از تاثیر ریزگردهای نمکی دریاچه ارومیه بر افزایش بیماریهای پوستی، تنفسی و سرطان در منطقه و پیشرفتهای نانوتکنولوژی برای کمک به محیط زیست در برنامه این هفته یک خانه، یک زمین میشنوید:
درياچه اروميه هرچقدر خشکتر میشود، انگار خشنتر شده و از آدمها انتقام شدیدتری میگیرد. نمک این ارومیه که روزگاری یکی از پرآبترین و بزرگترین دریاچههای ایران بود، حالا به دلیل افزایش وسعت خشکی تبدیل به ریزگردهایی شده که دبیر کمیته اجتماعی ستاد احیای آن میگوید، باعث افزایش بیماریهای پوستی، تنفسی و سرطان ریه شده است.
مدیرکل ستاد بحران آذربایجان شرقی از این فراتر رفته و گفته دریاچه ارومیه حالا به یکی از کانونهای اصلی ریزگرد در خاورمیانه تبدیل شده و این توفانها و ریزگردهای نمکی میتواند تا شعاع ۵۰۰ کیلومتر در منطقه تاثیر بگذارد.
هر چند آرمین نوربخش، دبیر کمیته اجتماعی ستاد احیای دریاچه ارومیه گفته هنوز مطالعات دقیقی در مورد بیماریهای ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه انجام نشده و وزارت بهداشت و درمان آماری در این زمینه ارائه نکرده اما به گفته او اطلاعاتی درز کرده که از بالا رفتن میزان این بیماریها در منطقه حکایت دارد.
بیماریهایی که به گفته امیرحسین گنجبخش، رئیس یکی از بخشهای بیوفیزیک موسسههای ملی بهداشت آمریکا در واشینگتن دیسی، وجودشان در چنین شرایطی منطقی است: «بالا رفتن ذرات کوچک در هوا از مقداری معقول، ارتباط مستقیمی با سرطان ریه دارد و اگر خشکی پوست را هم به آن اضافه کنیم، نمک میتواند باعث تغییر ضریب شکست نور شود و نور بیشتر به پوست صدمه بزند. با این همه، برای دیدن یک پدیده طولانی احتیاج به تحقیق همهگیرشناختی (اپیدمیولوژی) است تا در طول مدت مشخص با افزایش تعداد افرادی که در تحقیق شرکت میکنند از جنبه آماری این موضوع ثابت شود.»
یکی از بیماریهایی که به گفته دبیر کمیته اجتماعی ستاد احیای دریاچه ارومیه در منطقه همهگیر شده، فشار خون است. هر چند که یک روز بعد از اعلام این خبر، رئیس اداره بیماریهای قلب و عروق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آن را رد کرد و گفت ریزگردها بیشتر بر شرایط تنفس مردم منطقه تاثیر گذاشتهاند، اما امیرحسین گنجبخش در زمینه میگوید اگر نفسکشیدن مشکل پیدا کند، احتمال ابتلا به بیماریهای دیگر هم وجود دارد: «هر چیزی که نفس کشیدن را دچار وقفه کند، باعث میشود فشار بر دستگاه گردش خون بیشتر شود و فشار خون بالا برود. اما اینکه این ریزگردها بر روی عروق هم تاثیر بپذارند و نمک خون را بالا ببرند، موضوع سادهای است که نیاز به آزمایش دارد. با اندازهگیری نمک خون تعدادی از افراد در یک جامعه آماری، میتوان دقیقتر در این زمینه نظر داد.»
مسئولان میگویند شهرستان عجب شیر به حوزه دریاچه ارومیه بسیار نزدیک است و تا به حال شش مرتبه ریزگردهای نمکی زندگی مردم این منطقه را تهدید کرده است.
چند متخصص، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، تبریز و ارومیه هفته گذشته به آمریکا رفتند تا با وضعیت چند دریاچه در ایالت کالیفرنیا، نوادا و یوتاآشنا شوند که شبیه دریاچه ارومیه است. این متخصصان در چند کارگاه آموزشی با روشهای مقابله با ریزگردهای شن و نمک آشنا میشوند.
کمکهای نانوتکنولوژی به محیط زیست
نانوتكنولوژی یکی از فنآوریهای نو که قادر به بهبود روشهای مديريت و كاهش آلودگی محيط زيست است، این روزها یکی از بحثهای پرطرفدار دانشگاههاست. اینکه این علم، فرصتهای زیادی را برای سالمکردن محیط زیست، با اصلاح خاک آلوده و حذف يا پاكسازی آلایندههای شيميايی در منابع آب، خاک و هوا دارد، هنوز باعث نشده کاربرد این علم در محیط زیست متداول شود. استفاده از نانو برای تصفیه پسآبهای صنعتی، ذخیرهسازی سوخت و استفاده در بخشهای مختلف وسایل حمل و نقل برای کاهش میزان سوخت، کاربرد دارد.
فرح عالیمقام، پژوهشگر رشته نانوتکنولوژی و میکروالکترونیک در دانشگاه پردو در ایالت ایندیانای آمریکا از مانعهای فراوان بر سر راه استفاده از این تکنولوژی میگوید: «دو مانع اصلی برای غلبه بر مشکلات مربوطبه تولید انرژیهای نو و استفاده از تکنولوژیهای جدید این است که اول در بازار انرژی، رقابتپذیر نیستند و دوم سدها و مانعهای تولید تکنولوژی است که آنها را مقرونبهصرفه نمیکند.»
نانوتکنولوژی به ما اجازه میدهد تا ساختار تازهای را در سطح اتم با خصوصیات ویژه طراحی کنیم که میتواند در تولید و ذخیرهسازی انرژی، استفاده شود. بزرگترین مانع در مقابل توسعه نانوتکنولوژی برای کمک به محیط زیست، گران بودن منابع و مواد اصلی آن است. فرح عالیمقام میگوید: «با شرایط امروز، هنوز نمیتوانیم راهحلی برای افزایش بهرهوری موردنیاز در این زمینه پیدا کنیم. به همین دلیل، موادی که برای ساخت این سیستم و به عملآوردن، تولید و نصب آن نیاز است، به شدت گران تمام میشود. پس نمیتواند با ابزار تولید انرژی موجود در بازار، رقابت کند.»
فرح عالیمقام که سالهاست در زمینه روشهای استفاده از نانو در محیط زیست پژوهش کرده، میگوید: «به نظر من بخشی که میتواند استفاده از نانوتکنولوژی در محیط زیست را فعالتر و بهینهتر کند، با افزایش پژوهشها در زمینه پیداکردن جایگزینهایی برای سوخت، به دست میآید. همینطور راههایی که به رقابتپذیرکردن شرایط این علم در بازار انرژیهای فسیلی مثل نفت و زغالسنگ، بیانجامد.»
او تاکید میکند در چنین شرایطی نانوتکنولوژی میتواند رقیب سرسختی برای انرژیهای فسیلی محسوب شود: «نانوتکنولوژی به شکل چشمگیری پتانسیل و توان کاستن از تولید، ذخیرهسازی و استفاده بیرویه از انرژی را دارد. زمان زیادی لازم است تا با توسعه مواد جدید، دستکاری مواد و اختراع و اکتشافهای پیدرپی نانو را برای انرژیهای نو به کار بگیریم. به نظر من با نوآوریهایی که در مواد و تکنولوژیهای تازه در مراکز تحقیقاتی زیستمحیطی انجام میشود، توان و استفاده بیشتر از فنآوریهای تازهتر، قابل اعتمادتر و امنتری برای محیط زیست وجود دارد. فقط نیاز به سرمایهگذاری بیشتر دولتهاست.»
با وجود این همه مانع اما این پژوهشگر میگوید روزی را میبیند که استفاده از نانو برای کاهش آلودگی محیط زیست، رواج پیدا میکند: «با اینکه معتقدم دولتها باید فعالتر شوند و بودجه بیشتری برای استفاده از این نوع فنآوریها و تکنولوژیها در زمینه محیط زیست در نظر بگیرند، در مورد آینده این علم امیدوارم. دولتها باید شرایط رقابت منصفانه را با در نظر گرفتن معافیتهای مالیاتی برای استفاده از فنآوریها نو و انرژیهای تجدیدپذیر در نظر بگیرند.»