هفتهای که گذشت، خبرگزاری ها و روزنامه ها حتی تلگرام و توئیتر پر بود از آمار و ارقامی در مورد حضور زنان در شوراهای شهر و روستا در ایران،این که ۱۸ هزار زن در برابر ۲۶۹ هزار مرد، به میدان رقابت وارد شدند و بیش از۶ هزار زن در شهرها و مابقی یعنی حدود ۱۱ هزار زن هم در روستاها در این مبارزه نفسگیر شرکت کردند.
این در حالی بود که چهار سال پیش و دردوره چهارم۱۲ هزار زن کاندیدا شده بودند و در حال حاضر،۳ هزار زن به عنوان عضو اصلی و یک هزار و ۵۴۴ زن نیز به عنوان دهیار در شهر و روستاها مشغول به کارند.
روزنامه ایران روز دوشنبه هشتم خرداد ماه در گزارشی نوشت:« بررسیهای خبرنگار «ایران» نشان میدهد بر خلاف انتظار میزان حضور زنان در شورای شهر پنجم در ۳۱ مرکز استان کشور در مقایسه با دوره قبل کاهش چشمگیری داشته است. به طوری که تعداد زنان راه یافته به شورای چهارم با کاهش ۳۶.۴ درصدی از ۶۶ نفر به ۴۲ نفر در سالجاری رسیده است و اکنون پرسشهای بیشماری را پیش روی فعالان سیاسی و زنان قرار داده است.»
به گزارش خبرگزاری ایلنا نیز به دنبال کاهش شدید تعداد زنان راه یافته به شورای پنجم، در ۱۶ مرکز استان، شوراها مردانهتر شده، در یازده مرکز استان از جمله تهران تعداد زنان افزایش یافته و در سه استان درصد حضور زنان تقریباً با دوره قبل برابر بوده است.
آن گونه که رسانه ها در ایران خبر دادند، استان سیستان و بلوچستان با آمار ۴۱۵ زن راهیافته به شورای شهر و روستا در صدر جدول مشارکت زنان قرار دارند. شورای شهر تهران هم رکوردهای پیشین خود را شکست و این بار با انتخاب شش زن با وجود کاهش تعداد اعضای شورای شهر، دو برابر صندلیهای شورای چهارم را در اختیار زنان قرار دادند. «شهربانو امانی انگنه»، «بهاره آروین»، «زهرا صدراعظم نوری»، «ناهید خداکرمی»، «زهرا نژادبهرام» و «الهام فخاری»، ۶ زن منتخبی هستند که دوره پنجم را به یک دوره طلایی برای افزایش مشارکت زنان در شوراها تبدیل کردهاند.
فاطمه گوارایی، فعال حقوق زنان در تهران میگوید که زنان به میدان آمدهاند تا حقوقشان را کسب کنند: «ما نمیتوانیم زنان را به عرصه جامعه بیاوریم ونیمی از بار جامعه بر دوش آنها باشد ولی نوبت به حق و حقوق و تغییر وضعیت و مناسبات که برسد بخواهیم آنها را در شرایط سنتی و بستهای نگه داریم . علیالخصوص در این دوره فعالان زنان نقش خیلی زیادی هم در روی کار آمدن آقای روحانی داشتند و هم درانتخابات شورای شهر تا زنان بتوانند درحق بر شهر نقش کلیدی داشته باشند. زیرا زنان هم در عرصه کلان سیاسی و هم در عرصه شهرها دارای مطالباتی هستند و خواستار برقراری مناسبات عادلانهتری نسبت به حقوق خودشان هستند.»
زنانی که نفر اول شهر شدند و رئیس شورا نشدند
حضور پرتعداد زنان در شوراها تنها اتفاق این دوره نبود. در شهرهای اردبیل، شهر کرد و بندرعباس، زنان نفرات اولی بودند که با بالاترین رای به شورای شهرشان راه یافتند. در مشهد رتبه دوم و سوم به زنان اختصاص پیدا کرد و در شیراز و یزد هم رتبه دوم را زنان کسب کردند . در قزوین نیز سه زن توانستند به شورای شهر راه پیدا کنند.
مهرداد درویش پور، جامعهشناس ساکن سوئد در مورد حضور پرتعداد زنان در شوراهای شهر میگوید: زنان از کاراز انتخاباتی برای طرح خواستههای مطالبهمحور در مورد حقوق زنان استفاده کردند و نیز در شوراهای شهر و روستا. اگر چه زنان نمیتوانند در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوند، با این که هنوز ساخت جامعه، انتخابات و حتی کاندیداها به شدت مردانه است، با این همه زنان از این فرصت استفاده کردند تا نشان دهند که خانهنشینی و تماشاچی بودن به موقعیت آنها کمکی نمیکند. »
اما نگاهی کنیم به تجربه زنانی که رای اول شهرشان را به دست آوردند . زیبا صالحپور در سال ۹۲ با بیش از ۳۵ هزار رای وارد آن شد. اما او گفته که به عنوان قدیمیترین عضو شورای شهر اهواز، شنیده است که بعضی از آقایان شورای شهر میگفتند«برای ما کسر شان دارد یک زن رئیس شورای شهر شود.»
این عضو شورای شهر اهواز به روزنامه کلید ملی گفته است:« دلیل اصلی رای نیاوردن من این است که آقایان اعتقاد به مدیرت زنان ندارند. و حتی می گفتند ما چطور حاضر شویم که رئیس ما یک زن باشد. این جملهای بود که بعضی آقایان که تعداد کمی هم بودند بیان می کردند و این دیدگاه را داشتند که یک زن نمی تواند و نباید مدیر باشد و ریاست شورا جایگاهی نیست که زنان بخواهند در آن قرار بگیرند.»
شاید همین دیدگاه سبب شده تا او دو دوره کاندیدای ریاست شورای شهر اهواز شود و البته هیچ گاه به آن دست نیابد. صدیقه وسمقی، عضو دور اول شورای شهر تهران ساکن سوئد در مورد تلاش زنان برای کسب جایگاهشان میگوید:«از مشروطه تا حالا زنان ایرانی تلاش میکنند؛ وضعیت کمی بهتر از گذشته شده اما واقعیت این است که هنوز راه درازی پیش رو داریم. حتی اصلاح طلبان، کسانی که ما فکر میکنیم، روشنفکرند، تحصیل کردهاند و حتی آرزویشان این است که اصلاحاتی در کشور انجام شود، به مساله زنان و حقوق زنان که میرسند خیلی ضعف دارند. یعنی هنوز آگاهی مردان نسبت به حقوق زنان، شخصیت و جایگاه آنها در کشور بسیار پایین است. من معتقدم آن قدر که زنان ما رشد فکری پیدا کردهاند و جلورفتهاند، مردان ما رشد نکردهاند.»
در حالی که بحث و گفت و گو در مورد زنان راهیافته به شوراهای شهر ادامه دارد، نگاهی به آماری که خبرآنلاین منتشر کرده نشان میدهد که از میان ۳۱ استان، درمیان اسامی اعضای شورای پنجم شهرهای بزرگی مانند ارومیه، اهواز، زنجان، سمنان، قم، سنندج، کرمانشاه، یاسوج و ساری هیچ زنی حضور ندارد و در ۱۸ مرکز استان دیگر نیز تعداد زنان کاهش یافته است. در هشت مرکز استان تعداد زنان تغییری نکرده و تنها در پنج مرکز استان تعداد زنان در شورای شهر افزایش یافته است.
آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملتدر مورد ضرورت سهمیه بندی برای مشارکت زنان در قانون به روزنامه ایران گفته است:« من معتقدم قانون انتخابات باید به نحوی اصلاح شود که این سهمیه جزو قانون شود. امروز در کشورهای همسایه ما مثل عراق و افغانستان ۳۰ درصد از کرسیهای پارلمان به موجب قانون به زنان اختصاص داده شده. در ایران هم در سالهای گذشته این امر در مجلس تصویب شد ولی در مجمع تشخیص مصلحت نظام با اختلاف دو رأی تصویب نشد.»
وقتی دو همسر یک مرد در انتخابات ثبتنام میکنند
حکایت روستاها اما حکایت دیگری است ، زهرا روستا گزارشگر روزنامه اعتماد در گزارشی که از سیستان و بلوچستان تهیه کرده نوشته است که از رقابتهای طايفهای و تلاش براي نگهداشتن اختيارات شورا در خانواده، تا نداشتن كارت پايان خدمت سربازی مردان در روستاهای دورافتاده كه زنان را وادار میكند به جای مردان ثبتنام كنند. ياركشیهای قومی و قبيلهای نيز نقش پررنگی در ترغيب مردان به ثبت نام زنان در انتخابات دارد. در يكي از روستاها مردی برای نگه داشتن قدرت شورا در خانواده خودش، «هر دو همسرش را به ثبت نام در انتخابات شوراها تشويق كرده است».
زهرا روستا همچنین از دختر دهیاری نوشته است که حضورش در سايه وجود پدری است كه به جای او در جلسات شركت میكند، برنامههای روستا را تنظيم میكند و از رفتوآمد مستقل دخترش به شهر خودداری میکند.