خودش را «تونی» معرفی میکرد؛ در چشمانش غم آوارگی از وطن دیده میشد. از مسیحیان دمشق بود و به استانبول آمده بود تا از آنجا به اروپا مهاجرت کند. یکی از فرزندانش را هم در میانه راه از دست داده بود. او جمهوری اسلامی ایران را یکی از مقصران آوارگی خود و بسیاری از هموطنانش میدانست.
این تنها یکی از تجربیات نویسنده این گزارش در مواجه با اقلیتهای دینی سوریه است. در سالیان اخیر، با دخالت کشورهایی نظیر ایران در جنگ داخلی سوریه بسیاری از مسیحیان، دروزیها، یهودیان و ایزدیها به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند.
هماکنون شمار جمعیت اقلیتهای دینی در سوریه رو به کاهش است و بسیاری از مراکز دینی آنها یا توسط گروههای بنیادگرای اسلامی نظیر داعش تخریب شده، یا به دلیل مهاجرت گسترده پیروان آن بسته شده است. حضور سپاه قدس به نمایندگی از ایران نیز نقش مهمی در سرنوشت این کشور داشته است.
همچنان که در ادامه نیز به این موضوع اشاره خواهد شد، رواج شیعهگری در سوریه یکی از ترفندهای جمهوری اسلامی ایران برای دست یافتن به مقاصد سیاسی خود بوده است.
سوریه، چندین سال است که جولانگاه جنگطلبان کشورهای دیگر شده. در آتش این جنگ اما، اقلیتهای دینی بیشتر از همه سوختهاند. کشوری که هماکنون این میزان از پیروان ادیان گوناگون را به گریختن از سایه جنگ راهبری کرده، زمانی یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه برای سکونت اقلیتهای دینی بود.
ایزدیان
هماکنون اغلب ایزدیان سوریه در استانهای حسکه، حلب و دمشق زندگی میکنند؛ اگرچه در طول چند سال اخیر آمار مشخصی از جمعیت این اقلیت دینی در سوریه اعلام نشده است.
ایزدیان، یکی از بزرگترین قربانیان جنایتهای جنگی در سوریه هستند؛ در ماه اوت ۲۰۱۴ نسلکشی سنجار توسط داعش با تجاوز به زنان ایزدی همراه بود. این تنها یکی از نقاط اوج شکنجههای ایزدیان در طول چند داخلی در سوریه بوده است.
این معضل اما تنها به یک یا چند سال محدود نبوده است. یکی از ایزدیان سوریه در گفتوگو با ما گفت: « از زمان جنگ داخلی در سوریه، بردگی زنان و دختران ایزدی توسط داعش یک معضل همیشگی بود است.»
به گفته او: «در سال ۲۰۱۴، حدود ۴۰۰ هزار از نفر از ایزدیان، در «الجزیره»، یکی از شهرستانهای سوریه زندگی میکردند. اشغال شمال سوریه توسط نیروهای نظامی ترکیه باعث شد آنها به منطقه «عفرین» با اکثریت کرد گریختند؛ اما آنجا نیز با همکاری مشترک دولت سوریه و ترکیه مورد حمله قرار گرفت و بار دیگر شمار زیادی از ایزدیان سوریه آواره شدند.»
البته این ایزدی سوری میگوید که این روزها مهاجرت جامعه ایزدی سوریه به اروپا و آمریکا بسیار اندک است. شمار اندکی از ایزدیها اکنون در حومه «حسکه»، «قامشلی» و شهر «عامودا» هستند.
مسیحیان
تا پیش از سال ۲۰۱۱، مسیحیان از هفت تا ۱۰ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدادند. در آن زمان شمار جمعیت آنان در حدود دو میلیون نفر بود؛ اکنون اما آنان در سوریه کمتر از ۷۰۰ هزار نفر اعلام شده. تا پیش از درگیریهای داخلی در سوریه، بیش از دو هزار و ۵۰۰ روستای مسیحی علاوه بر روستاهای مختلط در این کشور وجود داشت.
در این میان نگاه جامعه مسیحی سوریه به جنگ و تأثیر آن بر اقلیتهای دینی این کشور نیز مسئلهای مهم است؛ چرا که پس از لبنان، سوریه دومین کشور با اکثریت مسلمان است که جمعیت زیادی از مسیحیان را در خود جای داده بود.
از همین منظر، یک مسیحی سوری شرایط کشورش تا پیش از آغاز جنگ را این گونه توصیف کرد: «سوریه طیف وسیعی از پیروان ادیان گوناگون را در برمیگیرد. از نظر تاریخی، این منطقه موزاییکی از ادیان مختلف است. اکثریت سوریها مسلمان هستند که سنیها بیشترین تعداد آنها را تشکیل میدهند که بیشتر آنها از عربهای سوری، کردها، ترکمنها و چرکسیها هستند. گروههای شیعه (به ویژه علویها و اسماعیلیها) و همچنین دروزها بخشهای دیگری از اقلیتهای دینی و مذهبی سوریه را تشکیل میدهند. ما نیز یکی از چندین اقلیت مذهبی پیرو مسیحیت هستیم؛ بیشتر مسیحیان این کشور از پیروان مذهب کاتولیک ارمنستان، ارتدکس یونان و ارتدکس سوری هستند.»
حضور مسیحیان تا پایان دهه ۸۰ قرن بیستم در این کشور گسترده بود؛ به ویژه پیروان ارتدوکس سریانی. اما به دلیل مهاجرت بسیاری از آنان به اروپا، جمعیت مسیحی این کشور رو به کم شدن رفت.
با این وجود مسیحیان سوری اکنون در مناطق ساحلی سوریه، به ویژه در استان «طرطوس» جمعیت قابل توجهی دارند؛ اگرچه در استانهای دیگر نیز زندگی میکنند. مسیحیان در تمام سطوح عملکردی، حتی در پارلمان سوریه حضور پررنگی دارند؛ چنانکه در حال حاضر رئیس مجلس در حال حاضر یک مسیحی است.
یهودیان
تا سال ۱۹۸۷ در مجموع، کمتر از سه هزار یهودی در سوریه زندگی میکردند. پس از مهاجرت گسترده آنان سال ۱۹۹۲ تا امروز، کمتر از ۲۰۰ یهودی در این کشور زندگی میکنند که بیشترشان در پایتخت سکونت دارند.
یهودیان سوریه عربزبان هستند؛ به همین خاطر از اعراب اطراف خود به سختی قابل تشخیص هستند و کمتر به هویت دینی آنها پی میبرند. در سوریه، مانند هرجای دیگر، درجه تسلیم یهودیان در رشتههای دین خود متفاوت است.
یکی از یهودیان ساکن دمشق میگوید: «دولت سوریه با ما یهودیان به عنوان یک جامعه مذهبی رفتار میکند و نه به عنوان یک گروه نژادی. حتی در اسناد رسمی از یهودیان سوری به عنوان موسویین(پیروان موسی) یاد میشود؛ نه یاهودین(یهودیان)».
با این وجود، به نظر میآید که محدودیت یهودیان سوریه به دلایل سیاسی اعمال میشود و مشارکت آنها در امور کلان اقتصادی با محدودیتهایی از سوی حکومت همراه است.
دَروزیها
دروزیها نیز از دیگر اقلیتهای دینی این کشور هستند که در جنوب سوریه و برخی از محلههای دمشق زندگی میکنند، و در حال حاضر جمعیتی در حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر را شامل میشوند. اکثر دروزیهای سوریه در مناطق «سویدا»، «جبل الشیخ» و «الشام»، و تعدادی نیز در ادلب زندگی میکنند.
وقتی از یک دروزی سوری درباره تأثیر جنگ بر حضور آنها در کشورشان پرسیدیم، پاسخ داد: «حضور دروزیها از نظر تعداد ثابت مانده است؛ اگرچه بخش زیادی از آنها برای کار و امنیت به دمشق نقل مکان کردند.»
بر اساس باورهای دینی آنها، دروزیهای سوریه و لبنان یک تاریخ مشترک و یک سرنوشت مشترک داشتهاند اما در زمان شورش اعراب، آنها از کوههای لبنان به جنوب سوریه نقل مکان کردند.
اقلیتهای دینی در سوریه موضوعی است که پرداختن به آن مجالی گستردهتر را میطلبد؛ «بشار اسد» رئیسجمهور این کشور که یکی از پیروان مذهب علوی است؛ با توجه به اکثریت سنی این کشور یک اقلیت مذهبی به شمار میرود.
نزدیکی آیینی علویان و شیعیان نیز در مناسبات سیاسی این کشور تأثیرگذار بوده است. از یک سو همراهی ایران، و از سوی دیگر تضاد برخی کشورهای عرب منطقه را به دنبال خود داشته است.
در طول سالیان اخیر همراهی جمهوری اسلامی ایران، با دولت سوریه نه تنها منجر به افروختهتر شدن تنشهای داخلی در این کشور شده است؛ بلکه ایران با سیاستهای پشت پرده خود تلاش بر گسترش مذهب شیعه در این کشور داشته است.
ترغیب بسیاری از مردم سوریه به شیعهگری، واقعیتی است که برخی از نخبگان فکری سوریه نیز به آن اذعان داشتهاند. اگرچه همراهی نظام بشار اسد نیز عاملی انگیزهبخش برای جمهوری اسلامی بوده است.
گرچه افزون بر ایران، دیگر کشورهای منطقه مانند ترکیه نیز با مداخلهجوییهای نظامی بر سرنوشت بسیاری از غیرمسلمانان سوری اثرگذار بودهاند.