معمولاً موضعگیریهایش جای چندانی برای اما و اگر باقی نمیگذارد؛ تا آن حد که اگر لازم بداند، در گیر و دار مناقشه بزرگ انتخاباتی، بدون تعارف یک طرف دعوا را میگیرد و شمردهشمرده و با صراحت میگوید «نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است».
اما حالا یکی دو سالی میشود که موضعگیریهای آیتالله خامنهای درباره مذاکرات اتمی، بر خلاف معمول چندان شفاف نبوده است.
از «نرمش قهرمانانه» میگوید؛ اما کمی بعدتر بذر نومیدی بر مذاکرات میپاشد که: «گفتوگوها به جایی نمیرسد». بر حمایت از تیم ایرانی در مذاکرات با آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی پای میفشارد؛ اما همزمان بر همان تیم نهیب میزند که: «یک عده سعی نکنند چهره آمریکا را بزک کنند». میگوید مذاکره کنید و در مذاکرات جدی باشید؛ اما خودش به عنوان سکاندار اصلی نظام و برنامه اتمیاش، میگوید خوشبین نیست.
اکنون یک هفته پس از آن که ماراتن نفسگیر مذاکرات در بالاترین سطوح دیپلماتیک، به تفاهم لوزان بین ایران و قدرتهای جهانی انجامید، تا زلزلهای خبری را رقم بزند، رهبر جمهوری اسلامی در واکنشی دیرهنگام میگوید «کاری انجام نشده که بخواهم موضعگیری کنم».
او روز پنجشنبه در قبال اتفاقی که یک هفته پیش بسیاری از ایرانیان را برای پایکوبی به کوچه و خیابان کشید، موضعی خنثی گرفت و گفت که نه موافق آن است و نه مخالف؛ تبریک گفتن هم بیمعنی است.
این در حالی است که حمایت و قدردانی عدهای از بلندپایهترین مقامات جمهوری اسلامی از تیم مذاکرهکننده هستهای و تفاهم لوزان، در نگاه شماری از ناظران به معنای خشنودی آیتالله خامنهای تعبیر شدهبود؛ بهویژه حمایت چهرههای نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی مانند محمد فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، علی لاریجانی رئیس مجلس، برادرش صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، و حتی محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
چرا آیتالله خامنهای درباره مذاکرات بهروشنی موضع موافق یا مخالف نمیگیرد؟ آیا او تغییر موضع دادهاست؟ تفاهم هستهای بر رهبر جمهوری اسلامی تحمیل شد، یا با همدلی او به سرانجام رسید؟ سپاه کجای این معادله است و فضای سیاست خارجی از این پس به کدام سو میرود؟
این پرسشهایی بود که این هفته در برنامه ساعت ششم با مخاطبان رادیو فردا و مرتضی کاظمیان، فعال ملی مذهبی و تحلیلگر سیاسی، در میان گذاشتیم.