در بیستمین مجله محیط زیست رادیو فردا به دلایل مرگ دو میلیون ماهی در سد فشافویه میپردازیم. آرش مسعودیه، استاد دانشگاه در رشته مهندسی محیط زیست میگوید فاضلاب یا کمشدن آب از بالادست سد فشافویه میتواند دلیل مرگ آنها باشد. همینطور به وضعیت باغوحشها در ایران میپردازیم.
فاضلاب در آب ماهیها یا کمشدن آب از بالادست سد
هزاران ماهی با دهانهای باز روی آب ماندهاند. نفسی ندارند و جسم بیجانشان لابهلای همدیگر آنقدر بالا آمده که گویا تا عمق آب، روی همدیگر سوار شدهاند. این فقط بخشی از تصویر مرگ دو میلیون ماهی در سد فشافویه یا فشاپویه است؛ یکی از بخشهای شهر ری در استان تهران که از هفته گذشته، مسئولان مجبور شدهاند هر بار در موردش نظری بدهند. مسئولان در مورد مرگ دو میلیون ماهی از ورود فاضلاب شهری شروع کردند. اما اداره آبفای جنوب غرب استان تهران ورود فاضلاب به این سد را تکذیب کرد.
در حالیکه معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور میگوید: پرورش ماهی در فشافویه با فاضلاب بوده و قبلا در این زمینه تذکرهایی داده شده بود. اداره محیط زیست شهرری هم اعلام کرد «ورود فاضلاب خام شهرک واوان» به این دریاچه باعث این کشتار شده است. این ماهیها از سال ۸۶ در بازار فروخته میشوند.
آرش مسعودیه، استاد رشته مهندسی محیط زیست در دانشگاه کاتولیک آمریکا در واشینگتن دیسی در زمینه پخش آلایندهها در آب تحقیق کرده است.
او از اثرات ورود فاضلاب به آبی که ماهیها در آن زندگی میکنند، میگوید: «در فاضلاب شهری، مقدار قابل توجهی مواد آلی یا هیدروکربن وجود دارد. وقتی هیدروکربنها وارد آب میشوند، یک سری میکروبهای هوازی و دگرزی که غذایشان مواد آلی است، در آب فعال میشوند. وقتی مواد آلی زیاد میشود، این میکروبها رشد میکنند و به دلیل اینکه هوازی هستند و احتیاج به هوا دارند، اکسیژن آب را مصرف میکنند و آب از اکسیژن تهی میشود و همین موضوع باعث شده تا ماهیها بمیرند.»
او تاکید میکند: «حتی ماهیهایی که در شرایط کمبود اکسیژن مقاوم هستند، وقتی غلظت اکسیژن به کمتر از یک میلی گرم در لیتر میرسد، نمیتوانند زنده بمانند.»
برخی مسئولان میگویند، سد فشافویه یک سد خاکی است و سازمان حفاظت محیط زیست با اینکه مسئولیتی در این زمینه ندارد، اما از ابتدا با پرورش ماهی در این محیط و با استفاده از آب فاضلاب مخالفت کرده است.
هنوز زمان زیادی از سروصدای خبرهای پرورش ماهی با فاضلاب شهری نگذشته بود که تکذیبها شروع شد؛ یکی از مقامهای شرکت آب و فاضلاب استان تهران علت مرگ این دو میلیون قطعه ماهی را خفگی به دلیل کاهش شدید آب ورودی به این دریاچه اعلام کرد.
آرش مسعودیه که دکترای عمران و مهندسی محیط زیست دارد، به دلایل دیگری اشاره میکند که ممکن است باعث خفگی این ماهیها شده باشد:«یکی از دلایلی که ممکن است در شرایط فشافویه موثر باشد، ورود آب به سد از بالادست است. ممکن است بنا به دلایلی آبی که از بالادست میآمده مقدارش کم شده است. میشود تصور کرد آب را برای مصارف کشاورزی و غیره منحرف کردهاند و در نتیجه اثر رقیق کننده آب کم شده و مقدار مواد آلی در آب زیاد شده که کمبود اکسیژن را به دنبال داشته و در نتیجه ماهیها خفه شدهاند.»
مسئولان بقیه سازمانها بعد از این جریان اعلام کردند این بخش زیر نظر و مسئولیت سازمان شیلات و وزارت جهاد کشاورزی هستند و سازمان دامپزشکی هم باید بر روش پرورش ماهی در این منطقه نظارت داشته باشد. اما کشتهشدن ماهیها در سد فشافویه نخستین بار نیست که اتفاق میافتد.
یک مورد مشابه آن تالاب شادگان در خوزستان است که به دلیل ورود سم و فاضلاب کارخانهها، به گفته مسئولان دستکم سه میلیون ماهی کشته شدند.
هر چند که همین مرگ با حجمی به این بزرگی باعث شد مدیرکل محیط زیست استان تهران بگوید، سازماناش هیچگاه موافق با با پرورش ماهی در سّد فشافویه که با آب فاضلاب شهرک واوان اسلامشهر تغذیه میشده، نبوده و بهره برداری آبزیان در این محل ممنوع اعلام شد.
آرش مسعودیه، که در زمینه شبیهسازی حرکت جمعی ماهیها و باکتریها پژوهش کرده، میگوید بازیافت فاضلاب میتواند برای کشوری مثل ایران به شدت مفید و اقتصادی باشد:«آب در ایران خیلی ارزشمند است. مساله آلودگی مخازن آبهای زیرزمینی یا دریاچهها، سدها هم وجود دارد. بخشی از این آلودگی به دلیل سر ریزشدن فاضلاب است. یکی از کارهایی که در ایران به دلیل ارزشمند بودن آب، میتوان انجام داد، بازیافت فاضلاب است.»
او تاکید میکند این روش در بسیاری از کشورها که مثل ایران، خشک هستند، انجام میشود :«این روش بسیار اقتصادی است. فاضلاب را با درجهای تصفیه میکنند که به آب قابل شرب تبدیل میشود و شاید کیفیت آن آب، خیلی بهتر از آبی باشد که از زیر رودخانه گرفته میشود. در مورد ایران، من فکر میکنم که چنین سرمایهگذاری جواب میدهد و دولتها باید متوجه بشوند که این مساله مهمی است و میتواند تاثیرات اقتصادی و اجتماعی بسیار زیادی در آینده داشته باشد. همانطور که نشانههای آن را امروز در سد فشافویه، دریاچه شادگان، دریای خزر و سایر جاها میبینیم.»
جشن روز ملی خلیجفارس در اوج آلودگی آب
آلودگی خلیج فارس آن هم درست در روز ملی خلیج فارس همچنان برای فعالان و تلاشگران محیط زیست، نگرانکننده است. ورود پسابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی به آبهای جنوب ایران و حضور شناورها از دلایل اصلی آلودگی آبهاست.
آرش مسعودیه، استاد دانشگاه در رشته مهندسی محیط زیست از پیچیدگی وضعیت آلودگی خلیح فارس میگوید:«خلیج فارس به دلیل فعالیتهای صنعتی که به دلیل استخراج نفت یا به دلیل وجود صنایع پتروشیمی، کشتیرانی و حمل و نقل نفت وسایر کالاها خیلی آسیبپذیر است. ممکن است بخشی از آلودگی را از طریق فعالیتهای نفتی و سایر فعالیتها، دریافت کند. برخی هیدروکربنهای نفتی در زمان بسیار طولانی در آب باقی میمانند و میتوانند جذب ماهیها بشوند و کسانی که از این ماهیها مصرف میکنند، در معرض خطر قرار بگیرند.»
او به شرایط دیگر در این بخش خلیجفارس اشاره میکند که میتواند باعث آلودگی آن شود:«مقدار قابل توجهی گاز حاصل از استخراج نفت، در آن اطراف سوزانده میشود که در اثر آن موادی مثل اکسیدهای گوگرد یا اکسیدهای نیتروژن یا دی اکسید کربن آزاد میشود. وقتی باران میبارد، این گازها جذب باران میشوند و به آبهای خلیج فارس برمی گردند و اسیدی بودن آب را زیاد میکنند. خلیج فارس منطقه مرجانی است و زمانی که قدرت اسیدی آب بالا میرود، کلسیم این مرجانها حل میشود و از بین میبرند. این هم یک اثر زیست محیطی بزرگ است که باید به آن توجه بشود و احتیاج به همکاریهای گسترده بین کشورهای مختلف دارد.»
روز دهم اردیبهشت ماه در ایران روز ملی خلیج فارس است. این روز کنار آبهایی جشن گرفته میشود که آلودگیاش آبزیان و ساکنان منطقه را تهدید میکند.
باغوحشهای ایران؛ آشنایی با حیوانات یا حیوانآزاری
باغوحشها که محلی برای نمایش حیوانات وحشی و اهلیاند، بخشهای فعال جانورشناسی دارند و امکان دیدن گونههای جانوری کمیاب و یگانه را از نزدیک فراهم میکنند، از دید برخی فعالان حقوق حیوانات محل اسارت حیوانات محسوب میشوند. از جمله سندهایی که این دوستدارن حیوانات در دست دارند، عکسهایی است از خرسی که با قل و زنجیر به زمین بسته شده و تا شعاع کمی با قلادهای که گلویش را میفشارد، امکان حرکت دارد. این خرس در باغوحش بابلسر نگهداری میشود. در این باغوحش که عکسهای تازهای از آن در هفته گذشته منتشر شده، قفسهای کوچک وتنگ برای حیوانات درنده و وحشی به چشم میخورد.
سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات میگوید در ۱۳ سال گذشته وضعیت باغوحشها در کشور روز به روز بدتر شده :«در مورد باغوحشها یک مساله رفاه و حقوق حیوانات مطرح است.
حامیان حقوق حیوانات میگویند که درهیچ شرایطی حق نداریم از هیچ حیوانی، به هر شکلی بهرهبرداری کنیم و بخواهیم حیوان را اسیر کنیم. در راس آنها پت تاک است که بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی برای حیوانات است، همیشه یکی از مواردی که با آن مبارزه میکنند، باغ وحشها، سیرکها و قاچاق حیوانات به شکلهای مختلف است. بعد از حقوق حیوانات، ما یک مرحله رفاه حیوانات داریم که شرایط نگهداری حیوانات و تغذیه باید خوب باشد، برای جلوگیری از ابتلا به بیماری، از حیوانات مراقبت شود، امکان باروری داشته باشند و شرایط روانی خوبی داشته باشند. در یک کلام میشود گفت، در باغ وحشهای ایران، به هیچکدام از این دو یعنی نه حقوق و نه رفاه حیوانات، توجه نمیشود.»
شرایط باغوحشهای ایران برای حیوانات غیربومی مناسب نیست
بهداشت و تغذیه نامناسب و نادرست حیوانات، از جمله در باغوحش تهران با عکس میمونی که شکلات میخورد و شرایط نگهداری غیراستاندارد حیوانات با غرق شدن تنها ببر بنگال باغوحش ارم در استخر محوطه نگهداریاش از مواردی است که فعالان حقوق حیوانات از آنها گله دارند. آنها میگویند با توجه به شرایط نامناسب باغوحشها در بیشتر شهرهای ایران، دلیلی وجود ندارد که گونههای غیربومی مثل دو کانگوروی قرمز هلندی هم به این حیوانات اضافه شوند.
سپهر سلییمی میگوید: «در حال حاضر، حیات وحش کشور وضعیت بسیار بدی دارد، از طرفی مساله شکارچیها و شکار غیرمجاز است و از طرفی هم سازمان حفاظت محیط زیست بسیار تبلیغ میکند که مردم کار فرهنگی در زمینه محیط زیست بکنند و با حیات وحش ایران، آشنا بشوند. ولی متاسفانه شاهد این هستیم که به باغ وحشها، توجهی نمیشود، باغ وحشها، مراکزی در داخل شهرها هستند، که فرهنگ حیوانآزاری، اسارت و بهره برداری از حیوانات را ترویج میکنند.»
وضعیت غیراستاندارد باغوحشهای ایران تنها موضوعی نیست که دوستداران حیوانات به آن اعتراض دارند. مسئولان باغ وحش کپنهاگ، در زمستان گذشته، يک زرافه دو ساله و سالم را به با گلوله کشتند و جسدش را به شيرهای باغ وحش دادند و گفتند این زرافه اضافه بوده است. بعد از آن گفته شد که چهار قلاده شیر در همین باغوحش کشته شدند تا جا برای توله شیرها باز شود.
باغوحشها با هدف حفاظت از گونههای در شرایط خطر نابودی، آموزش و پژوهش به وجود می آیند. نکتههای مثبتی که از دید برخی فعالان حقوق حیوانات، در بسیاری از باغوحشها رعایت نمیشود.
سپهر سلیمی میگوید: «باغ وحشها میتوانند خوب باشند به شرطی که از حیواناتی که در کشور خودمان در حال از بین رفتن هستند، نگهداری بکنیم، نه اینکه حیوانات غیربومی را از مناطق دیگر وارد کشور بکنیم.»
او ادامه میدهد: «اتفاقی که در دانمارک در قلب یک کشور متمدن اروپایی افتاد، یعنی کشتن زرافه ۱۸ ماهه و بعد از آن کشتن چهار قلاده شیر، نشان داد که نگاهی که در همه جای دنیا به حیوانات باغ وحشی وجود دارد، نگاه کالاگونه است که بتوانند از حیوانات درآمد کسب بکنند و البته کار هم در پوشش زیبای حمایت از حیوانات باشد.»
هرچند مدیر کل محیط زیست استان مازندران گفته از باغوحش خصوصی بابلسر بعد از انتشار عکس خرس به قلاده کشیدهشده بازدید شده و با دیدن شرایط غیراستاندارد نگهداری از حیوانات، این باغوحش تعطیل خواهد شد اما دو ببر سیبری باغ وحش وکیل آباد مشهد و ببر نر جنجالی باغ وحش ارم چندی پیش به دلیل بیماری مشمشه مردهاند. فضای کافی و متناسب با نوع حیوان، غذا و رعایت بهداشت از موارد اصلی نگهداری حیوانات در باغوحشها هستند. مواردی که در عکسهای تازه منتشر شده از باغوحش بابلسر و ارم دیده نمیشود و صدای اعتراض دوستداران حیوانات را درآورده است.
فاضلاب در آب ماهیها یا کمشدن آب از بالادست سد
هزاران ماهی با دهانهای باز روی آب ماندهاند. نفسی ندارند و جسم بیجانشان لابهلای همدیگر آنقدر بالا آمده که گویا تا عمق آب، روی همدیگر سوار شدهاند. این فقط بخشی از تصویر مرگ دو میلیون ماهی در سد فشافویه یا فشاپویه است؛ یکی از بخشهای شهر ری در استان تهران که از هفته گذشته، مسئولان مجبور شدهاند هر بار در موردش نظری بدهند. مسئولان در مورد مرگ دو میلیون ماهی از ورود فاضلاب شهری شروع کردند. اما اداره آبفای جنوب غرب استان تهران ورود فاضلاب به این سد را تکذیب کرد.
در حالیکه معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور میگوید: پرورش ماهی در فشافویه با فاضلاب بوده و قبلا در این زمینه تذکرهایی داده شده بود. اداره محیط زیست شهرری هم اعلام کرد «ورود فاضلاب خام شهرک واوان» به این دریاچه باعث این کشتار شده است. این ماهیها از سال ۸۶ در بازار فروخته میشوند.
آرش مسعودیه، استاد رشته مهندسی محیط زیست در دانشگاه کاتولیک آمریکا در واشینگتن دیسی در زمینه پخش آلایندهها در آب تحقیق کرده است.
او از اثرات ورود فاضلاب به آبی که ماهیها در آن زندگی میکنند، میگوید: «در فاضلاب شهری، مقدار قابل توجهی مواد آلی یا هیدروکربن وجود دارد. وقتی هیدروکربنها وارد آب میشوند، یک سری میکروبهای هوازی و دگرزی که غذایشان مواد آلی است، در آب فعال میشوند. وقتی مواد آلی زیاد میشود، این میکروبها رشد میکنند و به دلیل اینکه هوازی هستند و احتیاج به هوا دارند، اکسیژن آب را مصرف میکنند و آب از اکسیژن تهی میشود و همین موضوع باعث شده تا ماهیها بمیرند.»
او تاکید میکند: «حتی ماهیهایی که در شرایط کمبود اکسیژن مقاوم هستند، وقتی غلظت اکسیژن به کمتر از یک میلی گرم در لیتر میرسد، نمیتوانند زنده بمانند.»
برخی مسئولان میگویند، سد فشافویه یک سد خاکی است و سازمان حفاظت محیط زیست با اینکه مسئولیتی در این زمینه ندارد، اما از ابتدا با پرورش ماهی در این محیط و با استفاده از آب فاضلاب مخالفت کرده است.
هنوز زمان زیادی از سروصدای خبرهای پرورش ماهی با فاضلاب شهری نگذشته بود که تکذیبها شروع شد؛ یکی از مقامهای شرکت آب و فاضلاب استان تهران علت مرگ این دو میلیون قطعه ماهی را خفگی به دلیل کاهش شدید آب ورودی به این دریاچه اعلام کرد.
آرش مسعودیه که دکترای عمران و مهندسی محیط زیست دارد، به دلایل دیگری اشاره میکند که ممکن است باعث خفگی این ماهیها شده باشد:«یکی از دلایلی که ممکن است در شرایط فشافویه موثر باشد، ورود آب به سد از بالادست است. ممکن است بنا به دلایلی آبی که از بالادست میآمده مقدارش کم شده است. میشود تصور کرد آب را برای مصارف کشاورزی و غیره منحرف کردهاند و در نتیجه اثر رقیق کننده آب کم شده و مقدار مواد آلی در آب زیاد شده که کمبود اکسیژن را به دنبال داشته و در نتیجه ماهیها خفه شدهاند.»
مسئولان بقیه سازمانها بعد از این جریان اعلام کردند این بخش زیر نظر و مسئولیت سازمان شیلات و وزارت جهاد کشاورزی هستند و سازمان دامپزشکی هم باید بر روش پرورش ماهی در این منطقه نظارت داشته باشد. اما کشتهشدن ماهیها در سد فشافویه نخستین بار نیست که اتفاق میافتد.
یک مورد مشابه آن تالاب شادگان در خوزستان است که به دلیل ورود سم و فاضلاب کارخانهها، به گفته مسئولان دستکم سه میلیون ماهی کشته شدند.
هر چند که همین مرگ با حجمی به این بزرگی باعث شد مدیرکل محیط زیست استان تهران بگوید، سازماناش هیچگاه موافق با با پرورش ماهی در سّد فشافویه که با آب فاضلاب شهرک واوان اسلامشهر تغذیه میشده، نبوده و بهره برداری آبزیان در این محل ممنوع اعلام شد.
آرش مسعودیه، که در زمینه شبیهسازی حرکت جمعی ماهیها و باکتریها پژوهش کرده، میگوید بازیافت فاضلاب میتواند برای کشوری مثل ایران به شدت مفید و اقتصادی باشد:«آب در ایران خیلی ارزشمند است. مساله آلودگی مخازن آبهای زیرزمینی یا دریاچهها، سدها هم وجود دارد. بخشی از این آلودگی به دلیل سر ریزشدن فاضلاب است. یکی از کارهایی که در ایران به دلیل ارزشمند بودن آب، میتوان انجام داد، بازیافت فاضلاب است.»
او تاکید میکند این روش در بسیاری از کشورها که مثل ایران، خشک هستند، انجام میشود :«این روش بسیار اقتصادی است. فاضلاب را با درجهای تصفیه میکنند که به آب قابل شرب تبدیل میشود و شاید کیفیت آن آب، خیلی بهتر از آبی باشد که از زیر رودخانه گرفته میشود. در مورد ایران، من فکر میکنم که چنین سرمایهگذاری جواب میدهد و دولتها باید متوجه بشوند که این مساله مهمی است و میتواند تاثیرات اقتصادی و اجتماعی بسیار زیادی در آینده داشته باشد. همانطور که نشانههای آن را امروز در سد فشافویه، دریاچه شادگان، دریای خزر و سایر جاها میبینیم.»
جشن روز ملی خلیجفارس در اوج آلودگی آب
آلودگی خلیج فارس آن هم درست در روز ملی خلیج فارس همچنان برای فعالان و تلاشگران محیط زیست، نگرانکننده است. ورود پسابهای صنعتی، کشاورزی و خانگی به آبهای جنوب ایران و حضور شناورها از دلایل اصلی آلودگی آبهاست.
آرش مسعودیه، استاد دانشگاه در رشته مهندسی محیط زیست از پیچیدگی وضعیت آلودگی خلیح فارس میگوید:«خلیج فارس به دلیل فعالیتهای صنعتی که به دلیل استخراج نفت یا به دلیل وجود صنایع پتروشیمی، کشتیرانی و حمل و نقل نفت وسایر کالاها خیلی آسیبپذیر است. ممکن است بخشی از آلودگی را از طریق فعالیتهای نفتی و سایر فعالیتها، دریافت کند. برخی هیدروکربنهای نفتی در زمان بسیار طولانی در آب باقی میمانند و میتوانند جذب ماهیها بشوند و کسانی که از این ماهیها مصرف میکنند، در معرض خطر قرار بگیرند.»
او به شرایط دیگر در این بخش خلیجفارس اشاره میکند که میتواند باعث آلودگی آن شود:«مقدار قابل توجهی گاز حاصل از استخراج نفت، در آن اطراف سوزانده میشود که در اثر آن موادی مثل اکسیدهای گوگرد یا اکسیدهای نیتروژن یا دی اکسید کربن آزاد میشود. وقتی باران میبارد، این گازها جذب باران میشوند و به آبهای خلیج فارس برمی گردند و اسیدی بودن آب را زیاد میکنند. خلیج فارس منطقه مرجانی است و زمانی که قدرت اسیدی آب بالا میرود، کلسیم این مرجانها حل میشود و از بین میبرند. این هم یک اثر زیست محیطی بزرگ است که باید به آن توجه بشود و احتیاج به همکاریهای گسترده بین کشورهای مختلف دارد.»
روز دهم اردیبهشت ماه در ایران روز ملی خلیج فارس است. این روز کنار آبهایی جشن گرفته میشود که آلودگیاش آبزیان و ساکنان منطقه را تهدید میکند.
باغوحشهای ایران؛ آشنایی با حیوانات یا حیوانآزاری
باغوحشها که محلی برای نمایش حیوانات وحشی و اهلیاند، بخشهای فعال جانورشناسی دارند و امکان دیدن گونههای جانوری کمیاب و یگانه را از نزدیک فراهم میکنند، از دید برخی فعالان حقوق حیوانات محل اسارت حیوانات محسوب میشوند. از جمله سندهایی که این دوستدارن حیوانات در دست دارند، عکسهایی است از خرسی که با قل و زنجیر به زمین بسته شده و تا شعاع کمی با قلادهای که گلویش را میفشارد، امکان حرکت دارد. این خرس در باغوحش بابلسر نگهداری میشود. در این باغوحش که عکسهای تازهای از آن در هفته گذشته منتشر شده، قفسهای کوچک وتنگ برای حیوانات درنده و وحشی به چشم میخورد.
سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات میگوید در ۱۳ سال گذشته وضعیت باغوحشها در کشور روز به روز بدتر شده :«در مورد باغوحشها یک مساله رفاه و حقوق حیوانات مطرح است.
حامیان حقوق حیوانات میگویند که درهیچ شرایطی حق نداریم از هیچ حیوانی، به هر شکلی بهرهبرداری کنیم و بخواهیم حیوان را اسیر کنیم. در راس آنها پت تاک است که بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی برای حیوانات است، همیشه یکی از مواردی که با آن مبارزه میکنند، باغ وحشها، سیرکها و قاچاق حیوانات به شکلهای مختلف است. بعد از حقوق حیوانات، ما یک مرحله رفاه حیوانات داریم که شرایط نگهداری حیوانات و تغذیه باید خوب باشد، برای جلوگیری از ابتلا به بیماری، از حیوانات مراقبت شود، امکان باروری داشته باشند و شرایط روانی خوبی داشته باشند. در یک کلام میشود گفت، در باغ وحشهای ایران، به هیچکدام از این دو یعنی نه حقوق و نه رفاه حیوانات، توجه نمیشود.»
شرایط باغوحشهای ایران برای حیوانات غیربومی مناسب نیست
بهداشت و تغذیه نامناسب و نادرست حیوانات، از جمله در باغوحش تهران با عکس میمونی که شکلات میخورد و شرایط نگهداری غیراستاندارد حیوانات با غرق شدن تنها ببر بنگال باغوحش ارم در استخر محوطه نگهداریاش از مواردی است که فعالان حقوق حیوانات از آنها گله دارند. آنها میگویند با توجه به شرایط نامناسب باغوحشها در بیشتر شهرهای ایران، دلیلی وجود ندارد که گونههای غیربومی مثل دو کانگوروی قرمز هلندی هم به این حیوانات اضافه شوند.
سپهر سلییمی میگوید: «در حال حاضر، حیات وحش کشور وضعیت بسیار بدی دارد، از طرفی مساله شکارچیها و شکار غیرمجاز است و از طرفی هم سازمان حفاظت محیط زیست بسیار تبلیغ میکند که مردم کار فرهنگی در زمینه محیط زیست بکنند و با حیات وحش ایران، آشنا بشوند. ولی متاسفانه شاهد این هستیم که به باغ وحشها، توجهی نمیشود، باغ وحشها، مراکزی در داخل شهرها هستند، که فرهنگ حیوانآزاری، اسارت و بهره برداری از حیوانات را ترویج میکنند.»
وضعیت غیراستاندارد باغوحشهای ایران تنها موضوعی نیست که دوستداران حیوانات به آن اعتراض دارند. مسئولان باغ وحش کپنهاگ، در زمستان گذشته، يک زرافه دو ساله و سالم را به با گلوله کشتند و جسدش را به شيرهای باغ وحش دادند و گفتند این زرافه اضافه بوده است. بعد از آن گفته شد که چهار قلاده شیر در همین باغوحش کشته شدند تا جا برای توله شیرها باز شود.
باغوحشها با هدف حفاظت از گونههای در شرایط خطر نابودی، آموزش و پژوهش به وجود می آیند. نکتههای مثبتی که از دید برخی فعالان حقوق حیوانات، در بسیاری از باغوحشها رعایت نمیشود.
سپهر سلیمی میگوید: «باغ وحشها میتوانند خوب باشند به شرطی که از حیواناتی که در کشور خودمان در حال از بین رفتن هستند، نگهداری بکنیم، نه اینکه حیوانات غیربومی را از مناطق دیگر وارد کشور بکنیم.»
او ادامه میدهد: «اتفاقی که در دانمارک در قلب یک کشور متمدن اروپایی افتاد، یعنی کشتن زرافه ۱۸ ماهه و بعد از آن کشتن چهار قلاده شیر، نشان داد که نگاهی که در همه جای دنیا به حیوانات باغ وحشی وجود دارد، نگاه کالاگونه است که بتوانند از حیوانات درآمد کسب بکنند و البته کار هم در پوشش زیبای حمایت از حیوانات باشد.»
هرچند مدیر کل محیط زیست استان مازندران گفته از باغوحش خصوصی بابلسر بعد از انتشار عکس خرس به قلاده کشیدهشده بازدید شده و با دیدن شرایط غیراستاندارد نگهداری از حیوانات، این باغوحش تعطیل خواهد شد اما دو ببر سیبری باغ وحش وکیل آباد مشهد و ببر نر جنجالی باغ وحش ارم چندی پیش به دلیل بیماری مشمشه مردهاند. فضای کافی و متناسب با نوع حیوان، غذا و رعایت بهداشت از موارد اصلی نگهداری حیوانات در باغوحشها هستند. مواردی که در عکسهای تازه منتشر شده از باغوحش بابلسر و ارم دیده نمیشود و صدای اعتراض دوستداران حیوانات را درآورده است.