اخیرا اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی ضمن سخنرانی خود در بیست و یکمین سالروز ملی صادرات اظهار داشت: «در مرحله فعلی اصرار داریم با کشورهای هدف به تفاهم برسیم تا مبادلات تجاریمان را با پول ملی انجام دهیم».
چند روزی از بیان این سخنان نگذشته و علیرغم اینکه برپایه پیمان جدید پولی میان ایران و ترکیه قرار بود، دلار از چرخه مبادله تجاری دو کشور حذف شود، اینک سید جلال ابراهیمی دبیرکل شورای مشترک بازرگانی ایران و ترکیه می گوید دلار از مبادلات دو کشور حذف نشده است.
البته سخنان جهانگیری مسبوق به سابقه است و در چارچوب همان چیزی است که «اقتصاد مقاومتی» خوانده میشود. چه چندی پیش علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار شرکت کنندگان در همایش سراسری فرماندهان سپاه پاسداران با اشاره به چیزی که «نقش الگو و آیندهساز ملت ایران در تحولات جهانی» می خواند ادعا کرد که: «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند ».
حتی پیش از این سخنان،محمود احمدی نژاد راه افراط پیموده و در پایان نشست سران اوپک در ریاض ، پایتخت پادشاهی سعودی، با اشاره به كاهش ارزش دلار در بازارهای جهانی گفت دلار فاقد ارزش اقتصادی است و کشورهای خریدار نفت تکه کاغذی بی ارزش (دلار آمریکا) را با نفت تعویض می کنند. البته در همان زمان، بانک مرکزی ایران، برای چندمین بار پس از، سقوط رژیم سابق- طرحی را برای جایگزینی دیگر ارزها بجای دلار ارائه کرد که مانند طرح های گذشته به فراموشی سپرده شد. آنچه ماند هزینه چنین شعارهای بود که اقتصاد ایران را تا کنون می آزارد.
شعار حذف دلار
پیمان پولی-تجاری ایران و ترکیه عمدتا بر پایه اقدامات شعاری بود. این شعار یک گارد و موضع گیری سیاسی از سوی دولت ترکیه نسبت به اقدامات اخیر دولت ترامپ و همزمان یک اقدام «ایدئولوژیک» از سوی ایران بود.
تا پیش بر سرکارآمدن دولت ترامپ، رابطه ایران و ترکیه بر سر مسائل منطقه ای نظیر سوریه و عربستان بسیار سرد و پر تنش شده بود.
اینک اما، با تغییر رویکرد دولت امریکا نسبت به برجام و در پی آن حملات لفظی ترامپ به رژیم ایران و همچنین سیاست واشتنگتن مبنی بر حمایت از کردهای سوریه در جنگ علیه داعش، هر دو حاکمیت ایران و ترکیه خود را نیازمند اتحادی-هر چند سیاسی و تبلیغاتی- علیه واشنگتن احساس می کنند.
بنابراین به محض کاهش فشار واشنگتن به ترکیه و ایران، کشمکش های آنها بر سر موضوعات منطقه ای نظیر بقای بشار اسد بر قدرت، که روابط آنها –پیش از این تیره کرده بود- سربازخوهد کرد. اما فارغ از دوری و نزدیکی سیاسی رژیمهای ایران و ترکیه اقتصاد دو کشور راه خود را میرود و بنابراین در صورتی که پیمان پولی-تجاری ایران و ترکیه دارای منطق علمی و کاربردی نباشد اجرائی نخواهد شد و به خاطره ها خواهد پیوست.
از عالم مجادله نظری، که بگذریم، پرسش اساسی را باید به بازرگانان و سرمایه گذاران ایرانی و ترکیه ای سپرد. در شرایطی که هر دو پول یعنی ریال و لیر با نوسان بسیار و در پایین ترین سطح ارزش نسبت به سبد ارزهای معتبر بین المللی قرار دارند، آیا بازرگانان و سرمایه گذاران ایرانی و ترکیه ریال و لیر را بر بکارگیری دلار ترجیح میدهند؟
چون شرط عملی شدن هر پیمان بازرگانی-پولی این است، آن پیمان بطور واقعی فایده و سودی را نصیب بازیگران عرصه بازرگانی و سرمایه گذاری نماید. در غیر آن صورت آن پیمان مغفول می ماند و به کناری نهاده میشود. البته این اقدام رژیم ایران- مبنی بر شعار حذف دلار از مبادلات اقتصادی- دارای سابقه طولانی است و علیرغم زیان بار بودن آن، حاکمیت ایران به دلایل شعاری و سیاسی و مصرف داخلی حاضر نیست از آن دست بکشد. پس از سقوط رژیم سابق، رژیم فعلی در کنار برخوردهای شعاری تلاش کرد که مثلا با سیاست گذاری های بانک مرکزی دلار را از معاملات تجاری خود حذف کند.
بارها بانک مرکزی و سایر نهادهای مربوطه تلاش کردند که این به قول رئیس دولت پیشین کاغذ بی ارزش سبز را از چرخه تجاری حذف کنند، اما در عمل اقتصاد ایران بیشتر دلاریزه شده است. در شرایط کنونی، کسبه و مردم کوچه و بازار هم در معاملات روزمره خود به قیمت دلار توجه دارند چه برسد به بازرگانان و سرمایه گذارانی که در عرصه جهانی دارای فعالیت هستند.
چنین چیزی پیش از این رواج نداشت و البته محصول بی ارزش شدن ریال به مثابه پول ملی از نظر روانی و اقتصادی بود. به همین دلیل است که جاپای دلار به مثابه وسیله اندازه گیری، مبادله و پس انداز جاپای خود را در اقتصاد ایران مستحکم تر شده است. اینک بازرگان و خانوار ایرانی برای حفظ ارزش سرمایه خود، پول ملی یعنی ریال را وامی نهد و دلار را به قیمت بالا می خرد و پس انداز می کند. چه میداند پول وطنی با توجه به تورم و تنش های داخلی و خارجی سیاسی ایران، آینده ای ندارد.
عالم واقعیت در مقابل عالم شعار
پول و -در اینجا دلار-دارای کارکردهای گوناگونی از قبیل وسیله اندازه گیری ارزش کالا و خدمات، وسیله ذخیره ارزش مالی و بالاخره وسیله مبادله است. دلار علیرغم هر انتقادی به آن هنوز مهمترین پول دنیاست، حجم اساسی کالاهای مهمی مانند نفت وفلزات گرانبها، سهام جهانی با آن اندازه گیری می شود، حجم اساسی سرمایه گذاری و بازرگانی جهان با آن به انجام میرسد، پس چگونه میتوان آنرا از معاملات تجاری حذف کرد. بویژه اینکه بازرگان ایران و ترکیه نیز در نهایت باید لیر و ریال را که بسیار بی ثبات هم هستند به دلار تبدیل کنند تا به بازار جهانی دست پیدا کنند. افزون بر این بخش اساسی درآمدهای ارزی ایران- حاصله از صادرات نفت- به دلار ارزیابی شده، به دلار ذخیره شده و با همان دلارها به کالا و خدمات تبدیل میشود و رهایی آن از قید دلار دست کم در کوتاه مدت میسر نیست.
بازرگانان ایرانی و ترکیه ای کدام پول را انتخاب می کنند؟
از عالم مجادله نظری، که بگذریم، پرسش اساسی را باید به بازرگانان و سرمایه گذاران ایرانی و ترکیه ای سپرد. در شرایطی که هر دو پول یعنی ریال و لیر با نوسان بسیار و در پایین ترین سطح ارزش نسبت به سبد ارزهای معتبر بین المللی قرار دارند، آیا بازرگانان و سرمایه گذاران ایرانی و ترکیه ریال و لیر را بر بکارگیری دلار ترجیح میدهند؟
منطق عملی اقتصادی -که مبتی بر سود بیشتر و ریسک کمتر است- این امر را تایید نمی کند. چون بازرگان ایرانی و ترکیه ای در نهایت باید با تبدیل ارزهای خود به دلار یا احیانا یورو نیازمندهای های بین المللی خود را تامین کنند. طبیعی است که چنین اقدامی به معنای زیان این بازرگانان یا سرمایه گذاران خواهد بود. بنابراین آنها ترجیح میدهند که معاملات خود را از نخستین مرحله به دلار انجام دهند و خود را اسیر نوسانهای لیر و ریال نکنند. چه طبیعی است که سرمایه از ریسک و زیان نگران و گریزان است و در نهایت پول با ثبات تری که مقبولیت و ارزش بیشتری را دارد برای مبادله و سرمایه گذاری انتخاب خواهد نمود.
------------------------------------------------------------------------------
یادداشتها و گفتارها بیانگر آرا و نظرات نویسندگان خود هستند و نه بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا