد. از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۳۹۵ پانزده قلاده یوزپلنگ در همین منطقه در تصادفهای جادهای کشته شدهاند.
سازمان حفاظت محیط زیست با کمک چند نهاد، برای راهنمایی و اطلاعرسانی در این زمینه نقشه راه تصویری را طراحی کرده که در آن از رانندگان خواسته شده در مسیر شاهرود تا سبزوار که زیستگاه یوزپلنگ است، آرام و هشیار برانند.
برخی مسئولان میگویند، در دو سال گذشته بیشترین تعداد مشاهده یوزپلنگ در کشور در منطقه توران بوده است. با این حال، دامهای اهلی داخل توران از جمله چالشهای حفاظت از یوزپلنگ در این منطقه است. در دو تا سه سال گذشته برخی دامداران راضی شدهاند، از منطقه بیرون بروند و در ازای این تحول، پولی دریافت کنند. اما خبرها حاکی است، سازمانهای مربوطه برای این کار اعتباری را تخصیص اختصاص ندادهاند.
محبوبه شیرخورشیدی، که در اوگاندا در مورد تاثیر پروژههای حفاظتی روی زندگی مردم منطقه پژوهش کرده است، روش های استاندارد نگهداری از زیستگاهها و مناطق حفاظتشده این گونهها در بقیه کشورها را توضیح میدهد.
اما هستند کسانی که با وجود چیزی که کمکاری سازمانهای مربوطه در این زمینه خوانده میشود، سعی میکنند کاری کنند که قصه تلخ مرگ توله یوزپلنگهایی که به روز ملی تبدیل شد، تکرار نشود.
بهمن نجفی محیطبان بازنشسته در طبس بعد از ۳۲ سال کار در سازمان محیط زیست خراسان یک کاروان به خودرویش بسته با تصویر بزرگ و رنگی یوزپلنگ آسیایی، در جادههای متصل به زیستگاه آن میراند و شهر به شهر مردم را با آن آشنا میکند؛ دست تنها، بدون هیچ بودجه و حمایتی.
شاید فقط برای تکرار نشدن داستان واقعی زندگی توله یوزپلنگان تشنهای که سهمشان از منطقه زیستشان حتی جرعهای آب نبود.