در برنامه بیستوپنجم محیط زیست رادیو فردا از زایندهرود میشنوید که گفته میشود، برای زندهشدن به آلمانیها سپرده شده است. همینطور از طرحی برای کاهش ۳۰ درصدی انتشار کربن توسط نیروگاههای برق در ۱۵ سال آینده در آمریکا و تاثیر آن بر بقیه کشورها میگوییم.
بحران زایندهرود
زایندهرود به معنی دهندهزندگی، است اما سالهاست که این بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران که بخش زیادی از آن در یکی از زیباترین استانهای ایران، اصفهان جریان داشت، چندان سرشار از زندگی نیست، چه برسد زندگی هم بدهد.
وضعیت زایندهرود در شرایطی است که اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید، خشک شدناش که روزی نماد سرزندگی در ادبیات و فرهنگ ما بوده، شایسته ایران نیست. این خشکی و بیسامانی و مشکلاتی که این زایندهرودی که از زاگرس سرچشمه میگیرد، از کجاست؟
خسرو بندری، کارشناس طرحهای توسعه منابع آب وخاک و کشاورزی که در مورد این رودخانه هم پژوهش و کار کرده، سه نوع مشکل را در این مورد مطرح میکند: «یکی از این مشکلات افزایش جمعیت است، ظرف ۳۰ سال گذشته، جمعیت است که در اصفهان سه برابر شده است. افزوده شدن جمعیت، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و رودخانه زایندهرود را به حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب در سال، افزایش داده است. مشکل دوم، آب صنعتی است که بارزترین آن فولاد مبارکه است که ۲۷ میلیون متر مکعب آب در سال استفاده میکند. سومین مشکل هم که متاسفانه رقم بزرگتری است، مربوط میشود به پنج و هفت مترمکعب آب در ثانیه، یعنی در مجموع ۱۲ مترمکعب آب در هر ثانیه که برای آب شرب یزد و کاشان و قم انتقال می یابد. این معادل ۳۸۰ میلیون مترمکعب آب در سال است. این آب نیاز ۴۰ هزار هکتار اراضی اصفهان را تامین میکرد و حدود ۴۰ هزار هکتار آبی را که باید در اصفهان برای کشاورزی مصرف میشد، از این استان گرفته است. در میان این سه عامل، کمترین نقش را بخش صنعت دارد اما بیشترین صحبت و تاکید درباره این بخش در جریان است.»
اسفند ماه سال ۱۳۹۱ همین چند ماه پیش بود که تعدادی از کشاورزان شرق استان اصفهان به انتقال آب این رود به بقیه استانهای شرقی ایران اعتراض کردند. این انتقال یکی از راهحلهای مبارزه با کمآبی در این منطقه بود که دولت در پیش گرفته بود. اما نکام ماند و خسرو بندری که سابقه مدیریت پروژه طرح توسعه نیشکر رودخانه کارون را هم دارد؛ مثل برخی دیگر از کارشناسان آب، که این روش را غیرفنی و عجولانه میدانند، در این موقعیت از کلمه خوشبختانه استفاده میکند: «پنج، شش ماه پیش اصرار عجیبی بود برای اینکه آب سرشاخههای کارون را از بالای کوههای زاگرس به سرشاخههای زایندهرود در چهارمحال و بختیاری برگردانند، این کار به طور درستی در سال ۱۳۳۳ انجام شده است، ولی متاسفانه آخرین بار انتقال یک هزار و ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب از تونل بهشت آباد بود که خوشبختانه متوقف شده است.»
روش مدیریت منابع آب یکی از مواردی است که بسیاری از کارشناسان در این زمینه معتقدند، ایران در آن مشکل دارد؛ مشکل بسیار جدی که یکی از بزرگترین دلایل بحران آب و کمآبی در ایران را به وجود آورده است. شاید همین مشکل است که گفته میشود پای آلمانیها را باز کرده. خبرهای خبرگزاریهای ایران حاکی از این است که یک گروه آلمانی برای حل معضل زایندهرود بعد از سالها تحقیق، همچنان اصفهان را زیرنظر دارند.
برخی خبرها حاکی است که مدیرکل توسعه پایدار، تغییر آب و هوا و انرژی وزارت علوم و تحقیقات آلمان به اصفهان رفته و بعد از بازدید از زایندهرود تایید کرده که احیای زاینده رود به شرکتهای آلمانی سپرده شده است.
خسرو بندری که در آمریکا زندگی میکند از اثرات کمبود آب در این استان میگوید: «اولین اثر کمبود آب، کاهش تولیدات کشاورزی و فقر روستاییان است که تنشهای اجتماعی را موجب شده است. رطوبت نسبی هوا به دلیل خشکی طولانی مدت رودخانه زایندهرود، کاهش پیدا کرده است. این از نظر سلامت مردم مشکلآفرین است. حتی حفظ آثار باستانیای که در آن منطقه وجود دارد سختتر میشود چون به دلیل خشکی هوا، «هوازده» میشوند. سوم آنکه وقتی رودخانه زایندهرود، خشک است، اثرات منفی روی توریسم که صنعت بسیار مهمی در اصفهان به شمار میرود، برجای میگذارد.»
مدیریت نادرست آب در ایران؛ بزرگترین بحران زایندهرود
استاندار اصفهان میگوید اگر سالانه ۱۰ درصد در مصرف آب در بخش کشاورزی استان صرفهجویی شود، زایندهرود در پنج سال آینده احیا خواهد شد.
اما به گفته خسرو بندری، این شرایط راهحلهای دیگری هم دارد که میتواند با کمک متخصصان آلمانی اجرا شود: «آن طور که من متوجه شدهام، بیشتر تاکید بر آب و فاضلاب شهری است. این شرایط ضمن آنکه مفید است، ولی شاید به اندازه پارامترهای دیگر اهمیت نداشته باشد. شاید بهترین کاری که آنها میتوانند انجام دهند، کمک به مطالعه مهندسان ایرانی و کمک به انجام مطالعه طرح جامع توسعه و مدیریت منابع آب زایندهرود باشد.»
او ادامه میدهد: «مسالهای که در ایران وجود دارد، بیشتر مشکل مدیریتی است. به هیچوجه دانش مدیریت در آن به کار برده نشده است و متاسفانه سازمان برنامه را هم که یک نهاد برنامه ریزی بوده، بستهاند. به نظرم کشور آلمان مهمترین کاری که میتواند بکند، این است که کمک کند تا کار مطالعاتی همراه با تامین شبکههای آبیاری تحت فشار در دشت اصفهان، اجرا شود و مدریت منابع آب یعنی چگونگی بهرهبرداری آب را اجرایی کند.»
این متخصص و مهندس مشاور در زمینه پروژههای آبی در ایران، همچنین پیشنهادهایی را مطرح میکند که بر اساس پژوهشهایش میتواند به زایندهرود کمک کند: «دیگر نمیتوان ۳۸۰ میلیون مترمکعب آبی را که به شهرهای یزد، کاشان و قم تخصیص داده شده، قطع کرد، چرا که به این آب وابسته شدهاند. طرح انتقال آب کارون از بهشتآباد هم متوقف شده است که امیدوارم هرگز اجرایی نشود، چون کار بسیار اشتباهی است. مهمترین مسالهای که الان وجود دارد این است که راندمان آبیاری کشاورزی در دشت اصفهان و اغلب نقاط ایران حداکثر، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. اما اگر سیستمهای تحت فشار و مداربسته عمومی بشود، به تامین آب مردم کمک خیلی زیادی میکند و از سوی دیگر کشاورزان میتوانند تولید بهتری داشته باشند. به نظرم آلمان میتواند در تامین مواد اولیه سیستمهای آبیاری تحت فشار کمک کند، تکنولوژی این سیستمها در ایران وجود دارد ولی همه اینها تحت عنوان طرح جامع مدیریت منابع آب زاینده رود، قابل اجراست.»
استاندار اصفهان میگوید حضور آلمانیها در این شهر برای پرآب کردن زایندهرود است. موضوعی که بعضی از اصفهانیها به شکل یک آرزو به آن نگاه میکنند. آرزویی که از جمله با مدیریت علمی و پیشرفته منابع آب، به واقعیت میپیوندد.
آمریکا یکی از بزرگترین قدمهای حفاظت از محیط زیست را برمیدارد
آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا هفته پیش از طرحی برای کاهش ۳۰ درصدی انتشار کربن توسط نیروگاههای برق در ۱۵ سال آینده، پرده برداشت که باعث کاهش گازهای گلخانهای میشود. این طرح پیشنهادی البته اعتراضهای زیادی رو در پی داشته چون کسانی هستند که معتقدند اجرای این طرح منجر به افزایش بهای برق و بیکاری در کشور میشود. در حال حاضر۱۰ ایالت، به همین میزان، انتشار کربن نیروگاههای خود را کاهش دادهاند که عواقب اقتصادی چشمگیری نداشته است.
۴۹ ایالت در آمریکا موظف هستند که نسبت به میزان آلایندهها در سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۳۰ میلادی، میزان آلایندههایشان را که بر اثر تولید برق در نیروگاهها به وجود میآید، ۳۰ درصد کاهش دهند.
این برنامه که باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا به شدت از آن پشتیبانی میکند، چقدر سودآور است؟ هاتف مدنی، استاد کالج سلطنتی سوئد در رشته مدیریت انرژی بر سودآور بودن بخش زیستمحیطی این طرح تاکید دارد که میتواند مشوق بقیه کشورها باشد:« میتوان گفت که مسلما برای نیروگاههایی که در حال حاضر به سوختهای فسیلی به خصوص زغال سنگ، کار میکنند، بیشتر ضرر است تا اینکه سودی داشته باشد. اثری که در کوتاه مدت برجا می گذارد، این است که احتمالا قیمت برق را بالا میبرد، اما بر اساس محاسبهای که انجام دادهاند، حدودا ۹ میلیارد دلار هزینه خواهند داشت که یک قسمت از این هزینه را باید نیروگاههای سوخت فسیلی و یک بخش دیگر را مصرفکنندگان برق آمریکایی بپردازند.»
او ادامه میدهد: «مهم این است که برآورد میکنند تا پایان سال ۲۰۳۰، ۵۰ تا ۸۰ میلیارد دلار سود خواهند داشت و قسمت عمده این سود برای این است که داشت که میتوانند سلامت مردم را تامین کنند. قسمت خیلی کمی از این سود ۵۰ تا ۸۰ میلیارد دلاری، به مساله گرمایش زمین بازمیگردد که یک مساله جهانی است و سود آن به تمام جهان خواهد رسید. اما قسمت عمده این سود، بازمیگردد به اینکه مردم سالمتری خواهیم داشت و این نقطه عطف این قانون است که برای اولین بار توانستهاند یک مساله ملی را در سطح جهانی مطرح کنند و بگویند در سطح جهانی می توانیم مردم سالمتری داشته باشیم و هزینهها را اینگونه کاهش دهند.»
تا سال ۲۰۱۶ هر ایالت در آمریکا، باید برنامه خودش را ارائه دهد که چطور میخواهد به سقف مشخصشده برای تولید آلایندهها از طریق تولید برق برسد. در ایالتهایی که کارگران زغالسنگ بیشتر زندگی میکنند و نیروگاهها با زغالسنگ اداره میشود، تلاشهایی برای جلوگیری از پیادهشدن این طرح انجام میشود.
هاتف مدنی، از آیندهنگری در این طرح میگوید که به وضعیت محیط زیست آمریکا کمک خواهد کرد:»آمریکا دری را گشوده تا کشورهای مختلف دنیا بتوانند به توافق بهتری دست پیدا کنند. اینکه آمریکا یک حرکت بزرگ را به عنوان یکی از بزرگترین آلایندهها در دنیا، شروع کرده، سیگنال مهمی را به دیگر کشورهای بزرگ و آلودهکننده دنیا مثل چین میفرستد. دقیقا زمانی که آمریکا اعلام کرد قصد دارد این قانون را به اجرا بگذارد، یک روز بعد، چین اعلام کرد که میخواهد سقفی را برای آلایندههای خود در سطح ملی تعیین کند و به دنبال این سقف هستند. این نشان میدهد که یک حرکت بزرگ در حال آغاز است و آمریکا میتواند نقش بزرگی در این حرکت داشته باشد. گام بعدی، چین و هند خواهند بود و به کشورهای کوچکتر آلودهکننده خواهد رسید.»
طرح کاهش انتشار کربن توسط نیروگاههای برق آمریکا؛ درس بزرگی برای ایران
در همین شرایط در ایران، محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل محیط زیست استان تهران گفته است، کاهش صنایع آلاینده، اولویت نخست برنامههای کنترل تغییرات اقلیمی در کشور است.
هاتف مدنی معتقد است، ایران میتواند از این شرایط استفاده کند: «درس بزرگی برای ایران است. ما کشور نفتخیزی هستیم، بزرگترین منبع گاز دنیا را داریم ولی نباید به موضوع به شکل کوتاه مدت نگاه کنیم. نباید نگاه سطحی و در حد سود چند ساله داشته باشیم. ما هم اگر محاسبه کنیم و سلامتی مردم را در اولویت نخست قرار بدهیم، جایگزینهای بهتری برای سوختهای فسیلی پیدا میکنیم و به افزایش راندمان نیروگاهها و جایگزینی نیروگاههای سوخت فسیلی با نیروگاههای سوختهای پاکتر و تمیزتر فکر میکنیم و این تغییرات را شروع میکنیم.اگر بلند مدت نگاه کنیم و به سلامتی مردم توجه کنیم، میتوانیم هزینهها را برگردانیم و در نهایت سود بیشتری نصیب جامعه کنیم.»
به گفته این پژوهشگر در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر در سوئد، ایران باید علاوه به نگاه به تلاش امروز آمریکا، به دیروز چین هم توجه کند: «ما الان در دوران رکود هستیم و توجهمان به انرژیهای نو در اولویتهای بالا نیست. باید آماده باشیم و زمانی که از این رکود بیرون آمدیم مثل چینِ ۱۵ سال قبل نباشیم. وقتی دوران رونق چین شروع شد، دیگر به تنها چیزی که فکر نمیکردند محیط زیست بود. چون احساس می کردند مردم در حال پولدارترشدن هستند و اوضاع اقتصای مردم بهتر شده است. اما الان اوضاع چین از نظر محیط زیست، وضعیت خیلی به هم ریختهای دارند و الان تازه به این فکر افتادهاند که دیگر نمیتوان اینگونه پیش رفت، ما باید آماده باشیم که همزمان با توسعه به بحث درباره محیطزیست هم بپردازیم.»
اعتراضها در آمریکا در مورد این طرح پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت محیط زیست آرامآرام جدیتر میشود اما برخی هم معتقدند این کار میتواند به عنوان میراثی از دولت باراک اوباما برای محیط زیست آمریکا باقی بماند و بقیه کشورها را هم با خود همراه کند.
بحران زایندهرود
زایندهرود به معنی دهندهزندگی، است اما سالهاست که این بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران که بخش زیادی از آن در یکی از زیباترین استانهای ایران، اصفهان جریان داشت، چندان سرشار از زندگی نیست، چه برسد زندگی هم بدهد.
وضعیت زایندهرود در شرایطی است که اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید، خشک شدناش که روزی نماد سرزندگی در ادبیات و فرهنگ ما بوده، شایسته ایران نیست. این خشکی و بیسامانی و مشکلاتی که این زایندهرودی که از زاگرس سرچشمه میگیرد، از کجاست؟
خسرو بندری، کارشناس طرحهای توسعه منابع آب وخاک و کشاورزی که در مورد این رودخانه هم پژوهش و کار کرده، سه نوع مشکل را در این مورد مطرح میکند: «یکی از این مشکلات افزایش جمعیت است، ظرف ۳۰ سال گذشته، جمعیت است که در اصفهان سه برابر شده است. افزوده شدن جمعیت، برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و رودخانه زایندهرود را به حدود ۱۰۰ میلیون متر مکعب در سال، افزایش داده است. مشکل دوم، آب صنعتی است که بارزترین آن فولاد مبارکه است که ۲۷ میلیون متر مکعب آب در سال استفاده میکند. سومین مشکل هم که متاسفانه رقم بزرگتری است، مربوط میشود به پنج و هفت مترمکعب آب در ثانیه، یعنی در مجموع ۱۲ مترمکعب آب در هر ثانیه که برای آب شرب یزد و کاشان و قم انتقال می یابد. این معادل ۳۸۰ میلیون مترمکعب آب در سال است. این آب نیاز ۴۰ هزار هکتار اراضی اصفهان را تامین میکرد و حدود ۴۰ هزار هکتار آبی را که باید در اصفهان برای کشاورزی مصرف میشد، از این استان گرفته است. در میان این سه عامل، کمترین نقش را بخش صنعت دارد اما بیشترین صحبت و تاکید درباره این بخش در جریان است.»
اسفند ماه سال ۱۳۹۱ همین چند ماه پیش بود که تعدادی از کشاورزان شرق استان اصفهان به انتقال آب این رود به بقیه استانهای شرقی ایران اعتراض کردند. این انتقال یکی از راهحلهای مبارزه با کمآبی در این منطقه بود که دولت در پیش گرفته بود. اما نکام ماند و خسرو بندری که سابقه مدیریت پروژه طرح توسعه نیشکر رودخانه کارون را هم دارد؛ مثل برخی دیگر از کارشناسان آب، که این روش را غیرفنی و عجولانه میدانند، در این موقعیت از کلمه خوشبختانه استفاده میکند: «پنج، شش ماه پیش اصرار عجیبی بود برای اینکه آب سرشاخههای کارون را از بالای کوههای زاگرس به سرشاخههای زایندهرود در چهارمحال و بختیاری برگردانند، این کار به طور درستی در سال ۱۳۳۳ انجام شده است، ولی متاسفانه آخرین بار انتقال یک هزار و ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب از تونل بهشت آباد بود که خوشبختانه متوقف شده است.»
روش مدیریت منابع آب یکی از مواردی است که بسیاری از کارشناسان در این زمینه معتقدند، ایران در آن مشکل دارد؛ مشکل بسیار جدی که یکی از بزرگترین دلایل بحران آب و کمآبی در ایران را به وجود آورده است. شاید همین مشکل است که گفته میشود پای آلمانیها را باز کرده. خبرهای خبرگزاریهای ایران حاکی از این است که یک گروه آلمانی برای حل معضل زایندهرود بعد از سالها تحقیق، همچنان اصفهان را زیرنظر دارند.
برخی خبرها حاکی است که مدیرکل توسعه پایدار، تغییر آب و هوا و انرژی وزارت علوم و تحقیقات آلمان به اصفهان رفته و بعد از بازدید از زایندهرود تایید کرده که احیای زاینده رود به شرکتهای آلمانی سپرده شده است.
خسرو بندری که در آمریکا زندگی میکند از اثرات کمبود آب در این استان میگوید: «اولین اثر کمبود آب، کاهش تولیدات کشاورزی و فقر روستاییان است که تنشهای اجتماعی را موجب شده است. رطوبت نسبی هوا به دلیل خشکی طولانی مدت رودخانه زایندهرود، کاهش پیدا کرده است. این از نظر سلامت مردم مشکلآفرین است. حتی حفظ آثار باستانیای که در آن منطقه وجود دارد سختتر میشود چون به دلیل خشکی هوا، «هوازده» میشوند. سوم آنکه وقتی رودخانه زایندهرود، خشک است، اثرات منفی روی توریسم که صنعت بسیار مهمی در اصفهان به شمار میرود، برجای میگذارد.»
مدیریت نادرست آب در ایران؛ بزرگترین بحران زایندهرود
استاندار اصفهان میگوید اگر سالانه ۱۰ درصد در مصرف آب در بخش کشاورزی استان صرفهجویی شود، زایندهرود در پنج سال آینده احیا خواهد شد.
اما به گفته خسرو بندری، این شرایط راهحلهای دیگری هم دارد که میتواند با کمک متخصصان آلمانی اجرا شود: «آن طور که من متوجه شدهام، بیشتر تاکید بر آب و فاضلاب شهری است. این شرایط ضمن آنکه مفید است، ولی شاید به اندازه پارامترهای دیگر اهمیت نداشته باشد. شاید بهترین کاری که آنها میتوانند انجام دهند، کمک به مطالعه مهندسان ایرانی و کمک به انجام مطالعه طرح جامع توسعه و مدیریت منابع آب زایندهرود باشد.»
او ادامه میدهد: «مسالهای که در ایران وجود دارد، بیشتر مشکل مدیریتی است. به هیچوجه دانش مدیریت در آن به کار برده نشده است و متاسفانه سازمان برنامه را هم که یک نهاد برنامه ریزی بوده، بستهاند. به نظرم کشور آلمان مهمترین کاری که میتواند بکند، این است که کمک کند تا کار مطالعاتی همراه با تامین شبکههای آبیاری تحت فشار در دشت اصفهان، اجرا شود و مدریت منابع آب یعنی چگونگی بهرهبرداری آب را اجرایی کند.»
این متخصص و مهندس مشاور در زمینه پروژههای آبی در ایران، همچنین پیشنهادهایی را مطرح میکند که بر اساس پژوهشهایش میتواند به زایندهرود کمک کند: «دیگر نمیتوان ۳۸۰ میلیون مترمکعب آبی را که به شهرهای یزد، کاشان و قم تخصیص داده شده، قطع کرد، چرا که به این آب وابسته شدهاند. طرح انتقال آب کارون از بهشتآباد هم متوقف شده است که امیدوارم هرگز اجرایی نشود، چون کار بسیار اشتباهی است. مهمترین مسالهای که الان وجود دارد این است که راندمان آبیاری کشاورزی در دشت اصفهان و اغلب نقاط ایران حداکثر، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است. اما اگر سیستمهای تحت فشار و مداربسته عمومی بشود، به تامین آب مردم کمک خیلی زیادی میکند و از سوی دیگر کشاورزان میتوانند تولید بهتری داشته باشند. به نظرم آلمان میتواند در تامین مواد اولیه سیستمهای آبیاری تحت فشار کمک کند، تکنولوژی این سیستمها در ایران وجود دارد ولی همه اینها تحت عنوان طرح جامع مدیریت منابع آب زاینده رود، قابل اجراست.»
استاندار اصفهان میگوید حضور آلمانیها در این شهر برای پرآب کردن زایندهرود است. موضوعی که بعضی از اصفهانیها به شکل یک آرزو به آن نگاه میکنند. آرزویی که از جمله با مدیریت علمی و پیشرفته منابع آب، به واقعیت میپیوندد.
آمریکا یکی از بزرگترین قدمهای حفاظت از محیط زیست را برمیدارد
آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا هفته پیش از طرحی برای کاهش ۳۰ درصدی انتشار کربن توسط نیروگاههای برق در ۱۵ سال آینده، پرده برداشت که باعث کاهش گازهای گلخانهای میشود. این طرح پیشنهادی البته اعتراضهای زیادی رو در پی داشته چون کسانی هستند که معتقدند اجرای این طرح منجر به افزایش بهای برق و بیکاری در کشور میشود. در حال حاضر۱۰ ایالت، به همین میزان، انتشار کربن نیروگاههای خود را کاهش دادهاند که عواقب اقتصادی چشمگیری نداشته است.
۴۹ ایالت در آمریکا موظف هستند که نسبت به میزان آلایندهها در سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۳۰ میلادی، میزان آلایندههایشان را که بر اثر تولید برق در نیروگاهها به وجود میآید، ۳۰ درصد کاهش دهند.
این برنامه که باراک اوباما، رییسجمهوری آمریکا به شدت از آن پشتیبانی میکند، چقدر سودآور است؟ هاتف مدنی، استاد کالج سلطنتی سوئد در رشته مدیریت انرژی بر سودآور بودن بخش زیستمحیطی این طرح تاکید دارد که میتواند مشوق بقیه کشورها باشد:« میتوان گفت که مسلما برای نیروگاههایی که در حال حاضر به سوختهای فسیلی به خصوص زغال سنگ، کار میکنند، بیشتر ضرر است تا اینکه سودی داشته باشد. اثری که در کوتاه مدت برجا می گذارد، این است که احتمالا قیمت برق را بالا میبرد، اما بر اساس محاسبهای که انجام دادهاند، حدودا ۹ میلیارد دلار هزینه خواهند داشت که یک قسمت از این هزینه را باید نیروگاههای سوخت فسیلی و یک بخش دیگر را مصرفکنندگان برق آمریکایی بپردازند.»
او ادامه میدهد: «مهم این است که برآورد میکنند تا پایان سال ۲۰۳۰، ۵۰ تا ۸۰ میلیارد دلار سود خواهند داشت و قسمت عمده این سود برای این است که داشت که میتوانند سلامت مردم را تامین کنند. قسمت خیلی کمی از این سود ۵۰ تا ۸۰ میلیارد دلاری، به مساله گرمایش زمین بازمیگردد که یک مساله جهانی است و سود آن به تمام جهان خواهد رسید. اما قسمت عمده این سود، بازمیگردد به اینکه مردم سالمتری خواهیم داشت و این نقطه عطف این قانون است که برای اولین بار توانستهاند یک مساله ملی را در سطح جهانی مطرح کنند و بگویند در سطح جهانی می توانیم مردم سالمتری داشته باشیم و هزینهها را اینگونه کاهش دهند.»
تا سال ۲۰۱۶ هر ایالت در آمریکا، باید برنامه خودش را ارائه دهد که چطور میخواهد به سقف مشخصشده برای تولید آلایندهها از طریق تولید برق برسد. در ایالتهایی که کارگران زغالسنگ بیشتر زندگی میکنند و نیروگاهها با زغالسنگ اداره میشود، تلاشهایی برای جلوگیری از پیادهشدن این طرح انجام میشود.
هاتف مدنی، از آیندهنگری در این طرح میگوید که به وضعیت محیط زیست آمریکا کمک خواهد کرد:»آمریکا دری را گشوده تا کشورهای مختلف دنیا بتوانند به توافق بهتری دست پیدا کنند. اینکه آمریکا یک حرکت بزرگ را به عنوان یکی از بزرگترین آلایندهها در دنیا، شروع کرده، سیگنال مهمی را به دیگر کشورهای بزرگ و آلودهکننده دنیا مثل چین میفرستد. دقیقا زمانی که آمریکا اعلام کرد قصد دارد این قانون را به اجرا بگذارد، یک روز بعد، چین اعلام کرد که میخواهد سقفی را برای آلایندههای خود در سطح ملی تعیین کند و به دنبال این سقف هستند. این نشان میدهد که یک حرکت بزرگ در حال آغاز است و آمریکا میتواند نقش بزرگی در این حرکت داشته باشد. گام بعدی، چین و هند خواهند بود و به کشورهای کوچکتر آلودهکننده خواهد رسید.»
طرح کاهش انتشار کربن توسط نیروگاههای برق آمریکا؛ درس بزرگی برای ایران
در همین شرایط در ایران، محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل محیط زیست استان تهران گفته است، کاهش صنایع آلاینده، اولویت نخست برنامههای کنترل تغییرات اقلیمی در کشور است.
هاتف مدنی معتقد است، ایران میتواند از این شرایط استفاده کند: «درس بزرگی برای ایران است. ما کشور نفتخیزی هستیم، بزرگترین منبع گاز دنیا را داریم ولی نباید به موضوع به شکل کوتاه مدت نگاه کنیم. نباید نگاه سطحی و در حد سود چند ساله داشته باشیم. ما هم اگر محاسبه کنیم و سلامتی مردم را در اولویت نخست قرار بدهیم، جایگزینهای بهتری برای سوختهای فسیلی پیدا میکنیم و به افزایش راندمان نیروگاهها و جایگزینی نیروگاههای سوخت فسیلی با نیروگاههای سوختهای پاکتر و تمیزتر فکر میکنیم و این تغییرات را شروع میکنیم.اگر بلند مدت نگاه کنیم و به سلامتی مردم توجه کنیم، میتوانیم هزینهها را برگردانیم و در نهایت سود بیشتری نصیب جامعه کنیم.»
به گفته این پژوهشگر در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر در سوئد، ایران باید علاوه به نگاه به تلاش امروز آمریکا، به دیروز چین هم توجه کند: «ما الان در دوران رکود هستیم و توجهمان به انرژیهای نو در اولویتهای بالا نیست. باید آماده باشیم و زمانی که از این رکود بیرون آمدیم مثل چینِ ۱۵ سال قبل نباشیم. وقتی دوران رونق چین شروع شد، دیگر به تنها چیزی که فکر نمیکردند محیط زیست بود. چون احساس می کردند مردم در حال پولدارترشدن هستند و اوضاع اقتصای مردم بهتر شده است. اما الان اوضاع چین از نظر محیط زیست، وضعیت خیلی به هم ریختهای دارند و الان تازه به این فکر افتادهاند که دیگر نمیتوان اینگونه پیش رفت، ما باید آماده باشیم که همزمان با توسعه به بحث درباره محیطزیست هم بپردازیم.»
اعتراضها در آمریکا در مورد این طرح پیشنهادی برای بهتر شدن وضعیت محیط زیست آرامآرام جدیتر میشود اما برخی هم معتقدند این کار میتواند به عنوان میراثی از دولت باراک اوباما برای محیط زیست آمریکا باقی بماند و بقیه کشورها را هم با خود همراه کند.