«آخوندهای فاسد» موضوع سخنرانی آیتالله خمینی چهار ماه بعد از انقلاب ایران بود. او اولین بار خرداد ماه ۵۸ در جمع دادستانها و حکام شرع درباره تشکیل دادگاه ویژه روحانیت صحبت کرد تا به گفته او با اتهامهای «آخوندهای فاسد» برخورد کند. آقای خمینی در آن سخنرانی گفت که «قضیه دادگاه ویژه» برای دفاع از روحانیون نیست و قرار نیست که آنها با سایر متهمان فرقی داشته باشند. او گفت «ما طرفداری از عمامه نمیکنیم، ما طرفداری از اسلام میکنیم».
هر چند با سقوط شاه، بعد از انقلاب قدرت به روحانیون رسیده بود، اما بعضی از روحانیون هم از این جا به جایی قدرت راضی نبودند و بعضی هم به دلیل نزدیک به حکومت شاه مورد خشم رهبران جدید قرار گرفتند.
آیتالله طباطبایی از مراجع تقلید قم، اسفند ماه ۱۳۵۸ در یک مصاحبه با روزنامه اطلاعات درباره نتیجه دیدارش با آقای خمینی میگوید که به او گفته است: روحانیون محترم و متدین را که هیچ چیزی به آنها نمیچسبد، خلع لباس میکنند... افراد غیرصالح قاضی و رئیس دادگاه میشوند. گفتم آقا به نام شما و به نام اسلام، دارند اسلام را خرد میکنند و ضربه به اسلام میزنند».
آقای خمینی در سوم خرداد ۱۳۵۸ وقتی گزارشها از برخورد با برخی روحانیها به اتهام ارتباط با ساواک منتشر شد در پیامی دستور داد در شهرستانها به وسیله علمای درجه اول «هیئتهایی مرکب از سه نفر از اهل علم مورد وثوق و دو نفر از معتمدین محل تشکیل و مأموریت رسیدگی به پروندههای اشخاص به صورت روحانی یا اهل منبر را به آنان بدهند و پس از ثبوت جرم شرعاً تحت نظر دادگاه انقلاب اسلامی به مجازات برسند».
این هیئتهای کوچک گامهای ابتدایی برای ایجاد ساختاری بود که سال ۱۳۶۹ با عنوان «دادگاه ویژه روحانیت» با آییننامه مستقل کار خود را آغاز کرد.
در ماده ۴۳ این آییننامه آمده است که این «دادگاه مجرمین را که صلاحیت پوشیدن لباس روحانیت ندارند، به خلع لباس محکوم مینماید».
لباس روحانیت شامل یک عمامه، یک قبا یا لباده و یک عبا میشود که بر روی شانه انداخته میشود.
در این مطلب نام بعضی از روحانیهایی را بررسی میکنیم که در چهار دهه بعد از انقلاب صلاحیتشان برای پوشیدن این لباس که برخی از روحانیون اسلامی معتقدند «لباس پیامبر اسلام» است، رد شده است.
سید عبدالرضا حجازی
عبدالرضا حجازی از نزدیکان آیت الله شریعتمداری از اولین کسانی بود که بعد از انقلاب به خلع لباس محکوم شد. او که پیش از انقلاب سابقه حمایت از آیتالله خمینی را داشت بعدها منتقد او شد و نامه انتقادآمیزی هم به او نوشت. آقای حجازی به اتهام همکاری با آیتالله شریعتمداری در جریان کودتای نوژه محاکمه و در دادگاه انقلاب ارتش به هفت ماه زندان و خلع لباس محکوم شد.
محسن کدیور مینویسد که او «در زمستان ۱۳۵۷ روحانی خوشنامی نبود».
بخشی از این خوشنام نبودن به جنجالی مربوط میشود که ساواک قبل از انقلاب برای چند روحانی سرشناس آفرید. گزارشهایی وجود دارد که میگوید ساواک، چند زن را مأمور کرد که با چند روحانی از جمله آقای حجازی ارتباط جنسی برقرار کنند و از این رابطه عکس تهیه کرد تا آنها را وادار به سکوت کند. محسن کدیور از کتاب خاطرات محمدی ریشهری نقل میکند که عبدالرضا حجازی بعدها در سال ۱۳۶۲ اعدام شده است.
علیاکبر حکمیزاده
علیاکبر حکمیزاده را با کتاب مشهورش «اسرار هزارساله» میشناسند که پیش از انقلاب منتشر شد. کتاب او در نقد خرافاتی است که به دین راه پیدا کردهاند. او در این کتاب پرسشهایی را مطرح کرد و آیتالله خمینی کتاب کشف الاسرار را برای پاسخ به سؤالات این کتاب نوشت.
آقای حکمیزاده بعد از انقلاب منزوی و به خاطر فشارهای حکومتی خلع لباس شد و سال ۱۳۶۶ درگذشت.
حسن یوسفی اشکوری
حسن یوسفی اشکوری از روحانیون نزدیک به جریان اصلاحطلب در ایران با سابقه نمایندگی مجلس است. او یکی از چهرههای سیاسی ایرانی است که سال ۱۳۷۹ در کنفرانس جنجالی برلین شرکت کرد و پس از بازگشت به ایران همراه با چند شرکتکننده دیگر بازداشت شد.
آقای یوسفی اشکوری در دادگاه ویژه روحانیت تهران محاکمه شد. دادگاه ابتدا او را به اعدام محکوم کرد اما در دادگاه تجدیدنظر این حکم به هفت سال حبس و خلع لباس روحانیت تبدیل شد. او پس از سپری کردن حدود پنج سال از حبسش آزاد شد و بعد از آزادی بدون لباس روحانیت در مجامع ظاهر شد.
علی افصحی
علی افصحی، روحانی و سردبیر هفتهنامه سینما ورزش، در سال ۱۳۷۹ به اتهام «توهین به مقدسان و هتک حرمت روحانیت» محاکمه و به چهار ماه حبس و خلع لباس محکوم شد. سردبیر هفتهنامه سینما و ورزش پس از آنکه در یک کانون فیلم شهر بوشهر سخنرانی کرد محاکمه و بازداشت شد.
سید محمدموسی میرشاه ولد
سید محمد موسی میرشاهولد طلبهای است که سال ۱۳۸۱ در مشهد به اتهام «اهانت به مسئولان و تبلیغ علیه نظام» به ۲۰ ماه زندان، ۳۰ ضربه شلاق و دو سال خلع لباس محکوم شد. رسانههای ایران نوشتند که او در سال ۱۳۸۲ پس از درخواست عفو، آزاد شد.
هادی قابل
هادی قابل از روحانیون اصلاحطلب است که سال ۱۳۸۶ به جرم «تبلیغ علیه نظام» از سوی دادگاه ویژه روحانیت قم بازداشت شد.
وکیل مدافع او اعلام کرد که حکم چهل ماه حبس، خلع لباس روحانیت و پرداخت جریمه ۵۰۰ هزار تومانی برای هادی قابل، تأیید شده است. دلیل خلع لباس او «هتک حیثیت روحانیت» اعلام شد. او سال ۱۳۸۸ پس از تحمل بیست و دو ماه زندان آزاد شد.
سیدحسین کاظمینی بروجردی
سیدحسین کاظمینی بروجردی از روحانیونی است که با دخالت دین در سیاست و با نظریه ولایت فقیه مخالف است.
آقای کاظمینی بروجردی در آخرین جلسه دادگاهش در شهریور ۸۶، به اتهام «محاربه» و «تبلیغ علیه نظام»، خلع لباس و به تحمل یک سال حبس در تهران و ۱۰ سال زندان و تبعید در شهر یزد محکوم شد.
مجید جعفریتبار
مجید جعفریتبار از روحانیون قم با تبار یزدی و از وابستگان محمد صدوقی، امام جمعه سرشناس یزد است که سال ۱۳۶۰ ترور شد.
دادسرای ویژه سال ۱۳۹۳ آقای جعفریتبار را با اتهامهای «مالی، مرید و مرادبازی و ادعای رابطه با امام زمان» به اعدام محکوم کرد.
مجید جعفریتبار به خاطر استخاره گرفتن مشهور بود و بعد از بازداشت، دفترش پلمپ و وبسایتش فیلتر شد. پس از بازداشت او انتشار تصاویرش در کنار حسن روحانی، سروصدای زیادی ایجاد کرد.
احمد منتظری
احمد منتظری، روحانی و فرزند آیتالله حسینعلی منتظری است. او پس از انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری درباره اعدامهای سال ۱۳۶۷ به ۲۱ سال زندان محکوم شد اما قرار شد با تجمیع مجازاتها شش سال از این حکم شود.
او همچنین به خلع لباس محکوم شده بود که سال ۱۳۹۵ اجرای این حکم به مدت سه سال تعلیق شد.
محمدرضا نکونام
محمدرضا نکونام از مدرسان فقه و فلسفه در حوزه علمیه قم بود که یک بار در سال ۱۳۹۳ بازداشت شد و برخی رسانههای ایران علت بازداشت او را انتقادش از ناصر مکارم شیرازی اعلام کرده بودند.
او یک بار دیگر در سال ۱۳۹۵ پس از انتشار مطلبی درباره «امر به معروف و حجاب» در روزنامه قانون بازداشت شد و در زندان اعتصاب غذا کرد.
دادسرای ویژه روحانیت سال ۱۳۹۶ این روحانی را به پنج سال زندان، شلاق و خلع لباس روحانیت محکوم کرد.
حسن آقامیری
حسن آقامیری روحانی جنجالی است که در شبکههای اجتماعی بسیار فعال بود و بعضی از رسانههای ایران به او «روحانی تلگرامی» میگویند. حساب اینستاگرام آقای آقامیری بیش از یک میلیون دنبالکننده دارد و در تلگرام نیز بیش از ۲۰۰ هزار نفر او را دنبال میکنند.
او به خاطر سخنرانیهای انتقادی در میان نسل جوان طرفدارانی دارد و دادستان ویژه تهران اکنون او را به اتهام «هتک حیثیت روحانیت، تشویش اذهان عمومی و توهین به مقدسات» به دو سال حبس تعلیقی و خلع لباس محکوم کرده است. او در پست اینستاگرامی خود نوشته که در ده پانزده سال گذشته نیز درگیر «بردن و آوردن و بازداشت» بوده است.