«دوازده به علاوه یک»، عنوان کتابی است از سعید کمالی دهقان، خبرنگار ایرانی روزنامه گاردین، که شامل سیزده گفتوگوی اختصاصی اوست با دوازده چهره ادبی و یک فیلمساز برجسته که از همین رو عنوان «دوازده به علاوه یک» برای آن انتخاب شده که از طرفی عنوانی دو سویه هم هست به این معنی که کتاب، گفتوگو با دوازده چهره خارجی را در کنار گفتوگویی با یک نویسنده ایرانی قرار میدهد.
کمالی دهقان که این گفتوگوها را در ایران و پیش از مهاجرت به بریتانیا انجام داده، چهرههای شاخصی چون ماریو بارگاس یوسا، ایزابل آلنده و دیوید لینچ را برای مصاحبه راضی کرده است.
نویسنده در مقدمه اشاره دارد که ارتباط خواننده ایرانی با این نویسندگان محدود به ترجمه آثارشان یا خواندن ترجمه گفتوگوهای آنهاست، از این رو تصمیم گرفته که با یافتن این چهرهها، گفتوگوهای اختصاصی ای انجام دهد و سرانجام به طور حضوری یا از راه دور موفق به گفتوگو با این چهرههای جهانی شده، که البته تفاوت این مصاحبهها با ترجمه گفتوگو با این چهرهها میتوانست در سوالاتی درباره ایران معنا و مفهوم بیشتری بیاید- که در برخی گفتوگوها این مهم منظور شده و در برخی دیگر فراموش.
در گفتوگوی اول با ماریو بارگاس یوسا، یکی از غولهای ادبیات آمریکای لاتین -که جایزه نوبلی هم در کارنامه دارد- نویسنده شور و شوق اش را از موفق شدن در انجام این گفتوگو پنهان نمی کند و حتی از بارگاس یوسا میخواهد که برای او یادداشتی کتبی در باب تائید انجام این گفتوگو بفرستد چون ممکن است «باور نکنند که با شما گفتوگو کردهام».
گفتوگو با بارگاس یوسا -که آشکارا نویسندهای است سیاسی- بیشتر معطوف به سیاست است و کمتر ادبیات (حتی زمانی که گفتوگو کننده میگوید حالا بحث را عوض کنیم و به ادبیات شما بپردازیم، باز ناخودآگاه گفتوگو خیلی زود به سیاست برمیگردد)، با این حال تک جملههایی از این گفتوگو در یاد میماند؛ از جمله حرف زدن در این باره که برای نویسنده تجربه بد معنا ندارد (چون از آن میتواند برای نوشتن بهره بگیرد) تا این حقیقت که موقع نوشتن به خواننده فکر نمیکند؛ و سرانجام این نویسنده سیاسی جملهای طلایی بر زبان میآورد: «تنها در کشورهایی با دموکراسیهای پیشرفته است که میشود از مزایای فراموش کردن سیاست برخوردار بود».
گفتوگو با پل استر، نویسنده آمریکایی ساختار متفاوتی از گفتوگوی قبلی دارد و سوالات متنوعتری را دربرمی گیرد؛ از «رویدادهای تصادفی» تا فرق قصه و رمان، از علاقه به نیویورک تا اشاره به ایران به عنوان کشوری که «سابقه ادبی طولانی دارد».
ای.ال. دکتروف دیگر نویسنده آمریکایی درباره همینگوی حرف میزند (نام همینگوی بیش از هر کس دیگری در این کتاب تکرار شده) و پس از صحبت درباره تاریخنویسی و رمان سیاسی، به مقایسه سینما و ادبیات میرسد.
اریک امانوئل اشمیت نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی از ترجمه آثارش به زبان فارسی مفتخر است و به طور مفصل درباره تصویری که از ایران در ذهن دارد حرف میزند. اشمیت درباره اهمیت ادبیات و ارزش افزودهاش بر فلسفه توضیح میدهد که در داستان -و زندگی روزمره- ما دائم در حال پرسیدن سوالات فلسفی هستیم.
املی نوتومب نویسنده بلژیکی راحت درباره خودش حرف میزند و معتقد است که حرف زدن درباره زندگی خصوصی همه چیز را راحتتر میکند، برای همین ابایی ندارد که بگوید نوبل برای نویسندگان بزرگ است و او آنقدرها جدی نیست!
ویسواوا شیمبورسکا شاعر لهستانی برنده جایزه نوبل، که راضی شده تا یکی از معدود گفتوگوهای تمام عمرش را با یک ایرانی انجام دهد در مذمت مصاحبه میگوید: «در این چند سال اخیر بیشترین عبارتی که من گفتهام این بوده که نمیدانم. به سنی رسیدهام که باید از نظر آگاهی آدم جاافتادهای باشم اما واقعیت این است که هیچ چیز نمیدانم. به نظر من بیشتر خرابکاریها و افتضاحات بشری را آدمهایی به بار آوردهاند که فکر میکردهاند میدانند.»
این شاعر کم حرف که در سال ۲۰۱۲ درگذشت، با سادگی تمام مفهوم شعر خوب را توضیح میدهد «به نظر من شعر خوب شعری است که هر کلمه آن در جای خودش قرار گرفته و نتوان کلمهای را با کلمه دیگری عوض کرد.»
گفتوگو با جان بارت نویسنده آمریکایی بسیار کوتاه است و به نظر میرسد که او حوصله چندانی برای حرف زدن درباره رمانی که پنجاه و سه سال قبل از این گفتوگو نوشته ندارد.
آلن دو باتن نویسنده کتاب پر سروصدای «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند»، در این گفتوگو ادعای عجیبی مطرح میکند در این باره که نثر مارسل پروست -معروف به جملات بسیار طولانی حتی در حد یک صفحه- پیچیده نیست: « تنها احمقها پیچیدهاند. باهوش واقعی کسی است که به سادگی کودک بنویسد».
تی.سی. بویل، دیگر نویسنده آمریکایی اما تنها نویسندهای است در این مجموعه که از رعایت نشدن کپی رایت ترجمه آثارش در ایران چندان راضی نیست و آن را بر زبان میآورد. در نهایت برخی سوال و جوابها در این گفتوگو کمی مکانیکی و گاه شعاری شده اند (از جمله حرف زدن درباره محیط زیست)، در حالی که گفتوگو با ایزابل آلنده، نویسنده شیلیایی، راحت تر و صمیمی تر به نظر میرسد.
اری دلوکا نویسنده ایتالیایی جوابهای رک و پوست کندهای در چنته دارد و برای آینده ادبیات هم نگران نیست:«ادبیات تا پایان دنیا هم ماجراهایی برای تعریف کردن دارد.»
گفتوگو با دیوید لینچ تنها سینماگر حاضر در این کتاب، با این که گفتوگوی جذابی است اما با باقی گفتوگوها تناسب ندارد و زنجیره کتاب را میگسلد؛ همین طور گفتوگو با اسماعیل فصیح -که از معدود گفتوگوهای این نویسنده دوست داشتنی است و اتفاقاً مصاحبه خوبی هم هست و ابعاد مختلفی از زندگی و آثار او را در برمی گیرد- چندان در ارتباط با باقی کتاب قرار نمیگیرد.
اساساً شاید تنها مشکل کتاب از روحیه روزنامهنگارانه مولف آن شکل میگیرد که اندکی با کار کتاب فرق دارد. کمالی دهقان احتمالاً گفتوگوهایش را با لینچ و فصیح دوست دارد و حاضر نیست از آنها دل بکند، اما این به قیمت تا حدی زیر سوال بردن ساختار کتاب -که میتوانست گفتوگوهای منسجمی با تعدادی از چهرههای ادبی جهان باشد- تمام شده است. همین طور توضیحات بعدی و عکسهای اسماعیل فصیح در انتها که باز با بقیه کتاب تناسب ندارد (عکس هیچ نویسنده دیگری جز فصیح در کتاب نیست).
به نظر میرسد چاپ این گفتوگوها -که بسیار خواندنی هستند و میتوانند هم خواننده حرفهای آشنا به آثار این نویسندگان و هم خواننده ناآشنا با این نویسندگان را به خود جلب کند- نیاز به یک ویرایش در قالب کتاب داشت؛ ویرایشی که ساختار همه گفتوگوها را یکسان میکرد (در شکل فعلی برخی به صورت سوال و جواب آمده اند و برخی با حذف سوالات) و مقدمهها -و یک مورد موخره- را از تکرار حرفهای داخل مصاحبه مصون میکرد، تا با کتاب یکدست تر و ماندگاری روبرو بودیم؛ هرچند در شکل فعلی هم کتاب خواندنی ای است که از جنبههای گوناگون میتواند مورد توجه علاقهمندان ادبیات قرار گیرد و از سویی کتاب یگانهای است در زبان فارسی درگفتوگو با چهرههای شناخته شده ادبی جهان.